تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837657372
تمدن و معرفت: گذر از فرهنگ کلامی به فرهنگ فلسفی
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشتی از مرتضی بحرانی؛
تمدن و معرفت: گذر از فرهنگ کلامی به فرهنگ فلسفی
شناسهٔ خبر: 3013258 - پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۵
دین و اندیشه > اندیشمندان
چه عواملی ایجاد دوران طلایی و باشکوه تمدنی اسلامی را باعث شده و بیش از آن، چه عناصری از دین اسلام در این میانه دخالت داشته است؟ به گزارش خبرگزاری مهر، گذر از فرهنگ کلامی در معنای علم کلام به فرهنگ فلسفی به معنای یک نظام فلسفی، و تأثیری که این دو جریان در سدههای نخست هجری در جهان اسلام و پیدایش تمدن اسلامی داشتهاند، موضوع مهمی در زمینه شناخت ویژگیهای تمدن اسلامی است. در سدههای سوم و چهارم هجری دو حکومت قدرتمند شیعی در ایران بر پایه فرهنگ و تمدن عقلی و فلسفی به وجود آمد. پیدایش این جریان عقلی در عصر باشکوهی متجلی شده است که مورخان از آن بهعنوان عصر طلایی جهان اسلام نیز یاد کردهاند. پرسش اصلی این است که چه عواملی ایجاد این دوران باشکوه تمدنی را باعث شده و بیش از آنچه عناصری از دین اسلام در این میانه دخالت داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش میتوان به نحوه انتقال آرام از فرهنگ کلامی به فرهنگ فلسفی اشاره کرد. به خاطر داشته باشیم که مراد از فرهنگ کلامی، عقلانیتی است که در نتیجه پرسش از عقاید و باورهای کلامی برخاسته از کتاب مقدس مسلمانها و پاسخهایی که گروههای متعدد کلامی به این پرسشها دادهاند، ایجاد شده است. حال اگر دو دههای که حضرت رسول اکرم (ص) خود در جریان پرسشهای مسلمانان قرار داشتهاند را کنار بگذاریم، بعد از رحلت ایشان، نفسِ ظاهر قرآن برای مسلمانها و کسانی که در آیات این کتاب مقدس تأمل میورزیدند ایجاد مسئله میکرد. بدین معنا که برکنار از برخی آیات مشکل و غامض المعنی، ظاهر برخی دیگر از آیات قرآن به گونهای بود که امکان برداشتهای متعدد از آن را میسر میساخت. مسائل متعددی همچون مسئله رؤیت حق تعالی، مسئله تکلم خداوند، مسئله قدرت و اراده و علم پروردگار و حتی مسئله قضا و قدر و مبدأ و معاد و دیگر مسائل برای مسلمانانهای متأمل ایجاد پرسش میکرد. نکته جالب آنکه یا از سر کنجکاوی و جستجوی حقیقت و یا از سر شیطنت و نوعی تحقیر، برخی از این پرسشها توسط پیروان ادیان دیگر طرح میشد و بنابراین اذهان متدینین مسلمان را بنحوی تحریک میکرد. قاعدتاً در آغازین گامها کسانی که به پرسش مردم پاسخ میدادند، یا از صحابه خود حضرت رسول اکرم (ص) بودند و یا نزد صحابه شاگردی کرده بودند. در کنار گروه اخیر، ائمه اطهار و اهلبیت رسولالله نیز نیز خود را میراثدار علم حقیقی به کتاب مقدس دانسته و از باطن قرآن خبر میدادند. نکته جالب در خصوص این پرسشها و پاسخها آن بود که هرچند این معلمان و مفسران بیشتر مسائل را کاویده و باطنهای بیشتری از ظاهر آیات آشکار میساختند، اما در نتیجه همین واکاویها، پرسشهای عمیقتر و بیشتری طرح میشد و درنتیجه مسائل سختتری در جامعه علمیای که هر روز قدرتمندتر از گذشته میشد طرح میگردید. اینجاست که اولین نشانههای ظهور فرهنگ کلامی مبتنیبر تحلیل و تعقل ظاهر گردیده و بسیاری از اندیشمندان را در محافلی هرچند خرد و اندک حول محورهای چند گرد هم جمع میآورد. در این میان، عدهای با دستهبندی کردن پاسخها و مسائل مطرحشده، پاسخهای همسو را در طیفهای جداگانه قرار داده و بر هر طیف عنوانی ویژه اعطا کردند. یکی از این طیفهای کلامی، کلام شیعه و بهعبارتدیگر، کلام امامیه و طیفی دیگر کلام معتزلی است. در دههها و سدههای بعد جریانهای کلامی دیگری چون اشاعره نیز به میدان وارد شده و بر قدرت و غنای کالبد این فرهنگ کلامی جانی مضاعف بخشید. از این میان، جریان شیعی نخستین جریانی بود که در ایجاد این فرهنگ به صورت جدی ایفای نقش کرده است؛ زیرا شخص حضرت علی (ع) و شاگردان ایشان و همچنین امامان بعدی شیعه و شاگردان آنها در طرح و تنظیم و دستهبندی مسائل اهتمام فراوان ورزیده و رسماً پایههای عقلی تمدن اسلامی را برقرار ساختند؛ هرچند این جریان در آغاز به صراحت با عنوان کلام امامیه یا کلام شیعی مشهور نشد و این عنوان در سدههای بعد به این جریان اختصاص یافت. در کنار جریان شیعی، جریان معتزلی که آن نیز رویکردی عقلی در دفاع از شریعت و روشی تأویلی در خوانش آیات بظاهر ناسازگار و یا بعضاً غامض داشت توانست با ایجاد مسائل متعدد و برخورداری از قدرت سیاسی و اداری، گفتمان عقلی مستعد و بالقوه در جهان اسلام را به بلوغ و فعلیت نسبی برساند. در این برهه تلاش گروههای زیدی، شعوبی، خوارج و غیره در مقام طرح مسئله و قلقلک دائمی اذهان متفکران و ربودن آسایش فکری آنها غیر قابل انکار است؛ هرچند در این راه نباید مبالغه کرد و گزارشی برخلاف واقع ارائه داد. تقابلهای کلام معتزلی با کلام اشعری و توسل هر یک از این دو گروه به دستگاه خلافت و دربار سلاطین نشان داد که این جریانها قابلیت فراوانی برای عرضه در سطح وسیع سیاسی و اجتماعی دارند و هر کدام میتوانند گفتمانی فکری و فرهنگی برای دیدن امور و مسائل متعدد خانوادگی، تربیتی، رفتاری، هنجاری و ارزشی و حتی فردی ایجاد کنند. نکته اساسی قابل ذکر در این خصوص، استفاده آگاهانه گروهها و نهادهای سیاسی از این جریانهای کلامی است. به این معنا که حکومتهای وقت نیز بهخوبی دریافته بودند که میتوان برخی از پاسخهای ارائه شده توسط متکلمین را در خدمت اهداف و برنامههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی گرفت و از آنها استفاده حداکثری کرد. بر همین اساس، بسته به اینکه حکومتهای وقت برحسب نیاز خود به کدام جریان کلامی التفات نمایند و از سر تفقد با متفکران و پیروان جریان مزبور برخورد کنند، وضعیت تبلیغ، تشریح و رشد این جریانهای کلامی نیز در همین حوزه جغرافیایی جهان اسلام متفاوت جلوه کرده است. به عنوان مثال، در حکومت عباسی، گاه معتزله به اوج رسید و زمانی دیگر، معتزله به دلیل خطراتی که ایجاد نمود، مورد غضب واقع شده و توسط جریان اشعری محدود گردید. به این معنا که خلفای عباسی عقلانیت مورد توجه معتزله را بهنوعی خودکشی سیاسی برای حکومت وقت لحاظ نموده و قدرت این خطر بالقوه را محدود ساختند. از این رو، خود حکومت وقت از طریق تقویت جریان مقابل معتزله، از نفوذ فکری و سیاسی آن کاست و با اهتمام به طرف مقابل، رویکرد فرهنگی دیگری را به نمایش گذاشت. اما در کنار دو جریان معتزلی و اشعری، از دوره امام صادق (ع) به بعد، با گروهی مواجه میشویم که در طول تاریخ بهدلیل اثرگذاریهای فراوان مورد التفات و حتی خوانشهای متعددی واقع شده است. همین گروه است که بیشترین نقش را در انتقال از فرهنگ کلامی جهان اسلام به فرهنگ فلسفی و از آنجا به تأسیس تمدن اسلامی مبتنیبر عقلانیت داشته است. این گروه شیعیان اسماعیلی هستند. اسماعیل فرزند بزرگ امام جعفر صادق(ع) بود که طبق سنت و انتظار میباید جانشین پدر شده و بنابراین امام هفتم شیعیان باشد؛ اتفاقی که با مرگ زود هنگام وی قبل از فوت پدر متحقق نشد و بنابراین این پسر بزرگ عارف پیشه عاقل و دانشمند رحلت کردند. امامت حق برادر دیگر ایشان یعنی امام موسی کاظم(ع) بود؛ حادثهای که به گونهای مقدرانه مسیر جریان فرهنگ شیعی را از کلام به فلسفه تغییر داد. به این معنا، با فوت اسماعیل ابن جعفر صادق(ع)، جریان فکری و حتی کلامی شیعه دچار نوعی دو دستگی فکری یا چند دستگی شد. عدهای امام حقیقی را همین اسماعیل دانسته و پسر بزرگ ایشان محمد ابن اسماعیل را نماینده پدر معرفی کردند و بنابراین پیروان ایشان را اسماعیلی دانستند و عدهای دیگر امام موسی کاظم(ع) را امام حقیقی معرفی کرده و راه این امام همام را از راه اسماعیلیان متمایز ساختند. در کنار این دو خوانش، عدهای دیگر با ذکر تأییداتی از امام جعفر صادق(ع) بر صدق هر دو جریان اسماعیلی و کاظمی، به نسبتی متوازن و در عین حال مکمل میان این دو نحله برادر قائل شدند. از این رو برحسب اتفاقات تاریخی، برخی از مورخان و مفسران تحولات سیاسی و اجتماعی آن روزگار، دو دستگی اخیر را سیاست خود خاندان ائمه(ع) معرفی کرده و بر پیوند جریان اسماعیلی و شیعی تأکید ورزیدهاند. سیاستی که از قبل آن امام واقعی یعنی امام موسی کاظم(ع) که بیم جان ایشان همواره احساس میشد، میتوانست بدون اینکه عنوان امام مایه اذیت و آزار ایشان شود، در عرصه فعالیتهای اجتماعی به حیات خود ادامه دهد و در حاشیهای امن، به رسالت خود بپردازند. مطابق خوانش اخیر، که البته مؤیدات فراوانی برای آن وجود دارد، بسیاری از اسماعیلیان معروف سدههای بعد، در اولین گام تلاش نمودند برمبنای مستندات موجود در کتاب مقدس و سنت رسول الله (ص) و ائمه اطهار (ع) هم عدم مشروعیت خلیفه وقت را اثبات نمایند و هم ضابطه مشروعیت حاکم و خلیفه را بر مبنای نوعی انتصاب الهی و اتصال با مبادی عالی معرفتی تبیین نمایند. شیعیان اسماعیلی به منظور دست یافتن به این مهم، تلاش نمودند این آموزه را در قالب یک نظام فکری و فلسفی عرضه دارند. مسلماً در این میان کلام ائمه اطهار (ع) که حاوی مطالب و آموزههای ارزشمندی درباب معرفت قدسی و حقیقت آدمی و ملزومات سعادت آدمی در نسبت با هستی و حقیقت رسولان الهی و غیره بود مهمترین منبع مورد توجه و همچون منشأ الهامی برای آنان جلوه مینمود. اما علاوهبر این منبع، بسیاری از آموزههای کلامی شیعی که اینبار در نسبت با آموزههای فلسفی حکمای الهیای چون افلاطون و افلوطین و بعضاً ارسطو به عمقی در خور توجه دست یافته بود در اختیار قرار گرفت. متفکران شیعی و اسماعیلی مزبور با تمرکز بر این منابع معرفتی و برحسب نیازهای زمانه، به مرور به نظامی فکری و معرفتی دست یافتند که اینبار میتوانستند بر مبنای آن، تمامی موارد و مؤلفههای فرهنگی مورد نیاز یک حکومت الهی و معقول را فراهم آورند. همین نظام فکری است که در برهههای متعدد تاریخ تلاش نموده علاوهبر ساحت ذهن، بر ساحت واقعیت نیز منعکس گردیده و عملاً نظامی سیاسی و حکومتی تشکیل دهد. در این نظام منطقی و فلسفی از حاکمی سخن گفته شده است که بیشترین شباهت را به امام شیعیان دارد. در همین چارچوب، واژههایی و ادبیاتی همچون ولایت، امام کامل، حکیم کامل و مسئله عقل، مراتب عقل، اتحاد عاقل و معقول، مراتب ارواح بشری و غیره خلق و تبیین شده است. برمبنای این واژهها و نظام فکری و سیاسی، مشروعیت حاکم نیز چنان تعریف شده است که از طایفه خلفای عباسی خارج بوده و در عوض در خاندان رسولالله و ائمه اطهار(ع) یافت میشود. به این معنا، در این نظام فکری عقلانی از یکسو با وجهی سلبی، یعنی نفی مشروعیت حکومت خلفای عباسی و از سوی دیگر با وجهی ایجابی، یعنی اثبات مشروعیت ائمه شیعه روبرو هستیم. علاوهبر این، در این نظام سیاسی طرحشده، عقلانیتی تبیین شده باشد که در آن، نهتنها ارتباط وحیانی حاکم با مبادی عالیه هستی تعریف شده است، بلکه به دلیل ابتنای خود این نظام سیاسی بر یک سیستم فلسفی از یکسو و ارتباط این نظام فلسفی و عقلانی با مجموعه دانشها در یک ارتباط ارگانیک و انداموار از سوی دیگر، درمجموع با کلیتی درهمتنیده از علوم و دانشها و مبانی و اصول و فنون نظری و عملی روبرو هستیم. همین کلیت درهمتنیده دانشها، بنیاد عقلانی فرهنگ و تمدن اسلامی در سدههای سوم و چهارم را فراهم آورده است. به این معنا، از آغازین جرقههای پیدایش فرهنگ و تمدن عقلی در جهان اسلام، با جریان پیشروندهای روبرو هستیم که برمبنای آموزههای خود کتاب مقدس در دعوت به اندیشیدن و تفکر در ساحات مختلف هستی و بویژه بر متن کتاب مقدس، نخست به صورت فرهنگ عقلی کلامی ظهور یافته و سپس با محفوف شدن در متن حوادث تاریخی، از سطح این فرهنگ فراتر رفته و در اندام و هیأت منتظم و در هم تنیده فرهنگ عقلی جلوهگر شده است. به بیان دیگر، همان مسائلی که از دل کتاب مقدس مسلمانها طرح شد و مردم و متفکران اولیه اسلامی را درگیر چالشها و مسائل فکری کرد، نخست مسلمانها را به ایجاد نوعی فرهنگ کلامی و سپس از متن همین جریان کلامی، آنها را به ایجاد نوعی فرهنگ عقلی و فلسفی شکوهمند و ماندگار هدایت کرد. همین فرهنگ فلسفی است که امروزه همچون پشتوانهای بسیار ارزشمند از آموزههای قدسی و حکیمانه مورد نظر انبیاء الهی و مقدسان اسلام و دیگر ادیان محافظت میکند. مسلماً انگیزههای اجتماعی نیز در پیشبرد این مسئله و تکامل و ارتقاء این فرهنگ در سدههای بعد توسط اندیشمندان بزرگی چون ابن سینا و سهروردی و خواجه نصیر و میرداماد و ملاصدرا و دیگران، نقش اساسی داشته است. بهعنوان مثال، تلاش ایرانیان برای حمایت از فرهنگ عقلی شیعی در دوره سامانیان و آلبویه و در عین حال، دست زدن به نوعی بازسازی فرهنگی در مقابل فرهنگهای مهاجم دشمن عقلانیت و فرهنگ حکیمانه نمونهای است که میتوان از آن یاد کرد. در این دوره با حاکمانی روبرو هستیم که با حمایت از عالمان و دانشمندان همسو این فرهنگ عقلی را ارتقا بخشیدهاند. دقیقاً در همین دوره است که میتوان ارتباط انداموار (ارگانیک) میان فرهنگ و سیاست و جامعه را بنحو علمی مشاهده کرد. این فرهنگ و تمدن متناظر با آن در این دوره تماماً محصول زحمت و تلاش دانشمندانی است که در پیوند با یکدیگر، به گونهای نظاممند ارتباط میان پارههای مختلف فرهنگ و علم را تبیین نموده و بدینترتیب بنیادی عقلانی از فرهنگ و علم را برای دو حکومت سامانیان و آلبویه فراهم آورده و حتی آن را بهعنوان میراثی برای دورههای بعد عرضه داشتند. خلاصه آنکه این بنیاد عقلانی از یکسو مبنایی را برای یک فرهنگ عقلانی فراهم آورده است و از سوی دیگر، همین فرهنگ عقلانی، مشروعیت و موجبیت نظامهای سیاسی مذکور را تأمین نموده است. نویسنده: دکتر مرتضی بحرانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
تمدن وجه سخت افزاری و فرهنگ وجه نرم افزاری حیات انسان است
آیت الله رشاد در اختتامیه هفته تمدن نوین اسلامی تمدن وجه سخت افزاری و فرهنگ وجه نرم افزاری حیات انسان است شناسهٔ خبر 3011927 - دوشنبه ۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۷ ۱۲ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها آیت الله علیاکبر رشاد عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت تمدن وجه سخت افزاری و فرهنگ وجفرهنگسازی حج از ضروریات است
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت فرهنگسازی حج از ضروریات است شناسهٔ خبر 3011284 - دوشنبه ۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۲ دین و اندیشه > اندیشکده ها حجتالاسلام والمسلمین قاضیعسگر نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت در دیدار رییس سازمان دیانت ترکیه گفت فرهنگسازی حج از ضروریات استفرهنگسرای امید با اجرای نذر کتاب به کودکان و نوجوانان هدیه میدهد
به مناسبت سالروز میلاد رسول اکرم ص و امام جعفر صادق ع فرهنگسرای امید با اجرای نذر کتاب به کودکان و نوجوانان هدیه میدهد شناسهٔ خبر 3011391 - دوشنبه ۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۱ ۰۷ دین و اندیشه > سایر فرهنگسرای امید به منظور ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی و تشویق و ترغیب کودکان و نوجوانامام صدر فقر مادی و فرهنگی را توأم با هم نگاه میکند
گزارش نشست فقرزدایی و اقدامات امام موسی صدر امام صدر فقر مادی و فرهنگی را توأم با هم نگاه میکند شناسهٔ خبر 3013295 - چهارشنبه ۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۶ ۳۱ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی اشرف بروجردی عضو شورای مرکزی جمعیت زنان جمهوری اسلامی گفت امام صدر فقر مادی و فرهنگی رامطالعات فرهنگی با بخش های مذهبی در تقابل نیست/توجه به طبقه متوسط
در همایش یک دهه مطالعات فرهنگی در ایران مطرح شد مطالعات فرهنگی با بخش های مذهبی در تقابل نیست توجه به طبقه متوسط شناسهٔ خبر 3007275 - چهارشنبه ۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۷ ۵۸ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها فاضلی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی گفت مطالعات فرهنگی با بخش های مذهبجایگاه ممتاز حضرت عیسی مسیح (ع) در فرهنگ اسلام
ولادت حضرت مسیح جایگاه ممتاز حضرت عیسی مسیح ع در فرهنگ اسلام نگاه اسلام به حضرت مسیح علیه السلام یک نگاه ارزشی و اخلاقی است به گزارش سرویس دینی جام نیـوز در فرهنگ اسلامی نه تنها حضرت عیسی بن مریم علیه السلام بلکه تمام انبیاء الهی دارای کمالات رفیع اخلاقی می باشند و دامن ایاعطای نشان فرهنگستان علوم به برندگان جایزه جهانی مصطفی
اعطای نشان فرهنگستان علوم به برندگان جایزه جهانی مصطفی شناسهٔ خبر 3010492 - یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۰ ۴۱ دین و اندیشه > اندیشکده ها پروفسور جکی یینگ از کشور سنگاپور و پروفسور عمر یاغی از کشور اردن برندگان اولین دوره جایزه عالی علم و فناوری جهان اسلام با رضاداوری اردکانی رئیسهمایش فرهنگ و تمدن پزشکی عصر رضوی در مشهد برگزار شد
همایش فرهنگ و تمدن پزشکی عصر رضوی در مشهد برگزار شد مشهد- ایرنا- همایش فرهنگ و تمدن پزشکی در عصر رضوی با حضور پژوهشگران و علاقه مندان این حوزه از سراسر کشور روز چهارشنبه در مشهد برگزار شد به گزارش ایرنا دبیر علمی همایش فرهنگ و تمدن پزشکی در عصر رضوی گفت همایش حاضر با هدف آشناییرئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن عنوان کرد بهرهگیری امام صادق(ع) از موقعیت سیاسی برای تعمیق اندیشههای فقهی و کلا
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن عنوان کردبهرهگیری امام صادق ع از موقعیت سیاسی برای تعمیق اندیشههای فقهی و کلامیرئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن گفت امام صادق ع از موقعیت سیاسی بهترین بهرهبرداری را داشتند و میتوان بیان کرد دوران ایشان دوران تعمیق اندیشههای فقهی و کلامی مذهب اهلمیراث فرهنگی مخالفتی با پروژه زیرگذر در نزدیکی گنبد تاریخی جبلیه ندارد
میراث فرهنگی مخالفتی با پروژه زیرگذر در نزدیکی گنبد تاریخی جبلیه ندارد مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان از رواج شایعات علیه پروژه گنبد جبلیه انتقاد کرد و گفت این اداره کل هیچ مخالفتی با پروژه زیرگذر گنبد جبلیه ندارد به گزارش خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها