محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853169330
طرح انقلاب اسلامی برای انقلاب در علم و رسیدن به تجدد متعالیه
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
طرح انقلاب اسلامی برای انقلاب در علم و رسیدن به تجدد متعالیه
شناسهٔ خبر: 3038173 - یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
دین و اندیشه > اندیشمندان
انقلاب اسلامی، تک ساحتی بودن علم را که همانا شان «کارسازی» علم است برنتابید و از این منظر علم جدید را با احتجاب همراه میداند. به گزارش خبرگزاری مهر، مجتبی زارعی، استاد دانشگاه یادداشتی با عنوان «طرح انقلاب اسلامی برای انقلاب در علم و رسیدن به تجدد متعالیه» نوشته است که در ادامه میآید: مقدمه مدرنیته موید یک وضع از معرفت به عالم است. طرز تلقیها، منظر و مرئی آدمی در مواجهه با هستی مؤید چگونگی تصرف در عالم میباشد. تجدد با تبار و شجرهای که به مدرنیته بازگشت داشته باشد، گزارشگر سنخی از تفکر است که مأخوذ از معرفت سوبژکتیویته آدمی در عالم است. در عالمگیر شدن مدرنیته کمتر میتوان تردید روا داشت، اما به همان نسبت ذات انسجام نایافته آن و نیز آشوبها و پریشان حالی بشر ذیل مدرنیسم را میتوان به رأی العین دید. اکنون با توجه به بیقراری، ناآرامی، و بیوطنی منبعث از مدرنیسم و اساساً سوبژکتیویتیسم، بشر در آستانه عهد، وضع و عالمی دیگر قرار گرفته است. طرح بحث به نظر میرسد بشر دریافته است که دیگر نمیتواند به مدرنیته به مثابه شریعت نگریست، گو اینکه ملاک و مناط این شبه شریعت، انسان بماهو انسان میباشد. بشر دریافته است قطع نظر از خداوند و پناه بردن به سوبژکتیویته، مرزها را درمینوردد، معیارها و قوانین را میشکند و شالودههای اخلاقی و آسمانی اداره جهان به هیچ انگاشته خواهد شد. در این صورت از آن روی که همه چیز در حال تغییر و تصرف خود بنیاد خواهد بود و انسان در مجاورت دائمی اضطراب و تشویش به سر میبرد. گذار از وضعیت مدرنیته مثابه شریعت و خودبنیادی و خودکامگی معرفتی و ورود به عالم مأخوذ از معرفت دینی و متعاقباً نظم دینی پاسخ به وضع آشوبزده کنونی است. تجدد متعالیه منبعث از علم دینی موجد چنین وضعی است. در ماهیت هستی نگاه تفکیک گرایانه در ساحات هستی به رسمیت شناخته نشده و هستی با نگاهی کل گرایانه از حیث وجودی، موجود میباشد، چه اینکه «علم» و «وجود» در تجدد متعالیه در وضعیت «مساوقت» قرار دارند. بر این اساس تصور هستی خالی از علم ناممکن میباشد. در این صورت از آنجا که علم بدین معنا از پیش نیازهای تجدد میباشد و بیعلم، تجدد به مفهوم صیرورت و شدن ابتناء یافته بر فلسفه استکمالی در سنت اسلامی – شیعی متحقق نمیگردد و نیز از دیگر سو با توجه به احتجاب تجدد و تصرف مدرن، برآنیم که برای عبور از آشوبها و اضطرابهای ناشی از حجابها و سکولاریته تجدد در علم جدید باید به عالم و عهد جدیدی رهنمود گردید که آبادانی و پیشرفتهای آن منبعث از علم دینی است. علم در دستگاه فکری امام خمینی، ابزاری برای تکامل و رشد به حساب میآید؛ از این رو، مقدر به غایتمحوری و کلنگری است. تقدیری که با عنصر اراده متحول یا محتجب میشود. این در حالی