تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814688911




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روحانیت اصیل و تبلیغ دین دعوت الی الله؛ طاعت بزرگ الهی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: روحانیت اصیل و تبلیغ دین
دعوت الی الله؛ طاعت بزرگ الهی
عالمان بزرگ، در زمره مبلغان دیانت بودند و مسؤولیت خود را در سنگر تبلیغ و ارشاد جامعه ایفا کردند.

خبرگزاری فارس: دعوت الی الله؛ طاعت بزرگ الهی



اشاره موضوع تبلیغ براى هر مکتب، مذهب، حزب و گروه در طول تاریخ ازاهمیت فوق العاده اى برخوردار بوده، و بزرگترین نقش را در معرفى، نشر، حفظ و حراست از اصول و مبانى آنها و تقویت پیروانشان ایفا کرده است. بدون تردید، اگر مبلغان توانا و زبردستى به تبلیغ و ترویج اصول و مبانى مکتب هماهنگ با زمان نپردازند، استمرار آن اصول و مبانى از ضمانتى برخوردار نخواهد بود و از مکتب و پیروان آن، جزآثارى در اوراق تاریخ باقى نخواهد ماند. اگر مکتب و مرامى در جهان توانسته است حضورش را در صحنه‌هاى بین‌المللى یا منطقه‌اى حفظ کند و آثار و پیروانى داشته باشد، وجود جایگاه بلند عنصر تبلیغ، در آن مکتب و مرام بوده که آنها را داراى نقش نموده و از زوال و نابودى نگهداشته است. به عنوان نمونه مسیحیت کنونى از نظر منطق و محتوا قدرت چندانى در مقابله با شبهه‌ها واشکالاتى که از ناحیه دیگران متوجه آن مى شود، ندارد، ولى سر این که توانسته است در صحنه هاى افکار و عقائد و مجامع جهانى حضور خود را حفظ کند و به حیات خویش ادامه دهد و در عین حال در اندیشه تسخیر محدوده هاى دیگرى از جهان باشد، توجه و اهمیت دادن کلیساها و مبشرین مسیحیت به تبلیغ و استفاده از این سلاح و شیوه هاى پیشرفته آن بوده است. اهمیت تبلیغ در اسلام براى درک اهمیت و جایگاه عنصر تبلیغ در یک مکتب، نخست باید جهان بینى و رسالت و محدوده اى که آن مکتب براى گسترش خویش در نظر دارد، روشن شود. در این صورت است که اهمیت تبلیغ و تبلیغات در آن مکتب مشخص خواهد شد. اگر جهان‌بینى و رسالت یک مکتب، محدوده خاصى داشته باشد، قهرا شعاع پیامرسانى و تبلیغ در آن مکتب، محدود و در نهایت، از اهمیت و ارزش کمترى برخوردار خواهد بود، اما اگر جهانبینى و رسالت یک مکتب، جهانى باشد، محدوده تبلیغ آن نیز جهانى خواهد بود. اسلام دینى جهانى است و از این رو اهمیت زیادى به امر تبلیغ و مبلغ داده است «. ..و من احسن قولا ممن دعا الى الله و عمل صالحا؛ کیست نیکوتر از آن که مردم را به سوى خدا بخواند و کردار نیک انجام دهد.» مرحوم طبرسى در ذیل آیه شریفه، در تفسیر مجمع البیان، مىنویسد: آیه شریفه، دعوت و تبلیغ دین را از بزرگترین طاعتها و مهمترین واجبات الهى شمرده است. در این زمینه، در متون اصلى دین و سیره عملى پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) مطالب و شواهد فراوانى وجود دارد. تبلیغ؛ مهمترین وظیفه روحانیت از نگاه دین مبین اسلام، بهره گیرى از تبلیغات صحیح در دستیابی به هدف، ضرورت دارد. اصلی‌ترین وظیفه رسول اکرم(ص) و پیامبران الهى نیز همین بوده است که خداوند فرمود: «و ما على الرسول الّا البلاغ المبین؛ و برعهده پیامبر خدا وظیفه‌اى به جز تبلیغ آشکار نیست». مقام معظم رهبری درباره جایگاه تبلیغ دین در حوزه می فرمایند: «تبلیغ دین، در شؤون اصلی حوزه ها قرار داشت. عالمان بزرگ، در زمره مبلغان دیانت بودند و مسؤولیت خود را در سنگر تبلیغ و ارشاد جامعه ایفا کردند. حوزه‌های شیعی، تاریخ تابناک و ارجمندی در وادی گسترش معارف دین در جوامع مختلف داشتند و در این جهت، از روحانیون و دیگر حوزه های مذاهب اسلامی، تمایزی بارز یافتند... منبر رفتن و سخن گفتن در امر دین، جزو شریفترین کارهاست و باید و شاید که شریفترین انسانها و عالم‌ترین و آگاه‌ترین آنها به مسایل اسلامی و عامل‌ترین آنها به احکام شرعی، در این راه قدم بردارند و آن را برای خود، افتخاری بدانند؛ کما این که در گذشته هم، همین طور بوده است». ایشان در دیدار با روحانیان در سال 77 می فرماید: «تبلیغ، وظیفه اصلی روحانیون و علمای دین است.... درس خواندن ما، فکر کردن ما، تحقیق کردن ما مقدمه تبلیغ دین خدا و تبلیغ حقّ است. ...تشکیل حکومت اسلامی و جهاد فی سبیل الله و مبارزات بزرگی که علمای دین انجام داده اند مقدمه این بوده که حقایق الهی به دل های پاک برسد.» «ما موظفیم که اسلام را در همه جای دنیا معرفی کنیم». امام خمینی بارها بر این وظیفه تبلیغی مسلمانان و علمای اسلام تاکید و می فرمود: «مسلمانان، مخصوصا علمای اسلام موظفند اسلام و احکام آن را گسترش بدهند و به مردم دنیا معرفی کنند». مروری کوتاه بر فرمایشات امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و دیگر علما نشان می دهد که تبلیغ، مأموریت اصلی حوزه های علمیه است؛ مأموریتی که در تمام ارکان این سازمان مهم و نهاد اجتماعی از یک سو و سبک زندگی طلاب از سوی دیگر تأثیر خواهد گذاشت. همانطور که اشاره شد، رهبر انقلاب این موضوع را بارها به گونه های مختلف بیان داشته اند. ایشان در جمع روحانیون کرمان می فرمایند: «مهم‌ترین وظیفه روحانیون تقویت ایمان مردم است... تقویت ایمان، زبان، شیوه های نو و محتوای عالی لازم دارد.» (رک: علی مهدیان ، راه فردا/نقش تبلیغ در تحول حوزه، ص 80). ویژگیهای روحانیت اصیل به عنوان مبلغان دین در ادامه به بیان برخی از مهمترین ویژگیهای مبلّغ دینی خواهیم پرداخت. امّا قبل از بیان این ویژگیها ذکر دو نکته ضروری است: نکته اوّل: تبلیغ دین گستره بسیار وسیعی دارد و با توجه به نوع مخاطب، شیوهها، ابزار و عرصههای تبلیغی به انواع و اقسام گوناگونی قابل تقسیم است، مثل تبلیغ شفاهی (چهره به چهره)، تبلیغ مجازی، تبلیغ بین‌الملل و... بدیهی است که با توجه به این گستره، برای هر کدام از شاخه‌های تخصصی تبلیغ دین، ویژگیهای خاصی برای مبلّغ دینی ضرورت مییابد که با ویژگیهای مبلّغانی که در حوزه‌های دیگر فعّالیت میکنند، متفاوت است؛ بنابراین برای آنکه بتوان به صورتی جامع و فراگیر به موضوع «ویژگیهای مبلّغ» پرداخت باید قبلاً شاخه‌های تخصصی تبلیغ دین را احصا و سپس، ویژگیهای بایسته یک مبلّغ را در هر کدام از این شاخه‌ها تبیین و تشریح کرد. امّا از آنجا که این امر به یک مجال مستقل و موسّع نیاز دارد و پرداختن به آن در این نوشتار کوتاه میسر نیست؛ و با عنایت به اینکه، در حال حاضر، تبلیغ شفاهی(چهره به چهره) شاخص‌ترین و گسترده‌ترین فعّالیت تبلیغی در میان انواع فعّالیتهای تبلیغی است، مطالب پیش رو با محوریت همین شاخه از تبلیغات دینی عرضه می‌گردد؛ در عین حال، بیشتر ویژگیهای مورد بررسی بر شاخه‌های دیگر تبلیغ دین نیز انطباق دارند. نکته دوم: فهرست ویژگیهای یک مبلّغ دینی (حتّی در شاخه تبلیغ شفاهی) به مراتب از آنچه در این نوشتار بیان شده، طولانیتر است و آنچه در اینجا می‌آید تنها ذکر ویژگیهای حداقلی یک مبلّغ دینی است که در صورت فقدان هر یک از آنها آثار مورد انتظار بر فعّالیت تبلیغی وی مترتّب نشده و حتّی ممکن است پیامدهای زیانباری را برای ترویج دینداری در جامعه به بار آورد. 1 با توجه به این دو نکته در ادامه به بیان مهمترین ویژگیهای مبلّغ دینی میپردازیم. ویژگیهای مبلّغ را میتوان در پنج عنوان اصلی احصا کرد که عبارتند از: 1. ویژگیهای علمی احاطه علمی و آگاهی کامل مبلّغ بر محتوای پیام خویش مستلزم شناخت عمیق منبعی است که پیام از آن استخراج میشود. تنها در این صورت میتوان مطمئن بود که استخراج پیام از منبع مورد نظر به درستی صورت میگیرد و پیام دهنده در فهم آنچه آن منبع، قصد انتقالش را به مخاطب دارد به بیراهه نرفته و اصالت پیام را مخدوش نکرده است. این موضوع در تبلیغات دینی اهمیت فراوانی دارد، چون فهم پیام از منابع دینی مستلزم وجود تخصص‌های ویژهای در فرد است که گستره وسیعی اعم از علوم لغت، صرف، نحو، بلاغت، فقه، اصول فقه، علوم قرآنی، رجال، درایه، تاریخ و مانند آن را در برمیگیرد. افزون بر این، پیامرسانی غلط به «بددینی» از یکسو و «دین‌گریزی» از سوی دیگر می‌انجامد که هر دو برای دین بسیار خطرناک و زیانبارند. در حقیقت، ورود افراد غیرمتخصّص و ناآگاه به عرصه تبلیغات دینی در درازمدّت به جریان «ضدّ تبلیغی» یا «تبلیغات معکوس» بدل میشود. یکی از بزرگترین عوامل دینگریزی و وهن و هجو دین در عصر حاضر ـ به ویژه در مجامع علمی ـ را باید وجود مبلّغانی دانست که شناختشان از مبانی دینی بسیار سطحی است و پیامهای دینیشان دربردارنده آموزههای انحرافی و غیر واقعی است که به فهم ناقص یا نادرست گوینده مربوط میشود، نه آموزه‌های دینی. به دلیل اهمیت این موضوع، در قرآن کریم و روایات معصومین «علیهم السلام» سفارشهای زیادی به بهره‌مندی مبلّغ دین از دانش دینی شده است. برای نمونه در قرآن کریم آمده است: «وَ مَا کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کآفَّه فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کلِّ فِرْقَه مِّنْهُمْ طَـآئِفَه لِّیَتَفَقَّهُواْ فِى الدِّینِ وَ لِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ (توبه، 122)؛ و شایسته نیست که مؤمنان، همگى [براى جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر فرقه اى از آنان، دسته اى کوچ نمى کنند تا [دسته اى بمانند و] در دین آگاهى پیدا کنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که آنان [از کیفر الهى] بترسند؟» رسول اکرم «صلّی الله علیه و آله» نیز در حدیثی نورانی میفرمایند: إنّ دینَ الله تعالی لَنْ یَنْصُرُه إلاّ مَن حاطَهُ مِن جَمیع جَوانِبِه (دیلمی، أبی شجاع شیرویه بن شهردار الدیلمی الهمدانی، 1406 ﻫ . ق، ج 1، ص 234، ح897)؛ دین خداوند متعال را جز کسی که بر همه جنبه‌های آن احاطه و آگاهی دارد، یاری نخواهد کرد. 2. ویژگیهای اخلاقی مبلّغ دینی علاوه بر ویژگیهای علمی باید از یکسری ویژگیهای اخلاقی نیز بهرهمند باشد. در ادمه به برخی از مهمترین این ویژگیها اشاره میکنیم: 2-1) صدق یا هماهنگی دل و زبان در آموزههای دینی بر این حقیقت تصریح شده است که هماهنگی دل و زبان مبلّغ، میزان اثرگذاری کلام او را بر مخاطبان افزایش میدهد.2 امام صادق «علیه السلام» در این‌باره میفرماید: کُونُوا دعاه للناس بِالخَیر بِغَیر ألْسِنَتِکُم لِیَرَوْا مِنْکُمُ الإجتهاد و الصّدق و الوَرَع (کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، 1362، ج 2، ص 105)؛ مردم را به (وسیلهای) جز زبانتان به سوی خیر دعوت کنید تا آنانکوشش، صداقت و ورع را در شما ببینند. در روایت دیگری آمده است: گروهی از شیعیان از کوفه برای شنیدن و فراگیری(حدیث) نزد امام صادق «علیه السلام» آمدند و تا آنجا که امکان داشت در مدینه ماندند. آنان پیوسته نزد ایشان آمد و شد داشتند و از امام «علیه السلام» حدیث میشنیدند و دانش فرا میگرفتند. چون زمان بازگشت فرا رسید و آماده وداع با امام «علیه السلام» شدند، یکی از آنان گفت: ای پسر رسول خدا! ما را سفارشی بفرمایید. امام «علیه السلام» فرمودند: شما را سفارش میکنم به تقوای الهی و عمل به اطاعت او و ترک گناهش و ادای امانت به آنکه شما را امین دانسته است و مصاحبت نیکو با همراهان و مبلّغ خاموش ما بودن. گفتند: ای فرزند رسولخدا! چگونه در حالی که خاموشیم مبلّغ شما باشیم؟ فرمود: به آنچه از عملکردن به طاعت خداوند فرمانتان دادیم، عمل کنید. از انجام دادن حرامهای خداوند که نهی‌تان کردیم، خودداری ورزید. با راستی و عدالت با مردم رفتار کنید و امانت را ادا کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید، به گونهای که مردم چیزی جز خوبی از شما نبینند و چون شما را به این حال ببینند، خواهند گفت اینها پیرو فلانی ]امام صادق«علیه السلام»] هستند. رحمت خدا بر او که یارانش را چه خوب تربیت کردهاست. در این صورت، ارزش آنچهرا نزد ماست، می‌شناسند و به سوی آن خواهند شتافت. گواهی میدهم که از پدرم محمّدبن علی، امام باقرـ که رضوان و رحمت و برکات خدا بر او باد ـ شنیدم که فرمود: دوستان و شیعیان ما در گذشته، بهترین مردم دوران خود بودند. اگر در محلهای امام جماعتی بود، از ایشان بود و اگر در قبیلهای مؤذنی بود، از آنان بود و اگر نگاه دارنده سپردهای بود، از ایشان بود و اگر امانتداری بود، از آنان بود و اگر عالمی بود، از ایشان بود. پس شما نیز چنین باشید. ما را محبوب مردم کنید و ما را در نظر آنها مبغوض نسازید (نعمان بن محمد تمیمى مغربى، 1385 ه. ق، ج1، صص 56 و 57 ). 2-2)  شجاعت از دیگر اوصافی که در منابع دینی برای مبلّغ برشمرده شده «شجاعت» است. قرآن کریم می فرماید: «الّذین یبلّغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احداً الاّ الله و کفی بالله حسیباً ) احزاب، 39)؛ همان کسانی که پیامهای خدا را ابلاغ میکنند و از او میترسند و از هیچ کسی جز خدا بیم ندارند و خدا برای حسابرسی کفایت میکند.» همچنین از پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» نقل شده است: لا یَمنَعَنَّ أحَدَکم مَخافَه النّاسِ أن یَتَکلَّمَ بِحَقٍّ إذا عَلِمَهُ (احمدبن حنبل، 1414 ه. ق، ج 4، ص 182، ح (11869؛ ترس از مردم مانع آن نشود که از بیان حق، پس از دانستن آن، خودداری کنید. ایشان در حدیث دیگری فرموده‌اند: قُلِ الحَقَّ، ولا تَأخُذکَ فِی الله  لَومَه لائِمٍ (أبی نعیم أحمد بن عبد الله  الإصبهانی، 1387 ﻫ . ق، ج 1، ص 241)؛ حق را بگو و در راه خدا از سرزنش هیچ ملامتگری مترس. به یقین، شجاعت یکی از ضروریترین ویژگیهای مبلّغ دینی است، چون او همواره در مقابل تفکرات انحرافی و تهدیدها و آزارهای مخالفان قرار دارد و وظیفه‌اش مبارزه با آنهاست. بدیهی است تنها کسی میتواند از میدان چنین نبردی، سربلند بیرون آید که شهامت و شجاعت کافی برای مبارزه داشته باشد و در این مبارزه مقدس از سرزنش هیچ ملامت‌گری نهراسد. 2-3)  اخلاص دعوت به خالص گردانیدن نیت از شایبه‌ها و اهداف پلید، بخش قابل توجّهی از آموزه‌های دینی را دربر می‌گیرد. در این میان، آراسته بودن به نیت پاک و الهی برای مبلّغ دینی بسیار ضروری است. یکی از مصداقهای این نیت پاک آن است که مبلّغ تنها با هدف برافراشتن پرچم دین پا به عرصه تبلیغ بگذارد و دین را وسیلهای برای ارضای حس جاه‌طلبی و رسیدن به اهداف شخصی خویش قرار ندهد. از همین رو، در روایات مختلف، افراد )به ویژه دانشمندان) از اینکه دین را وسیله رفع دغدغه‌های شخصی خود و به دست آوردن جاه و مقام قرار دهند، به شدّت بر حذر داشته شده و چنین افرادی نفرین شدهاند. قرآن کریم نیز یکی از اصول ثابت سیره تبلیغی پیامبران را مناعت طبع آنان میداند و به پیامبر اسلام هم میگوید: «قُلْ ما سألتکم مِن أجْرٍ فَهُوَ لَکُم إن أجْرِیَ إلاّ عَلَی اللهِ وَ هُوَ عَلی کُلّ شَیءٍ شَهید (سبأ، 47)؛ بگو فردی که خواستم [مودت با اهل بیت] به نفع خود شماست پاداش من تنها با خداست و او بر هر چیز گواه است». از دیدگاه اسلام، برخورد مبلّغ با دین خدا به عنوان یک کالا، بسیار ناپسند و به دور از فرهنگ اصیل دینی است. مبلّغ همواره باید به تبلیغ به دیده کاری بزرگ، فاخر و مقدس بنگرد و این قداست را در تمام دوره تبلیغ با پاک نگه داشتن نیت خود حفظ کند. 2-4) نرمی در گفتار و رفتار قرآن کریم درباره این ویژگی به حضرت موسی و هارون «علی‌نبینا و آله و علیهما السلام» چنین فرمان میدهد: «إذْهَبا إلی فِرعَونَ إنّه طَغی، فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیّناً لَعَلّه یَتَذَکّرُ أو یَخْشی(طه، 43)؛ به سوی فرعون بروید که به سرکشی برخاسته است و با او سخنی نرم بگویید. شاید که پند پذیرد یا بترسد». در این آیه شریفه، هنگامی که خداوند حضرت موسی و هارون «علی‌نبینا و آله و علیهما السلام» را مأمور رسالتی میکند، خطاب به ایشان می‌فرماید که فرعون را با «گفتار نرم» بخوانید: «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلظ القلب لانفضوار من هولک (آل عمران، 159)». یکی از آثار گفتار نرم این است که مخاطب در حالتی متوازن و بدون جبهه‌گیری و احساس‌تحکم، پاسخ پیام را میدهد و این، خود، اثربخشی پیام را بالا میبرد. البته باید توجّه داشت که نرمی در گفتار و خوشرویی به معنای اظهار ضعف نیست، بلکه در این میان، آبرو و عزّت مبلّغ و صلابت پیام باید حفظ شود. در همین باره امام صادق «علیه السلام» در روایتی از قول امیرالمؤمنین علی«علیه السلام» می‌فرماید: باید در دل‌تو، نیاز به مردم و بی‌نیازی از آنان جمع شود. نمود نیاز تو به آنان در نرمی گفتار و خوشرویی تو باشد و بی‌نیازی تو از آنان در آبروداری و حفظ عزتت (کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، 1362 هـ.ش، ج 2، ص 149). 2-5) صبر و استقامت «صبر و استقامت» یکی دیگر از بایسته‌های عملی تبلیغ است که در سیمای تبلیغی پیامبران بازتاب برجسته‌ای دارد. قرآن کریم نیز پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» را به این امر سفارش میکند و یادآور میشود که پیامبران بزرگ همگی به سلاح صبر و استقامت مجهز بوده‌اند: «فَاْصْبِرْ کَما صَبَر أوْلُوالعَزمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُم... (احقاف، 35)؛ پس همانگونه که پیامبران نستوه شکیبایی می‌ورزیدند، شکیبا باش و درباره ایشان شتاب مکن... .» اگر مبلّغ دینی از «صبر و استقامت» بی‌بهره باشد، دشواریهای تبلیغ روحیه او را در هم می‌شکند و وی را از پای در می‌آورد و نتیجه مطلوب نیز پدید نخواهد آمد. اخلاق عملی مبلّغ در فرهنگ دینی اسلام تنها در این موارد منحصر نمیشود. از منظر دین، مبلّغ باید نمونه‌ای از یک انسان والا و آراسته به صفات انسانی و زیبا باشد. تبلیغ، شأنی از شؤون پیامبران است و فردی که به این عرصه گام مینهد، باید دارای صفات و اخلاق پیامبران باشد تا بتواند چنین شأنی را به ارث برد. توجّه ویژه آموزههای دینی به اخلاق و رفتار مبلّغ یکی از مختصات تبلیغ دینی است. این توجّه تا بدان‌جاست که بخش قابل ملاحظه‌ای از قدرت اثرگذاری مبلّغ در مخاطبان، به خودساختگی و رشد معنوی و اخلاقی او وابسته دانسته شده است (به عنوان نمونه رک: تمیمی آمدی، عبدالواحد، 1366، ص 92، ح 1590؛ ابن ابی الحدید، 1386، ج20، ص 287، ح 279 و کلینی، 1362، ج 1، ص 39، ح 3). در ادامه به بیان روایتی از امام صادق «علیه السلام» میپردازیم که در آن، ویژگیهای آمر به معروف توصیف شده است. امر به معروف، یکی از شاخه‌های تبلیغ یا یکی از فعّالیّتهای نزدیک به آن است. پس دقّت در آن، ما را در درک صفات بایسته مبلّغ دینی یاری میدهد. آن حضرت «علیه السلام» می‌فرماید: کسی که از امیال خود رهایی نیافته و از بند آفات و شهوات نفس آزاد نگشته و در پناه خدای تعالی داخل نشده و از خطا و اشتباه مصونیت ندارد، صلاحیت امر به معروف و نهی از منکر را نخواهد داشت ... آمر به معروف باید از حلال و حرام، آگاه باشد و به آنچه امر و نهی میکند، عامل. خیرخواه مردم و با آنان به مهربانی و مدارا رفتار کند. آنان را با لطافت و زیبایی بیان به خوبیها بخواند. آمر به معروف باید تفاوت خلق و خوی مردم را بشناسد تا با هر کس به فراخور حالش رفتار کند. به نیرنگِ نفس و فریبهای شیطان آگاه باشد. بر سختی و مشقتی که به او میرسد، صبر کند و نسبت به مردم، مقابله به مثل نکند و از آنان شکایت ننماید و تعصب نورزد و با خشونت برخورد نکند. نیتش را برای خدای تعالی خالص کند. چنانچه مردم با او مخالفت کرده و جفا نمودند، صبر کند و اگر موافقت و پیروی کردند و از وی پذیرفتند، آنان را سپاس گوید و امر خویش را به خدا واگذارد و او را بر عیب و نقص خویش ناظر بیند. 2-6) مردگرایی مبلّغ دین باید از هر آنچه میان او و مخاطبانش فاصله می‌اندازد و اعتماد و الفت بین ایشان را مخدوش میسازد، پرهیز کند. مقصود از مردمگرایی، داشتن احساس محبت و مسؤولیت نسبت به مردم است. مردمگرایی یک ویژگی شخصیتی است که خود را در تمامی حرکات و سکنات و ارتباطات مبلّغ دین نشان میدهد و حتّی بر سبک زندگی وی تأثیر بسزایی دارد. این ویژگی، آثار رفتاری بسیاری دارد که تواضع، خوشرفتاری و انعطاف‌پذیری از جمله مهمترین آنهاست. مبلّغی که از این روحیه والا بهره‌مند است با افراد پیرامون خود، در عین حفظ شأن تبلیغی و متانت و وقار علمی و دینی خویش، رفتاری بی‌تکلّف دارد و مصاحبت با او برای دیگران شیرین است و در برخورد با وی احساس سنگینی و محدودیت نمی‌کنند و به رفتارهای تصنعی رو نمی‌آورند. علاوه بر این، شیوه زندگی وی عاری از هرگونه تجمل‌پرستی و تفاخری است که اهل دنیا نسبت به یکدیگر دارند. به همین دلیل مخاطب او خود را در برابر کسی می‌یابد که روحی سبک‌بار دارد؛ روحی که اسیر انگیزه‌های تجمل‌پرستانه خویش نیست و در مسیر یک استغنای روحی، معنوی و متعالی گام برمیدارد. چنین شخصی نشانی از انبیا و اولیای الهی دارد و شخصیت او برای مردمی که با وی مراودت دارند پرجاذبه است و به همین دلیل کلامش تا اعماق روح آنها نفوذ میکند و وجدان الهی آنان را به تکاپو وامیدارد. در متون دینی انسانهای مؤمن با چنین نشانه‌هایی معرفی شده‌اند: قال ]النبی «صلى الله علیه وآله»]: المؤمنُ آلِفٌ مألوفٌ (نوری، حسین‌بن محمدتقی، 1408ق، ج 8، ص 450، ح 9970)؛ مؤمن انس میگیرد، و دیگران نیز با او انس می‌گیرند. همچنین از امام رضا «علیه السلام» روایت شده است: مؤمن، مؤمن نیست مگر اینکه سه خصلت در او وجود داشته باشد: خصلتى از پروردگارش و خصلتى از پیامبرش و خصلتى از امامش. امّا خصلتى که از پروردگار باید داشته باشد رازدارى است، خداوند فرموده: «داناى غیب است و هیچ کس را از غیب خود آگاه نمى کند مگر پیامبرى را که مورد رضایت او باشد.» و امّا خصلتى را که از پیامبر باید داشته باشد خوشرفتارى با مردم است، زیرا خداوند پیامبرش را به خوشرفتارى با مردم دستور داده و فرموده: «راه عفو را در پیش گیر و به نیکوکارى فرمان ده.» و امّا خصلتى که از امام باید داشته باشد شکیبایى در سختى و گرفتارى است (صابرى یزدى، علیرضا، و محمدرضا انصارى محلاتى، 1375، ص 460.) پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» نیز در این‌باره می‌فرمایند: اَلمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ وَالمُنافِقٌ قَطِبٌ غَضِبٌ؛ مؤمن خوشرو و بذله‌گو است و منافق بدخو و عصبانى (ابن شعبه حرّانی، 1379، ص 49). وقتی مؤمن به به چنین ویژگیهایی شناسانده میشود، مبلّغ دین که باید رفتار و عملش نمونه والای یک انسان مؤمن باشد به طریق اولی باید از این ویژگیها برخوردار باشد. رسول خدا «صلّی الله علیه و آله» درباره مأموریت تبلیغی خود می‌فرمایند: اُمِرتُ بِمُداراه النّاسِ کما اُمِرتُ بِتَبلیغِ الرِّسالَه (خرمشاهى، بهاء الدین و انصارى، مسعود، 1376ش، ص 728، ح 189)؛ همانگونه که به تبلیغ رسالتْ مأموریت یافته ام، به مداراى با مردم مأمور شده ام. درباره تواضع رسول خدا «صلّی الله علیه و آله» نسبت به اصحاب نیز آمده است: در میان اصحاب به گونه‌ای مینشست که هرگاه غریبی وارد می‌شد نمی‌فهمید پیامبر کدام یک از آنهاست تا آنکه میپرسید. (مجلسی، 1403 ق، ج 16، ص 229).3 امام صادق «علیه السلام» نیز درباره پیامبر «صلّی الله علیه و آله» میفرمایند: پیامبر وقتی واد خانهای میشد در پایین‌ترین جای مجلس، جایی که داخل شده بودند، مینشست (حر عاملى، 1409 ق، ج 12، ص 108، ح 15777). بر این اساس، مبلّغ دین باید با تأسی به پیامبران و امامان «علیهم السلام» در برابر مردمی که مخاطب پیامهای او هستند نرمخو، مهربان و متواضع باشد و از هرگونه رفتاری که رنگ و بویی از تکبر و خود بزرگ‌بینی دارد بپرهیزد و از تندخویی برحذر باشد. تنها در صورت رعایت این اصول اخلاقی است که میتوان به اثربخشی و نفوذ پیامهای تبلیغی دین در میان مردم امیدوار بود. 3. تواناییهای شناختی 3ـ1) مخاطب‌شناسی یکی دیگر از ویژگیهای ضروری برای مبلّغ، توانایی شناخت مخاطب و ظرفیت فکری و روحی اوست. مبلّغ تا زمانی که با ظرفیت فکری و روحی مخاطب، و زمینه‌های ذهنی و روانی و میزان اثرپذیری وی آشنا نباشد، در تبلیغ موفق نخواهد شد. آموزه‌های دینی بر ضرورت توجّه به میزان درک و فهم و ظرفیت‌های روحی ـ روانی مخاطب تأکید دارند، به گونهای که تنظیم سطح پیامهای دینی با تواناییهای فکری و ظرفیتهای عقلانی مخاطب یکی از اصول تبلیغی پیامبران دانسته شده است: ما کَلَّمَ رَسولُ الله  «صلّی الله علیه و آله» العِبادَ بِکُنهِ عَقلِهِ قَطُّ. قالَ رَسولُ الله  «صلّی الله علیه و آله»: إنّا مَعاشِرَ الأَنبِیاءِ اُمِرنا أن نُکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدرِ عُقولِهِم (کلینی، 1362، ج1، ص 23)؛ امام صادق «علیه السلام»: رسول خدا هرگز با بندگان خدا با ژرفاى عقل خود، سخن نگفته است. رسول خدا فرموده است: «ما گروه پیامبران، فرمان گرفته ایم که با مردم به اندازه عقل هایشان سخن گوییم». امام علیّ «علیه السلام»: لَیسَ کلُّ العِلمِ یَستَطیعُ صاحِبُ العِلمِ أن یُفَسِّرَهُ لِکُلِّ النّاسِ؛ لِأَنَّ مِنهُمُ القَوِیَّ وَالضَّعیفَ، و لِأَنَّ مِنهُ ما یُطاقُ حَملُهُ و مِنهُ ما لا یُطاقُ حَملُهُ، إلاّ مَن یُسَهِّلُ الله  لَهُ حَملَهُ و أعانَهُ عَلَیهِ مِن خاصَّه أولِیائِهِ ) مجلسی، 1403 ﻫ.. ق، ج 6، ص 142، ح 6، به نقل از: محمدی ری شهری، محمد، 1380، ص296). هر علمى چنان نیست که دارنده اش بتواند آن را براى تمام مردم تبیین کند؛ زیرا برخى از مردم [در فهم آن] قوى و برخى ضعیف اند، و برخى دانش ها قابل تحمّل و برخى غیر قابل تحمّل اند، مگر براى آن که از اولیاى مخصوص خداوند باشد که خدا شنیدن آن را برایش آسان مى کند و او را در این کار، کمک مى رساند. یک مبلّغ دینی علاوه بر شناخت ظرفیت عقلانی مخاطب، باید از نیازهای فکری و معنوی مخاطب خویش نیز مطلع باشد و به زمینه‌ها و شرایط روانی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، فکری، مذهبی و .. که بر ذهن و ضمیر او نقش میزند تا حد امکان توجه نماید و همه این موارد را در گزینش پیامها و مشی و سیره و روش تبلیغی خویش لحاظ کند. 2-3) زمان‌شناسی زمان‌شناسی عنوانی است عام برای آن بخش از تواناییهای شناختی مبلّغ که ناظر به مجموعه شرایط عصری است که مخاطبِ وی را فرا گرفته و به شکلی ناخودآگاه بر وجود او تأثیر میگذارد و ذائقه و افکار وی را جهت میدهد. زمان‌شناسی میتواند یک فعّالیت بسیار کلان و مبتنی بر تحلیلهای پیچیده اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باشد که به منظور واکاوی لایه‌های عمیق ذهنی و عاطفی افراد یک تمدن، فرهنگ یا جامعه صورت می‌گیرد. آنچه معمولاً در ادبیات دینی و تبلیغی ما از زمان‌شناسی مراد میشود بر همین نوع زمان‌شناسی دلالت دارد4. امّا در حقیقت این مفهوم از زمان‌شناسی تنها یکی از انواع زمان‌شناسی و مصداق اتم و اکمل آن است و از اصطلاح زمان‌شناسی حداقل میتوان دو مفهوم دیگر را اراده کرد که در حوزه تبلیغ دین مصداق دارد: 1. موسم‌های تبلیغی شامل اعیاد و ایام عزا و ماه رمضان و ماه محرم و .... که هریک اقتضائات محتوایی و احیاناً روشی ویژهای برای تبلیغ دین دارند؛ 2. شرایط کوتاه مدت یا بلندمدت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه. مبلّغی که فاقد عنصر زمان‌شناسی باشد و آن را در متن فعالیت تبلیغی خود لحاظ نکند، یا توفیق مورد انتظار را در امر تبلیغ به دست نخواهد آورد و یا به کلّی در آن ناکام خواهد ماند و پیامهایش زمینه پذیرش لازم از سوی مخاطبان را نیافته و گستره و دامنه تأثیرگذاری و قدرت نفوذ آن به شدت کاسته میشود. باید توجه داشت که عنصر زمان‌شناسی در هرکدام از لایه‌های مفهومی ذکر شده، مناسباتی مشابه مناسبات عنصر مخاطب‌شناسی با تبلیغ دین دارد؛ یعنی درست مثل مخاطب‌شناسی بر سطوح مختلف تبلیغ دین اعم از محتوا، روش و ... تبلیغ تأثیر میگذارد. نکته مهم این است که «زمان‌شناسی» و «مخاطب‌شناسی» پیش درآمد فرآیند «مسأله‌شناسی» و «مسأله‌یابی» در تبلیغ دین است و چنانچه این دو مرحله به خوبی صورت نگیرد، گزینش پیامهای دینی و تنظیم محتوای تبلیغ کاملاً منطبق با نیازهای مخاطبان صورت نگرفته و مورد اقبال آنها هم قرار نخواهد گرفت. 4. مهارتهای تبلیغی یک مبلّغ علاوه بر ویژگیهای علمی و اخلاقی باید دارای مهارتهای ویژهای باشد تا موفقیت وی در عرصه تبلیغ تضمین شود. مقصود از مهارت، «مجموعه تواناییهای اکتسابی و پایدار ذهنی، اجتماعی، بیانی و.. است که نیازمند تمرین و ممارست زیاد بوده و صرف دانستن قواعد مربوط به هر یک از این عرصه‌ها برای ایجاد این تواناییها کافی نیست. «مهارت، یک ویژگی پایدار درونی است که موجب میشود فرد با صرف حداقل انرژی و زمان به انجام فعّالیتهایی بپردازد که برای دیگران جز با صرف وقت و انرژی زیاد ممکن نیست.» مثلاً حضرت موسی «علی نبینا و آله و علیه السلام» وقتی به رسالت مبعوث میشود از خداوند متعال میخواهد تا برادرش را با او همراه کند زیرا او در بیان مطالب، زبانی فصیح تر دارد: وَ أَخی هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعی  رِدْءاً یُصَدِّقُنی  إِنِّی أَخافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ (قصص، 34). مبلّغی که فاقد این تواناییهاست هر چقدر هم که دارای قوت علمی یا سایر تواناییها باشد نمیتواند در عرصه تبلیغ دین توفیق کامل داشته باشد؛ از این رو بهرهمندی از این مهارتها در کنار ویژگیهای علمی و اخلاقی و ... اهمیت ویژهای دارد. در پایان باید خاطرنشان کنیم مهارتهای تبلیغی دامنه گسترده‌ای دارند و در این نوشتار نمیتوان به تمام این گستره پرداخت و حق آن را ادا کرد، به ویژه آنکه هر کدام از شاخه‌های تخصصی تبلیغ نیازمند مهارت‌های ویژهای هستند. نکته پایانی مجموعه ویژگیها، تواناییها و مهارتهایی که ذکر شد میتواند تا حد بسیار زیادی موفقیت مبلّغ را تضمین کند، امّا مبلّغ دینی ورای تمام این علل و اسباب، باید به اراده خداوند متعال تکیه داشته باشد و این حقیقت بزرگ را همیشه به خود گوشزد کند که تنها خدا مالک قلوب است و اقبال مردم به او و نفوذ و تأثیرگذاری پیامهای وی بر آنها جز در سایه خواست خداوند متعال میسر نیست. این امر باعث میشود که از مغرور شدن به اسباب و علل و فراموشی یاد خدا و فروغلتیدن به پرتگاه شرک خفی مصون بماند و تمام لحظات و آنات فعالیت تبلیغیاش به رنگ و بوی خدا و اهل بیت «علیهم السلام» معطر و مزین باشد، وگرنه فعّالیتهای تبلیغی وی ابتدا دچار آسیب انگیزهای و سپس، دچار آسیبهای رفتاری و حتّی محتوایی میگردد و در عمل به ضد تبلیغ میانجامد . باید توجه داشت که وجود این خصیصه یکی از نقاط تمایز تبلیغ دینی از تبلیغات غیر دینی است و مبلّغی که میخواهد فعّالیت دینی داشته باشد باید با وسواس فراوان مراقب حفظ روح دینی و الهی تبلیغش باشد. علاوه بر این، وی باید همواره خود را مأمور به تکلیف بداند و نتیجه را به خدا و اراده او واگذارد؛ البته این به آن معنا نیست که با مستمسک قرار دادن این قاعده دینی از رعایت اصول و ضوابط یک تبلیغ موفق و ایجاد بسترها و زمینه‌های آن، که مهمترین آنها در اینجا بیان گردید، شانه خالی کند که این حالت نیز نوعی خودفریبی است. مشی درست مشی معتدل (دور از افراط و تفریط) است؛ یعنی تلاش و کوشش مخلصانه برای ایجاد شرایط توفیق فعّالیت تبلیغی تا حد امکان و واگذاری نتایج به خداوند متعال. فهرست منابع کتب: 1. ابن ابی الحدید معتزلی، 1386ق، شرح نهج‌البلاغه، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، طبع 2، ج 20. 2. ابن شعبه حرّانی، الحسن بن علی بن الحسین، 1379، تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه کمرهای، محمدباقر، تهران، انتشارات کتابچی، چاپ هفتم. 3. أبی الحسن علیّ بن محمّد اللیثی الواسطی، 1376، عیون الحکم والمواعظ، قم، دارالحدیث، الطبعه الاُولى. 4. أبی نعیم أحمدبن عبد الله  الإصبهانی، 387  ق، حلیه الأولیاء وطبقات الأصفیاء، بیروت، دار الکتاب العربی، الطبعه الثانیه، ج 1. 5. أحمد بن محمّد بن حنبل الشیبانی، 1414 ق، المسند، بیروت، دار الفکر، الطبعه الثانیه، ج 4. 6. بلیک، رید و هارولدسن، ادوین، 1378، طبقه‌بندی مفاهیم در ارتباطات، ترجمه مسعود واحدی، تهران، سروش، چاپ اول. 7. سعدالدین التفتازانی،1377، شرح المختصر، قم، دارالحکمه، چاپ نهم. 8. خرمشاهى، بهاء‌الدین و انصارى، مسعود، 1376، پیام پیامبر «صلّی الله علیه و آله»، تهران، انتشارات منفرد، چاپ اول. 9. خسروى، موسى، 1364ش، مواعظ امامان علیهم السلام (ترجمه جلد هفدهم بحار)، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول. 10. دیلمی، أبی شجاع شیرویه بن شهردار الدیلمی الهمدانی، 1406 ق، الفردوس بمأثور الخطاب، بیروت، دار الکتب العلمیّه، الطبعه الاُولى. 11. رمضانی گیلانی، رضا، 1390، واکاوی تبلیغ در اسلام: نگاهی به مقوله رسانه، قم، انتشارات صحیفه معرفت، چاپ اوّل. 12. عبد الواحد تمیمى آمدى، 1366 ش ، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،  قم،  دفتر تبلیغات  اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول . 13. علی‌رضا صابرى یزدى، علیرضا و انصارى محلاتى، محمدرضا، 1375، الحکم الزاهره، ترجمه انصارى، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ دوم. 14. قاضى قضاعى، 1361 هـ. ش؛ شهاب الأخبار، تهران، مرکز انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ اول. 15. کاویانی، محمد، 1390، روانشناسی و تبلیغات (با تأکید بر تبلیغ دینی)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ چهارم. 16. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، 1362 ش،  الکافی، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، ج 1. 17. همان، ج 2. 18. عزیزی، عباس، 1379، رهنمودهای امام صادق «علیه السلام»، قم، انتشارات نبوغ، چاپ دوم. 19. علاء الدین علیّ المتّقی بن حسام الدین الهندی، 1397 ق، کنز العمّال فی سنن الأقوال والأفعال، بیروت، مکتبه التراث الإسلامی، الطبعه  الاُولى. 20. مجلسى، محمدباقر، بیتا، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ مکرر، ج 9 . 21. همان، ج 47. 22. همان، ج 72. 23. همان، ج 75. 24. مجلسی، محمدباقر،‎1403 ق، بحارالانوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ج 6. 25. همان، ج 16. 26. همان، ج 74. 27. محمدی ری شهری، محمد، 1380، تبلیغ بر پایه قرآن و حدیث، حسینی، سید علی و نصیری، علی، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم، چاپ اول. 28. محمدی ری‌شهری، محمد، 1386، میزان الحکمه، شیخی، محمدرضا، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم، جلد 13، چاپ هفتم. 29. مصطفوى، حسن، 1360، مصباح الشریعه، تهران، انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران، چاپ اوّل. 30. نعمان بن محمد تمیمى مغربى، 1385 ق، دعائم الإسلام، دارالمعارف، مصر، ج1. 31. نوری، حسین بن محمدتقی، ‎1408ق (1366ش)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت «علیهم السلام» لإحیاء التراث، چاپ اوّل، ج 8. 32. ورام ابن ابى فراس، ]بی تا[، مجموعه ورام (تنبیه الخواطر)، قم، مکتبه فقیه، چاپ اوّل، ج 1. مقالات: 1. آقاحسینی، حسین و میرباقری فرد، سید علی‌اصغر، 1387، نقد و تحلیل مقدمه کتابهای بلاغی (فصاحت کلمه)، ادب و زبان (نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی کرمان(، ش 23 (پیاپی 20). 2. پهلوان‌نژاد، محمدرضا، 1386، ارتباطات غیر کلامی و نشانه‌شناسی حرکات بدنی، فصلنامه زبان و زبان شناسی، ش 6. 3. پیروزفر، سهیلا و همکاران، 1390، مهارتهای ارتباطی در نهج البلاغه، دوفصلنامه حدیث اندیشه، شماره 22. 4. عبدالرحمانی، رضا و دیگران، 1390، مهارتهای اجتماعی ـ ارتباطی پلیس راهنمایی و رانندگی، فصلنامه مطالعات مدیریت ترافیک، شماره 23 . 5. عطارها، مهتاب و همکاران، 91، مهارتهای ارتباطی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اراک در فرآیند آموزش، مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، شماره 47. پی‌نوشت‌ها: 1. برخی از مهمترین این پیامدها را میتوان «نقصان در الگوی دینداری» یا «تصویر مغشوش و مشوش از الگوی دینداری»، «تضعیف عنصر عقلانیت در ذائقه دینداران» و «ایجاد انگیزههای دین‌گریزی در میان مخاطبان» برشمرد. 2. أدنی حد الصدق ان لا یخالف اللسان القلب و القلب اللسان. 3. عن أبی ذر قال: کان رسول الله صلّى الله علیه واله یجلس بین ظهرانی أصحابه فیجئ الغریب فلا یدری أیهم هو، حتى یسأل. 4. مانند حدیث مشهور «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس» (کلینی، 1362، ج1، ص 27، ح 29 ) یا «النّاسُ بِزَمانِهِم أشبَهُ مِنهُم بِآبائِهِم» (أبی الحسن علیّ بن محمّد اللیثی الواسطی1376، ص 66، ح 1674). حجت‌الاسلام محسن داودآبادی / اسماعیل بیوکافی. فصلنامه فرهنگ پویا 27-26 انتهای متن/

http://fna.ir/XNT0O





94/10/29 - 01:32





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن