واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۰
آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه تنها نظم جامعه، تمدن جامعه و برقراری عدل در جامعه حاشیهای از برکت اخلاق است، گفت: جامعهای که متخلق به اخلاق باشد جامعه متمدن و سعادتمند است. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه قم، متن پیام تصویری این مرجع تقلید به همایش ملی فلسفه اخلاق در تالار اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، به شرح زیراست: اخلاق دو صبغه فقهی و فلسفی دارد، صبغه فقهی اخلاق در کتابهای فقهی آمده که عدالت واجب است و گناهان کبیره و صغیره را هم شمردهاند اما تحلیل این معاصی کبیره و صغیره چیست و راه پیدایش و درمان آن چگونه است در فقه مطرح نشده است. فقیه میگوید عدل واجب و ظلم حرام است، اما عدل چیست و چگونه انسان عادل میشود، ظلم چیست و چگونه انسان گرفتار ظلم میشود و چه شأنی از شؤون انسان اگر منحرف شد ظلم و چه شأنی از شئون اسلام اگر مستقیم شد عدل میشود ضرورتی عقلی است و از فقه برنمیآید. اخلاق موعظه نیست بلکه خلقت است، در دنیا فرقی بین سفیدپوست و سیاه پوست نیست، اما در قیامت رسوایی است؛ ما با فن اخلاق محضر هوالخالقیم و صورت خود را میسازیم و حقیقت ما به او وابسته است. ما صورت خود را میسازیم و این کار آسانی نیست، خلق همان خلقت و مظهر هوالخالق شدن است، اگر بیرون از حوزه و قلمرو خود نتوانیم کاری کنیم در درون خود دیگران را متهم میسازیم. تنها نظم جامعه، تمدن جامعه و برقراری عدل در جامعه حاشیهای از برکت اخلاق است، جامعهای که متخلق به اخلاق باشد جامعه متمدن و سعادتمند است، خود را متخلق به اخلاق تربیت کنیم. اینکه برخی کار خیر را سریع انجام میدهند و اصرار به اقامه نماز اول وقت دارند برای چیست، طلاب از زمان و زمین حرکت کنند نه در زمین و زمان. فقه اخلاق یعنی انسان به گونهای با خدا رابطه برقرار کند که مظهر هوالخالق شود، معتقدیم که برخی در آخرت زیبا محشور میشوند، این اخلاق است که چهره انسان را زیبا میکند. آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه تنها نظم جامعه، تمدن جامعه و برقراری عدل در جامعه حاشیهای از برکت اخلاق است، گفت: جامعهای که متخلق به اخلاق باشد جامعه متمدن و سعادتمند است. به گزارش ایسنا، متن پیام تصویری این مرجع تقلید به همایش ملی فلسفه اخلاق در تالار اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، به شرح زیراست: اخلاق دو صبغه فقهی و فلسفی دارد، صبغه فقهی اخلاق در کتابهای فقهی آمده که عدالت واجب است و گناهان کبیره و صغیره را هم شمردهاند اما تحلیل این معاصی کبیره و صغیره چیست و راه پیدایش و درمان آن چگونه است در فقه مطرح نشده است. فقیه میگوید عدل واجب و ظلم حرام است، اما عدل چیست و چگونه انسان عادل میشود، ظلم چیست و چگونه انسان گرفتار ظلم میشود و چه شأنی از شؤون انسان اگر منحرف شد ظلم و چه شأنی از شئون اسلام اگر مستقیم شد عدل میشود ضرورتی عقلی است و از فقه برنمیآید. اخلاق موعظه نیست بلکه خلقت است، در دنیا فرقی بین سفیدپوست و سیاه پوست نیست، اما در قیامت رسوایی است؛ ما با فن اخلاق محضر هوالخالقیم و صورت خود را میسازیم و حقیقت ما به او وابسته است. ما صورت خود را میسازیم و این کار آسانی نیست، خلق همان خلقت و مظهر هوالخالق شدن است، اگر بیرون از حوزه و قلمرو خود نتوانیم کاری کنیم در درون خود دیگران را متهم میسازیم. تنها نظم جامعه، تمدن جامعه و برقراری عدل در جامعه حاشیهای از برکت اخلاق است، جامعهای که متخلق به اخلاق باشد جامعه متمدن و سعادتمند است، خود را متخلق به اخلاق تربیت کنیم. اینکه برخی کار خیر را سریع انجام میدهند و اصرار به اقامه نماز اول وقت دارند برای چیست، طلاب از زمان و زمین حرکت کنند نه در زمین و زمان. فقه اخلاق یعنی انسان به گونهای با خدا رابطه برقرار کند که مظهر هوالخالق شود، معتقدیم که برخی در آخرت زیبا محشور میشوند، این اخلاق است که چهره انسان را زیبا میکند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]