تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838005689




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ژرف اندیشی فلسفی در کودکان/ معرفی کتاب «دگرگونه اندیشی»


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت اختصاصی؛
ژرف اندیشی فلسفی در کودکان/ معرفی کتاب «دگرگونه اندیشی»

دگرگونه اندیشی


شناسهٔ خبر: 2974649 - جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۷
دین و اندیشه > سایر

کودکانی که مطابق روش انجمن کندوکاو فلسفی تمرين كرده‌ اند، از دانشجويان دانشگاه كه به درس فلسفه گوش داده و نتيجه تفكر فلسفی ديگری را آموخته‌ بودند، بهتر فلسفی می انديشند. به گزارش خبرنگار مهر، متن پیش رو یادداشتی است از دکتر ناهید حجازی، عضو هیت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی که ضمن معرفی کتاب «دگرگونه اندیشی»، نوشته کاترین مک کال، به نقد نظریات پیاژه در توانایی کودکان در فلسفه ورزی می پردازد؛ كاترين مك كال، رئيس بنياد اروپايی فلسفه برای كودكان (Sophia) و از مشاوران مؤسسه بين المللی فلسفه برای كودكان (EPIC) است. وی اين كتاب را در سال ۲۰۰۹ به چاپ رسانده است. کتاب «دگرگونه اندیشی»، حاصل طرحی است که وی آن را در سال ۱۹۸۴ در امريكا در فلسفه برای كودكان به انجام رساند. اين طرح عبارت بود از يكسال كار با كودكان ۵ ساله مطابق روش كندو كاو فلسفی. گفت و گویی نود دقيقه ای از این طرح ضبط شد، سپس مك كال بخش‌هایی از اين گفت و گو را درفصل های دوم و سوم کتاب آورده است. هدف وی از آوردن نمونه هایی از این گفت و گوها  نشان دادن توانایی کودکان در فلسفه ورزی و فلسفی فكر كردن است، آنها در نتیجه یادگیری این روش و مهارت های مربوط به آن می توانند در زندگی شخصی و در تعامل با جامعه و حتی جهان توانمندتر فکر و عمل کنند. پياژه و پيروانش نظری مخالف مک کال دارند و معتقدند بچه‌ها نه قادرند درباره انتزاعيات بيانديشند و نه می توانند مفاهيم فلسفی را در دلايل خود بياورند، آنها می گویند کودکان فقط می توانند درباره واژه‌های «محسوس» بيانديشند. کتاب‌های درسی در بسیاری از مراكز تعليم و تربيت براساس نظر پیاژه نوشته و تدریس می شود و نظریه پیاژه یکی از پر نفوذترین نظريه‌ها در نظام آموزش و پرورش بوده است. دليل قوت و قدرت نظريه‌ پياژه و پيروانش (كه حتی امروزه هم مؤثر است) نتايج جدی آزمايش‌های آنهاست؛ مك كال می گويد آزمايش‌های پياژه اشكال دارد، آزمايش آنها روی بچه‌های كشورهای مختلف با فرهنگ‌های متفاوت نتايج واحدي داشته و اين آزمايش‌ها برای تأييد فرضيه‌های خودشان طراحی شده‌است؛ پياژه و پيروانش نتايج متناقض يا ناسازگار با فرضيه‌های خود را ناديده ‌گرفته‌اند. البته طبيعی است كه در هر شيوه تحقيق، درصد خاصی از نتايج ناديده گرفته‌شوند. اما در این آزمایش‌ها پاسخ بچه‌هايي كه «خيال‌پرور» قلمداد شده‌ بودند را ناديده گرفتند در صورتي كه می شد گفت پاسخ اين كودكان برخاسته از تفكر فلسفی و مستدل بوده است. اشكال ديگر اين روش در فهم نادرست بچه‌ها از توضیحات محققان بود و بخش ديگری مربوط به تمايل بچه‌ها به راضی كردن محققان می شد. مک کال برای اثبات ایرادهای وارد بر نظر پیاژه مثالی از يكی از آزمايشات او می آورد. در این آزمایش دو كوزه، يكی بلند و باريك و ديگری كوتاه و پهن و هر دو پر از آب به کودک نشان داده می شود و از و از كودك پرسيده می شود كدام كوزه آب بيشتری دارد، کودک احتمالاً فكر می كند كه يكي از كوزه‌ها بايد گنجايش بيشتري داشته‌باشد، وگرنه چرا شخص بالغ باید چنين سؤالي را بپرسد؟ پرسشگر حتمأ پاسخ را مي‌داند. مك‌كال می گويد اين نوعی پرسش گمراه‌كننده است. در اين پرسشِ آزمايشگر كه «كدام كوزه آب بيشتري دارد؟» پيش‌فرضی نهفته‌ است مبنی بر اينكه «يكی از كوزه‌ها گنجايش بيشتری دارد.» حتی اگر كودك واقعأ فهميده‌ باشد كه حجم آب در هر‌ دو كوزه برابر است، آزمايشگر را بر حق و نظر خود را نادرست فرض مي‌كند، زيرا به او ياد داده‌اند كه آزمايشگر، انسان بالغی است كه بهتر از بچه‌ها می فهمد. بنابراين، او برای خشنود‌كردن آزمايشگر پاسخی را می دهد كه او خواستارش است و با آنكه حجم آب در هر‌ دو كوزه را مساوی می بيند، می گويد يكی از كوزه‌ها گنجايش بيشتری دارد. در نتيجه انجام این آزمایش‌های نادرست، پياژه و پيروانش نتيجه گرفتند كه اين بچه‌ها توان «درك‌ مفاهيم انتزاعی» را  ندارند. مك كال با آوردن بخشی از گفت و گوی بچه ها مطابق روش كند و كاو فلسفی نشان می دهد كه بچه‌های پنج‌ساله‌ ای كه مطابق روش انجمن کندوکاو فلسفی تمرين كرده‌ اند، از دانشجويان دانشگاه كه به درس فلسفه گوش داده و نتيجه تفكر فلسفی ديگری را آموخته‌ بودند، بهتر فلسفی می انديشند. در اين گفت‌و‌گوها، نكات بسيار قابل‌توجهی وجود دارد، از‌جمله وقتي به بچه‌ها فلسفه ورزی و فلسفی فكر كردن آموزش داده شود، آنها می توانند در گفت‌ و‌ گوی نود دقيقه‌ای تمركز داشته باشند و برای آن اشتياق نشان دهند. به مطالب دقيق گوش‌ دهند. آنها می توانند كاركرد‌هاي صوري را به‌كار ‌گيرند. با مفاهيم فلسفی انتزاعی استدلال بسازند. آنها می توانند خود را در موقعيت ديگری قرار دهند و تفكر ساير كودكان را بار ديگر از نو سامان دهند. توانايی همدلي و قرار‌دادن خودشان به‌ جای كودكان ديگر را دارند. می توانند درك كنند كه فكر ديگران با آنها متفاوت و مخالف است. می توانند نظرهایشان را تغيير دهند. آمادگی دارند به ديگران كمك كنند مطالب را بهتر بفهمند و آماده پذيرفتن نظر آنان هستند. انگيزه پيدايش و نحوه ايجاد انجمن كند‌و‌كاو فلسفی برای مك كال به تجربه وی در سال اولی كه در دانشگاه در رشته فلسفه تحصيل می كرد باز می گردد. در آن سال از دانشجویان خواسته شده بود به ‌جای نوشتن مقاله‌ای با روال هميشگی، گفت‌و‌گويی درباره فلسفه مدرن بنويسند، نوشتن گفت‌و‌گويی فلسفی به‌مراتب دشوارتر بود، زیرا گفت‌و‌گوی فلسفی می بایست كشش و تنوع داشته‌باشد و شخصيت‌ پردازی شود، به‌علاوه چيزي بيشتر: باید نظرها و انديشه‌های فلسفی پرورانده می شد. دشوارترين قسمت این کار آوردن ايده‌های فلسفی در بحث و پروراندن آنها بود. مک کال برای این کار از ساختار (ساده شده) هگلی استفاده می کند به این نحو که اولين سخنگو در جلسه می بايست نظری [يا نهاد] را مطرح می كرد؛ و دومی نظری مخالف وی [بر نهاد] ابراز می كرد؛ سومی نظر نفر اول و دوم را با‌ هم تركيب می كرد [هم‌نهاد]؛ نفر چهارم آن را به‌صورت نظری جديد مطرح می نمود؛ و نفر پنجم مخالف نظر نفر چهارم نظر می داد؛ الی آخر. پس دو يا سه نظر متفاوت فلسفی مطرح می شد، نظر‌هاي فلسفی مخالف بيان می شد؛ استدلال‌هايی در حمايت از آن نظر‌ها عرضه می شد؛ نظر‌ها و استدلال‌های عرضه شده بود پرورش می یافت و بحث به پيش برده‌ می شد؛ وی می گوید اين روش در آن زمان مؤثر افتاد و همين كار راهنمای من در پياده كردن طرح فلسفه با كودكان ۵ ساله شد. اولين چالش در كار با كودكان، اطمينان‌ يافتن از محتوای فلسفی گفت‌و‌گوها بود. برای كودكان خوشبختانه رمان‌های جالب نوشته شده بود و من یکی از رمان‌های ليپمن را انتخاب کردم. كودكان خواندن نمی دانستند و می توانستم بخش‌هايی از آن را برايشان بخوانم و كنجكاوی آنها را درمورد نكته‌های فلسفی داستان برانگيزم و آنها را به پرسيدن وا دارم. گام بعدی اين بود كه از بچه‌ها بپرسم آيا سؤالی دارند يا نه. آنها پرسش‌های زيادی داشتند، ولی همه اين پرسش‌ها به‌تنهايی تفكر فلسفی را بر نمی انگيخت. پس می بايست پرسش‌هايی را كه منجر به گفت‌و‌گوی فلسفی بيشتری می شد يادداشت كنم. چالش بعدی اطمينان‌ يافتن از وجود دست‌كم دو نظر مخالف در گفت‌و‌گو بود. می بايست مطمئن می شدم كه در گفت‌و‌گويی كه به‌دنبال پرسشی آغاز می شود، بچه‌ها می توانند نظرهای مختلفی بدهند. نبود نظرهای مخالف به‌‌‌‌‌‌‌منزله افتادن در بحث بود و گفت‌و‌گو به‌حساب نمی آمد. در‌ مورد اين كودكان می توانستم از مهارتش برای بيرون‌كشيدن آرای آنها استفاده كنم، اما به‌كارگيری بر نهاد، برابرنهاد و هم‌نهاد هگلی برای کودکان کار دشواری بود و زمان زيادی لازم بود تا کودک در آن تبر یابد پس تصميم گرفتم برای به‌ وجود‌ آمدن نظر‌های مختلف در كودكان ساختار سه‌گانه هگلی را ساده کرده و از آنها بپرسم: آيا با آنچه گفته‌شد موافق‌اند يا مخالف. هر شركت‌كننده به اين شيوه گفت‌و‌گو را شروع مي‌كرد: «من با ـــــ (نام بچه‌اي كه سخنگو با او موافق بود) موافقم»،يا «من با ـــــ (نام بچه‌اي كه سخنگو با او مخالف بود) مخالفم»، بدين‌ترتيب: ۱ ـ نظر‌های متفاوت و مخالف هر دو مطرح می شدند؛ ۲ ـ بچه‌ها مجبور بودند به يكديگر گوش دهند؛ ۳ ـ بچه‌ها مجبور بودند هم درباره نظر‌های خود و هم درباره ارتباط  نظرشان با نظر كودكی كه پيش‌تر صحبت كرده‌بود، بينديشند؛ ۴ ـ برای رسيدن به هدف بند بالا (۳)، بچه‌ها می‌بايست نظر‌ها و دلايل ديگر كودكان را درك ‌کنند؛ ۵ ـ بچه‌ها می توانستند ارتباط نظرشان را با نظر فرد ديگر بفهمند. به‌علاوه، آموزگار بی اشاره صريح به‌ گفته فردی خاص، برای به‌ ميان‌كشيدن نظر‌ها يا مثال‌های مختلف و جديد كودكان، می توانست از كودكی بپرسد كه آيا وی با نظر گفته شده موافق است يا مخالف. در چالش بعدی بايد مطمئن می شدم كه بچه‌ها تنها عقيده خود را مطرح می كنند، بلكه توان بيان دليل را هم دارند. برای ساختن استدلال، كودك می بايست دست‌كم قضيه‌ای در دفاع از عقيده‌اش بسازد و با دليل از نتيجه‌ای كه گرفته‌است، دفاع كند. براي اينكه بچه‌ها بتوانند استدلال كنند، می بایست برای آنچه می گفتند دليل بیاوردند و برای اينكه تنها به آوردن دليل اكتفا نكنند و درباره آن دلايل فكر هم بكنند، نكته‌ای را به پرسش قبلی اضافه كردم، كه به‌اين‌صورت درآمد: «من با ـــــ (نام كودكی كه با او موافق است) موافقم، چون ـــــ (ارائه دليل)» يا «من با ـــــ (نام بچه‌ای كه با او مخالف است)مخالفم، چون ـــــ (ارائه دليل)» برای مک‌کال نظر شخصی فرد اهمیت ندارد بلکه اندیشیدن کودک آن هم به صورت فلسفی اهمیت دارد. او می‌کوشد کودکان را وادارد تا ميان انديشيدن درباره نظری يا مفهومی و اعتقاد داشتن به يك نظر يا عقيده تفاوت قائل شوند. در این روش وی کودکان می توانستند در باره عقايدشان فکر کنند و  آنها را مورد بررسی قرار دهند. برخلاف برخی روش‌های دیگر از جمله روش لیپمن در روش کندوکاو فلسفی مک کال از افراد خواسته نمی‌شود كه عقايد شخصی خود را بيان كنند، آنها آزادند عقیده شخصی خود را داشته‌ باشند، ولی آنچه اهمیت دارد، اندیشیدن فلسفی شركت‌كنندگان است، مشاركت آنها باید بر‌اساس افكارشان و آوردن استدلال باشد. مك كال فلسفه انجمن كندو كاو فلسفی را مبتنی بر فلسفه واقع گرايی که متأثر از نظریه ابطال‌پذیری پوپر است قرار می دهد. او با دنبال کردن روش پوپر در نظريه ابطال گرايی می گويد در فلسفه واقع‌گرايي، جهان، خارج از تفكر ما وجود دارد و چون جهان نسبت به افكار ما پديده‌ای خارجی است، ممكن است درباره آن اشتباه كنيم و مثلاً به اشتباه جهان را مسطح بدانيم در‌حالی كه چنين نيست، حتی اگر همه انسان‌ها فكر ‌كنند كه جهان مسطح است دليلی بر درست‌ بودن اين تفكر نيست و همه در اشتباه‌اند. به عبارت دیگر اجماع بر نظری دلیل بر درستی آن نظر نمی شود. مردم به هر پرسش از ديدگاه متفاوتی پاسخ می دهند و از نظر ما فقط برخی از پاسخ‌ها صحيح‌ترند. برای به‌دست‌آوردن تفكری صحيح درباره پديده‌ها می توان ديدگاه‌های مختلف را با‌هم سنجيد، مقايسه كرد و آزمود و از آن میان نظر صحیح‌تر را که خالی از مناقشه است برگزید. پس در فلسفه واقع‌گرايی وجود اشياء مادی در جهان طبيعی بستگی به‌ وجود انسان ندارد. مخلوقاتِ مجردِ برساخته انسان مثل مفاهيم، نظريه‌ها، با آنكه وجود اوليه‌شان مرهون انسان است، اما مستقل از او وجود دارند چنانكه درباره آنها ممكن است خطا كنيم. برای پی بردن به‌ حقيقت اشياء مادی، خوب است آنها را آزمود. اما برای پی بردن به ماهيت پديده‌های غيرمادی، مثل افكار و نظريه‌ها كه پديده‌هایی عقلانی اند، نمی توان آنها را با وسايل مادی آزمود و بايد بر اساس ضوابط پژوهش‌های فلسفی آنها را بررسی كرد و آزمود. روش انجمن کندوکاو فلسفی تنها خطاها را برملا می كند و مدعی  كشف حقيقت نيست، این روش اساساً آنچه را قابل‌ استدلال نباشد روشن مي‌كند بدین معنا که اين شيوه درستی نظر‌ها را نشان نمی دهد، فقط اثبات می كند كه اين نظر درست نيست البته اين نتيجه به‌دست آمده نادرست، شركت‌كنندگان را به پرسش بيشتر برای رسيدن به‌ نظر يا نظريه‌ای بدون تناقض منطقی می كشاند. اين جريان را می توان در بخش‌های مختلف جلسات گفت‌و‌گوی کندوکاو فلسفی بچه‌های پنج‌ساله مشاهده كرد. روش کندوکاو فلسفی پوياست، به‌نحوی كه نظر‌های مربوط به موضوعی مطرح می شود سپس برای آن استدلال آورده‌می شود. اين (نظر‌ها و استدلال‌ها) با نظر‌های مخالف، متناقض و مثال‌های مخالف به‌محك سنجش زده‌می شوند. به‌اين‌ترتيب، ابتدا شركت‌كنندگان افكار و نظر‌های خود و ديگران را بررسی كرده، سپس افكار جديد را، كه به همان شيوه آزموده شده‌اند، برای آن موضوع مطرح می كنند. از‌نظر منطقی، هيچ نتيجه قطعی تجربی نمی تواند يك نظريه علمي را صددرصد تأييد كند، و وجود يك مثال مخالف سرنوشت‌ساز است و نشان دهد كه نظريه، كه قطعيت استلزام از آن به‌دست آمده بود، نادرست است. همين امر در روش کندوکاو فلسفی هم وجود دارد، بدين‌معنا كه اگر در کندوکاو فلسفی تناقض درونی در نظريه يا نظری اثبات شود، آن نظريه نمی تواند درست باشد. وی هدف كندو كاو فلسفی را بيانِ موضوع‌ها، نظرها، نظريه‌ها، عناوين و مفاهيم فلسفی مطرح در گفت‌و‌گو می داند كه برای پاسخ به پرسشی شروع می شود. هدف گفت‌و‌گوها به‌نتيجه‌ رسيدن يا يافتن تفاهم بر‌سر موضوع‌ها نيست گرچه در پایان جلسه‌ها معمولاً نظر افراد به هم نزدیک می‌شود. در این روش نمی خواهيم پرسش‌ها را پاسخ دهيم، بلكه پرسش، نقطه شروع گفت‌و‌گوست. ممکن است در این روش موضوع گفت‌و‌گو به‌سمت مسائل مختلفی كشيده‌ شود كه از پرسش اوليه كاملاً دور باشد و این روش کاملاً با ساير روش های فلسفی كه درباره موضوع مشخص و از پيش تعيين شده گفت و گو انجام می شود تفاوت دارد. شايد در گفت‌و‌گو يك، دو يا سه موضوع بحث‌برانگيز و متفاوت دنبال شود. در روش كند و كاو معلم بايد روش کندوکاو فلسفی را چنان بر‌ اساس ضوابط به‌كار گيرد كه افراد با استفاده از تفكر خود به گفت‌و‌گوی فلسفی بپردازند. در شروع كار، چه با كودكان چه با بزرگسالان، افراد با‌هم تفاهم ندارند و پس‌ از گذشت چند ماه و طی مراحل مختلف به وحدت نظر می رسند. رسيدن به اين وحدت و هماهنگی يكی از نتایج كند و كاو است. یکی از مهمترین کارهای مک کال در این کتاب مقایسه روش خود با دو روش فلسفی مطرح در اروپا و ديگر كشورها یعنی روش سقراطی لئونارد نلسون و برنامه فلسفه برای كودكانِ متيو ليپمن. است. هر‌دو روش شباهت‌ها و اختلاف‌هايي با روش کندو کاو فلسفی مک کال دارند که وی به تفصیل این شباهت ها و اختلاف ها را در فصل پنجم کتاب توضیح می دهد و با این کار به روشن تر شدن ماهیت و شیوه کار خود کمک شایانی می کند. از ديگر شاخصه های متفاوت در روش مك كال در مقايسه با ساير روش ها نقش و وظيفه آموزگار است . در برخی روش ها مثل روش نلسون معلم پس‌ از آموزش دوره ای كوتاه اجازه دارد كلاسی را اداره كند، يا در روش سقراطی معلم با گذراندن دوازده ساعت آموزش و يادگيری نحوه استفاده از كتاب راهنما می تواند كلاس را اداره كند، اما معلمان در روش کندوکاو فلسفی بايد دست كم هشتاد ساعت درس فلسفه، منطق را در دانشگاه بياموزند و نيز در دوره عملی نحوه كار با بچه‌ها و بزرگسالان را زير نظر دكترای فلسفه آموزش ببينند. آموزگار بايد بتواند مفروضات فلسفی را در زبان عادی بچه‌ها تشخيص دهد و بتواند آنها را تحليل كند، همچنين بايد ارتباط منطقی بين تمام گفته‌های آنان را با دیگر شركت‌كنندگان در بحث تحليل كند. براي داشتن اين مهارت، صرفاً دانستن فلسفه و منطق كافی نيست؛ چنانكه فارغ‌ التحصيلان فلسفه با آنكه با اين علم آشنا هستند، الزاماً مهارت تحليل گفته‌های معمولی را ندارند و نمی توانند آموزگار خوبی باشند. در مرحله دوم آموزگار بايد مهارت‌های لازم را برای استفاده از تحليل‌هايی كه انجام می دهد داشته‌باشد تا بتواند روال گفت‌و‌گو را شكل دهد. در مرحله سوم وی مسئول برقراری و شكل‌دادن ارتباط اجتماعی بين افراد كلاس است، به‌نحوی كه با محدود‌كردن افراد پرحرف و صاحب كلام ، به افراد كم‌حرف مجال شركت در گفت‌و‌گو را بدهد و بكوشد همه افراد به مطالب مورد‌ بحث گوش دهند. آموزگار باید نظر همه افراد را در تمام جلسات به ياد داشته باشد حتی بتواند نظر آنها را حدس بزند و با وارد كردن به موقع نظرها بحث را پربار تر كند. هر جلسه بدون بيان خلاصه بحث در هر كجا كه باشد تمام می شود. در مرحله چهارم آموزگار بايد قادر باشد برای حاكم‌كردن وضعيت مرحله دوم و سوم در هر هنگام از گفت‌و‌گو كه لازم ديد مطلبی را به صورت غير مستقيم برای پيشبرد و تعميق گفت و گو بيان كند. انجام همه اين وظايف مستلزم كارهای دقيق و حساب شده‌ است و آموزگار بايد در‌حاليی كه گفت‌و‌گو جريان دارد و مسير بحث مرتب تغيير می كند بتواند در برهه‌هايی كه نظر‌ها و افكار پيش‌بينی نشده مطرح می شوند وظايف خود را به خوبی انجام دهد. در این روش بر خلاف برخی روش‌ها دخالت به نحو غیرمستقیم انجام می‌شود. اين روش تأثير به سزايي در پرورش شخصيت فرد و رشد ويژگی های فردی و نيز اجتماعی او دارد. اعتماد به نفسش افزايش می يابد، می آموزد، سكوت كند و به نظر ديگران گوش دهد، به نظر دیگران احترام گذارد، آن نظرها را درك كند و در صورت بر خطا بودن نظر خود، با توجه به نظر مخالفی كه مطرح شده و درست تلقی شده است، نظر خود را اصلاح كند. همچنين روش کندوکاو فلسفی شهروندانی فعال و منطقی پرورش می دهد. برخورداری از حق رأی در کندو کاو فلسفی به‌منزله پياده‌ شدن مردم‌سالاری (دموكراسی) نيست.  این روش تحقق مردم‌سالاری را زمانی می داند که فرد شهروندی فعال در جامعه و زندگی خود باشد و برای اينكه شخص بتواند شهروندی فعال و مؤثر باشد، بايد تفكر نقادانه داشته‌باشد، راه‌های مختلف را بتواند سبك و سنگين و ارزیابی كند، بتواند دلايل برخی تصميم‌ها يا سياست‌هاي مؤثر بر سرنوشت اجتماع را بررسی كند. شهروند فعال بايد بتواند درباره ديدگاه ديگران قضاوت‌های مستدل داشته‌باشد و در‌صورت لزوم نظر خود را تعديل كند. اين امر مستلزم یادگیری مهارت‌های مربوط به درك كلی مطالب و آوردن استدلال منطقی است كه با روش كندو كاو فلسفی به دست می آید.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن