واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۰:۵۶
استاد حوزه و دانشگاه گفت: پیروان برخی ادیان کارکرد تفاهمی دین را که یکی از کارکردهای اصلی دین است، به ضد آن مبدل کردند و دینی که باید موجب وحدت جامعه انسانی میشد را عامل فرقه فرقه شدن جامعه بشری کردند. به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا، آیتالله سیدعباس حسینی قائممقامی در شب شهادت امابیها فاطمه زهرا(س) به تبیین یکی از اصلی ترین کارکردهای دین یعنی وفاق آفرینی و وحدت بخشی دین پرداخت. رییس سابق مرکز اسلامی هامبورگ با بیان این که ذات دین وفاق آفرین است، گفت: یکی از ملامت هایی که قرآن نسبت به پیروان برخی ادیان بیان می دارد این است که بسیاری از مومنان ادیان توحیدی، کفرورزی میکنند مثل یهودیت و نصرانیت. یکی از دلایل مورد اشاره در قرآن این است که ذات دین وحدت بخش و وفاق آفرین است اما پیروان برخی ادیان این اصلی ترین کارکرد دین را به ضد آن مبدل کردند و دینی که باید موجب وحدت جامعه انسانی می شد را عامل فرقه فرقه شدن جامعه بشری کردند. وی با طرح این پرسش که چه اتفاقی در دین می افتد که عامل افتراق و جدایی جامعه بشری می شود، برای پاسخ به این پرسش به تبیین مفهوم «تفاهم» در دین پرداخت و افزود: تفاهم یعنی از دل تکثر و چندگانگی به وحدت رسیدن. به بیان روشن تر اجزاء جهان آفرینش در نسبت با یکدیگرند و حیات فردی هر موجود در شبکه ارتباطی با حیات جمعی سایر اجزاء قرار دارد و این با زیست اجتماعی موجودات متفاوت است. زیست اجتماعی ویژگی جامعه انسانی نیست؛ چرا که در سایر موجودات شاهد زیست اجتماعی پیچیده تر و توسعه یافته تری نسبت به زیست اجتماعی انسانی هستیم. نمونه آن زیست اجتماعی زنبورها و مورچههاست. رییس سابق مرکز اسلامی هامبورگ سپس به تشریح ارتباطات سه گانه انسانها در قرآن پرداخت و این ارتباطات را به سه قسم ارتباطات ضدانسانی، غیرانسانی و انسانی تقسیم کرد. آیت الله حسینی قائم مقامی در توضیح ارتباطات ضدانسانی گفت: این ارتباط بدترین شکل ارتباط است اما چرا این طور است؟ چون در این نوع ارتباط انسان خودش را مطلق می داند و توقع دارد همه انسان ها خودشان را با او مطابقت دهند. چنینی انسانی دچار غلو و خود برتر بینی است. چنین انسانی هرگز نقدپذیر نیست و هرگز با دیگران هم افزایی پیدا نمی کند. چنین انسانی به جای دیگران فکر می کند، تصمیم می گیرد و عمل می کند. در این حالت انسان تبدیل به بت و خدا می شود مسئله ای که در طول بیش از 1400 سال قرآن همواره نسبت به آن هشدار داده است. این استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر اینکه در عالم هستی چنین شری فقط از انسان سر می زند، گفت: هیچ موجودی در عالم خلقت چنین عمل و گناهی را مرتکب نمی شود جز انسان. وی در توضیح دومین نوع ارتباط یعنی ارتباط غیرانسانی، گفت: در این ارتباط تفاهم و وحدت حاصل نمی شود. انسانها در کنار یکدیگر فقط و فقط زیست اجتماعی دارند اما تعامل ناب انسانی با یکدیگر پیدا نمی کنند. چنین ارتباطی در حیوانات، گیاهان و جمادات هم وجود دارد. رییس سابق مرکز اسلامی هامبورگ سپس به تشریح سومین نوع ارتباط پرداخت و اظهار کرد: ارتباط سوم، ارتباط انسانی است که خود دو گونه است. ارتباط انسان با غیرانسان و ارتباط انسان با انسان. آیت الله حسینی قائم مقامی افزود: ارتباط انسان با غیرانسان ارتباطی یک سویه است. در چنین ارتباطی پویایی و تعامل وجود ندارد. ارتباط انسان با جهان هستی و جهان طبیعت در شمار این تقسیم بندی قرار دارد. در این نوع ارتباط که به ارتباط پدیداری معروف است انسان می تواند همه موجودات را جذب کند و در درون خود به وحدت برساند. این استاد حوزه و دانشگاه توضیح داد: ویژگی انسان نسبت به سایر موجودات «اختیار و انتخابگری» است. انسانی که با طبیعت یگانگی پیدا کند موجب می شود موجودات، زندگی انسانی را تجربه کنند. به بیان دیگر سایر موجودات به واسطه انسان کامل می توانند زندگی و حیات انسانی و رو به تکاملی را تجربه کنند. درخت یا سنگی که در وجود انسان کامل بازیافت شود در درون انسان به کمال و درک جدیدی از توحید می رسد چنین انسانی با جهان هستی «خویشی» پیدا می کند و کوچکترین لطمه به عالم طبیعت موجب آزارش می شود به همین دلیل است که در احادیث و روایت است که وقتی انسان کامل به نماز می ایستد، همه عالم به نماز می ایستد. چرا؟ چون نماز انسان کامل نماز جمعی است. وی تاکید کرد: فقط و فقط در جمعیت است که انسان می تواند تجربه توحیدی داشته باشد. اگر یک زمانی انسان صرف نظر از دین، رنگ، فرهنگ و قومیت از درد یک انسان دردش آمد، چنین انسانی تجربه توحیدی پیدا کرده و هم ادراک انسان کامل شده است. وقتی انسان حرکتی ضدتوحیدی یا گناهی مرتکب می شود امام عصر (عج) مکدر و ناراحت می شوند. امام عصر (عج) نسخه کامل حقایق هستی هستند. هر جای این عالم اختلالی به جود آید بازتابش در امام عصر (عج) ظهور پیدا می کند. رییس سابق مرکز اسلامی هامبورگ سپس به تبیین ارتباط انسان با انسان پرداخت و افزود: در این نوع ارتباط نوعی ارتباط دوسویه وجود دارد. اوج هنر و اعجاز انسانی در ارتباط انسان با سایر انسانهاست که در این نوع ارتباط، ارتباط تفاهمی شکل می گیرد. نتیجه چنین ارتباطی رسیدن به وحدت و یگانگی است البته تفاهم با توافق فرق دارد. در تفاهم، توافق هم وجود دارد. فلسفه اخلاق و فلسفه معرفت نیز ذیل این ارتباط شکل می گیرد. آیت الله حسینی قائم مقامی تصریح کرد: برای خدا کار کردن یعنی خدمت به بندگان خدا کردن و اصلا رضایت بنده خدا، رضای خدا را در درونش دارد. این استاد حوزه و دانشگاه در بخش پایانی سخنانش از نوع دیگری ارتباط سخن گفت و اظهار کرد: نوع دیگری از تفاهم وجود دارد به نام «تفاهم زوجیت». این بحث از مباحث دقیق و مهم قرآنی است که نیازمند زمانی مستقل برای توضیح آن است اما اجمالا مصادق بارز این بحث، ازدواج ابناء بشر است منتهی ازدواج تفاهمی نه ازدواج توافقی. وی ادامه داد: ازدواج توافقی همان «نکاح» است که در همه موجودات وجود دارد اما در «زوجیت» یگانگی تجربه می شود و آن نکاح انحصاری و خاص انسان است. هر انسانی که هر نوع از ارتباطات فوق الاشاره را تجربه کند به کمال می رسد. انسان کامل «زوجیت» را در رابطه با همه هستی دارد اما وجود حضرت امیر (ع) و صدیقه طاهره (س) «تفاهم زوجیت» را تجربه کردند و به کمال زوجیت رسیدند به همین دلیل است که حضرت فرمودند: «اگر خداوند علی را برای فاطمه نیافریده بود هیچ کس نبود که به مقام زوجیت تام فاطمه برسد.» علی و فاطمه هم در ادراکات و هم در احساسات به یگانگی رسیدند. محصول زوجیت علی و فاطمه، حسن و حسین هستند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]