تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805630362




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هوای ابری؛ کافکا و دیگر هیچ


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: سینمای شخصیت‌محور می‌تواند برای تماشاگر بسیار جذاب باشد. به شرطی که ساز و کار و قواعد ژانر در آن پی ‌گرفته شود. فیلمنامه‌های اینچنینی نیز نیاز مبرم به پرداخت کاراکتر اصلی و همچنین قهرمان‌های فرعی دارند.


تصویر هوای ابری؛ کافکا و دیگر هیچ


احتمال باران اسیدی به عنوان یک فیلم قهرمان‌محور از نقیصه‌های زیادی برخوردار است که ایده خوب نتوانسته راهگشای آن باید. احتمال باران اسیدی روایت یک پیرمرد میانسال است. منوچهر که 30 سال در اداره دخانیات شمال کار کرده پس از بازنشستگی برخلاف دیگران و همسن و سالان خود دوباره همان کارهایی را می‌کند که در زمان شاغل بودن انجام می‌داده است. در واقع یک حکم کارگزینی مبنی بر بازنشستگی برای او هیچ مفهوم ذاتی و تغییر اساسی در زندگی‌اش به همراه نداشته است. او هر روز سرکارش حاضر می‌شود بدون این‌که کاری برای انجام دادن داشته باشد. روال زندگی او انجام همان کارهای قبلی است. از خانه تا اداره و از اداره تا خانه و در این بین گریزهایی به خیابان و خرید و رفتن به مسجد و... . از همان شروع فیلم تا تقریبا اواسط آن هیچ رابطه علت و معلولی در داستان اصلی پیدا نمی‌کنیم. منوچهر یک پیرمرد 60 ساله است. زندگی او بسیار کند نمایش داده می‌شود و تنها چیزی که دستگیرمان می‌شود این است که منوچهر مادری داشته که عاشقانه منتظر ازدواج پسرش بوده که البته این امر محقق نشده و از سویی تنها دوست منوچهر، خسرونامی است که در تهران زندگی می‌کند. نقیصه اصلی احتمال باران اسیدی در همین کشدار بودن و کندی بیش از حد معرفی منوچهر است. او نه دیالوگ خاصی دارد و نه برای کارهایش دلیل به خصوصی. در هوای ابری شمال و از سکانس اولیه ما با یک شخصیت به‌شدت کافکایی روبه‌رو هستیم که نمی‌داند برای چه زنده است؟ چه کاره است؟ و فرق او در زمان شاغل بودن با الان که حکم بازنشستگی گرفته در چیست؟ فیلمنامه مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها هیچ ویژگی خاصی برای منوچهر در نظر نمی‌گیرد. دنیای ابری و ساکن او اما یکباره تغییر می‌کند و قرار است ابرهای زندگی‌اش به کناری بروند. او به تهران می‌آید تا تنها دوست قدیمی‌اش یعنی خسرو را بیابد. این در حالی است که هیچ تصویری از ویژگی‌های خسرو به تماشاگر داده نمی‌شود. از سوی دیگر حرکت منوچهر برای ترک زندگی ملالت‌بار 60 سال گذشته‌اش بدون دلیل رها می‌شود. این گونه پیگیری فیلم و روایت داستان از سوی صناعی‌ها مسلما نقص اصلی احتمال باران اسیدی است. چراکه تماشاگر برای کاراکتری که هیچ سنخیت روحی و مابه‌ازای اجتماعی‌اش را پیدا نمی‌کند همذا‌ت‌پنداری نخواهد کرد. روندی که برای منوچهر روی می‌دهد نیز همین است. فیلم صناعی‌ها یک درام اجتماعی محض است. قواعد ژانر در این گونه سینمایی محتاج تعبیر و تفسیر داستانک‌هاست. منوچهر حقیقتا چه داستانک‌هایی برای روایت دارد؟ او مثل هر آدمی گذشته‌ای دارد، اما تعریف این گذشته و کالبد‌شکافی وقایعی که بر سر او رفته فقط در طول مسیر و یک تغییر جغرافیاست. موقعی که هوا برای او ابری است و هنوز تصمیم به سفر نگرفته او بشدت آدمی فرو رفته در رخوت جلوه‌گری می‌کند. از نوع قدم برداشتن تا خرید‌ کردن و غذاخوردن تا حال و هوای نگاه کردن‌های او به در و دیوار شهر و خانه‌اش این رخوت در زندگی او موج می‌زند. تغییر 180 درجه‌ای او برای رفتن به تهران یک معجزه به حساب می‌آید، اما این مهم بدون رو کردن هیچ علت و معلولی بیان می‌شود. منوچهر به دنبال خسرو است که گرچه هرگز او را در تهران نمی‌بینیم، اما برایمان فرقی هم نمی‌کند که او کیست. در سفر او نیز چند کاراکتر جوان فرعی می‌بینیم که معلوم نیست چه‌کاره‌اند و آیا قرار است منوچهر مثلا از نوع روایت داستان زندگی آنها نقبی به زندگی قبلی خود بزند و چرایی وجود خسرو را بازگو کند؟ احتمال باران اسیدی در لابه‌لای رخوت خود غرق می‌شود. ایده فیلم روشنفکرانه می‌توانست جلوه‌گری کند. اما ادای کافکایی بازهم احتمالا قواعد خاص خودش را می‌خواهد که در این فیلم شاهد آن نیستیم. فیلمی که به احتمال فراوان تحمل تماشاگر عادی را برنمی‌تابد و برای خواص نیز جذابیت خاصی نخواهد داشت. ضمیمه قاب کوچک


شنبه 14 آذر 1394 ساعت 11:47





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن