واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۲
مناظره «دیدگاهها در حیطه اندیشه اسلامی در مورد حق رای» عصر امروز با حضور حجج اسلام داود فیرحی و فخار طوسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حجج اسلام داود فیرحی و فخار طوسی در مناظره «دیدگاهها در حیطه اندیشه اسلامی در مورد حق رای» که عصر امروز در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد هرکدام به ارائه نظرات خود در رابطه با این دیدگاه پرداختند. در ابتدا حجت الاسلام والمسلمین فخار طوسی با بیان اینکه من در نظریه خود حق رای را برای تمام انسانها انکار نمیکنم اظهار کرد: اما به نظر من حق رای از جهت ادله شرعی از آن عموم مردم نیست و توده مردم نمی توانند در سرنوشت عمومی دخالت داشته باشند. بلکه من این حق را از آن نخبگان جامعه می دانم چرا که آنها در کوران حوادث اجتماعی و سیاسی گول نمی خورند و اهل تشخیص هستند البته باید شاخصه هایی را نیز برای نخبگان جامعه درنظر بگیریم. وی در ادامه با بیان اینکه مرحوم منتظری نیز در کتاب خود به این امر اشاره می کند که مسئول حکومت ولی امر است و خود باید پاسخگو باشد و کارگزارانش را انتخاب کند گفت: البته مرحوم منتظری در چرخش فکری که پیدا می کند حق رای و انتخاب را به نخبگان اختصاص نمی دهد و ادله ای برای اثبات نظریه خود می آورد. این استاد اندیشه و فقه سیاسی اسلامی در ادامه یادآور شد: نظر من مشخصا این است که ما ادله رای و نقش رای را در حکومت می پذیریم ولی معتقدیم در این رابطه ادله دیگری نیز وجود دارد که باید از آنها بهره ببریم و آن حضور نخبگان در عرصه است. چرا که آنها شاخصهها را بهتر تشخیص میدهند ولی همان گونه که گفتم باید از نخبگان تعریفی داشته باشیم. در ادامه حجت الاسلام والمسلمین فیرحی با بیان اینکه ما در ابتدا باید طرح مسالهای را داشته باشیم و آن این است که اصلا ماهیت رای چیست عنوان کرد: ما ابتدا باید به ماهیت رای پی ببریم و پس از آن بگوییم که رای صرفا برای نخبگان است یا نه سایر مردم هم می توانند در آن حضور داشته باشند. آقای فخار به گونه ای بیان کردند که حق رای مخصوص نخبگان است. اما در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا انسان به ماهو بودن انسان حق رای دارد؟ یا خیر. اگر هویت خود انسان حق رای داشته باشد پس در اینجا نخبگی به حاشیه میرود. وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم وارد این بحث شویم ابتدا باید دو مقدمه را در نظر بگیریم. نخست اینکه ماهیت رای چیست و دوم اینکه بگوییم چه کسانی حق رای دارند. برای روشن شدن این مطلب باید بگویم که حتی اشرافیترین تئوریها نگفتهاند که حقوق با دانش گره خورده است. نظریات قرون وسطی نیز بر این حق پافشاری نمیکنند. طبق سخن بزرگان ما انسان از زمانی که متولد میشود با خود دو حق دارد. یکی حق جان و دیگری حق مکان است. این استاد اندیشه و فقه سیاسی اسلامی تاکید کرد: همان گونه که سنگ مکانی از جغرافیا را اشغال میکند انسان هم وقتی متولد میشود فضایی را به خود اختصاص میدهد و در نتیجه این فضا برای انسان حق مالکیت میآورد. اگر حق تصرف ندارد اما حق مالکیت او بر سر جای خود باقی است پس نمیتوانیم در رابطه با حق رای تمام حقوق را به نخبگان بدهیم. فیرحی یادآور شد: در فقه ما دو فعالیت باید همزمان باشد یکی شناخت درست موضوع و دوم استنباط دقیق حکم به لحاظ منطق اولویت با شناخت موضوع. اگر کسی نتواند موضوع را به درستی تشخیص بدهد حکم هم بر روی هواست ما در ابتدا در رابطه با مساله حق رای باید بدانیم که دولت جدید چگونه دولتی است تا پس از آن به مرحله حق رای برسیم. وی یادآور شد: بسیاری از متفکران امروز معتقدند که دولت جدید برخلاف دولت قدیم است و ماهیت دوگانهای دارد. یک قسمت از این دولت را حقوق مردم تشکیل میدهد که هیچ ربطی به شریعت ندارد و قسمت بعدی مربوط به امور شرعی است که باید به آن بپردازیم. ما اگر بخواهیم در جامعه وزارتخانهها را به 17 وزارتخانه تقسیم کنیم می توانیم بگوییم که از این 17 وزارتخانه 5 تای آنها در دست حاکمیت است اما 12 وزارتخانه دیگر ربطی به شریعت ندارد و درصدد احقاق حقوق مردم است. مثلا مردم مالیات می دهند که خیابان درست شود، مدرسه ساخته شود و خیلی دیگر از این امور رخ بدهد. بنابراین تمام این حقوقی که مردم به این 12 وزارتخانه میدهند ماهیتی و وکالتی است. اگر یک چهارم از وزارتخانه ها حاکمیتی باشد سه چهارم آنها وکالتی و حقوقی است. این استاد اندیشه و فقه سیاسی اسلامی تاکید کرد: مرحوم نایینی نیز در مباحث خود به این موضوع تکیه کرده است که دولت ناشی از حقوق نوعی مردم است. در اداره کشور هر چیزی که مشترک شد هیچ کسی نمی تواند آن را تصور کند مگر با اجازه کل مشترکین. امام راحل وقتی از جمهوری اسلامی صحبت می کند بزرگترین اندیشه های متفکران را این گونه بیان می کند که اندیشه های آنها در جامعه شناخته نشده است. خداوند در قرآن وقتی می خواهد جوامع را مورد خطاب قرار بدهد با ذکر یا ایها الناس با مردم سخن می گوید یعنی تمام مردم را مورد توجه قرا ر می دهد نه فقط یک قشر خاص را. فیرحی ادامه داد: تفاوت نظریه کلاسیک با نظریه امام در این است که در نظریه کلاسیک حقوق از آن حاکم است. حاکم باید چنین کند و بقیه توان ندارند و تکلیفی بر عهده مردم نیست اما شاهکار امام اینجا مشخص می شود که می گوید خطاب خداوند در آیات قرآنی به همه مردم است و همه مردم باید در شکل گیری امنیت، قسط و عدالت در جامعه کمک کنند. امام بر این باور بود که این تکلیف خطاب به کل مردم است ومردم باید راه حل عقلایی پیدا کنند که چگونه قوه قضاییه، ارتش و یا سایر نهادها را تاسیس کنند تا ناامنی از کشور رخت بربندد. وی یادآور شد: حقوق ربطی به دانش ندارد. در حوزه احکام هم احکام متعلق به همه است. این وظیفه و حق همگانی است که مناصب شرعی را انتخاب کنند و از بین صاحب صلاحیتها، فقه منصوب را انتخاب و او را به قاضی و ولی فقیه به بالفعل تبدیل کنند. در ادامه نشست فخار طوسی با بیان اینکه ما اگر از منظر برون به مساله دینی نگاه کنیم نظریه آقای فیرحی درست است گفت: اما اگر از منظر فقهی به داستان حق رای نگاه کنیم نگاهها کاملا متفاوت میشود. توده مردم نمی توانند برای آینده تصمیمگیری کنند چرا که آنها ممکن است به بیراهه بروند به نظر من هر کور و کچلی نمیتواند رای بدهد. حق رای برای نخبگان است و باید این نخبگان در جامعه تعریف شوند. در ادامه فیرحی با بیان اینکه من سال گذشته چندین مقاله با عنوان شیعه و مساله شریعت را ارائه دادهام گفت:من در این مقاله دهها روایت آوردهام که حضرت علی (ع) برای رای گیری بر روی عامه مردم تاکید میکند و گاهی اوقات سخنان ائمه مطلق نیست بلکه همه مردم را دربرمیگیرد. ما برای اینکه حرف خود را اثبات کنیم فقط نباید به یک روایت بنگریم بلکه باید روایتهای مختلفی را در نظر بگیریم. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]