است که عبور از خصیصه غایتمحوری به صفت کاشفمحوری در عصر جدید، علوم رسمیه را به ایدئولوژی مبدل ساخت. از اینرو، علمزدگی، گفتمان مسلط و مدرن عصر جدید شد. امام خمینی، با اطلاع از ناتوانی علوم جدید در تبیین نسبت انسان و هستی به دلیل نادیده انگاشتن ساحت مجرد علم، رهآموز اندیشه متجددانهای از علوم است که وحدت علم و عمل، اتحاد علم و دین، یگانگی عین و ذهن و طرد ثنویتهای دیگر، هسته مرکزی آن شناخته میشود. در این طرح متجددانه، ساحت علم، شأنی جز «ابزارگونگی» و «کارسازی» ندارد. این شأن، در صورتی که به «تذکر»، «تربیت» و «پرورش» مسبوق نشود، مؤید بازتاب کنونی بحرانهای مبتنی بر سلطنت ایدئولوژی علم و حاکمیت تکنیک و فناوری در دنیای غرب خواهد بود. «خودبنیادی» و نفسانیات گفته شده، صرفاً به دلیل دوری از غایت آگاهی، دانش و علم در دار وجود است: علم و خصوصاً علم بالله و اسماء و صفات و آیات ذات مقدس و علم به آنچه مربوط است با حقتعالی از اعظم فضایل است و علم به طرق براهین و فنون استدلالات و علم به مهلکات و منجیات و علم به سنن و آداب شریعت مطهره الهیه از مطلوبات غیریه است که بهواسطه آنها علم بالله ـ که در باب علم مقصد اصلی و مقصود ذاتی است ـ حاصل شود، چه، تمام علوم و شرایع حقه و اعمال موظفه و آنچه مربوط به علم ادیان، است یا اولاً و بیواسطه یا ثانیاً و بالواسطه به علم بالله برگردد. و علم بالله بهطور برهان نیز مقصود اصلی نیست، بلکه میزان در کمال، معرفت الله است که اخیره مراتب آن فناء مطلق است که ترک تعینات و رفض غبار انانیت و انیت است. تمام معضلات و مشکلاتی که حول خودبنیادی در علم جدید بدان اشاره خواهد شد، تکبر، نخوت و غروری است که بهواسطه محدودیت افق علم و عالمان جدید به وجود آمده است. در این قسم از علوم و عالمان، به واسطه عنصر «انانیت»، «حال» و «جذبه»ای تولید نمیشود؛ و چه بسا فیلسوفی قوی البرهان، بهرغم بیان براهین در احاطه قیومی ذات حق و اثبات آن با دلایل متقنه قطعیه، به دلیل نداشتن التزام عملی به محامد و تواضع معطوف به غایات علم بالله، خود، اثری از آن نپذیرد. بهطوری که اگر در خلوتی، مثلاً به معصیتی اشتغال داشته باشد، با آمدن طفل ممیزی حیا نموده و از عمل قبیح منصرف میشود و علمش به حضور حق، بلکه حضور ملائکه الله، بلکه احاطه اولیاء کمل ـ که همه تحت میزان برهانی علمی است ـ برای او حیاء از محضر این مقدسین نمیآورد و او را از قبایح اعمال منصرف نمیکند، با آنکه حفظ محضر و احترام حاضر و احترام عظیم و احترام منعم و احترام کامل، همه از فطریات عائله انسانی است؛ این نیست جز آنکه علوم رسمیه برهانیه از حظوظ عقل هستند و از آنها کیفیت و حالی حاصل نشود. حکیم، وقتی الهی و عالم هنگامی ربانی و روحانی شود که علمش الهی و ربانی باشد و اگر علمی از توحید و تجرید فرضاً بحث کند، ولی حق طلبی و خداخواهی او را به این بحث نکشانده باشد، بلکه خود علم و فنون بدیعه آن، بلکه نفس و جلوههای آن او را دعوت کرده باشد، علمش آیت و نمونه و نشانه نیست و حکمتش الهیه نیست، بلکه نفسانیه و طبیعیه است. صورتبندی امام خمینی در خصوص اهالی علم و دانش را می توان در ترجمه و شرح حدیث بیست و سوم کتاب شریف اربعین حدیث، با عنوان «در اصناف طالبان علم» به نوعی دیگر جستوجو کرد. ایشان با نقل این حدیث از امام صادق (علیه السلام) طالبان علم را با توجه به شخصیات و صفاتشان به سه دسته طالبان علم «برای جهل و جدال»، طالبان علم برای «رفعت جستن و فریب دادن» و طالبان علم «برای دانش و بینش» تقسیم میکند: اشتغال به علوم برای تعمیر، مأکل و مشرب معطوف به غایتی غیر الهی و با رویکردی انانیه و نفسانیه از القائات شیطانی است. پوشیدگی علم و اسارت عالمان در احتجابات علمی، در منظومه فکری امام خمینی، از غلیظترین حجابهایی است که ایشان از آن یاد کردهاند. این حجاب آنقدر عمیق و آشکار است که تنها دستهای خاص از علوم و اصحاب علم را دربرنمیگیرد، بلکه بر تصورات و خیالات فقیهان، عرفا و فیلسوفان، که همه کمالات را منحصر به خویش میدانند، و نیز مهندسان علوم هندسی، که جز «تجربه» و «مشاهده» ملاک و مناطی دیگر نمیشناسند، غلبه دارد. از این رو، وضعیت گفته شده در این طیفها، به مانعی برای هدایت بدل میشود و هر دو گروه را گرفتار خودخواهی و انانیت میکند. این تکبر علمی که مبتنی بر «مشاهده»، «حس»، «اندازهگیری» و «تجربه» بود، اساساً خود منجر به ایدئولوژی «سیانتیسم» شد که در آن علم بماهو علم به صورتی «هدفمند» و معطوف به اصالت فایده عینی مطمحنظر قرار گرفت. محصول این رویکرد عدول از «کلنگری»، «تمامیتانگاری» و «غایتمحوری» در علوم قدیم و باستانی در قرون هفدهم و هجدهم بود. از سوی دیگر، در قرن نوزدهم، فیزیک به کمال خود رسید و با ظهور «داروینیسم» بعضی بر آن شدند که انتخاب طبیعی میتواند به نظم منتهی شود، بدون آنکه ناظمی در کار باشد؛ همزمان با این جریانات، فلسفه ضد متافیزیکی اگوست کنت نیز در عرصه ظاهر شد. مجموعه این عوامل به علاوه توفیق علم در صحنه عمل، باعث شد که علم، خود به نوعی یک دین مبدل شود. غلبه «علمزدگی» (scientism) این اندیشه را حاکم کرد که علم قادر است هر شیء یا حادثه یا ساختار را برحسب قوانین یا اجزا توضیح دهد و نیازی به دخالت خداوند نیست. عوامل پیدایش علم زدگی عبارتند از: 1- ناموفق از کار درآمدن توسل به خدای رخنهها 2- توفیق فوقالعاده فیزیک نیوتنی در توضیح تعداد بیشماری از پدیدهها 3- تشکیک در برهان نظم و سایر براهین اثبات الهی و اعتبار متافیزیک با وجود این، این نگاه، وضع علم در عصر جدید با آثار و تبعات مختلف و متنوعی روبهرو ساخت که میتوان آنها در طیفهای زیر دسته بندی کرد: 1- حجابمند شدن علوم در عصر جدید 2- حذف غایتمحوری و تعقیب هدفگذاریهای سودانگارانه 3- تهیشدن علوم از رمز آگاهی، تذکر و تفکر 4- دور کردن انسان از منظر خداشناسانه سنتی 5- انکار وحی و آغاز ایدئولوژی دئیستی عقلمحور به جای معرفت و حیانی در اندیشه امام خمینی، «عصبیت اهالی علم» و ایستادگی آنها در «مطالب علمیه» به «عصبیتهای جاهلیت» تعبیر شد. یکی از دلایل این امر آن است که: «این عصبیت خیانت به علم و حق ناشناسی از آن است و کسی که حامل بار این امانت گردید و مخلع به این خلعت شد، باید حفظ حرمت آن را بنماید و آن را صحیح و سالم به صاحبش تحویل دهد. و اگر تعصب جاهلیت کند، البته خیانت به آن کرده و ظلم و تعدی نموده و این خود «خطیئه عظیمهای» است.» انتظار و تمنایی که امام خمینی از علوم قدیم و جدید دارد، آن است که غایت و مقصد خویش را با مرکز و مبنای عالم مطابق کنند. ایشان از «دانشگاهها»، «مدارس قدیمه» و متفکران این علوم انتظار دارد که با عبور از «سطح» و «ظاهر»، علم طبیعی و غیرطبیعی را با مبنای «توحید» بازسازی کنند. از این رو، نظریه توحیدی امام خمینی در حوزه علم، عبور متصرفانه از ساحتابزاری و مبتنی بر غایتمحوری آن است: هر علمی جنبه الوهیت در آن باشد، یعنی انسان طبیعت را که میبیند، خدا را در آن ببیند، ماده را که میبیند، خدا را در آن ببیند، سایر موجودات را که مشاهده بکند، خدا را در آن ببیند. آنکه اسلام برای آن آمده است، برای برگرداندن تمام موجودات طبیعی به الهیت و تمام علوم طبیعی به علم الهی. و از دانشگاهها هم این معنا مطلوب است، نه اینکه خود طب را، البته طب هم باید باشد، علوم طبیعی هم همه باید باشد، معالجات بدنی هم باید باشد، لکن مهم آن مرکز ثقل است که مرکز توحید است. اما انس آدمی با طبیعت و نگاه قدسی به جهان به واسطه بسط سکولاریسم ماهیتاً دگرگون گردید و به متعلق علم اندازهگیری انسان مبدل شد: گالیله با جمله معروفش فیزیک و جهان طبیعت را سکولاریزه کرد. او گفت که خدا جهان را با قلم ریاضی خلق کرده است. این جمله از نظر دینی و اخلاقی هیچ عیبی ندارد و در آن هیچگونه مخالفتی با دین و کلیسا نمیتوان یافت، اما جمله گالیله فقط یک جمله نیست، بلکه اعلام یک تحول بزرگ در علم و در وجود عالم و آدم است. طبیعت در نظر یونانی آن، عین شکفتن و نشاط بود. آنها طبیعت را شیء یا مجموعه اشیاء مرده نمیدانستند. فیلسوفان دوره اسلامی هم گفتهاند طبیعت مبدأ اول حرکت و سکون است، اما گالیله با جملهای که نقل کردیم، گفت که طبیعت جهان اشیاء بیرون از ماست و صفت اولیاش این است که قابل اندازهگیری است. من اکنون بحث نمیکنم که چه نتایجی بر این بینش جدید متوقف شده است. آنچه جای بحث ندارد، این است که طبیعت دیگر معنی یونانی و اسلامی و قرون وسطایی ندارد و چیزی نیست که بشر با آن انس داشته باشد. گالیله منکر مخلوق بودن طبیعت نشده است، اما این آفریده خدا دیگر چیزی از اصل با خود ندارد، بلکه چیزی برای ما و در برابر ما و متعلق علم اندازهگیری ماست. علوم، صرفنظر از غایت، ساحت و شأنی جز «ابزارگونگی» ندارند.، امام، با ذکر شاهد مثالی، شعری از شیخ بهایی (رضوانالله علیه) میآورد. علم رسمی سر به سر قیل است و قال/ نه از او کیفیتی حاصل، نه حال. ایشان، در ادامه، یادآوری میکنند که مبادا با اشتغال به علم، غرور پدید آید. چه، «عدم تهذیب» در عالمان علوم «مادی» و «طبیعی» و نیز «شرعی» و «عقلی» انسان را از مبدأ کمال باز میدارد. لذا، نباید برای علوم مرتبتی جز «ابزارگونگی» ایجاد کنیم: اینها همه وسیلهاند. علوم شرعی، مسائل شرعیه وسایلی هستند، آنها وسایل عمل هستند، [عمل] هم وسیله است. همه برای یک مقصدند، همه برای ایناند که بیدار بشود این نفس، از این حجابهایی که همه برای ما ظلمانی است، از این ظلمتها بیرون برود، بعد برسد به حجابهای نورانی. مثل این که چنین تعبیری هست که «ان لله سبعین ألف حجاب من نور».از این رو، علومی که موجب بازدارندگی انسان از غایات الهی شود، از منظر نظریهپرداز و مؤسس طرح انقلاب اسلامی، فاقد موضوعیت علمی است، ایشان، ضمن نقد نظریه تبیینکنندگان طبقهبندی علوم به ذهنی و عینی و قرار دادن شأن غایتمحوری علوم در زمره «ذهنیات»، بر ابزاری بودن تمامی علوم تأکید کرده و «عینیت» را از آن «غایت» میدانند. وی معتقد است، عینیت مال آن نور است «ما عدمهاییم». اندیشه «غایتمحورانه»ی علوم در اندیشه امام خمینی ریشه در علم مطلقه الهی دارد، که مسبوق به «عقل مجرد» یا «عقل کل» است، انفطار هستی با علم بوده و همانطور که گفته شده هرجا که شعاع هستی در آن وجود دارد مفطور به علم مطلقه است، چه اینکه جهل و نقص نمیتواند موضوع عشق فطرت باشد. به نظر میرسد امام خمینی با بهرهمندی از «حکمتمتعالیه»، اولاً «تجرد علم» را تبیین میکند. ثانیاً با توجه دادن به عالم غیب، علم حصولی مبتنی بر حس و تجربه را فاقد توانایی تبیینکنندگی عوالم غیب و شهادت و اساساً هستی میداند؛ بدین ترتیب، باتوجه به نسبت علم و مبدأ هستی که در تفکر علم عصر جدید خود به دینی مدرن و ایدئولوژیای غالب مبدل شد؛ فاقد خاستگاه و بنیانهای نظری جلوه خواهد کرد. آیتالله جوادی آملی در شرح نامه تاریخی امام به گورباچف و در تحلیل شخصیت صدرالمتألهین، (رضوانالله علیه) تبیین «تجرد علم» را رهاورد قابل قدردانی ایشان دانسته و آورده است: حکیمی که حقیقت روح خویش را نبیند، سرمایهای از خود نداشته، وامدار مفاهیم ذهنی است که از رهگذر «علمحصولی» توسط حواس بهره او خواهد شد و هرگز با بضاعت مزجات «حس» و «تجربه» جهانشناسی میسور نمیگردد. نتیجه طرح انقلاب اسلامی و تجدد و تصرف متعالیه بر آن است که علم جدید، محتجب و پیوندی وثیق با انسان جدید و عالم جدید دارد. در عهد جدید، علم مکلف به خویش و مأمور به نتیجه معطوف به تصرف پدید آمد، نضج گرفت و از این حیث روز به روز فربهتر شد. اما، انقلاب اسلامی درست به همین دلیل، تک ساحتی بودن علم را که همانا شان «کارسازی» علم است برنتابید و از این منظر علم جدید را با احتجاب همراه میداند: هیچکس نمیتواند کاربردی بودن یا کارساز بودن علم را انکار کند. اما وقتی علم صرفاً در شأن کارسازی ظاهر میشود، میتوان حدس زد که نسبت میان علم و آزادی در افق حقیقت پوشیده شده است و این پوشیدگی شاید علم و وجود را دچار بحران کند و به خطر اندازد. اما در وضع پوشیدگی علم چه باید کرد؟ همانطور که پیش از این گفته شد، امام خمینی، در طرح انقلاب اسلامی عبور از این وضعیت را به دوری از تقلید و تشبه به عالم مدرن و تکیه بر هویت اسلامی و ملی مشروط کردهاند: مهم این است که به این پرسش بیندیشیم و به محاسبه امکانات خود بپردازیم. اگر تواناییها و ناتوانایی ها و امکانهای خود را بشناسیم، راه برای مشارکت در پژوهشهای جهانی نیز باز میشود و دانشمندان ما با درک امکانهایی که دارند میتوانند در پژوهشهای جهانی شرکت کنند. در این مورد از هیچ کشور و مردمی نباید تقلید کرد، اما نظر کردن به راهی که مثلاً ژاپن و برزیل پیمودهاند و میپیمایند بیفایده نیست… نکته این است که ما باید در نظام علم و تکنولوژی کنونی سهیم و شریک شویم و این شرکت در صورتی ممکن است که تکیهگاه محکم و استواری در تاریخ داشته باشیم و با اعتماد به تفسیر و درک امکانها و توانایی های خود و مخصوصاً با تذکر به فاصله تاریخی که میان علم جدید و عالم علمی نیاکان ما به وجود آمده است، با تأمل و بصیرت به استقرار نظام علم و تکنولوژی اهتمام کنیم. علم بدون تعلق خاطر و پرواهایی که با آن ملازمه دارد به وجود نمیآید و اگر هم در وجود اشخاص نشان آن را میبینیم بدانیم که برقراری عالم علم غیر از وجود چندین دانشمند است. دانشمندان باید در عالم علم زندگی کنند و اگر غیر از این باشد، دانش ایشان بیاثر و احیاناً تباه میشود. به نظر نگارنده، آنچه در طرح انقلاب اسلامی امام خمینی، به اتحاد علم و عمل، وحدت علم و دین و پرهیز از ثنویت های مسبوق به پوشیدگیها در حوزه علم تعبیر میشود، همانی است که میتوان آن را جایگزین عهد جدیدِ سکولار و بنیادهای غیر محجوبه علوم در عهد جدید قدسی ساخت. به دیگر سخن، اتحاد علم و عمل و علم و دین همان امر حقیقی و فطریای است که با «طلب» و «اراده» در انقلاب اسلامی به وجود آمد و باید برای آن تعمق کرد و به ایجاد سازوکار و ساختاری متضمن آن اندیشید اما به عنوان نتیجه اجمالی در این گفتار باید گفت به موازات یکپارچگی و «اتحاد در هستی»، و «سنخیت وجود و علم»، تجدد متعالیه، منبعث از علم متعالیه و تجدد سکولار، مأخوذ از علم سکولار میباشد. بنابراین راه گذار بنیادین از بحران مدرنیته، ورود به عهد علم دینی برای متحقق شدن و عینیت تجدد متعالیه است. منبع: طلیعه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]
صفحات پیشنهادی
«تأثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی بر رشد بیداری اسلامی در جهان اسلام»
انتشارات پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات منتشر کرد تأثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی بر رشد بیداری اسلامی در جهان اسلام شناسهٔ خبر 3036531 - جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴ ۱۷ دین و اندیشه > سایر كتاب تأثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی بر رشد بیداری اسلامی در جهان اسلام نوشته محمدرحیم عیوضییکی از آرمان های انقلاب اسلامی تحقق کلمه الله در جامعه است
جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۲ ۳۲ رییس سازمان تبلیغات اسلامی گفت قرآن برای انقلاب اسلامی ما بسیار مهم است چراکه یکی از آرمان های انقلاب ما تحقق کلمه الله در جامعه بوده است و این یکی از والاترین آرمان های انقلاب اسلامی است به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا حانقلاب اسلامی با نفوذ در قلبها باعث بیداری مردم جهان شد
دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳ ۰۱ آیتالله علویگرگانی گفت انقلاب اسلامی ایران با نفوذ خود در سایر کشورها باعث بیداری مردم جهان شد و این امر میطلبد طلاب هم مانند بنیانگذار کبیر انقلاب عمل کرده و تأثیرگذار باشند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا این مرجع تقلید در دیدار پژوهشگكتاب «انقلاب اسلامی در بوته آزمون» به چاپ سوم رسید
كتاب انقلاب اسلامی در بوته آزمون به چاپ سوم رسید شناسهٔ خبر 3032130 - یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱ ۱۰ دین و اندیشه > اندیشکده ها كتاب انقلاب اسلامی در بوته آزمون اثر منوچهر محمدی محقق گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تجدید چاپ شد به گزارش خبرگزاری مهامضای تفاهمنامه همکاری مرکز رسیدگی به امورمساجد و دانشگاه گفتمان انقلاب اسلامی
دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲ ۴۷ تفاهمنامه همکاری مرکز رسیدگی به امور مساجد و دانشگاه علمی - کاربردی گفتمان انقلاب اسلامی منعقد شد به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا تفاهم نامه همکاریهای علمی - آموزشی مرکز رسیدگی به امور مساجد با دانشگاه علمی - کاربردی گفتمانمهم ترین رهاورد انقلاب اسلامی، سوق دادن جامعه به سمت عقلانیت بود
آیت الله جوادی آملی مهم ترین رهاورد انقلاب اسلامی سوق دادن جامعه به سمت عقلانیت بود شناسهٔ خبر 3036776 - شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۵ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق هفتگی خود در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء كه در آستانهنشست «تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (۵۷-۱۳۴۲) » برگزار می شود
به همت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران نشست تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ۵۷-۱۳۴۲ برگزار می شود شناسهٔ خبر 3032419 - یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴ ۱۰ دین و اندیشه > اندیشکده ها دهمین نشست تاریخ شفاهی ایران تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ۵۷-۱۳۴۲ با حضور دکتر موسی حقانی عباس سلیمیپرونده انقلاب اسلامی 37/ نقشه گارد شاهنشاهی چگونه نقش بر آب شد؟
پرونده انقلاب اسلامی 37 نقشه گارد شاهنشاهی چگونه نقش بر آب شد سرلشگر نشاط فرمانده گارد جاویدان از خبرنگاران خارجی دعوت کرده بود که در مراسم صبحگاه گارد جاویدان شرکت کرده و آمادگی نیروهای گارد را در حمایت از شاه ببینند اما ناگهان همه نقشهها نقش برآب شد به گزارش خبرنگار تاریختشریح برنامههای کمیته مساجد ستاد دهه فجر انقلاب اسلامی
شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵ ۱۸ مسئول کمیته مساجد ستاد دهه فجر انقلاب اسلامی برنامههای کانونهای فرهنگی هنری مساجد به مناسبت ایامالله دهه فجر را نشریح کرد به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا حجتالاسلام سلیمانی در نشست خبری که به منظور تشریح برنامه های ایاماللبرنامه انقلاب برای انقلاب علمی و تجدد متعالیه
خبرگزاری شبستان طرح انقلاب اسلامی و تجدد و تصرف متعالیه بر آن است که علم جدید محتجب و پیوندی وثیق با انسان جدید و عالم جدید دارد انقلاب اسلامی تک ساحتی بودن علم را که همانا شان کارسازی علم است برنتابید به گزارش خبرگزاری شبستان مجتبی زارعی استاد دانشگاه یادداشتی با عنوان-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها