تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس كارى او را اندوهگين و به خود مشغول كند و او با اخلاص براى خدا بسم اللّه‏ ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805300455




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فرارفتن از نگاه ملی؛ لازمه ارتقاء و تحول علوم انسانی


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
فرارفتن از نگاه ملی؛ لازمه ارتقاء و تحول علوم انسانی

محمد علی فتح الهی


شناسهٔ خبر: 3007722 - پنجشنبه ۳ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۸
دین و اندیشه > اندیشکده ها

لازمه ارتقا و تحول علوم انسانی این است که نگاه خود را از محدوده ملی بالاتر ببریم و به سیاست جهانی فکر کنیم و امور بین‌الملل را مورد توجه قرار دهیم. به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیش رو یادداشتی است از محمد علی فتح الهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که از نظر می گذرد؛ در علوم انسانی اصل بر این است که جهانی‌سازی صورت بگیرد، اما همه فرهنگ‌های بومی باید در روند جهانی‌سازی علوم انسانی شرکت کنند. به این معنی که نقش خود را در جهانی کردن علوم انسانی ایفا کنند، نه اینکه علوم انسانی جداگانه‌ای خاص خودشان پدید آورند. ما آرمانی داریم که همانا علوم انسانی جهانی‌شده است به این معنی که اصل و اساس علوم انسانی برای همه بشریت باشد. برای رسیدن به این آرمان، علوم انسانی هر بوم و فرهنگی باید سهم خود را ایفا کند. وقتی از بومی‌سازی علوم انسانی سخن به میان می‌آوریم باید دید به عنوان جامعه‌ای اسلامی چه نقشی می‌توانیم در فرآیند جهانی‌سازی علوم انسانی ایفا کنیم نه اینکه علوم انسانی مخصوص خود را جست‌وجو کنیم. باید دید سهم ایران در به وجود آوردن علوم انسانی جهانی چیست؟ ما در حال حاضر در رشد علوم انسانی جدید در جهان سهمی نداریم. می‌خواهیم سهمی ایفا کنیم. نوع سهم ایفا کردن ما قطعا با سهم و نقش کشورهای دیگر متفاوت است. نوع سهم فرق می‌کند ولی همه ما می‌خواهیم علوم انسانی واحدی را شکل دهیم. تنوع مشارکت فرهنگی در شکل‌گیری علوم انسانی جهانی به غنای این علوم کمک کند. اسلام در این زمینه حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. جامعه‌ اسلامی ـ ایرانی ما نیز مختصاتی دارد که در این حوزه می‎تواند با قدرت وارد شود و عمل کند. اما قبل از ورود به حوزه تولید علوم انسانی باید این اصل را بپذیریم که قرار نیست علوم انسانی مجزایی داشته باشیم، بلکه باید سهم خود را در پی‌ریزی علوم انسانی جهانی ایفا کنیم. باید با تکیه بر چنین نگرشی مشترکات انسانی را در نظر بگیریم. ما باید با آن بخش از فرهنگمان که قابلیت جهان‌گرایی را دارد وارد این میدان شویم. باید بخش‌هایی از مسائل علمی‌مان را که قابلیت فراملی دارند به صحنه بیاوریم. این بخش‌ها در حوزه‌های مختلف قابل تفکیک‌اند. برای مثال ما در علوم سیاسی می‌توانیم بحث‌هایی را مطرح کنیم که اختصاص به ایران و اسلام ندارند و معنای علوم سیاسی را در سطح جهانی توسعه می‌دهند. برعکس مسائلی هم وجود دارد که مختص جامعه ماست و لزومی ندارد در نهضت جهانی‌سازی علوم انسانی واردشان کنیم. بنابراین برداشت من این است که بومی‌سازی، در واقع کار بومی ما برای جهانی کردن علوم انسانی است. نکته دیگر، تحول علوم انسانی است. به نظر من تحول علوم انسانی هم به این معناست که این علوم را طوری مطرح کنیم که قابلیت جهانی شدن داشته باشند. مثلا در بحث‌های فقهی که خیلی خاص است، امام خمینی (ره) می‌فرمودند امور حج و مکه و مدینه را باید بین‌الملل اسلامی اداره کند. یعنی اگر ما به عنوان کشور شیعه بر شهر مکه و مدینه مسلط شدیم، حج را نباید مثل مشهد اداره کنیم، بلکه باید همه کشورهای اسلامی در آنجا نماینده داشته باشند. امام می‌فرمود شیعیان می‌توانند در مکه پشت سر اهل سنت نماز بخوانند اما در ایران نمی‌توانند. این سخن به این معناست که وقتی محیطی بین‌المللی است، حکمش هم فرق می‌کند. این مثال را از این جهت ذکر کردم که این نکته را یادآور شوم که فقه ما جنبه‌های بین‌المللی بسیاری دارد که به سادگی از کنارشان می‌گذریم. فقه ما یکی از رشته‌های علوم انسانی است که می‌توان آن را به عرصه‌های بین‌المللی سرایت داد و از این طریق، زمینه تحول و ارتقای آن را فراهم آورد. در علوم سیاسی هم وضع همین است. ما چقدر به موضوع گذرنامه بین‌المللی اجازه و فضای رشد می‌دهیم؟ لازمه ارتقا و تحول علوم انسانی این است که نگاه خود را از محدوده ملی بالاتر ببریم و به سیاست جهانی فکر کنیم و امور بین‌الملل را مورد توجه قرار دهیم. ما باید به جایی برسیم که اصل، زندگی بین‌المللی باشد و بعد زندگی ملی را در پناه زندگی بین‌المللی تعریف کنیم. انسان‌ها اول بین‌المللی به دنیا می‌آیند بعد خود را ملی تعریف می‌کنند. اما الان برعکس شده است. ما الان محوریت را به هویت ملی خود می‌دهیم و بعد ناچاریم بین‌الملل را تحمل کنیم. لازمه تحول و ارتقای علوم انسانی، ارتقای دید و نگرش است؛ نگرشی که نوع نگاه ما را به زندگی و انسان‌ها و همچنین مسائل دنیای امروز تغییر دهد و آینده‌نگری کند. اگر قرار باشد زندگی را فقط در چارچوب‌های تنگ اطرافمان ببینیم، به تحول نخواهیم رسید. ما باید ببینیم کدام بخش زبان فارسی این قابلیت را دارد که مقوله ارتباط را در سطح بین‌المللی تسهیل کند. باید ببینیم فلسفه اسلامی چقدر ایرانی است و چقدر قابلیت همگانی شدن دارد. مثلا بعضی می‌گویند رنگ و بوی ایرانی فلسفه ابن سینا زیاد است و در فارابی این موضوع کمتر دیده می‌شود. ما می‌توانیم میراث فلسفی سرزمین خود را بدون ذره‌ای آسیب به رنگ و بوی ملی آن، به عرصه‌های بین‌المللی برسانیم تا در حوزه علوم انسانی جهانی نقش خود را ایفا کند، زیرا تنها در این صورت است که زنده می‌ماند و مستقل از آن، رو به نابودی است. فرهنگ ملی ما وقتی در حرکت عمومی جهانی نقش ایفا ‌کند، حفظ می‌شود و باقی می‌ماند. علوم انسانی ما امروز نه در داخل و نه در خارج کشور جایگاه شایسته‌ای ندارد. البته این سخن به این معنا نیست که ما مراکز فعال در حوزه علوم انسانی نداریم یا افرادی در این حوزه مشغول به کار نیستند. ما مراکز دانشگاهی علوم انسانی کم نداریم. ولی وقتی حضور واقعی آن را حس نمی‌کنیم، نمره قبولی ندارد. حتی نقش حوزه که یک پای علوم انسانی است در حدی که راهبر زندگی امروز ما باشد، آن‎گونه که باید و شاید نیست. اینها نشان می‌دهد که علوم انسانی معدل خوبی ندارد و باید به فکر چاره بود. در درجه اول مدعیان علوم انسانی باید مشکل را بفهمند و از آن درک درستی داشته باشند. علوم انسانی در هر صورت باید موثر باشد. روزی که دیدیم تاثیری ندارد باید بدانیم راه را اشتباه رفته‌ایم و آنچه به آن پرداخته‌ایم علوم انسانی نیست. اولین شرط این علم موثر بودن است. بعضی فکر می‌کنند علوم انسانی ابتدا باید در خلأ شکل بگیرد و بعد آن را کاربردی کرد. در حالی که علوم انسانی باید در صحنه عمل شکل بگیرد و جامعه را جلو ببرد و بعد، از  آن چیزی انتزاع کنیم و کتاب و مقاله بنویسیم. یعنی باید از علوم انسانی تصویربرداری کنیم و در کتابخانه بگذاریم. ما تصویربرداری‌ را که باید بعد از شکل‌گیری علوم انسانی انجام دهیم اول انجام می‌دهیم. به این معنی که می‌خواهیم از واقعیتی که هنوز به وجود نیامده، تصویر برداریم. اگر زندگی با نشاطی در جامعه داشتیم و امروزمان نسبت به دیروزمان تحولی داشت، به این معنی است که علوم انسانی در کشور ما شکل گرفته است. امثال بنده بعد از این شگل‌گیری، کارمان این است که تصویربرداری از واقعیتی را که اتفاق افتاده آغاز کنیم و آنها را مضبوط کنیم و اسمش را بگذاریم علوم انسانی. مناسبات حکومتی ما باید تغییر یابد. در تاریخ می‌خوانیم که بعد از گذشت هزار سال فتحعلی شاه قاجار در منازعات سیاسی همان‌طور برخورد می‌کند که سلطان محمود غزنوی برخورد می‌کرد. این یعنی علوم انسانی در سرزمین ما وجود ندارد. علوم انسانی وقتی واقعا وجود دارد که ما در قیاس انتخابات دور قبل و  و انتخابات امسال، همه حس کنیم نوع ورود و خروجمان به انتخابات فرق کرده است. اینکه در دوره‌های مختلف شرایط انتخابات تغییر چندانی نمی‌کند، نشان‌دهنده ایستایی ما در این زمینه است. اگر در متن و بدنه جامعه، تحولی اتفاق بیفتد، به این معنی است که علوم انسانی در جامعه ما شکل گرفته‌اند و به بار نشسته‌اند. ما به جای رشد دادن علوم انسانی می‌خواهیم چیزی را به نام این علوم در خلأ طراحی کنیم و بعد آن را کاربردی کنیم. 









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن