واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشتی از داوود مهدوی زادگان:
بزک کاری جزم اندیشی نظریه دولت مدرن در ایران
شناسهٔ خبر: 3756793 - سهشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۷:۱۶
دین و اندیشه > سایر
.jwplayer{ display: inline-block; } جامعه شناسی ایران بلکه عموم روشنفکران ایرانی میان انتخاب یکی از دو جزم اندیشی گرفتار آمدند ؛ جزم بر مدرن نامیدن دولت پهلوی یا جزم بر تقدیر تاریخی دولت مدرن در ایران؛ به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین داوود مهدوی زادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در کانال تلگرامی خود، یادداشتی با عنوان آیا انقلاب اسلامی موجب خروج جامعه شناسی سیاسی ایران از جزم اندیشی در باب نظریه مدرن سازی دولت در ایران شده است یا آن که جزم اندیش تر شده اند؟ منتشر کرده که مشروح آن را در ادامه می خوانید؛ آیا انقلاب اسلامی موجب خروج جامعه شناسی سیاسی ایران از جزم اندیشی در باب نظریه مدرن سازی دولت در ایران شده است یا آن که جزم اندیش تر شده اند؟ قدرت سیاسی بعد گذشت بیست سال از شروع نهضت مشروطه، در نهایت به رضا خان رسید. او توانست دولت جدیدی را بر پاکند که متکی بر سنت سیاسی حکومت های پیشین نبود. رضاخان داعیه تاسیس دولت مدرن را داشت. از این رو بسیاری از ایرانیان تجدد خواه به پشتیبانی نظری دولت رضاخانی در آمدند حتی در نام گزاری این دولت به او کمک کردند و شد " دولت پهلوی ". این دولت علیرغم همه سرکوب گری هایش که شامل نهضت ملی نیز شده بود، از سوی جامعه شناسی ایران به عنوان دولت مدرن شناخته شده بود تا این که به یکباره انقلاب اسلامی به راه افتاد و بساط نظام سلطنتی بر چیده شد. این انقلاب شوک فکری بر جامعه شناسی ایران بود و ظاهرا موجب خروج از جزم اندیشی آنان شد. زیرا بعد انقلاب اسلامی بود که امثال همایون کاتوزیان و حسین بشیریه، دولت پهلوی را دولت شبهه مدرن تفسیر کردند. بلکه گروهی امثال سعید حجاریان بر این باور شدند که اساساً دولت مدرن با انقلاب اسلامی، آن هم به کمک نظریه ولایت مطلقه فقیه، تاسیس شده است. اما آیا می توان این را خروج از جزم اندیشی در باب دولت در ایران تلقی کرد؟ گمان می کنم این جزم اندیشی همچنان پابرجاست و صورت کار، اندکی فرق کرده است.زیرا نوستالوژی دولت پهلوی در ادبیات سیاسی روشنفکری ایران کاملاً آشکار است. یک نمونه آن، کارهای اخیر عباس میلانی است. اما تعبیر دولت شبه مدرن برای نظام سلطنتی پهلوی، به خاطر مصون ماندن جامعهشناسی و نظریه دولت مدرن در ایران از چالش نظری است که انقلاب اسلامی پدید آورده است. زیرا این انقلاب،مبانی نظریه دولت مدرن را به چالش کشیده است. ایده تاریخی گری مبنای نظری دولت مدرن است. بر این اساس، وقوع انقلاب اسلامی نقض کننده این ایده است. چگونه ممکن است به دنبال تاسیس دولت مدرن پهلوی، چنین انقلابی اتفاق افتد. از این رو جامعه شناسی ایران بلکه عموم روشنفکران ایرانی میان انتخاب یکی از دو جزم اندیشی گرفتار آمدند ؛ جزم بر مدرن نامیدن دولت پهلوی یا جزم بر تقدیر تاریخی دولت مدرن در ایران؟ ظاهراً آنان جزم اندیشی اول را به نفع جزم اندیشی دوم، کنار گذاشتند. اما دیر یا زود پی خواهند برد که چاره ای از دست شستن از جزم اندیشی دوم هم ندارند. به هرحال تا وقتی این اتفاق رخ ندهد هیچ روزنه ای برای شکوفایی این علم در ایران وجود ندارد و فقط شاهد بزک کاری جزم اندیشی نظریه دولت مدرن در ایران خواهیم بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]