تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بدانيد كه بدترين بدها، علماى بدند و بهترين خوبان علماى خوبند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799136075




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقد کوتاه فیلم‌های نخستین روز فجر سی‌و چهار نگاهی شخصی به فیلم‌های روز اول جشنواره


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد کوتاه فیلم‌های نخستین روز فجر سی‌و چهار
نگاهی شخصی به فیلم‌های روز اول جشنواره
روز اول جشنواره برج میلاد میزبان فیلم‌های برداشت دوم از قضیة اول، گیتا، نقطة کور بود.

خبرگزاری فارس: نگاهی شخصی به فیلم‌های روز اول جشنواره



خبرگزاری فارس، گروه سینما و تئاتر: روز اول جشنواره برج میلاد میزبان فیلم‌های برداشت دوم از قضیة اول، گیتا، نقطة کور بود.   برداشت دوم از قضیة اول بیایید دور هم برای آخر ترم یک فیلم بسازیم «برداشت دوم از قضیة اول»، به کارگردانی پویان باقرزاده اولین فیلم از بخش سینمای هنر و تجربه است که در سی و چهارمین دورة جشنوارة فیلم فجر به نمایش درمی‌آید. با سابقة ذهنی‌ای که از فیلم‌های این بخش در سال‌های گذشته داریم قاعدتاً باید منتظر فیلمی تجربه‌گرایانه باشیم. اما نحوة شروع فیلم خبر از یک فیلم واقعاً متفاوت می‌دهد. فیلم با روایتی مستندنگارانه آغاز می‌شود و هر آنچه به عنوان قاعده و اصول فیلمسازی در پیش رو می‌یابد مصرانه زیر پا می‌گذارد. چنانکه تصویر از حالت دوربین روی دست هم جلوتر می‌رود و گاهی به فیلم‌برداری‌های موبایلی نزدیک می‌شود. حتی در لحظات بسیاری فلو (تار) می‌شود که قاعدتاً در هر فیلمی یک اشکال فنی فاحش محسوب می‌شود. «صدابرداری» نیز چیزی است از سنخ «هرچه‌دلت‌خواست‌برداری»! بازیگرها تپق می‌زنند و گاهی دیالوگش‌هایشان در هم می‌رود. خلاصه فیلم همه‌چیز هست جز فیلم. «برداشت دوم از قضیة اول» با رویکردی به‌شدت تجربه‌گرایانه پیش می‌رود تا بیننده را با ایده‌پردازی‌های یک گروه جوان تئاتری مواجه سازد. فیلمی که در ظاهر روایتی از زندگی بحران‌زدة چند جوان هنرمند است؛ اما به گفتة خود در برداشت‌های مختلف. مهم‌ترین چیزی که در فیلم دیده می‌شود جهت‌گیری شکل‌گرایانه (فرمالیستی) آن است. فیلم در فضایی مستند آغاز می‌شود، وارد روایتی داستانی می‌شود، مجددا فاصله‌گذاری می‌کند و باز به روایت قبلی باز می‌گردد. گویی گروه جوان فیلم بنا دارد هر آموخته و حتی ایدة ناآزمودة خود را به روی پردة نقره‌ای بکشاند. از سوی دیگر می‌توان گفت فیلم «برداشت دوم از قضیة اول» ظرفیت‌های فراوانی دارد جهت تأویل و خوانش‌های هرمنوتیکی. فیلمی راجع دروغ است و با دروغ پیش می‌رود و به مخاطب دروغ می‌گوید و اساس دروغ بخشی از فرم فیلم است. از این رو می‌توان گفت فیلم بیش از آنکه فیلم مخاطبان باشد، فیلم منتقدان است. فیلمی که شاید برخی از منتقدان را وسوسه کند تا آن‌ها نیز آموخته‌ها و ایده‌های انتقادی خود را به بهانه و در بستر فیلم به محک آزمون بگذراند؛ چیزی که شاید از خیلی ارتباط مستقیمی با سینمای واقعی و مخاطبان اصلی سینما نداشته باشد. همچنین فیلم «برداشت دوم از قضیة‌ اول» را می‌توان ادای دینی تجربه‌گرایانه به فیلم قاعدة تصادف و اساساً هنر سینما دانست؛ البته با حجم قابل توجه‌تری از فحاشی و نزاع و افسردگی و قرص آرامش‌بخش و خاطره‌بازی با پارتی‌های سال‌های پیش و البته شرب خمر و در یک کلام نوع خاصی از سبک زندگی که سینما اصرار دارد آن را با مخاطبان خود در میان بگذارد؛ سبک خاصی از زندگی که ما را به شکل هولناکی دربارة آنچه در آن سوی دوربین‌های سینمایی در حال اتفاق است نگران می‌کند.   گیتا ادای احترام به زندگی فیلم گیتا به کارگردانی مسعود مددی نیز اولین فیلم از بخش نگاه نوست که با اندکی تأخیر و مبلغی اشکالات فنی روز گذشته در برج میلاد به نمایش درآمد. آغاز فیلم روایتی شبیه به تله‌فیلم‌های خانوادگی دارد. روایتی که بسیار مستعد است تا از سوی منتقدان، دست کم گرفته شود. موضوع تاحدی آشنا و چه بسا کلیشه‌ای فیلم دربارة فرزندخواندگی است و پنهان ماندن این حقیقت از فرزند و بحران خانوادگی حاصل از افشای راز و چالش‌هایی که خانواده و به ویژه مادر در این مسیر با آن‌ها روبرو می‌شوند. در میانة فیلم نیز مادر واقعی فرزند وارد داستان می‌شود و همه‌چیز برای ظهور یک کلیشة حوصله‌سوز دیگر محیاست؛ فیلمی به‌شدت مستعد برای نمایش در یک بعد از ظهر کسل‌کننده از یکی از شبکه‌های سیما. اما این همة ماجرا نیست. «گیتا» با اراده‌ای آهنین و با یاری گرفتن از بازی‌های خوب بازیگران، به ویژه مریلا زارعی و پرداخت سینمایی دقیق به مسئله‌های اصلی فیلم، با سرعت از این پرتگاه دور می‌شود و خود و مخاطبانش را نجات می‌دهد. فیلم «گیتا» همچنین موضوع تلخی دارد، با پرداختی که گویی تلاش می‌کند همة ظرفیت‌های این تلخی را فعال سازد. تا جایی که می‌پندارد در مواجهه با این حجم از اندوه و رنج نیازمند تظلم‌خواهی است. اما تقریباً از نیمة دوم فیلم به نظر می‌رسد آنچه در بخش پیشین با آن روبرو بودیم دورخیزی مناسب بوده است برای آنچه در ادامه خواهیم دید. فیلم با شیبی منطقی و روایتی باورپذیر از فضاهای ضیق و خفه‌کنندة آغازین فاصله می‌گیرد و با پرداختی واقع‌پذیر و باورکردنی مخاطب را با شخصیت‌های خود همراه می‌سازد. مخاطب با مادر فیلم می‌گرید، با پدر فیلم می‌شکند، با دایی فیلم مستأصل می‌شود و باز با مادر فیلم بارقه‌ای از امید را در دل می‌یابد. «گیتا» فیلمی است در ستایش زندگی و ارج نهادن بر آن. فیلمی که مخاطب را با بیانی کاتارسیسی‌ به جهان رنج‌های شخصیت‌های خود می‌برد و پس از پالایش روانی او جلوه‌هایی از زیبایی زندگی را نیز به او می‌نمایاند. «گیتا» فیلم شریفی است که جامعة امروز ما به بیان صادقانه و بی‌تکلف آن نیازمند است. فیلمی که ایستادن در پشت آن شاید برای بسیاری از منتقدان چندان جذاب نباشد، اما می‌تواند هم‌زبان خوبی برای مخاطبان امروز خود باشد. مخاطبانی از جنس خانواده‌های شریف و محترم ایرانی.    نقطة کور نور، صدا، خیانت، حرکت فیلم نقطة کور به کارگردانی مسعود مددی، فیلمی است کاملاً‌ در تعارض با فیلم پیشین این گزارش؛ فیلمی در تقابلی خصمانه با خانواده. فیلم «نقطة کور» روشن‌کنندة اولین چراغ فیلم‌های خیانت‌محور در جشنوارة سی‌ و چهارم است. رویکردی که جشنوارة فجر در دوره‌های اخیر خود، در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی اهتمام ویژه‌ای به آن نشان داده است. نقش اول مرد فیلم را محمدرضا فروتن بر عهده دارد. در نقشی که بارها و بارها در سینمای ایران توسط او تکرار شده است. شوهر بداخلاق و شکاک؛ از «قرمز» جیرانی تا همین سال گذشته «شیفت شب» نیکی کریمی. اما گویی فروتن در فیلم «نقطة کور» بنا دارد شلخته‌ترین و شکننده‌ترین بازی خود را به نمایش بگذارد. فیلم «نقطة کور» را از زاویه‌ای دیگر همچنین می‌توان ادای دینی دانست به «سعادت‌آباد» مازیار میری. با همان فضای بستة آپارتمانی و بالکن‌ها و سیگارها و آشپزی‌ها و دورهمی‌ها و دیاسپام‌ها و بعضاً کنایه‌هیا رکیک و مستهجن و دیگر چیزهای مرتبط با طبقه‌ای خاصی از اجتماع، و البته برای برداشتن یک گام رو به جلو، اصراری آزاردهنده برای نمایش شرب خمر و استفاده از مشروبات الکلی در میان خانواده‌‌های ایرانی. فیلم «نقطة کور» روایتی است از آدم‌هایی مریض و خسته و که در حال آسیب زدن به خود و دیگران و البته بار اصلی چنین تصویری را نیز مردان در فیلم برعهده دارند. مردانی که یا عیاش و خوش‌باش و بی‌مسئولیت‌اند، یا عصبی و شکاک و بی‌منطق و ظالم. اگر هم هنوز به سن بلوغ نرسیده‌اند و بازیگران خردسال نقش آن‌ها را بر عهده دارند، دورغ‌گو و روان‌پریشند. «نقطة کور» روایتی است زخم‌های ناسوری در خانواده که درمان آن‌ها کار آسانی نیست و آنچه سهم مخاطب از این روایت است، شراکت در همین تردیدها و دلهره‌هاست. فیلم نقطة کور، در روایت داستان تلخ و بحران‌زدة خود نیز زبان گویایی ندارد. فیلم با طرح شبهه‌ای از سوی کودک دروغ‌گوی فیلم آغاز می‌شود با شک ویرانگر پدر کودک به همسرش ادامه می‌یابد و در شبکه‌ای از نشانه‌ها و نشانی‌ها، مخاطب را در صدق و کذب ادعای کودک سرگردان می‌کند. اما در پایان خود در بین انبوه نشانه‌های کارگزاری‌شده در زمین فیلم گرفتار می‌‌ماند و چند نشانی خنثی‌ نشدة راه برون‌رفت را بر او می‌بنند. چنانکه مخاطب در پایان متوجه نمی‌شود اگر پاسخ این گره آن گره‌گشایی است پس با گره ناگشودة دیگر چه باید کرد؟ زن برای بازگویی واقعیت به همسرش از موضوع نامزد خواهرش آغاز می‌کند و ناگهان آن را رها می‌‌کند و به سراغ توضیح دیگر می‌رود و چرا نامزد خواهرش شمارة او را روی گوشی خود ذخیره کرده است. این‌ها حفره‌هایی است در فیلم‌نامه که فیلم نمی‌تواند پاسخ مناسبی به آن بدهد. مگر آن‌که اغراض دیگری را در این رهاسازی نشانه‌ها دخیل بدانیم و باقی ماندن شک و تردید در ذهن مخاطب را با تعمد فیلمساز قرین کنیم که البته نتیجة تلخ‌تری است از مسئلة ضعف فیلم‌نامه.   نیمه‌شب اتفاق افتاد اتفاقی که به سختی می‌افتد فیلم «نیم‌شب اتفاق افتاد» به کارگردانی تینا پاکروان آخرین فیلمی است که در روز اول جشنواره در برج میلاد به نمایش درآمد. دقیقا ساعت 12 شب و درست در نیمه‌شب! فیلم روایتی است از یک رابطة عاطفیِ به نوعی غیر متعارف؛ داستان دلباختن یک جوان با بازی حامد بهداد به زنی بیوه و میانسال با بازی رویا نونهالی که در خانه فرزندی نوجوان هم دارد. فیلم به رغم دغدغة انسان‌دوستانه و گاهی مادرانه‌اش، در قسمت‌هایی از روایت خود دچار بیان رمانتیک و احساساتی می‌‌شود و فرم اثر را به سویی می‌برد که با توجه به فیلم قبلی خانم پاکروان، یعنی «خانوم»، انتظارش را از کارگردانی چون او نداریم. آنچنان که باید گفت فیلم قبلی پاکروان در مقایسه با «نیمه‌شب اتفاق افتاد» اعتنای بیشتری به فرم دارد. به بیان دیگر منطق فیلم در قسمت‌‌های بسیاری دچار خلل است و از یک بیان واقع‌پذیری سینمایی دور می‌شود. چیزی که شاید نباید دلیل آن را در موضع اصلی فیلم، یعنی یک عشق نامتعارف جست. چراکه پیش از این بارها و بارها در آثار دیگری، از «شام آخر» گرفته تا «کافه‌ستاره»، با پرداخت‌های قابل قبول‌تری از آن مواجه بوده‌ایم. از این رو به اعتقاد نگارنده باید دلیل ضعف فیلم را در روایت رمانتیک خود از این عشق نامتعارف در جای دیگر جست؛ روایتی که خواننده در بستر آن نه از شکل‌گیری این رابطه به شگفت می‌آید و نه با ادامه یافتن آن همراه می‌شود و نه با چالش‌های پیش روی آن درگیر می‌شود. همه‌چیز در فیلم قابل پیشبینی و حدس‌زدنی است. با این‌همه فیلمساز در نیمة دوم فیلم با ایجاد چند اتفاق دیگر تلاشی بعضاً مقرون به نتجیه برای نجات روایت خود می‌کند که اگر ترسِ از افشای لو دادن داستان فیلم نبود می‌شد، می‌شد دربارة آن‌ها نیز دقیق‌تر نوشت. اما به طور کلی باید گفت سستی منطق برخی از اتفاقات، تا پایان، گریبان فیلم را رها نمی‌کند و پایان‌بندی آن را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. چنانکه مخاطب پس از نمایش فیلم از خود می‌پرسد دلیل چنین اقدامی از سوی زن بیوه چیست؟ اگر هدف نجات فرزند است که فرزند اساساً گرفتار نشده است و اگر احیای حق است که با این روش حق هنوز هم پوشیده می‌ماند! مگر آنکه همچنان بیان رمانتیک را پیش‌برندة اتفاقات بدانیم. بازی‌های فیلم را نیز عموماً باید در حد متوسط و قابل قبول دانست، جز بازی ستاره اسکندری که اندکی بالاتر از انتظارات ایستاده است و بازی حامد بهداد که اندکی پایین‌تر. فیلم یک نکتة دیگر هم دارد و آن‌ هم تعریف جدیدی است که از «حجاب» ارائه می‌کند. در حالی که عموم جامعه حجاب را پوششی مشخص در برابر نامحرم و دارای ضوابط و قواعد روشن می‌داند، «نیمه‌شب اتفاق افتاد» با قرائتی بدیع و خلاقانه و با نمایش چهرة کاملاً بی‌حجاب ستاره اسکندری در میان جمع (دست کم جمع عوامل پشت صحنه!) و اکتفا به فلو (تار) کردن تصویر قواعدی جدیدی از حجاب را پیشنهاد می‌کند! یادداشت: محمدرضا وحیدزاده

94/11/13 - 11:43





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن