واضح آرشیو وب فارسی:دشتستان اسپورت: دی اسپورت:سپیدرود در تاریخ نزدیک به نیم قرن خودش فوتبالیست های بزرگی را پرورش داده است و یکی از بازیکنان و پیشکسوتان سپیدرود حسن سرپناه مدافع سپیدرود در دهه ۶۰ بود.به گزارش خبرگزاری "دی اسپورت" حسن سرپناه پیشکسوت باشگاه سپیدرود این روزها در سوییس روزگار می گذراند.این پیشکسوت باشگاه سپیدرود به تازگی با تشکل مستقل هواداران سپیدرود گفتگویی انجام داده که مشروح این گفتگو را در زیر می خوانید: ابتدا خودتان را برای مخاطبین ما معرفی نمایید. من حسن سرپناه در یک روز گرم مرداد سال ۱۳۴۰ در محله سبزه میدان شهر زیبایم رشت متولد شدم. باتوجه به گذشت زمان و حضور نسل های جوان کمی از شروع دوران فوتبالی خود بگویید؟ شروع دوران فوتبالی من از محلات رشت بود به مانند سایر جوانان که اکثرا سرزنده و ورزشکار بودند؛ سپس توسط آقای بهرام دونده به تیم ابوذر به مربیگری آقای جمشید محمدی معرفی گردیدم اما از ادامه بازی در آن تیم انصراف دادم بعد به تیم بازار به سرمربیگری آقای خباز پیوستم. در ادامه به تیم آب منطقه ایی رفتم و در آنجا به اتفاق بازیکنانی چون مهدی تنهایی تلاش نمودیم و خیلی زود تیم تازه تشکیل شده را به دسته یک رشت رساندیم. این شروع فوتبالی و شروع جوانی من بود. در آن مقطع به طور متناوب در پست های حمله و دفاع جلوزن بازی می کردم، همچنین سال ۵۹ جهت خدمت سربازی در تیم عقاب تهران بازی کردم، در عقاب که بودم فوروارد بازی می کردم بعد از شکستن سرم به پست دفاع منتقل شدم.بعد از بازی در تیم های مختلف رشتی با استقبال هواداران سپیدرود و دعوت آقای مهدی خباز سرمربی وقت سپیدرود به سپیدرود کبیر پیوستم. از نکات جالب آن زمان استقبال و به نوعی دعوت بازیکنان توسط هواداران سپیدرود بود.آرزوی من بازی در سپیدرود بود و در پیوستن به سپیدرود درنگ نکردم. در فوتبال گیلان، تکنیک مال رشت بود و قدرت بدنی مال انزلی. رشت بازیکنان تکنیکی و بازیسازی چون مهرداد هوشنگی و سید علی محمدی و مهدی تنهایی و خیلی های دیگر داشت. از خاطرات شیرین آن دوران خود بگویید. طی دو سالی که برای سپیدرود بازی کردم همواره آن دوران خاطره ساز بود برایم و از شیرین ترین لحظات عمرم بود. یکی از خاطرات جالبی که دارم این است که به همراه سپیدرود به یک تورنمنت چند جانبه در کرمان با حضور نساجی مازندران و ابومسلم مشهد و برق شیراز و کرمان رفتیم، در آن جام ما قهرمان شدیم. تو بازی فینال با ابومسلم به سرمربیگری اکبرمثاقیان، خداداد عزیزی در پایان بازی به گریه افتاد یعنی می تونم بگم از بازی خوب ما اصطلاحا اشک اش در آمد که باعث شد اکبر میثاقیان به رختکن ما بیاید و ادعا کند که حسین مشکین زرع به خداداد فحش داده است، حسین مشکین زرعی که همه به و متانت می شناختند و جای خنده داشت ادعایشان که از سر ضعف بود، واقعا در آن دوران در زمین فوتبال کسی جلودارمان نبود. یکی از خاطرات بیادماندنی من لیگ کشوریست که با منتخب گیلان سوم ایران شدیم که حتی با تیم تهران الف در تهران یک یک مساوی کردیم، گل ما هم روی شوت سیروس قایقران و تکل مداخله جویانه حمیدرضا منصوری بود. در آن سال ها تیم منتخب گیلان به صورت سهمیه ایی تشکیل می شد که بنده معمولا در ۱۶ نفر منتخب از رشت بودم اما خوب بازیکن خوب زیاد بود و زمان هایی پشت بازیکنانی چون حمیدرضا منصوری و محمد احمدزاده و مهرزاد نوغانی می ماندم. از خاطرات آن دوران به داربی بزرگ گیلان هم اشاره کنم که با ملوان در انزلی ۱-۱ مساوی کردیم و در برگشت هم دو بر دو باز هم به تساوی رسیدیم. در اردوها معمولا با سیدعلی محمدی که از بنده به عنوان ضمانت تیم یاد می کرد و سرزن و تکل زن، همراه بودیم ؛ هر از گاهی که به ایران سفر می کنم پیش ایشان می روم ایشان فرد زحمت کشی است که با تاکسی برای رزق و روزی خانواده خود کار می کند، متاسفانه به پیشکسوتان فوتبال استان متناسب با شایستگی شان توجه نشده است. آیا در آن زمان قرارداد ریالی با تیم های ایرانی داشتید؟ تا قبل از سپیدرود که هیچ پولی دریافت نمی کردیم بلکه از جیب هم برای تیم ها می گذاشتیم، فقط در منتخب گیلان در صورت پیروزی حواله و یا پاداشی دریافت می نمودیم. اولین قرارداد ریالی خودم را با سپیدرود بستم تقریبا ماهی ۴٫۵ الی ۵ هزار تومان ناب سرپناه کمی برایمان از لیژیونری خود بگویید. اولین لژیونر سپیدرود آقا مهرزاد نوغانی بودند که در سال ۶۹ به لیگ باشگاهی سوئد رفتند. بنده هم در سال ۷۰ به لیگ باشگاهی سویس پیوستم. تیم اولی که در سال ۱۹۹۱ میلادی لژیونر شدم اف سی زوریخ بود بعد به تیم گراس هاپرز منتقل شدم. فدراسیون فوتبال ایران بابت انتقال من به سویس مبلغ یکصدهزار فرانک آن موقع درخواست کرده بود. و بعد از کنار گذاشتن فوتبال، دوره مربیگری را تا مدرک B دیده ام و تیم های جوانان را اداره نمودم. از نکات خوب آنجا آموزش رایگان می باشد. یا نتایج سپیدرود را دنبال می کنید و در مورد حال و هوای کنونی فوتبال رشت بفرمایید . بله به طور مستمر، اما متاسفانه وضع سپیدرود را با سالهای گذشته مقایسه می کنم …. در گذشته برای ورود به ورزشگاه تا دیوار دانشگاه مردم در صف بودند. جادارد از کادر فنی سپیدرود بابت استفاده از دانش و تجربه حمید آقای منصوری تقدیر ویژه کنیم و این روش باید ترویج یابد. پیشکسوتان گنجینه باشگاه اند. و در مورد فوتبال رشت، شرم آورست که زمین فوتبالش چمن مصنوعی باشد. تمامی محلات و زمین های خاکی تبدیل شدند به ماشین رو . دو سلاح بازیکن یعنی توپ و زمین است که انها گرفتیم. در این محیط مدرسه فوتبال به صورت سم عمل می کند، باید مدارس فوتبال نقش تکمیلی داشته باشند، آزادی زمین بازی که در گذشته بود باعث پدید آمدن آن بازیکنان بود، آن را گرفتیم و چیزی بجایش نداشتیم این شد که بچه ایی که در شهر است رشد فوتبالی ندارد. در آن دوره ترافیک بازیکن بود، مهرداد هوشنگی، سید علی محمدی، ….. محصول آن دوران بودند، شرایط را برای بچه هایمان باید به وجود بیاوریم. شما به عنوان فردی که در خارج از کشور به فوتبال ادامه دادید، آنچه که از تفاوت فوتبال ایران و اروپا لمس نمودید را بفرمایید. فوتبال ایران در یک حالت مریضی به سر می برد من از زمانی که آمدم به اروپا متوجه تفاوت فوتبال صنعتی با فوتبال آماتور شدم. وقتی از سپیدرود به اروپا منتقل شدم اولین نکته که قابل شهود بود اینکه مربیان به ضعف بدنی مان در تمرینات اشاره داشتند و آنها اول توان جسمی را بالا می برند سپس تاکتیک پذیری و تکنیک را فرا می دهند. توجه داشته باشید که من از قدی بلند برخوردار بودم.
یکشنبه ، ۱۱بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دشتستان اسپورت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]