واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: با سلام. ما در اثبات ضرورت نبوت از استدلالهای مختلفی؛ مانند محدودیت عقل یا برهان لطف و... استفاده میکنیم ولی همه این براهین پیش فرضی دارند مبنی بر اینکه ما نیاز به کمالی داریم که نمیفهمیم.
سؤالم من این است که چرا ما نمیتوانیم اینگونه در نظر بگیریم که خداوند به ما عقل و فطرت و حس داده و ما را با توجه به آن چیزهایی که به ما میرسد مورد آزمایش قرار میدهد و به میزان عدم عناد و پاسخ صحیح به آن دادههای رسیده، ما را جزا میدهد! به بیان دیگر، کمالی که خداوند میخواهد بدهد یا به عبارتی پاداشی که خداوند میدهد به اندازه درست مصرف کردن و پاسخ مناسب دادن به عقل و فطرت است و لازم نیست حتماً دستوراتی دیگر یعنی دین باشد که ما اگر از آنها تبعیت کردیم مستحق پاداش شویم. در این صورت ضرورت نبوت زیر سؤال میرود. برای اینکه سؤال کمی بیشتر جا بیفتد به چند نکته اشاره میکنم: مثلاً ما در ادبیات دینی اشخاصی به عنوان مستضعف داریم که میگوییم در صورتیکه مقصر نباشند بر آنها عیبی نیست، اگر نتوانند به دین حق برسند. یا مثلاً در بحث اجتهاد در زمان غیبت و مصلحت سلوکیهای که شیخ انصاری مطرح میکند قریب به این مضمون داریم. البته بنده نمیخواهم که شما به این مثالها پاسخ دهید تا با رد اینها مسئله را منحل بدانید، بلکه سؤال اصلی همان بالایی است و این مثالها برای تقریب ذهن با شما بود. لطفاً عین سوال را پاسخ گویید و جواب هایی که قبلا به برخی دیگر داده اید نفرستید چون گاها بی ربط بوده و احساس می شود یا سوال را متوجه نشدید یا اصلا وقت پاسخ گویی نداشتید و یا دلایل دیگر. اگر منبعی در این زمینه بنظرتان راه گشاست معرفی کنید چون بنده در چندین کتاب کلامی گشتم و اصلا متعرض این مطلب نشده اند. جواب دقیق شما موجب امتنان است.
در پاسخ این سؤال که چرا ما نمیتوانیم اینگونه در نظر بگیریم که خداوند به ما عقل و فطرت و حس داده و ما را با توجه به آن چیزهایی که به ما میرسد مورد آزمایش قرار میدهد و به میزان عدم عناد و پاسخ صحیح به آن دادههای رسیده ما را جزا میدهد...؟
اولا: آیا عقل و فطرت انسان میفهمد که همه چیز را نمیفهمد یا نه؟ اگر میفهمد که همه چیز را نمیفهمد، پس میداند کمالاتی وجود دارد که عقل و فطرت او به تنهایی قادر بر شناخت آن نیست. اما اگر مدعی شوید که عقل و فطرت چنین اعترافی ندارند، به نظر میرسد این ادعایی خلاف عقل و فطرت است؛ زیرا انسانی را نمیتوان پیدا کرد که اعتراف به نقصان علم خود نکند؛ نوابغ بشری همه اعتراف به ناقص بودن علم خود میکنند، تا چه رسد به انسانهای عادی؛ بلکه اولیای الهی با اینکه از راه وحی و علم الهی متصل به سرچشمه تمام علوم هستند، درخواست فزونی علم دارند.[1]
ثانیا: آیا خدای حکیم میداند انسان از راه هدایت انبیا میتواند به کمالات و خوبیهای برتری دست پیدا کند و با عدم برخورداری از این هدایت الهی از بسیاری از کمالات محروم میماند یا نه؟ به نظر میرسد با توجه ظرفیت وسیع، بلکه بینهایت انسان، این مطلب روشن میشود که خداوند متعال میداند انسان از راه هدایت انبیا میتواند به کمالات برتری دست پیدا کند و با عدم برخورداری از این هدایت الهی از بسیاری از کمالات محروم میماند؛ بنابراین آیا نمیتوان گفت بعثت انبیا از راه قاعده لطف بر خداوند واجب است و عقل حکم به ضرورت بعثت انبیا میکند؟[2]
[1]. «فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً». طه، 114.
[2]. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: پاسخ 64846(عقل نظری و عملی و عدم ضرورت نبوت عامه).اسلام کوئستمطالب مرتبط :ظهور عقل در قیام عاشورافرق هوای نفس با وسوسه شیطان چیست؟آیا تقلید کردن که یک امر واجب است
شنبه 21 فروردین 1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]