واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۵
هشتم ربیعالثانی سال 232 هجری قمری مصادف است با سالروز طلوع یازدهمین پیشوای شیعیان، امام حسن عسکری(ع). دوران امامت امام حسن عسکری(ع) دورانی حساس و متفاوت بود، یکی از وظایف سنگینِ امام آماده ساختن شیعیان برای امامت و غیبَت امام زمان(عج) بود. به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، امام حسن عسکری(ع) در روز جمعه و در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. مادر گرامیش، «حُدَیث» بانویی بزرگوار، با تقوا و نیکوکار بود. از دیگر نامهای او «سوسن»، «سلیل» و «جدّه» است. «حُدیث» با امام هادی(ع) در سال 231 ه .ق ازداوج کرد و از ثمرات آن، طلوع خورشید درخشان امام حسن عسکری(ع) بود. امام حسن عسکری(علیه السلام) دارای القاب متعدّد بود که هر یک نشانهای از کمالات بی کران دریای فضایل وجودی آن حضرت است. القاب آن بزرگوار عبارت است از: صامت؛ خاموش بودن و جز یاد و ذکر خداوند، تعلیم و تربیت و هدایت کردن، لب نگشودن. هادی؛ هدایت کننده به راه راست. خالص؛ پاک از هر پلیدی و آلایش. زکی؛ پاک نهاد و پاک سرشت. سراج؛ چراغ راهِ هدایت جویان در تیرگیها. تقی؛ پرهیزگار. عسکری؛ منسوب به عسکر (لشکر) «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی(علیه السلام) را به این لفظ لقب دادهاند. عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. خلفای عباسی برای زیرنظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(علیه السلام)، آن حضرت را در سال 236 ه .ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند و به این خاطر به آن حضرت و فرزندش امام حسن(علیه السلام) عسکری گفتهاند. از دیگر القاب آن حضرت، که در روایات معصومین(علیهم السلام) نیز آمده است، عبارت است از: فاضل، امین، نقی، طاهر، مؤمن بالله، مرشد الی الله، علاّم، ولی الله، خزانة الوصیّین، مهتدی، مضیء، شافی، شفیع، سخی و... دوران زندگی کوتاه امام حسن عسکری بر سه دوره مشخص تقسیم میشود: 5 سال در حجاز در شهر زادگاه خود در حضور و مراقبت پدر بزرگوارش. 16 سال در عراق قبل از دوران امامت و پیشوایی. 7 سال دوران کوتاه و پربار امامت و زعامت در عراق. شیعیان و اصحاب امام حسن عسکری(علیه السلام) در سایه تعلیمات و ارشادهای روح بخش و آگاهی آفرین مستمر آن حضرت، روز به روز آگاهتر و منسجمتر شده، رو به قوّت و قدرت میرفتند؛ شیعیانی که اعتقاد راسخ داشتند حکومت بنی عباس مانند حکومت بنی امیه، حکومتی نامشروع است و آن را حق مسلّم اهل بیت میدانستند. خلفای بنی عباس از قوت گرفتن شیعیان هراس داشتند و میدانستند که اگر ارتباط امام حسن عسکری(علیه السلام) با مردم بیشتر شود، به یقین در سایه روشنگری آن حضرت، شیعیان به خود آمده، آماده هرگونه جان فشانی و ایثار خواهند بود و بساط ستم حاکمان عباسی را برخواهند چید. از این رو هرگونه اعتراض را سرکوب میکردند و با انواع شکنجه، حبس، قتل، محاصره اقتصادی، تحقیر و مانند آن، به تضعیف شیعیان میپرداختند. امام حسن عسکری (ع) که به وضوح میدید اراده الهی برای ایجاد دولت الله بر روی زمین و در برگرفتن همه جهان انسانیت و گرفتن دست مستضعفان در زمین، تا خوف آنان به امنیت خاطر تبدیل شود و خدای را عبادت کنند و هیچ چیز را شریک او نگیرند بر این تعلق گرفته است که فرزندش غیبت کند فعالیت امام حسن عسکری (ع) و برنامه ریزی او در تحقق بخشیدن هدف مزبور به دو کار مقدماتی نیاز داشت: مخفی کردن حضرت مهدی (عج) از چشم مردم و نشان دادن وی فقط به بعضی از خواص و دوم آنکه به هر ترتیب، فکر غیبت را در اذهان و افکار رسوخ دهد و به مردم بفهماند که این مسئولیت اسلامی را باید تحمل کنند و مردم را به این اندیشه و متفرعات آن عادت دهند. یکی از مهمترین کارهای امام حسن عسکری(ع)، همانند پدر و اجداد طاهرینَش، تربیت شاگرد و حفظ فقه تشیُّع و اندیشه ناب اسلام در برابر دشمنان و مخالفان بود تا آن جا که بیش از ۲۶۰ نفر را از شاگردان آن امام نام بردهاند. امام حسن عسکری(ع) در کنار کارهای علمی، مجموعهای از تفسیر، روایات، معارف اسلامی و عقاید را نیز تألیف کرد که تفسیر و مواعظِ قصار از آن جملهاند. آن حضرت در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری توسط سمی که از طرف معتمد خلیفه عباسی به زور به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند. احادیثی از امام حسن عسکری (ع) *جدال مکن که ارزشت میرود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند. *خنده بیجا از نادانی است. *از بلاهای کمرشکن، همسایهای است که اگر کردار خوبی را بیند نهانش سازد و اگر کردار بدی را بیند آشکارش نماید. *دو خصلت است که بالاتر از آنها چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران. *بهترین برادر تو کسی است که خطایت را فراموش کند و احسان تو را به خود، به یاد آورد. *هر که برادرش را در خلوت پند دهد، او را آراسته است، و هر کس برادرش را در جمع پند دهد، او را سرشکسته کرده است. *کسی که پارسایی خوی او، بخشندگی طبیعت او و بردباری خصلت او باشد، دوستانش زیاد شوند. *دوست نادان، مایه رنج است. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]