محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828649988
نقد کوتاه فیلمهای دومین روز فجر سیو چهار تنهایی انسان خیلی خیلی خیلی معاصر
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد کوتاه فیلمهای دومین روز فجر سیو چهار
تنهایی انسان خیلی خیلی خیلی معاصر
روز دوم جشنواره در برج میلاد میزبان فیلمهای «یک شهروند کاملاً معمومی»، «جشن تولد»،«آخرینبار کی سحر را دیدی» و «دلبری» بود.
خبرگزاری فارس، گروه سینما و تئاتر: روز دوم جشنواره در برج میلاد میزبان فیلمهای «یک شهروند کاملاً معمومی»، «جشن تولد»،«آخرینبار کی سحر را دیدی» و «دلبری» بود. یک شهروند کاملاً معمومی تنهایی انسان خیلی خیلی خیلی معاصر چند سالی است در سینمای ایران شاهد آثاری هستیم با مضامین و ساختارهایی متفاوت از آنچه مخاطبان، از سینما میشناسند. فیلمهایی با شخصیتهای معلق و ساختارهایی سست و رها که پیدا کردن حرف حساب فیلم را برای مخاطبان همانند حل کردن لُغز و چیستان کرده است. پاسخی که پیش از این گاهی برخی از مفسران به این دست از آثار میدادند، پاسخهایی از جنس همین فیلمها، پاسخهایی مبهم و بیسر و فرجام بود. به تصویر کشیدن تنهایی انسان معاصر یکی از همین پاسخهاست. پاسخی که رفته رفته خود تبدیل به کلیشهای خندهدار و سوژة گپ و گفتهای برخی از علاقهمندان به سینما شده بود. چنانکه به نظر میرسد در سالهای اخیر میشود از ژانری سخن گفت به نام ژانر «تنهایی انسان معاصر»! ژانری که در آن شخصیتها حرف نمیزنند، سکوت میکنند، خیره میشوند و در این آثار مخاطب هرچه هم التماس و دعا کند فیلم جلو نمیرود. این مقدمة به نسبت طولانی را نوشتم تا بگویم «یک شهروند کاملاً معمولی» نمونة مثالی این ژانر است. فیلمی دربارة تنهایی انسان خیلی خیلی خیلی معاصر. از آن دست فیلمهایی که میشود برای آزمودن درجة مقاومت اعصاب آدمها آنها را مجبور به تماشای کامل این آثار کرد. از آن دست آثاری که وقتی در اثنای فیلم سر بر میگردانی و میبینی از جمعیتِ تا این لحظه باقیمانده در سالن، نیمی در حال بازی کردن با موبایلهایشان هستند، شگفتزده نمیشوی. یک فیلم خیلی خاص، برای مخاطبان خاص! جشن تولد آنچه انتظار داشتیم نبود حالا که از ژانر جدیدی به نام «تنهایی انسان معاصر» پرده برداشتیم، اجازه دهید یک ژانر دیگر را هم معرفی کنیم. ژانری که برخلاف «تنهایی انسان معاصر» به جای سکوت، پی در پی حرف میزند. حرفهای گنده و درازدامنی که گویا برای ناطقانشان آنچه اصلاً اهمیت ندارد توانایی بیان آنهاست. مهم نیست که آیا اصلاً امکان بیان سینمایی اینهمه حرف مهم و بزرگ را داریم یا خیر؟ مهم نیست که بلدیم یا نه؛ حرفمان آمده، بودجه هم داریم، بچهها هم که هستند، پس میزنیم. نمونههای شاخص این ژانر را در سالهای گذشته آثاری تشکیل میدادند چون پنجاه قدم آخر، عاشقها ایستاده میمیرند، رنج و سرمستی، شهابی از جنس نور، گامهای شیدایی و به برکت پول نفت و فقدان تدبیر و نبود ذرهای وجدان، بسیاری آثار دیگر! «جشن تولد» نیز تا اینجا گویا سهم ویژة جشنوارة سی و چهارم فیلم فجر از این ژانر است؛ فیلمی دربارة مدافعان حرم، یکی از حساسترین و استراتژیکترین و ملیترین و جهانیترین و هزاران ترینِ موضوعات و مسائلی که کشور ما در طول تاریخ خود درگیر آن شده است. حالا آقای کارگردان و دوستانش تصمیم گرفتهاند دربارة آن فیلم بسازند، و خُب چه چیز مهم دیگری باقی میماند؟ آنها تصمیم گرفتهاند! فیلم «جشن تولد» دربارة جنگ سوریه است و البته هیچگاه خود را قانع به این موضوع هم نمیداند؛ از این رو دربارة جنگ ایران و عراق، حمایت حافظ اسد از ایران، مسئلة تقریب مذاهب و ادیان، اشغال فلسطین، امدادهای غیبی و هر موضوع دیگری که لازم بداند هم سخن میگوید. چنانکه مخاطب هر لحظه منتظر است، فیلمساز پای تحصن نمایندگان مجلس ششم و بازی ایران و استرلیا را نیز به میان بکشد. فیلم «جشن تولد» داستان یک خانوادة سوری است که توسط سلفیها و ارهابیون آواره میشوند و پس از فرار از دست آنها با کمک دو مبارز ایرانی نجات پیدا میکنند؛ همراه با موسیقی عربی، مقدار معتنابهی جلوههای ویژة میدانی و انفجار بشکههای آتشزا، کلیشههای دست چندم دهة شصتی، شخصیتپردازیهای ضعیف، اتفاقات غیر منطقی و صحنههای اکشنی که به بازیهای کودکانة پسربچهها میماند. از آن دست بازیهایی که در آنها فقط یک اصل وجود دارد. اصل مهم «مثلا». مثلاً ما میجنگیم و مثلاً آنها ما را اسیر میکنند و مثلا ما دوستانمان را نجات میدهیم و مثلاً آنها شکست میخورند و مثلا... جشن تولد یک مثلابازی اعصابخوردکن و آزاردهنده است که گویا تا وقتی پول نفت و هنرمندان بیهنر و خیالهای خام مدیران بیتدبیر در کشور هست باید شاهد تداوم آن باشیم! دلبری فیلمی که سرانجام حرفش را نمیتواند بزند فیلم «دلبری» ساختة سیدجلال دهقانی اشکذری، فیلم سومی است که گویا قرار نبوده است کلکسیون یأسها و خستگیهای روز دوم جشنواره بدون آن کامل شود. «دلبری» ساختة کارگردانی است که در سال گذشته با فیلم تحسینبرانگیز »خانهای کنار ابرها» امیدهای بسیاری را در دل علاقهمندان به هنر متعهد برانگیخته بود و چشمان بسیاری را به سوی خود خیره کرده بود. اما به رغم همة این امیدها دلبری آن چیزی نبود که منتظرش بودیم. دلبری روایتی از زندگی یک خانوادة ایثارگر است که در آن پدر خانواده پس از سالها تحمل رنج و درد ناشی از جراحات جنگ به شهادت میرسد. دلبری داستان تداوم دفاع مقدس در پشت سنگر و در همین روزهای مردمانی است که حتی هنوز هم از مقاومت و ایثار فارغ نشدهاند. «دلبری» همچنین قرار است روایتی از عاشقانههای همسران ایثارگر باشد؛ از لحظههای پرشور و احساسبرانگیزی که کمتر بر پردة نقرهای سینما ظاهر شده است. اکنون اگر سکانس کوتاه اما درخشان و ستودنی گفتگوی زن همسایه با همسر رزمندة خود را در فیلم «خانهای کنار ابرها» به خاطر بیاوریم، اهمیت کار اشکذری بیش از پیش روشن خواهد شد. از این روست که اندیشیدن به چنان فیلمساز و چنین مضمونی کافی است تا از پیش چشم به راه فیلمی مثل «دلبری» باشیم. انتظاری که کاش هیچگاه پایان نمییافت! اجازه دهید صریح عرض کنم، «دلبری» یک فیلم الکن است. فیلمی که جانش بر لب میآید و سرانجام نیز حرفش را نمیتواند بزند. فیلمساز جوان این فیلم بر خلاف تجربة موفق پیشین، با بیدقتی سراغ لحظههای کاملاً خصوصی و حساسی رفته است که از پیش محکوم به شکست است. لحظاتی که هرچقدر هم چیرهدستی خرج آن شود، پردة نقرهای ظرف به تصویر کشیدن آنها نیست. لحظههای دلبریهای زنانه و چه بسا جنسی! یک همسر برای شوهر جانباز خود. موقعیت شکستخوردهای که همة تلاشهای ستودنی بازیگر باتجربهای چون هنگامه قاضیانی هم نمیتواند دردی از آن دوا کند. دلبری فیلمی است که به شکلی آزاردهنده و وحشتناک، صدای بلند خندههای بینندگان را در هنگام نمایش پلاک و چفیه، زجر کشیدن یک جانباز و صبوریهای یک همسر در سالن سینما طنینانداز میکند. صدای بلند خندههای همان بینندگانی که در تمام مدت نمایش «قلادههای طلا» سکوت کرده بودند، در تمام مدت نمایش «چ» با اشتیاق فیلم را دنبال میکردند، در تمام مدت نمایش «شیار 143» صدای هق هقشان از گوشه و کنار سالن شنیده میشد، در تمام مدت نمایش «تنهای تنهای تنها» با نشاط و سرخوشی به تماشای فیلم نشسته بودند و تجربة تماشای بسیاری فیلمهای موفق و ارزشمند دیگر را در این سالن داشتهاند. دلبری که فیلم بهشدت ناامیدکننده است از یک فیلمساز جوان و مستعد. آخرینبار کی سحر را دیدی جبران مافات فیلم «آخرینبار کی سحر را دیدی» ساختة فرزاد مؤتمن، یک فیلم قابل دفاع از کارگردانی با تجربه است که در سال گذشته نیز با فیلم خوشساخت و موفق دیگری چون «خداحافظی طولانی» در جشنواره حاضر شده بود. کارگردانی که به رغم فیلم موفق پیشین خود و آثار درخشان دیگری که در کارنامه دارد، هنوز هم مخاطب با خاطرة تلخ دو اثر قبلی او یعنی «بیداری» و «پوپک و مشماشالله» منتظر جبران اشتباهات فیلمسازیاش بود. اشتباهاتی که شاید اکنون بتوان با کارهای اخیر او از جمله فیلم «آخرینبار کی سحر را دیدی» تا حدودی بر روی آنها چشم پوشید. این فیلم یک داستان جنایی-پلیسی است با رعایت کامل اصول فیلمسازی و داستانگویی. فیلمی معمایی که بیننده را تا انتها با خود همراه میسازد و چه بسا از خستگی روز دوم جشنواره با وجود آثار کسالتبار و ناامیدکننده در این روز تا حدودی بکاهد. «آخرین بار کی سحر را دیدی» فیلمی اتوکشیده و آنکادر است که با گرهافکنی و تعلیقهای داستانیاش به نوعی قصد دفاع از کارگردانی را دارد که خود به تدریس فیلمسازی نیز مشغول است. محمدرضا وحیدزاده
94/11/14 - 13:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]
صفحات پیشنهادی
نقد کوتاه فیلمهای نخستین روز فجر سیو چهار نگاهی شخصی به فیلمهای روز اول جشنواره
نقد کوتاه فیلمهای نخستین روز فجر سیو چهارنگاهی شخصی به فیلمهای روز اول جشنوارهروز اول جشنواره برج میلاد میزبان فیلمهای برداشت دوم از قضیة اول گیتا نقطة کور بود خبرگزاری فارس گروه سینما و تئاتر روز اول جشنواره برج میلاد میزبان فیلمهای برداشت دوم از قضیة اول گیتا نسینما در مسیر فجر سیو چهارم/۱۳ مستند «مجتبی» از تنهایی آدمها در تضاد با جامعه امروزی میگوید
سینما در مسیر فجر سیو چهارم ۱۳مستند مجتبی از تنهایی آدمها در تضاد با جامعه امروزی میگویددامنزن کارگردان مستند مجتبی میگوید در این مستند بیشتر تنهایی آدمها در تضادها و دنیای امروز و تنهایی آدمها در تضاد با جامعه پرزرق و برق امروزی مد نظرم بود محمدحسن دامنزن کارگرداسینما در مسیر فجر سیو چهارم/۷ «ممیرو» درباره مرگ و زندگی ولی بیشتر زندگی است/ بلا تشبیه وضعیت سودای
سینما در مسیر فجر سیو چهارم ۷ممیرو درباره مرگ و زندگی ولی بیشتر زندگی است بلا تشبیه وضعیت سودای سیمرغ مانند فیلمهای شانه تخممرغی استهادی محقق گفت ممیرو فیلمی است درباره مرگ و زندگی ولی بیشتر زندگی رویکرد امیدواری در فیلم واقعاً وجود دارد به نظرم به هیچ عنوان از روی عمد نمحمدحسین نیرومند: بدسلیقگی مدیران در حذف انیمیشن از جشنواره فجر/ برخی انجمن آسیفا را خیلی بزرگ میکنند
محمدحسین نیرومند بدسلیقگی مدیران در حذف انیمیشن از جشنواره فجر برخی انجمن آسیفا را خیلی بزرگ میکنندنیرومند گفت تولید 8 انیمیشن و رسیدن آنها به سیوچهارمین دورهی جشنواره فجر یک موضوع بسیار مهم است که مسئولان جشنواره باید این فرصت را مغتنم میشمردند و روی آن کار کرده و در پرونگزارش تصویری - حضور گشت ارشاد در حاشیه دومین روز از سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر - برج میلاد
حضور گشت ارشاد در حاشیه دومین روز از سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر - برج میلاد عکس حمید املشی-ایسنا سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷ ۱۵دومین روز جشنواره بین المللی فیلم فجر (عکس)
دومین روز جشنواره بین المللی فیلم فجر عکس تاریخ انتشار ۱۰ ۲۹ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - 03 February 2016سینما در مسیر فجر سیوچهارم/۹ قصه«برداشت دوم از قضیه اول» از جامعه دور نیست/ بدون لابی فیلم به جشنواره رسید
سینما در مسیر فجر سیوچهارم ۹قصه برداشت دوم از قضیه اول از جامعه دور نیست بدون لابی فیلم به جشنواره رسیدپویان باقرزاده کارگردان فیلم برداشت دوم از قضیه اول با اشاره به تلاش گروهش برای ارایه اثری شریف گفت وقتی صداقت حاکم در فضای فیلم باشد مخاطب هم با فیلم همراه میشود همه تسینما در مسیر فجر سیو چهارم/۶ من و مجیدمظفری یک رقیب هستیم/ گرفتن سیمرغ پایان راه نیست
سینما در مسیر فجر سیو چهارم ۶من و مجیدمظفری یک رقیب هستیم گرفتن سیمرغ پایان راه نیستنیکی مظفری گفت بسیار خوشحالم که در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر همراه پدرم مجید مظفری هستم و او هم بعد از سگ کشی دوباره در یک فیلم سینمایی بازی کرده است هر فردی تشویق را دوست دارد اما گرفتن سیسینما در مسیر فجر سیو چهارم/۱۴ «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» و معضلی که جامعه باید به آن حساس شود/ ژا
سینما در مسیر فجر سیو چهارم ۱۴آخرین بار کی سحر را دیدی و معضلی که جامعه باید به آن حساس شود ژانر پلیسی را دوست دارمفرزاد موتمن کارگردان آخرین بار کی سحر را دیدی با اشاره به این مهم که نیاز قصه استفاده از بازیگران در گروههای مختلف سنی بود گفت فیلم دست روی معضلی می گذارد که جانگاهی کوتاه به سه فیلم روز اول جشنواره فیلم فجر
روز اول جشنواره روز بیرونقی بود مجتبی اردشیری منتقد سینما نگاهی کوتاه به سه فیلم اول جشنواره داشته است جشنواره فیلم فجر پیچ اشتباهی نخستین ساخته سینمایی "مسعود مددی" به نسبت تجربه او فیلم خوب و سالمی است یک شوک بزرگ در فیلم رقم می خورد و تلاش می شود برخی تبعات-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها