واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در درسگفتار «ساختار علم و دین» مطرح شد؛
توصیههای دوازدهگانۀ آیت اللهی درباره علم دینی
شناسهٔ خبر: 3007088 - سهشنبه ۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۷
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
در جلسه دوم درس-گفتگوی ساختار علم و دین که با حضور علی پایا و مهدی آیت اللهی برگزار شد، آیت اللهی توصیههای دوازدهگانۀ خود دربارۀ علم دینی را مطرح کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه دوم درس-گفتگوی «ساختار علم و دین» مدرسه آزادفکری مهاجر در محل پژوهشکده سیاست گذاری علم وفناوری دانشگاه شریف برگزار شد. این درس-گفتگو که از مجموعه درس-گفتگوهای «در جستجوی دانشگاه» است در حالی به کار خود ادامه می دهد که با ارائه مهدی آیت اللهی آغاز و با نقادی علی پایا به جدال این دو استاد بدل شد. آیت اللهی ابتدا به صورت مختصر برخی دیدگاه های مطرح شده توسط دکتر پایا در جلسۀ پیشین را مورد نقد و بررسی قرار داده و اذعان داشت که خود نیز همچون دکتر پایا نسبت به علم واقعگرا بوده و همانند ایشان منتقد دیدگاههای پوزیتیویستی است و اعتقاد دارد علم برخاسته از واقعیت است و نمیتوان دربارۀ علم به شکلی ریشهای نسبیگرا بود. وی همچنین نسبت به تعریف پایا از علم این انتقاد را مطرح کرد که این نگاه علیرغم ادعای خود ایشان رئالیستی نیست و مبتنی بر طرح افکنی ایشان به علم است. به علاوه از جهت اخلاقی نیز آیت اللهی این شیوه از بحث را که ارائه یک طرز یک تفکر برای تجویز به عموم قابل قبول ندانست. آیت اللهی سپس به بررسی نظام اجتماعی علم برای تأیید و پذیرش یک رأی علمی پرداخت و گفت: بسیار پیش می آید که برای یک مقالۀ علمی داوران مختلف نظریات مختلفی ارائه می کنند و هر کدام از دیدگاه خود و با پیشینۀ ذهنی خود نسبت به واقعیت داوری خود را ارائه می کنند. بنابراین وارد کردن دیدگاه ها و پیشینه های ذهنی در داوری های علمی ما موثر است. آیت اللهی این پرسش را مطرح کرد که «آیا این احتمال وجود ندارد که جوامع علمی تحت تأثیر این پیشینه های ذهنی و عوامل شکلدهندۀ قضاوتهای علمی قرار داشته باشد؟» او بلافاصله پس از این پرسش گفت: «این احتمال نشاندهندۀ این است که میتوانیم در جنبههای دیگری [در حوزۀ علم] فعالیت کنیم. [یعنی] علم فقط منحصر به آن جنبه هایی که این افراد با پیشینههای فرهنگی، فکری و تاریخی در آن فعالیت میکنند نیست.» وی افزود: میتوان از زوایای ارزشی نیز به واقعیت نگاه کرد و به همین علت است که علم واجد منظرهای گوناگونی دربارۀ جهان است. به علاوه همانطور که در علم طبیعی منظرهای گوناگونی نظیر شیمی و فیزیک وجود دارند، پس در علوم انسانی هم این منظرهای گوناگون میتوانند وجود داشته باشند. آیتاللهی حضار را به تفکر در این پرسش فراخواند که «آیا این احتمال وجود ندارد که در مباحث علوم انسانی اکنون تنها در پارادایم اروپامحوری فکر کنیم؟ آیا نمیتوان از منظر دیگری خارج از اروپامحوری فکر کنیم؟» این را میتوان از تلاشهای دانشمندان اقصی نقاط جهان برای پژوهشهای غیراروپامحورانه ملاحظه کرد. اما این پژوهشها هم باید ارزیابی بشود و لازم است مقبولیت آن را به ثبوت برساند: «یعنی علاوه بر عینیت، مقبولیت نیز در علم میتواند ملاک باشد». در پایان بحث، آیت اللهی توصیههای دوازدهگانۀ خود دربارۀ علم دینی را مطرح کرد. برخی از مهمترین توصیههای ایشان در ذیل خواهد آمد: ۱. علم دینی باید بتواند از تعارضهای ظاهری علم و دین بر بیاید. ۲. علم دینی باید به مَجاز افراطی در دین دچار نشود و دین را صرفا سمبلیک تفسیر نکند. ۳. دینی بودن باید بتواند تمایز و مزیتی برای علم دینی نسبت به علم غیردینی ایجاد کند. ۴. در جامعۀ علمی متدیننان مقبولیت داشته باشد و حتی در لایههای اجتماعی هم رواج پیدا کند. ۵. علم دینی باید بتواند نقض شود. ۶. علم دینی بتواند در مدل های متفاوتی بروز پیدا کند؛ یعنی هم کفایت تجربی داشته باشد و هم انسجام درونی داشته باشد. ۷. علم دینی باید بتواند در جوامع مختلف معیار قرار گیرد و به عنوان امر فرهنگی شناخته شود. ۸. علم دینی باید بتواند نشان دهد که امکان پویایی دارد و میتواند تکامل یابد. پس از سخنان آیتاللهی، پایا در همان ابتدای کلام بیان کرد که کاملا با نظریات ایشان مخالف است؛ او گفت که مجموعۀ بیانشده توسط آیت اللهی نقض همان نیتی است که ایشان به دنبال آن هستند. پایا نگاه خود از علم را گمانهای دانست میتوان از آن دفاع کرد. اما او آیت اللهی را به دلالت نظریاتش نوعی نسبیگرا دانست و گفت: اگر نگاه کنیم که عالمان چگونه علم میورزند و آن را معیار قرار دهیم، باید قبول کنیم که همین مشاهده نیز خود مسبوق به تئوریها است. به اعتقاد پایا هیچ گاه نمیتوان جامعۀ علمی را فارغ از نظریات پیشینی بازشناسی کرد. پایا سپس مثالی از تحقیقات وولگار و لاتور در مطالعۀ جامعۀ دانشمندان ارائه کرد و گفت : از اینگونه مطالعات محتوایی دربارۀ چیستی علم انعکاس نمیدهد. پایا سپس به نقد نگاه آیت اللهی دربارۀ گرایشها و ارزشداوریهای دانشمندان و مداخلۀ آن در پیشرفت علم پرداخت و گفت: «این حرف درست است اما نمیتوان گفت که واقعیت میتواند به این گرایشهای پیشینی آغشته بماند. اگر علم به این امور آغشته بماند ما خودمان را فریب دادهایم. تمام تلاش دانشمندان در این مسیر است که تأثیر این عوامل فرهنگی و تاریخی را تا حد ممکن کاهش دهیم.» او سپس با ذکر روند پژوهشهای کپلر این مسئله را تأیید کرد که دین میتواند منبع الهام دانشمند برای فهم واقعیت باشد. اما آن چیزی که در نهایت تولید میشود باید به واقعیت عرضه شود و اگر در تجربه اثبات شد آنگاه نتیجه علم است و نه علم دینی. کپلر با الهام از ایمان دینی خود به نتایجی دست یافت که اکنون به عنوان علم شناخته میشود. مقبولیت به هیچ عنوان راهگشا نیست و باید هر نظریهای در برابر واقعیت سربلند بیرون بیاید. پس از نقدهای پایا، آیتاللهی به دفاع از نگاه خود پرداخت و گفت: ما نباید دین را صرفا به مسائل ارزشی فروبکاهیم. دین حاوی گزارههای ناظر به واقع، نظیر قول به مبدأ و معاد نیز هست. اگر دو عنصر مبدأ و معاد را به عنوان واقعیت بپذیریم دیگر هر علمی که تاکنون آمده است چون تهی از این دو است دیگر علم نیست. دکتر آیتاللهی سپس روایتی را از کتاب بحارالانوار نقل کردند و بیان کردند که دین روشهای نقادی علم را پذیرفته است. لازم نیست علم دینی مستقیما حاوی روایات و آیات باشد. تحقق علم دینی نیز دانشمندان اسلامی در مقالات و آثارشان دادهاند. پایا در نقد سخن اخیر دکتر آیتاللهی گفت:اگر دانشمندان اسلامی علمی را تولید کردهاند و از آزمون واقعیت هم سربلند بیرون آمدهاست، نتیجه علم است و نه علم دینی. آیتاللهی در پاسخ به مسئلۀ وجود مبدأ و معاد در این نظریات اشاره کرد و آن را در دینی بودنِ آن محوری دانست. این جلسه با سپرسش و پاسخ میان حضار و سخنرانان جلسه تمام شد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]