محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826762446
لزوم نگاه به درون و پرهیز از نگاه به بیرون
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: لزوم نگاه به درون و پرهیز از نگاه به بیرون
خداوند متعال درباره نفوذ دشمنان در جامعه ایمانی هشدار داده، راه رهایی از این خطر را نگاه به درون و هوشیاری جبهه حق میداند.
اشاره قرآن به عنوان کاملترین کتاب، همواره راهنمای بشریت بوده است. از جمله مسائلی که در قرآن بر آن تاکید شده، بحث دشمنشناسی و لزوم پرهیز از دوستی با دشمنان است. خداوند متعال درباره نفوذ دشمنان در جامعه ایمانی هشدار داده، راه رهایی از این خطر را نگاه به درون و هوشیاری جبهه حق میداند. در این تحقیق سعی شده است تا زوایای این مساله از نگاه قرآن بررسی شود. راه مقابله با نفوذ از دیدگاه قرآن گونههای دشمن از دیدگاه قرآن بیگمان از دیدگاه قرآن، دشمن اصلی انسانها شیطان است:«ان الشیطان کان للانسان عدوا مبینا»(اسراء،17) خداوند متعال، خطر نفوذ شیطان را به انسانها متذکر شده، به آنها هشدار میدهد که این دشمن بزرگ، زشتیها را زیبا جلوه میدهد و اعمال بد را زینت داده آن را به صورت اعمال زیبا نمایش میدهد: «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»(انعام43) - و شیطان، هر کاری را که می کردند، در نظرشان زینت داد- این دشمن بزرگ، دارای سربازانی است که در این دنیا وظایف محوله از سوی او را اجرا میکنند و محور بحث ما در این نوشتار نیز همین سربازان است. اینان که به جنود شیطان معروف هستند، مانند شیطان درصدد نفوذ در جبهه حق هستند. قرآن کریم مشخصا از سه گروه از دشمنان نام میبرد. این سه گروه عبارتند از: کفار، منافقین و یهودیان. کفار: خداوند در آیه 101سوره نساء بهصراحت از کفار بهعنوان دشمنان آشکار مؤمنین نام میبرد و میفرماید: «ان الکافرین کانو لکم عدوا مبینا». خداوند همچنین از شدت دشمنی آنان با جبهه حق سخن میگوید؛ چراکه به هیچ عنوان خیر اهل حق را نمیخواهند: «مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلاَ الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»(بقره،105) -کافران اهل کتاب، و (همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند، خیر و برکتی بر شما نازل شود؛ در حالی که خداوند، رحمت خود را به هر کس بخواهد، اختصاص می دهد؛ و خداوند، صاحب فضل بزرگ است. - و به همین دلیل خداوند به شدت از دوستی با آنان نهی میفرماید:«وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَوَاءً فَلاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِیَاءَ حَتَّى یُهَاجِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا»(نساء،89)-آنان آرزو می کنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید، و مساوی یکدیگر باشید. بنابر این، از آنها دوستانی انتخاب نکنید، مگر اینکه (توبه کنند، و) در راه خدا هجرت نمایند. هرگاه از این کار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضد شما ادامه دهند،) هر جا آنها را یافتید، اسیر کنید! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانید! و از میان آنها، دوست و یار و یاوری اختیار نکنید- منافقین: خطرناکترین دشمن از دیدگاه قرآن، منافقین هستند. خداوند متعال، جایگاه منافقین در جهنم را بدترین جایگاهها معرفی کرده، میفرماید:«ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النارولن تجدلهم نصیرا»(نساء،145)- منافقان در پایین ترین درکات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنابر این، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید)- قرآن همچنین در آیه اول سوره منافقون با اشاره به این نکته که «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَذِبُونَ»، به دروغگو بودن آنان اشاره میکند و در آیه دوم بر نفاق قلبی و دورویی این جماعت تاکید میورزد. علت نفاق آنان نیز مشخص است: «ذَلِک بِأَنهُمْ ءَامَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطبِعَ عَلى قُلُوبهِمْ فَهُمْ لا یَفْقَهُونَ»- این به خاطر آن است که آنها نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند، لذا بر دلهاى آنها مهر نهاده شده، و حقیقت را درک نمىکنند.- در آیات 8 تا 10سوره بقره نیز به چندچهرگی و نیرنگبازی آنان اشاره میکند و در آیات 48و47 سوره توبه نیز به فتنهگری و شبههافکنی این افراد میپردازد. یهودیان: برخی از اهل کتاب و بهویژه یهودیان هم از جمله افرادی هستند که به فرموده قرآن جزء دشمنان اهل حق به شمارمیآیند. خداوند، یهودیان را دشمنترین دشمنان معرفی کرده، میفرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَه لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّه لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ» (مائده،82)- به طور مسلم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت؛ و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی می یابی که می گویند: «ما نصاری هستیم »؛ این به خاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبر نمی ورزند - راههای نفوذ دشمن یکی از خطرهایی که از دیرباز جامعه طرفدار حق را در معرض آسیب قرار داده و میدهد، نفوذ دشمن است. قرآن مشخصا در سه آیه به این مساله اشاره کرده، مؤمنین را نسبت به این موضوع هشدار میدهد. اولین آیه، آیه118 سوره مبارکه آلعمران است که خداوند در این آیه میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَه مِنْ دُونِکُم » یعنی نگذارید بیگانگان در درون شما نفوذ کنند. آیه بعدی آیه 113 سوره هود است که قرآن تصریح میکند به ستمگر تکیه نکنید: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا». آیه سوم نیز آیه 141 سوره مبارکه نساء است که خداوند میفرماید:«لنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» خدا اجازه نمیدهد کفار بر مسلمانها راه نفوذ داشته باشند. راههای این نفوذ نیز گوناگون است. به اختصار میتوان به چند نمونه از این راهها اشاره کرد: تضعیف رهبر جامعه: دشمنان به خوبی دریافتهاند که راه نفوذ در جامعه ایمانی، از گذر تضعیف رهبر این جامعه میگذرد؛ چراکه بزرگترین مانع نفوذ دشمنان، رهبر جامعه و هدایتهای دشمنشکنانه او است. طبق آیات گوناگون قرآن، دشمنان از راههای گوناگون به تضعیف رهبر جامعه میپردازند؛ یا اینکه او را تهدید میکنند: «وقال الذین کفروا لرسلهم لنخرجنکم من ارضنا او لتعودن فی ملتنا فاوحی الیهم ربهم لنهلکن الظالمین»(ابراهیم،13)- کسانى که کافر شدند به پیامبران خود گفتند ما قطعا شما را از سرزمین خود اخراج خواهیم کرد، مگر اینکه به آیین ما بازگردید. در این حال پروردگارشان به آنها وحى فرستاد که من ظالمان را هلاک مى کنم.- یا این که تحقیر میکنند: «ویصنع الفلک وکلما مرعلیه ملاء من قومه سخروا منه قال ان تسخروا منا فانا نسخر منکم کما تسخرون»(هود،38)- او مشغول ساختن کشتى بود و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مىگذشتند او را مسخره مىکردند، (ولى نوح) گفت اگر ما را مسخره مىکنید ما نیز شما را همینگونه مسخره خواهیم کرد-، ویا این که در حقانیت او تردید میافکنند: «و یقول الذین کفروا لست مرسلا»(رعد،43)- آنها که کافر شدند مىگویند تو پیامبر نیستى.- اختلافافکنی: شیوه دوم دشمنان جبهه حق برای نفوذ، ایجاد دودستگی در میان این جبهه است تا بدینوسیله طرفداران حق را ضعیف و آنان را به هم بدگمان کنند. خداوند متعال در آیه چهارم سوره قصص به این مساله اشاره میکند:«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِی الأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَه مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِ نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنْ الْمُفْسِدِینَ»- فرعون برتریجویى در زمین کرد و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسیم نمود، گروهى را به ضعف و ناتوانى مىکشاند، پسران آنها را سرمىبرید و زنان آنها را (براى کنیزى) زنده نگه مىداشت ، او مسلما از مفسدان بود- شایعه پراکنی: شیوه دیگر دشمنان، پخش اخبار دروغ و شایعههای مشمئزکننده به منظور ایجاد یک جنگ روانی بر ضد جامعه طرفدار حق و درنتیجه سستشدن این جامعه است. در آیه ششم سوره مبارکه لقمان به این واقعیت اشاره شده است: «و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین»- بعضى از مردم سخنان باطل و بیهوده خریدارى مىکنند تا مردم را از روى جهل و نادانى گمراه سازند، و آیات الهى را به استهزا و سخره گیرند، براى آنها عذاب خوارکننده است- جنگ تبلیغاتی: از دیگر راههای نفوذ دشمن، ایجاد جنگ و نزاع تبلیغاتی و رسانهای به منظور ایجاد جنگ روانی و تضعیف روحیه جامعه ایمانی است. خداوند متعال به صراحت در آیه 83 سوره نساء به این موضوع پرداخته است. در این آیه آمده است: «وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الأَمْنِ أَوْ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِی الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمْ الشَّیْطَانَ إِلاَّ قَلِیلاً»- و هنگامیکه خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق) آن را شایع می سازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشه های مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی می کردید (و گمراه می شدید). - نفوذ عوامل جاسوسی: یکی از اصلیترین شگردهای دشمنان برای نفوذ به جامعه، از طریق اعزام عوامل نفوذی و آنچه جاسوس نامیده میشود، است. قرآن در این باره در آیه 47سوره مبارکه توبه میفرماید:«لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مَا زَادُوکُمْ إِلاَّ خَبَالاً وَلَأَوْضَعُوا خِلاَلَکُمْ یَبْغُونَکُمْ الْفِتْنَه وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ»- اگر همراه شما (به سوى میدان جهاد) خارج مىشدند چیزى جز اضطراب و تردید به شما نمىافزودند و به سرعت در بین شما به فتنهانگیزى (و ایجاد تفرقه و نفاق) مىپرداختند و در میان شما افرادى(سست و ضعیف) هستند که بسیار از آنها پذیرا مىباشند، و خداوند از ظالمان باخبر است.- راههای مقابله با نفوذ دشمن با جستوجو در آیات گوناگون قرآن میتوان به روشنی دریافت همانگونه که خداوند از خطر نفوذ دشمنان خبر میدهد، راههای مقابله با این خطر را نیز متذکر میشود. با توجه به مجموعه آیات الهی، میتوان به دو راه کلی برای مقابله با دشمنان دین دست یافت. راه اول لزوم دشمنشناسی و پرهیز از مراوده و دوستی با دشمن است و راه دوم؛ حفظ استقلال و خودکفایی. در یک نگاه میتوان این دو راه را به «پرهیز از نگاه به بیرون» و «لزوم نگاه به درون» تقسیم کرد: 1. پرهیز از نگاه به بیرون در بحث پرهیز از نگاه به بیرون، قرآن به چند مولفه اشاره میکند که به اختصار میتوان آنها را اینگونه برشمرد: 1-1. دوستینکردن با دشمنان: در این باره به آیات فراوانی برمیخوریم که خداوند از پرهیز از دوستی با دشمنان سخن میگوید. برای نمونه باید به آیه 89 سوره نساء اشاره کنیم که پیشتر به آن اشاره شده است. در آیه 144 همین سوره نیز خداوند متعال تاکید میکند که «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا».- ای کسانی که ایمان آورده اید! غیر از مؤمنان، کافران را ولی و تکیه گاه خود قرار ندهید! آیا می خواهید (با این عمل) دلیل آشکاری بر ضد خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟!- در آیه 82 سوره مائده نیز قرآن بر لزوم پرهیز از رفاقت و مودت نسبت به دشمنان قسمخورده خود تاکید میفرماید. در آیات ابتدایی سوره ممتحنه هم با تاکید بر این نکته که :«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ »- اى کسانى که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خویش را دوست خود قرار ندهید- به علت این مساله اشاره میکند. از منظر این آیات، سه علت اساسی برای پرهیز از دوستی با این افراد وجود دارد. علت اول، کفر آنان به کتاب خداست: «تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّه وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنْ الْحَقِّ»- شما نسبت به آنها اظهار محبت مىکنید، در حالى که به آنچه از حق براى شما آمده کافر شدهاند- علت دوم دشمنی با رسول الله و پیروان ایشان است تا جایی که آنان را از وطن خود آواره کردند: «یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ»- و رسول خدا و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شما است از شهر و دیارتان بیرون مىرانند - وعلت سوم این مساله است که آنان با طرح این دوستی درصدد نفوذ هستند تا بر مؤمنین سلطه یابند: «إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاءً وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ»- اگر آنها بر شما مسلط شوند دشمنتان خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدى بر شما مىگشایند و دوست دارند شما به کفر بازگردید.- 1-2. بیاعتمادی به دشمن یکی دیگر از مؤلفههایی که در بحث نگاه از بیرون باید به آن اشاره شود، بحث اعتمادنکردن به دشمن است. در آیات گوناگون قرآن بر این نکته تاکید فراوان شده است. برای نمونه باید به آیات 118 تا120 سوره آل عمران اشاره کرد که خداوند متعال این مساله را مورد تاکید قرار داده و اعتماد به دشمنان را نکوهش کرده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا بِطَانَه مِنْ دُونِکُمْ لاَ یَأْلُونَکُمْ خَبَالاً وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتْ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمْ الآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ»-ای کسانی که ایمان آورده اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید! آنها از هرگونه شر و فسادی در باره شما، کوتاهی نمی کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه های) دشمنی از دهان (و کلام)شان آشکار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان می دارند، از آن مهمتر است. ما آیات (و راه های پیشگیری از شرّ آنها) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید- «هَاأَنتُمْ أُوْلاَءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلاَ یُحِبُّونَکُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْکِتَابِ کُلِّهِ وَإِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمْ الأَنَامِلَ مِنْ الغَیْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»- شما کسانی هستید که آنها را دوست می دارید؛ اما آنها شما را دوست ندارند! در حالی که شما به همه کتابهای آسمانی ایمان دارید (و آنها به کتاب آسمانی شما ایمان ندارند). هنگامی که شما را ملاقات می کنند، (به دروغ) می گویند: «ایمان آورده ایم!» اما هنگامی که تنها می شوند، از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان می گزند! بگو: «با همین خشمی که دارید بمیرید! خدا از (اسرار) درون سینه ها آگاه است.- «إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَه تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَه یَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ»- اگر نیکی به شما برسد، آنها را ناراحت می کند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می شوند. (اما) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشه های (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمی رساند؛ خداوند به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد.- 1-3. سازش ناپذیری یکی دیگر از مسائلی که مورد نهی شدید قرآن قرار گرفته، سازش با دشمنان است. آیه 113 سوره هود به صورت کاملا مشخص به این موضوع پرداخته است. خداوند در این آیه میفرماید: «وَلاَ تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ»- و تکیه بر ظالمان نکنید که موجب مىشود آتش شما را فروگیرد و در آن حال جز خدا هیچ ولى و سرپرستى نخواهید داشت و یارى نمىشوید.- در آیه 146 سوره آلعمران نیز بر این مساله تاکید شده و آمده است: «وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ»- چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد- 1-4. احتیاط در برابر دشمن همچنین باید به ضرورت احتیاط در برابر دشمنان اشاره کرد که در قرآن به آن اشاره شده است. خداوند در آیه 120سوره بقره میفرماید:«وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنْ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنْ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنْ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ»-هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته های آنها شوی، و) از آیین (تحریفیافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شده ای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود- در آیه 69 سوره آل عمران نیز آمده است:«وَدَّتْ طَائِفَه مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُون»(آلعمران،69- جمعی از اهل کتاب (از یهود)، دوست داشتند (و آرزو می کردند) شما را گمراه کنند؛ (اما آنها باید بدانند که نمی توانند شما را گمراه سازند) آنها گمراه نمی کنند مگر خودشان را، و نمی فهمند - 2. لزوم نگاه به درون در بحث لزوم نگاه به درون از نگاه قرآن، مشخصا میتوان به بحث استقلال و خودکفایی در آیات الهی اشاره کرد. در این مورد میتوان بحث استقلال را به دو قسم استقلال سیاسی و اقتصادی تقسیم کرد. اما قبل از آن باید به این نکته به عنوان مقدمه اشاره کرد که خداوند، استقلال و نگاه به درون را ازاین رو لازم میشمارد که هرگونه عملی که عزت نفس انسان را تباه سازد، مورد نهی قرار میدهد. بر همین اساس درآیه 8سوره منافقون میفرماید:«للّه العزّه و لرسوله و للمؤمنین» -عزّت تنها برای خدا و رسولش و مؤمنان است.- بارزترین شاهد مثال قرآنی دراین باره را بایستی جریان تغییر قبله مسلمانان دانست؛ چراکه یهودیان نمازخواندن مسلمانان به سوی بیتالمقدس را نشانه برتری خود تلقّی میکردند، به همین دلیل خداوند فرمان داد که هر کجا هستید روی خود را به سوی مسجدالحرام بگردانید تا هیچ کس بر شما منّتی نداشته باشد: «وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّه»(بقره،150)- و از هر جا خارج شدی، روی خود را به جانب مسجدالحرام کن! و هر جا بودید، روی خود را به سوی آن کنید! تا مردم، جز ظالمان (که دست از لجاجت برنمی دارند،) دلیلی بر ضد شما نداشته باشند؛ (زیرا از نشانه های پیامبر، که در کتب آسمانی پیشین آمده، این است که او، به سوی دو قبله، نماز می خواند.) از آنها نترسید! و (تنها) از من بترسید! (این تغییر قبله، به خاطر آن بود که) نعمت خود را بر شما تمام کنم، شاید هدایت شوید- خداوند دوستی با دشمنان را هم موجب خدشهدار شدن عزت انسان دانسته، بر همین اساس نیز براستقلال مؤمنان تاکید میورزد: «اَلَّذینَ یَتَّخِذونَ الکفِرینَ اَولِیاءَ مِن دونِ المُؤمِنِینَ اَیَبتَغونَ عِندَهُمُ العِزَّه فَاِنَّ العِزَّه لِلّهِجَمیعا».(نساء،139)- همانها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب می کنند. آیا عزت و آبرو نزد آنان می جویند؟ با اینکه همه عزتها از آن خداست؟! – 2-1. استقلال سیاسی عینیترین مصداق استقلال سیاسی از دیدگاه قرآن را میتوان آیه معروف به نفی سبیل دانست. بر اساس آیه 141 سوره مبارکه نساء خداوند تاکید میفرماید که «ولَن یَجعَلَ اللّهُ لِلکفِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلا»- هرگز خداوند برای کافران راه تسلط بر اهل ایمان را باز نگذاشته است- حرف نفی «لن» به معنای نفی ابد است؛ یعنی کافران هیچگاه در هیچ زمینهای نمیتوانند بر مسلمانان مسلّط شوند. این آیه را میتوان عینیترین تبلور معنای استقلال سیاسی از دیدگاه قرآن دانست. برای دستیابی به مفهوم نفی تسلط دشمنان و کسب استقلال سیاسی، قرآن به چند مؤلفه اشاره میکند که در این میان تنها به دو مؤلفه اشاره میکنیم: اطاعتنکردن از دشمنان خداوند متعال در سوره آل عمران آیه 149میفرماید:«یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ»- ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از کسانی که کافر شده اند اطاعت کنید، شما را به گذشته هایتان بازمی گردانند؛ و سرانجام، زیانکار خواهید شد .ـ و در ادامه بر این نکته تاکید میورزد که:« بَلْ اللَّهُ مَوْلاَکُمْ وَهُوَ خَیْرُ النَّاصِرِینَ»- آنها تکیه گاه شما نیستند بلکه ولی و سرپرست شما، خداست و او بهترین یاوران است. - در آیه 49 سوره مائده نیز آمده است:« وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ »- از هوسهاى آنان پیروى مکن و برحذر باش ـ چرا که پیروی از جریان باطل موجب گمراهی انسان خواهد شد: «یاَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِن تُطِیعُوا فَرِیقاً مِّنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَب یَرُدُّوکُم بَعْدَ إِیمَنِکُمْ کَفِرِینَ»(آل عمران،100)- اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از گروهى از اهل کتاب (که کارشان نفاقافکنى و شعلهورساختن آتش کینه و عداوت است) اطاعت کنید، شما را پس از ایمان به کفر بازمىگردانند.- قرآن درباره لزوم اطاعتناپذیری از دشمن، از قاعده مشخصی تبعیت میکند. این قاعده عبارت است از نفی ربوبیت غیر خدا. خداوند در این باره تصریح میکند که: «قُل یاَهلَ الکِتبِ تَعالَوا اِلی کَلِمَه سَواء بَینَنا وبَینَکُم اَلاَّ نَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ ولا نُشرِکَ بِهِ شیًا ولایَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا اَربابًا مِن دونِاللّهِ...»،(آل عمران،64.) - بگو: اى اهل کتاب ! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان است، که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را همتاى او قرار ندهیم، و بعضى از ما، بعض دیگر را - غیر از خداى یگانه - به خدایى نپذیرد.- کمک نگرفتن از دشمنان درآیه 29 سوره فتح نیز بر اصل خودکفایی و بینیازی از دیگران اشاره شده است. در این آیه خداوند اصحاب خاص پیامبر(ص) در انجیل را به زراعتی تشبیه کرده که جوانههای آن به تدریج نیرومند شده و بر پای خود ایستاده است، بهگونهای که کشاورزان را به شگفتی وامیدارد:«وَمَثَلُهُمْ فِی الإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمْ الْکُفَّارَ»- و توصیف آنها در انجیل همانند زراعتى است که جوانههاى خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته، تا محکم شده و بر پاى خود ایستاده است، و به قدرى رشد و نمو کرده که زارعان را به شگفتى وامىدارد! این براى آن است که کافران را به خشم آورد،- 2-2. استقلال اقتصادی یکی دیگر از مسائل مورد تاکید ویژه قرآن، بحث استقلال اقتصادی است. از دیدگاه قرآن، اقتصاد عامل دوام و قوام جامعه است. خداوند در آیه پنجم سوره نساء میفرماید: «ولا تؤتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما»- اموال خود را، که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید- جالب این که در این آیه خداوند اموال یعنی امر اقتصادی را به عنوان عامل قیام جامعه ذکر میکند. خداوند در آیات گوناگون قرآن بر نقش محوری اقتصاد و معاملات اقتصادی در فلاح جامعه تاکید میکند. برای نمونه در آیات 10و11سوره صف بر نقش بهرهمندیهای اقتصادی در امور معنوی تاکید میکند: «یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا هَلْ أَدُلُّکمْ عَلى تجَرَه تُنجِیکم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ. تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ تجَهِدُونَ فى سبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَلِکمْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَلِکمْ خَیرٌ لَّکمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»- اى کسانى که ایمان آورده اید! آیا شما را به تجارتى دلالت کنم که از عذاب دردناک شما را رهایى مى بخشد؟! به خدا و رسول او ایمان بیاورید، و در راه خداوند با اموال و جانهایتان جهاد کنید، این براى شما از هر چیز بهتر است اگر بدانید.- به سبب همین جایگاه ویژه اقتصاد در جامعه است که خداوند براهمیت آن و لزوم استقلال اقتصادی جامعه دینی و وابسته نبودن این جامعه به دیگران تاکید میورزد. مهمترین آیهای که آشکارا به این مساله میپردازد، آیه28 سوره توبه است. خداوند در این آیه میفرماید: «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الْمُشرِکُونَ نجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَه فَسوْف یُغْنِیکُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ إِن شاءَ إِنَّ اللَه عَلِیمٌ حَکیمٌ»- اى کسانى که ایمان آوردهاید! مشرکان ناپاکند لذا نباید پس از امسال نزدیک مسجد الحرام شوند و اگر از فقر مىترسید خداوند شما را از فضلش، هرگاه بخواهد، بىنیاز مىسازد؛ خداوند دانا و حکیم است.- این اصل که امروزه با عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح میشود، عینیترین مساله در نگاه به درون و پرهیز از نگاه به بیرون است. برای رسیدن به این هدف مهم، خداوند به اصولی اشاره میکند که با تتبع در آیات الهی میتوان آنها را یافت. این اصول عبارتند از: کار وتلاش فراوان یکی از اصلیترین و مهمترین اصول استقلال اقتصادی و اقتصاد مقاومتی، کار و تلاش فراوان است. آیه شریفه «وَأَنْ لَیْسَ لِلإِنسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى»(نجم،39)- و اینکه براى انسان بهرهاى جز سعى و کوشش او نیست-، بر همین مساله دلالت دارد. در آیه دیگری نیز خداوند میفرماید: «وَ جَعَلْنَا الَّیْلَ وَ النهَارَ ءَایَتَینِ فَمَحَوْنَا ءَایَه الَّیْلِ وَ جَعَلْنَا ءَایَه النهَارِ مُبْصرَه لِّتَبْتَغُوا فَضلاً مِّن رَّبِّکمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السنِینَ وَ الحِساب وَ کلَّ شىْءٍ فَصلْنَهُ تَفْصِیلاً» (اسراء،12)- ما شب و روز را دو نشانه توحید و عظمت خود) قرار دادیم، سپس نشانه شب را محو کرده و نشان روز را روشنىبخش ساختیم، تا فضل پروردگار را (در پرتو آن) بطلبید (و به تلاش زندگى برخیزید) و عدد سالها و حساب را بدانید و هر چیزى را بهطور مشخص(و آشکار) بیان کردیم.- در بسیاری از آیات دیگر مانند نحل، آیه 14، جاثیه، آیه 12و ملک آیه 15 نیز خداوند براین اصل تاکید میکند که همه چیز را در اختیار انسان قرارداده است تا بتواند با کار و فعالیت اقتصادی، به درستی ازآن منابع استفاده کند. استفاده بهینه از ثروت یکی دیگر از مسائلی که موجب تحقق استقلال اقتصادی و اقتصاد مقاومتی میشود، بهرهوری درست از سرمایه است. به همین دلیل است که خداوند در آیات گوناگون به شدت از اسراف و تبذیر نهی میکند. برای نمونه در آیه 141سوره انعام، خداوند بر استفاده صحیح از ثروت تاکید کرده، میفرماید:«وَ هُوَ الَّذِى أَنشأَ جَنَّتٍ مَّعْرُوشتٍ وَ غَیرَ مَعْرُوشتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مخْتَلِفاً أُکلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشبهاً وَ غَیرَ مُتَشبِهٍ کلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ ءَاتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسرِفُوا إِنَّهُ لا یحِب الْمُسرِفِینَ»-او است که باغهاى معروش (باغهایى که درختانش روى داربستها قرار مىگیرند) و باغهاى غیرمعروش (درختانى که نیاز به داربست ندارند) آفرید، و همچنین نخل و انواع زراعت را که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند و (نیز) درخت زیتون و انار را که از جهتى با هم شبیه و از جهتى تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است در حالى که طعم میوه آنها فوقالعاده متفاوت) از میوه آن هنگامى که به ثمر مىنشیند بخورید و حق آن را هنگام درو بپردازید، اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد.- عدالت اقتصادی یکی دیگر از اصول مهم استقلال اقتصادی، عدالت اقتصادی به معنای توزیع عادلانه ثروت در میان جامعه است. خداوند در آیه 152 سوره انعام بر این مساله تاکید میورزد که: «وَ أَوْفُوا الْکیْلَ وَ الْمِیزَانَ بِالْقِسطِ»- حق پیمانه و وزن را به عدالت ادا کنید- این مساله نشاندهنده لزوم رعایت عدالت در اقتصاد است. دقیقا به همین دلیل است که خداوند در آیه 7 سوره حشر یکی از مهمترین وظایف مدیران و رهبران جامعه را ایجاد عدالت اقتصادی در جامعه ذکر میکند: «مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلى رَسولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَللَّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْیَتَمَى وَ الْمَسکِینِ وَ ابْنِ السبِیلِ کىْ لا یَکُونَ دُولَه بَینَ الاَغْنِیَاءِ مِنکُمْ وَ مَا ءَاتَاکُمُ الرَّسولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شدِیدُ الْعِقَابِ»-آنچه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند از آن خدا، و رسول، و خویشاوندان او و یتیمان، و مستمندان و درراهماندگان است، تا (این اموال عظیم) دست به دست میان ثروتمندان شما نگردد، آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید و اجرا کنید، و آنچه را از آن نهى کرده خوددارى کنید، و از مخالفت خدا بپرهیزید که خداوند شدیدالعقاب است.- مبارزه با فساد اقتصادی نباید فراموش کرد که آنچه استقلال اقتصادی را نابود میکند و موجب نفوذ دشمن میشود، فساد اقتصادی است. فساد در اقتصاد مانند یک موریانه تارو پود آن را نابود میکند و موجب فروپاشیاش میشود. بر همین اساس قرآن بر مبارزه با مفاسد اقتصادی تاکید میورزد. یکی از مفاسد بنیانکن اقتصادی، رباخواری است. خداوند در آیات 275 و 276؛ 278 و 279سوره بقره، این فساد بزرگ را متذکر شده، آن راگناهی نابخشودنی میشمرد؛ در آیه 275 این سوره میفرماید:«الَّذِینَ یَأْکلُونَ الرِّبَوا لا یَقُومُونَ إِلا کَمَا یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطهُ الشیْطنُ مِنَ الْمَس ذَلِک بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَوا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَوا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظه مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَى فَلَهُ مَا سلَف وَ أَمْرُهُ إِلى اللَّهِ وَ مَنْ عَادَ فَأُولَئک أَصحَب النَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ»- کسانى که ربا مىخورند، (در قیامت) برنمىخیزند مگر مانند کسى که بر اثر تماس شیطان، دیوانه شده (و نمىتواند تعادل خود را حفظ کند، گاهى زمین مىخورد، گاهى به پا مىخیزد). این، به خاطر آن است که گفتند: دادوستد هم مانند ربا است (و تفاوتى میان آن دو نیست). در حالى که خدا بیع را حلال کرده ، و ربا را حرام! (زیرا فرق میان این دو، بسیار است). و اگر کسى اندرز الهى به او رسد، و (از رباخوارى) خوددارى کند، سودهایى که در سابق( قبل از نزول حکم تحریم) به دست آورده، مال اوست، (و این حکم، گذشته را شامل نمىشود،) و کار او به خدا واگذار مىشود، (و گذشته او را خواهد بخشید). اما کسانى که بازگردند (و بار دیگر مرتکب این گناه شوند)، اهل آتش هستند؛ و همیشه در آن میمانند- در آیات 278و279 نیز بر رهاکردن ربا تاکید کرده و آن را به منزله جنگ با خدا و رسولش قلمداد میکند. یکی دیگر از مفاسد بزرگ اقتصادی، رشوه و ارتشاء است. گرچه در قرآن به صراحت از رشوه نام برده نشده است، اما آیاتی وجود دارد که به اعتقاد مفسران بر این موضوع دلالت میکند. یکی از مهمترین آیات، آیه 188سوره بقره است. در این آیه آمده است: «ولا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل و تدلوا بها لی الحکام لتاکلوا فریقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون.»- و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! و براى خوردن بخشى از اموال مردم به گناه، (قسمتى از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهید، در حالى که مى دانید (این کار، گناه است)- در کتاب تفسیر نمونه در ذیل تفسیر این آیه آمده است: «یکى از بلاهاى بزرگى که از قدیمترین زمانها دامنگیر بشر شده و امروز با شدت بیشتر ادامه دارد، بلاى رشوهخوارى است که یکى از بزرگترین موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست و سبب مىشود قوانین که قاعدتا باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد به سود مظالم طبقات نیرومند که باید قانون آنها را محدود کند به کار بیفتد. به همین دلیل در هر اجتماعى، رشوه نفوذ کند، شیرازه زندگى آنها از هم مىپاشد و ظلم و فساد و بیعدالتى و تبعیض در همه سازمانهاى آنها نفوذ مىکند و از قانون عدالت جز نامى باقى نخواهد ماند. از این رو در اسلام، رشوهخوارى باشدت هر چه تمامتر مورد تقبیح قرار گرفته و محکوم شده است و یکى از گناهان کبیره محسوب مىشود. (جلد 2 صفحه 7و8) آیه دیگر نیز آیه 42 سوره مائده است که میفرماید:««سماعون للکذب اکالون للسحت »گرچه آیه درباره جمعی از یهودیهاست که بسیار علاقهمند شنیدن دروغ و خوردن مال حرام و رشوهاند، لیکن روایاتی در ذیل آیه و آیه قبلی وجود دارد که «سحت» را به رشوه تفسیر و تطبیق کردهاند. علی اکبر عالمیان فصلنامه فرهنگ پویا شماره 31 انتهای متن/
95/01/30 :: 00:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]
صفحات پیشنهادی
از ارائه مدل جدید تاب آوری اقتصادی تانگاه نونهادگرایانه به اقتصاد
گزارش تحلیلی مهر از ارائه مدل جدید تاب آوری اقتصادی تانگاه نونهادگرایانه به اقتصاد شناسهٔ خبر 3596957 - پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸ ۳۴ دین و اندیشه > سایر اقتصاد مقاومتی دارای شباهت هایی با نونهادگرایی اقتصادی است مبنای اصلی این مدل جدید اقتصادی تاکید بر نقش نهادها در فرماجرای یک تفوق زبانی/ نگاهی به تاریخچه سلطه زبان انگلیسی در جهان
یادداشت تحلیلی ماجرای یک تفوق زبانی نگاهی به تاریخچه سلطه زبان انگلیسی در جهان شناسهٔ خبر 3668148 - پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱ ۲۹ دین و اندیشه > سایر چگونه است که زبان انگلیسی که خود در طول قرنها سیطره نورمنها با آمیزه ای از زبان فرانسه و نروژی باستان آمیخت و به شکل امروزنباید به موسسات قرآنی با نگاه بنگاه اقتصادی نگریست
پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۶ ۰۲ مدیرعامل اتحادیه تشکلهای قرآن و عترت کشور گفت موسسات قرآنی از شرایط منحصر به فردی برخوردارند و نباید به این موسسات با نگاه بنگاه اقتصادی نگریسته شود به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه زنجان حسن محمدی در دومین نشست سراسریجایگاه زیارت و نقش فرهنگی و اجتماعی آن در قالب نگاه سیستمی
با حضور حجت الاسلام پیروزمند بررسی می شود جایگاه زیارت و نقش فرهنگی و اجتماعی آن در قالب نگاه سیستمی شناسهٔ خبر 3667395 - چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰ ۲۴ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها نشست جایگاه زیارت و نقش فرهنگی و اجتماعی آن در قالب نگاه سیستمی با حضور حجت الاسلام پیروعوامل ترویج نگاه عامیانه چیست؟
پرهیز از انواع انتظارهای عامیانه گفتاری از علیرضا پناهیان عوامل ترویج نگاه عامیانه چیست شناسهٔ خبر 3659099 - یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵ ۳۴ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی حجت الاسلام پناهیان گفت نگاه عامیانه که در همۀ جوامع و فرهنگها جریان دارد به عوام اختصاصنگاه عامیانه به انتظار فرج موجب تأخیر فرج میشود
پرهیز از انواع انتظارهای عامیانه گفتاری از علیرضا پناهیان نگاه عامیانه به انتظار فرج موجب تأخیر فرج میشود شناسهٔ خبر 3660143 - دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴ ۴۷ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی برای تحکیم امید به فرج و حتی برای نزدیک کردن آن و نجات یافتن در آن باید ابدوگانگی های اساسی در نگاه به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت وجود دارد
دبیر کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دوگانگی های اساسی در نگاه به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت وجود دارد شناسهٔ خبر 3663131 - پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴ ۳۰ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها اکبر زاده دبیر کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در اختتامیه این کنفرانس گفتلزوم تقویت نگاه اقتصادی در سفارتخانهها
رئیس اتاق بازگانی اتاق ایران مطرح کرد لزوم تقویت نگاه اقتصادی در سفارتخانهها رئیس اتاق بازگانی اتاق ایران اینکه نگاه اقتصادی در پرسنل سفارتخانه های باید افزایش یابد گفت از آنجا که هدف گذاری در اقتصاد مقاومتی درون زای برون نگر است اهمیت دارد که سفارت خانه ها برای تقویت صادرات وچرا باید فکر حج ۹۵ را از سر بیرون کرد؟/ نگاهی به تلاش های ۵ ماهه ایران و تندروی یک ساله سعودی ها
چرا باید فکر حج ۹۵ را از سر بیرون کرد نگاهی به تلاش های ۵ ماهه ایران و تندروی یک ساله سعودی ها جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری - طرف عربستانی در مذاکرات حج ۹۵ عنوان می کرد هیچ هواپیمای ایرانی نباید در موعد حج وارد عربستان شود و ایران باید برای حضور زائران اش در حج بنگاه کنگره به ایران خصمانهتر از کاخ سفید است/ لزوم آغاز گفتوگوی مجالس ایران و آمریکا
ابوالفتح در گفتوگو با ایلنا نگاه کنگره به ایران خصمانهتر از کاخ سفید است لزوم آغاز گفتوگوی مجالس ایران و آمریکا یک تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه اگر هیچ عضوی از کنگره دوست ایران نباشد به این معنی نیست ما تلاش نکنیم تا با آنها گفتوگو کنیم تاکید کرد حتما در آغاز-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها