واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مومنی درنشست «عدالت و توسعه» مطرح کرد:
عدالت همیشه مرکز توجه خالق هستی بوده است/رابطه میان توسعه و عدالت
شناسهٔ خبر: 2997100 - پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۰
دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی
مومنی، رئیس موسسه «دین و اقتصاد» گفت: مسئله عدالت از ابتدای خلقت در مرکز توجه خالق هستی و همواره از دیدگاه قرآن و رسولش یکی از مهمترین فلسفه بعثت انبیا درباره عدالت اجتماعی وبرقراری قسط و داد بوده است به گزارش خبرنگار مهر، چهارمین نشست از سلسله نشست های اقتصاد اسلامی در کانون اندیشه جوان به موضوع «عدالت و توسعه» از دیدگاه اسلام اختصاص داشت. این نشست عصرروز گذشته (چهارشنبه ۱۸ آذر) در سالن همایش کانون اندیشه جوان با حضور فرشاد مومنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی و رئیس موسسه «دین و اقتصاد» و علی میرزا خانی، سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد برگزار شد. میرزاخانی که اجرای این برنامه را به عهده داشت در ابتدای این نشست گفت: مبحث توسعه و عدالت با وجود اینکه از سال های متمادی درباره آنها صحبت شده و در عرصه سیاسی با مناقشات و مباحثات مختلفی همراه بوده است اما به نظر می رسد در عرصه نظر و فکر کمتر به این دو پرداخته شده است و تعداد مقالات و کتابهای اختصاصی در این زمینه محدودند؛ به بیان دیگر درک و فهم این دو موضوع در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. ابهام زدایی و شفاف سازی برای این دو مفهوم موجب می شود که دولت ها و افراد فرصت طلب و سوء استفاده گر کالاهایی تقلبی به نام عدالت و توسعه به خورد مردم ندهند و ازترفند و مکر و حقه سیاستمداران منفعت طلب جلوگیری کند. وی افزود: حالا سوال این است که معنای واقعی توسعه و عدالت چیست و چه نسبتی بین این دو برقرار است. آیا عدالت مقدم است یا توسعه؟ آیا این دو لازم و ملزوم یکدیگرند یا دوچیز متضاد و جمع نشدنی؟ چگونه باید به سمت این دو گام برداشت؟ آیا نزدیکی به یکی دوری از دیگری است؟ یا هردو مکمل و متمم هم هستند؟ در این نشست قرار است علاوه بر اینکه پاسخ این سوالات را از جناب آقای مومنی بشنویم یک نگاه تطبیقی هم به مکاتب مختلف داشته باشیم و نگاه اسلام به این دو مقوله را بررسی کنیم. مومنی در ادامه توضیحات میرزاخانی گفت: آیندگان که درباره این دو مقوله و در حیطه مسائل و موضوعات مربوط به انسان و طبیعت و جامعه تحقیق و پژوهش می کنند از ما خوش اقبال ترند زیرا دستاورد انقلاب دانایی که حاصل هزاران سال بحث وجدل،کشمکش های خونین، منازعات، مناظرات و آزمایش و خطا و تجربه بوده موجب شده به صورت فزاینده ای هم راستایی قابل اعتنایی میان توصیه ها و استنباط های برگرفته ازآموزه های وحی و همچنین یافته ها و استنباط های برگرفته از دانش و علم به وجود آید و این هم راستایی اثرات بسیار چشمگیری برفرایند اجماع جهانی و حل و فصل منازعات و اختلافات در سطح جهانی شده است. وی افزود: یکی از این هم راستایی های شگفت انگیز میان توصیه های دینی و یافته های علمی مباحث مربوط به توسعه و عدالت اجتماعی است. به عنوان یک جمله معترضه و بدون اینکه مستقیما وارد این بحث شوم تأکید می کنم پدیده انقلاب دانایی را جدی بگیریم. ژرف کاوی و واکاوی در حیطه انقلاب دانایی اگر دانش افزا نباشد -که هست -حداقل به ایمان و دینمان می افزاید. این هم راستایی ریشه دار در دستاوردهای انقلاب دانایی جای دارد. از منظر دینی هنگامی که به انقلاب دانایی نگاه می کنیم می بینیم که بیشترین سفارش به عدالت در بین همه ادیان الهی و غیر الهی و بویژه سه دین بزرگ ابراهیمی موضوعیت یافته است. به ویژه در فرهنگ اسلامی و در کلام صریح قرآن و خاص تر در مکتب تشیع و کلام معصومین و اهل بیت(ع) به وفور این مسئله بیان شده است. مومنی تصریح کرد: مسئله عدالت از ابتدای خلقت در مرکز توجه خالق هستی بوده است. و اگر بخواهیم از منظر اقتصاد اسلامی به این مقوله نگاه بیندازیم از دیدگاه قرآن و رسولش یکی از مهمترین فلسفه بعثت انبیا درباره عدالت اجتماعی وبرقراری قسط و داد بر روی زمین است. در کلام امیرمومنان(ع) هم عدالت یک میثاق میان خداوند با دانایان است. آن چیزی که در عرصه ادبیات مربوط به عدالت و توسعه ملاحظه می کنیم این است که در مراحل نخستین توجه بشر به این مقوله تصور انسانها این بود که میان سمت و جهت گیری معطوف به عدالت اجتماعی و توسعه مغایرت وجود دارد. اما با مراحل تکامل بشر و هر چه که جلوتر آمدیم هم در سطح نظری و هم در سایه تجربه ها و کارکردهای عملی؛ نوعی وفاق و سازگاری فزاینده میان ایندو پیدا شد. رئیس موسسه «دین و اقتصاد» ادامه داد: مسئله عدالت اجتماعی یک متغیر اَبر تعیین کننده برای سرنوشت توسعه است. آن طور که به لحاظ تئوریک و شواهد تجربی می توان دریافت که مهمترین کارکرد عملی عدالت اجتماعی کارگاه و کارخانه انسان سازی و حیات جمعی انسانهاست. به طور کلی می توان گفت ماجرای غم انگیز توسعه به یک اعتباری دستیابی بشر به یک ترکیب خردمندانه از رقابت و همکاری برای اعتلا و ارتقا بخشی به ظرفیت های وجودی انسانها و جامعه است. هم به اعتبار ملاحظات نظری و هم به اعتبار شواهد تجربی ثمر بخش. پایداری این دو رکن رکین توسعه در رقابت و همکاری وابسته تام و تمام به عدالت و عادلانه عمل کردن انسانها بسته است. با کمال تأسف باید بگویم به اعتبار نقص ها و کاستی هایی که در شیوه انتقال و آموزش علوم جدید در ایران وجود دارد بخشی از بی دقتی ها منشا سوء تفاهماتی شده است آنهایی برخورد و مواجهه ایدتولوژیک با آموزه های علمی و دینی می کنند این سوء تفاهم را رقم زده اند. این استاد اقتصاد دانشگاه علامه اضافه کرد: رقابت به صورت فی نفسه ارزشمند است اما در تئوری های بنیادگرایی بازار، مهم ترین پیش نیاز تحقق دستاوردهای مربوط به بهینگی و کارایی، مناسبات عادلانه در نظر گرفته می شود. در این رابطه خانم دکتر جون رابینسون در کتابش فلسفه اقتصاد می گوید در اوج جنگ سرد اگر می خواستیم مسابقه ای برای بهترین نظریه اقتصاد برگزار کنیم کمونیستی ترین نطریه مطرح روسها تئوری بازار بود زیرا در تئوری بازار همه دستاوردهای موجود مانند بهینگی و کارایی منوط به شرایطی است که مرزهای کامل میان بازیگران عرصه تولید و اقتصاد جدا می کند اما هرچه از جنگ سرد فاصله گرفتیم تحقق تئوری بازار دچار چالش و اضمحلال قرار گرفت. مومنی بیان کرد: نکته دیگر همکاری سازمان یافته ای است که باز به عنوان یک جمله معترضه گرفتاری دیگری در نظام آموزشی ما به وجود آورده است و آن این است که ما به جای رجوع مستقیم به منابع و آثار دست اول بزرگان علم اقتصاد به منابع و آثار دست چندم رجوع می کنیم و بدین صورت دچار سوء تفاهماتی در محاسبات شده ایم. وقتی به کتاب آدام اسمیت مراجعه می کنیم هم راستایی میان منافع فردی و جمعی را به وجود مناسبات عادلانه مشروط می بینیم.اسمیت در آن کتاب تصریح می کند که در غیاب مناسبات عادلانه ناهمراهی و نا آشکاری به وجود می آید. هم چنانکه ضرورتی برای پیشبرد تولید و اقتصاد در قالب همکاری و همراهی و همداستانی ها وجود دارد ضرورت این همکاری و همراهی و همداستانی در عرصه سیاست و مدیریت جهانی برای رسیدن به دستاوردهای بزرگ ضرورت دارد و از این همراهی و همکاری و همداستانی نتایج بسیار بهبود بخش و پرثمری برای جهانیان حاصل می شود. او در مثال نمادین خود برای نشان دادن اهمیت یادگیری همکاری و همراهی و همداستانی مثالی درباره دو کارخانه سنجاق سازی می زند که در یکی؛ افراد به تنهایی تولید را پیش می برند و در دیگری بر اساس تقسیم کار و کار دسته جمعی فرایند کار تولید سامان می یابد در این مثال نشان می دهد تولید سرانه در آن کارخانه ای که اساسش همکاری و همراهی و همداستانی است ۲۴۰ برابر از آن کارگاه تک نفری یا کارخانه ای که همکاری و همراهی و همداستانی در آن موضوعیت ندارد بیشتر است. وی ادامه داد: نکته جالب و ظریف این است که پارادایم رقیب بنیادگرایی بازار پارادایمی بر اساس به هم ریختگی های وابستگی آور به مسئله نابرابری است. وی می گوید مسئله نابرابری چیزی جز مواجهه دو واحد خواه در قالب بنگاه یا در سطح جهانی نیست که یکی از آن دو باعث ضعیفتر شدن و از گردونه خارج شدن دیگری می شود. واحد قوی تر واحد ضعیفتر را در خود می بلعد و این چنین رابطه سلطه میان آن دو و در جامعه برقرار می شود. این کارشناس اقتصادی گفت: آنهایی که باور به بنیاد گرایی بازار دارند اکنون به ناکارآمدی و درماندگی آن اذعان می کنند.مشکل اساسی و اصلی بنیادگرایی بازار همین نابرابری و ناعدالتی است. یعنی رقابت عادلانه جای خود را به رقابت های ناعادلانه داده است. بنابراین منشء سوء استفاده در مکانیسم های بازار می شود.تا تکلیفمان را در هر شرایطی با عدالت و برابری امکانات و رقابت با توسعه و پیشرفت روشن نکنیم هیچ کدام از این دو مقوله قابل اجرا و درست شدن نیستتد. اگر درک درستی از عدالت و برابری نداشته باشیم همواره پایداری ما تهدید خواهد شد. برای از بین بردن نابرابری و نا عدالتی هم باید ریشه های آن را پیدا کرد و از بین برد. مومنی در پایان اضافه کرد: ساخت سیاسی قائم به شخص از گرفتاری ها و معضلات همیشگی تاریخ بشر بوده است و هست. باید نهادهای بهره کش فساد و ربا و رانت خواری که مهمترین عامل نابربری و ناعدالتی است ویران کرد. نابابری بین جوامع و در داخل خود جوامع در یک ابعاد بی سابقه در طول تاریخ زندگی بشر در حال افزایش است. بر اساس آماری در سال ۲۰۱۰ از مجموع ارزش خالص دارایی های کشورها دارایی های۱۰۰۰ شخص حقیقی برابر ۲و نیم میلیارد انسان روی زمین بود. بنابراین با انقلاب دانایی گفته می شود مسئله عدالت اجتماعی درقرن ۲۱ مهمترین دغدغه بشر امروز و کنونی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]