واضح آرشیو وب فارسی:مهر: سیدسجاد ایزدهی:
علوم انسانی اسلامی مبتنی بر باورهای وحیانی است
شناسهٔ خبر: 3593735 - شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۸
دین و اندیشه > اندیشمندان
مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: علوم انسانی اسلامی نفی کننده تجربه نیست اما مبتنی بر باورهای وحیانی است که ازخالق انسان نشات می گیرد و او نسخه شفابخش برای تولید علم است. به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام سید سجاد ایزدهی، استادیار و مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تعریف از علوم انسانی اسلامی گفت: موضوع علوم انسانی اسلامی، انسان است و تعریف هر مکتبی از انسان متفاوت از یکدیگر است و نمی توان علم مشترکی میان مکاتب و تفکرات برای این موضوع درنظر گرفت که همه آنها نظرات یکسانی درباره علمی که مبتنی بر انسان است، داشته باشند. تفاوت در معنا، اهداف و کارکرد انسان به طور طبیعی علوم انسانی که مبتنی بر انسان است را هم متفاوت خواهد کرد. وی افزود: یکی از متغیرهای علوم انسانی شناخت انسان است و او در تعریف این علم دخالت زیادی دارد به همین دلیل تعاریف در این علم متفاوت خواهد بود ضمن اینکه اسلام نگاه متمایزی به انسان دارد و به تعبیری او را مرغ باغ ملکوت فرض می کند و انسان را موجودی دارای کارکرد مادی و معنوی و به مثابه خلیفه الله می داند. به همین دلیل توصیف ها درباره انسان متفاوت می شود و اسلام علم متفاوتی هم نسبت به علوم غربی برای او رقم می زند. تناسب علوم انسانی امروز با منابع مادی ایزدهی اضافه کرد: علوم انسانی امروز متناسب با منابع مادی در نظر گرفته می شود و انسانی که فقط دارای کارکرد مادی باشد شناخت، توصیف و تبیین او متفاوت خواهد بود. اگرچه علوم انسانی اسلامی بر اساس دیدگاه اسلامی بر محور انسان است اما به دلیل نوع نگاه و نیازهای متفاوت به انسان، علوم انسانی متفاوتی خواهد بود که پاسخگوی نیازهای انسان است. اگر علوم انسانی غربی پاسخگوی نیازهای انسان مادی است اما علوم انسانی اسلامی متناسب با انسان دارای ابعاد مادی و معنوی است. استادیار و مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره ضرورت وجود علوم انسانی اسلامی در جامعه امروز گفت: غرب تمدن خود را مبتنی بر علوم انسانی کرده است؛ علوم انسانی که بر اساس نگاهی که در رنسانس به انسان شده، شکل گرفته است. غرب با توجه به این نگاه انسان را باز تعریف کرد و علوم انسانی جدیدی را نیز بر این اساس بازتعریف نمود. علومی که امروز در جوامع غربی با آن مواجه هستیم مبتنی بر شناخت نسبت به انسان بازتعریف شده از دوران رنسانس است درحالیکه در جامعه ای که محوریت آن وجود ارزش های اسلامی است نمی توان انتظار رسیدن به نتایج معنوی با باورهای مادی را داشت. لزوم تولید علوم انسانی اسلامی متفاوت از علوم انسانی مادی وی خاطرنشان کرد: اگر ما به دنبال علوم انسانی اسلامی هستیم باید مبانی متفاوت از علوم انسانی مادی را تولید کنیم. البته این دو گروه از علوم انسانی در مواردی با یکدیگر مشابه هستند زیرا انسان متشکل از ماده و معنا ست بطوریکه در بعد مادی با یکدیگر مشابهت هایی دارند اما در بعد معنوی که شامل وحی و اشراق می شود، انسان شناسی متفاوتی مطرح می شود. ایزدهی با بیان اینکه نیمی از انسان شناسی ما مبتنی بر وحی و بخش دیگر بر اساس تجربه علوم انسانی غربی است، گفت: علوم انسانی اسلامی نفی کننده تجربه نیست اما مبتنی بر باورهای وحیانی است که به گمان ما از خالق انسان نشات می گیرد و او نسخه شفابخش برای تولید علم است. ما نمی توانیم در زبان قائل به توحید باشیم اما در عمل از مبانی اومانیسم استفاده کنیم که این در نهایت راهی به جز التقاط نخواهد بود. عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی فرق اساسی ساختار دانشی علوم انسانی غربی و علوم انسانی اسلامی را برشمرد و گفت: دانش به طور طبیعی بر اساس نیازها شکل گرفته یعنی انسان ها نیازمند اموری شدند و بر اساس مبانی خود دانش هایی را بازتولید کردند. به عنوان مثال هنگامی که در غرب نیاز به علم روانشناسی احساس شد، بر اساس بعد محوریت انسان که در زمان رنسانس ایجاد گردید، این علم به تولید رسید. وی ادامه داد: ساختار همه علوم در غرب بازتولید شده بعد از دوران رنسانس بود. غرب نیاز به تمدنی داشت که برای اداره جامعه محتاج به نرم افزار بود به همین دلیل مبتنی بر فرهنگ و باورها و مبانی شان دانش هایی تولید شد که به نیازهای جامعه غربی پاسخ دهد. ایزدهی اضافه کرد: اگر ما در جامعه اسلامی بخواهیم تمدنی متناسب با نیازهای مان ایجاد کنیم باید مبتنی بر باورها و در راستای ایجاد تمدنی اصیل و ساختاری متفاوت از دانش باشد که بر اساس باورهای ارزشی و فطری ما شکل بگیرد. اگر دانشی مبتنی بر ارزش های فطری باشد و نیازهای اصیل و فطری انسان را مد نظر قرار دهد، دانشی خواهد بود که انسان را به آرامش و سعادت دعوت خواهد کرد و او را به سمت کارآمدی مبتنی بر دین و دنیا دعوت می کند، نه اینکه فقط کارکرد دنیوی داشته باشد. غایت و خروجی این دانش کمال و اتصال به خداست و جامعه ایجاد شده توسط این دانش، شکل خدایی به خود می گیرد و یکی از مولفه های این دانش خدا، سعادت و انسان دارای ابعاد مادی و معنوی خواهد بود. موانع نظری و عملی در راه تولید علوم انسانی اسلامی وی در پاسخ به این سوال که چه موانعی در راه تولید علوم انسانی اسلامی در جامعه وجود دارد، گفت: بعضی از موانع نظری و بخشی دیگری عملیاتی هستند. موانع نظری شامل یکسان انگاری دانش ها می شود از این جهت که انسان این توهم را داشته باشد که دانش غربی و شرقی یا خدا و غیر خدا وجود ندارد. باور به یکسان انگاری دانش ها دلیلی بر عدم تلاش انسان در تولید دانش جدید می کند. نوع نگاه متفاوت نسبت به تمدن اسلامی و باورهای غالب ما باعث عدم حرکت به سمت ایجاد دانش می شود و دانش های موجود را می پذیریم. وی ادامه داد: در ازای موانع ذهنی در راه تولید علم، موانعی از لحاظ عینی وجود دارند که شامل حجم انبوهی از کتاب ها شده و انسان را با مبانی غربی آشنا می کند بطوریکه این مبانی را به عنوان حقیقت و پارادایم غالب فرض می کند. امتناع از تولید علوم انسانی متفاوت موجب عدم حرکت انسان به سمت تولید دانش است. در نتیجه تبلیغات و تکنولوژی غرب که مبتنی بر نوع انسان شناسی متفاوت است، انسان را مرعوب خود می کند و این باعث عدم حرکت در مسیر تولید دانش شود. عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: از پیامدهای تولید علوم انسانی غربی مسائلی مانند استعمار و دو جنگ جهانی بود که زاییده علوم انسانی جدید بودند. با مشاهده پیامدهای جدید علوم انسانی غربی، ناکارآمدی این علوم در مواجه با نیازهای اصیل بشری مشخص شده و لزوم تولید دانش بومی اصیل و کارآمد خود را نشان می دهد. غرب در فرآیندی ۳۰۰ ساله سرمایه ای که از کشورهای مستعمره به دست آورده بود را تبدیل به علم و نرم افزار کرد و بواسطه همین علوم دوباره کشورها را در فرآیند استعمار نو قرار داد. وی با بیان اینکه ما باید سرمایه های موجود را به سرمایه های علمی و دانش تبدیل کنیم و آن را به مثابه نرم افزار تحقق جامعه مطلوب تبدیل کنیم تا جایگاه خود را پیدا کند، افزود: به عنوان مثال ما امروز موضوع مردم سالاری دینی را مطرح کردیم زیرا این موضوع قابلیت صدور به دیگر کشورها را دارد. مردم سالاری دینی شیوه ای برای اداره کشور بر اساس هنجارهای داخلی است و کارآمدی خود را نشان داده و بسیاری از کشورهایی که از حکومت های استبدادی فاصله گرفته و حکومت دموکراسی هم سعادت آنها را تضمین نکرده به سراغ نظامی که سعادت اخروی و راحتی دنیای مادی آنها را تامین کند، می روند. دروس علوم انسانی اسلامی در مرحله گمانه زنی ایزدهی درباره ورود دروس با موضوع علوم انسانی اسلامی در دانشگاه های کشور گفت: دروس این علم هنوز تولید نشده اند. البته برخی از مولفه های آن گمانه زنی شده اند ولی هنوز بازتولید این علم آغاز نشده است. مثلا روان شناسی اسلامی هنوز در دانشگاه های ما وجود ندارد و همچنان دروس روانشناسی غربی تدریس می شوند. باید دانش جدیدی تولید گردد که متفاوت با دیگر دانش ها باشد ضمن اینکه ورود این علم جدید در فضای دانشگاهی با مقاومت هایی روبرو خواهد شد زیرا ما با دانش های فعلی انس گرفته ایم. وی در پایان گفت: اساس حوزه و دانشگاه در حال بازتولید و گمانه زنی در حوزه تولید علوم انسانی اسلامی است و این پروسه باید به نظر و به نظریه و نظریه هم به گفتمان تبدیل شود و اگر گفتمان شکل فراگیر به خود بگیرد، فرآیند تبدیل مولفه ها به آموزش و دانش شکل می گیرد و ما شاهد شکل گیری دانش علوم انسانی اسلامی با طرح بومی خواهیم بود. در حال حاضر سرفصل های دروس دانشگاهی تغییر کرده اما متناسب با آنها کتاب و استاد مناسب تولید نشده است و به ازای نظریه های موجود غربی، نظریه های جدیدی ارائه نشده و ما هنوز راه زیادی در پیش داریم. منبع: طلیعه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]