واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
تهاجم و نفوذ فرهنگی از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی
شناسهٔ خبر: 2975478 - جمعه ۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۱
دین و اندیشه > سایر
نفوذ و تلاش برای استحاله از صدر اسلام تا به امروز ادامه داشته است و دشمن هرگز از اصول خود دست بر نداشته و همیشه با این اصول و سیاست های خود به پیش می آید. به گزارش خبرنگار مهر، یادداشتی از محمد سرخوش درباره تهاجم و نفوذ فرهنگی در پی می آید. مطلب خود را با یک سوال آغاز می کنم: چرا کلمه نفوذ باید ۷۰ مرتبه در یک بازه زمانی کم از عالی ترین شخص سیاسی کشور شنیده شود؟ تهاجم فرهنگی به معنی انتقال معانی میان نظامهای فرهنگی بدون رضایت دوطرفه است. به عبارت دیگر، اگر یک نظام فرهنگی، ارزشهای خود را با استفاده از قدرت و سیاست خود بر نظام دیگری تحمیل کند، تهاجم فرهنگی صورت میگیرد. برخلاف مبادله فرهنگی که در آن نظام های توسعه یافته و تغییرات را بر اساس ضابطه انجام می دهند. در تهاجم فرهنگی، ارزشهای اصلی و اصول کلی هر نظام مورد تردید قرار می گیرد و به مرور زمان نظامهای ارزشی و فرهنگی و سیاسی از بین میروند و در واقع این تغییر ابتدا با سکولار کردن حکومت ها و دولت ها جلو آمده و قدم بعدی آن لائیک کردن ملت ها است. مهم ترین ابزار و تأثیرگذار ترین این ابزار «جوسازی» و دادن وعده های موهوم و خیالی است و در یک کلام جنگ رسانه ای و پروپاگاندای یک طرفه رسانه ای است. این تهاجم که بعد از طی این مراحل به نفوذ تبدیل می شود و اصول ملت را تغییر می دهد، سرانجام باعث استحاله و تغییر حکومت ها است. این نفوذ و تلاش برای استحاله از صدر اسلام تا به امروز ادامه داشته است و دشمن هرگز از اصول خود دست بر نداشته و همیشه با این اصول و سیاست های خود به پیش می آید. در ادامه به چند نمونه از نفوذ در برهه های مختلف تاریخی می پردازم : صدر اسلام : ۱. در زمان پیامبر مکرم اسلام و خلفای راشدین که بیشترین فتح و فتوحات انجام می شد به مرور با این فتوحات فرهنگ و آداب سرزمین های مختلف به سرزمین های اسلامی نفوذ کرده و از آن جا که مردم و عوام قدرت تجزیه و تحلیل این فرهنگ و سیاست های جدید و نو ظهور را نداشتند به راحتی این تهاجم برای برخی تبدیل به نفوذ شد. علاوه بر این شروع عصر نهضت ترجمه که زاده امویان بود مزید بر علت شد و تهاجم را به وضع بحرانی تبدیل کرد و اوج این بحران در عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود و می توان این عصر را عصر تهاجم فرهنگی نامید. ۲. حمایت بی چون و چرای امویان از سردمداران فرهنگ های دیگر و به کاخ کشاندن آنان و اجازه دادن به تدریس و آموزش و حتی دادن مجوز ورود به مسجد به آنان، عاملی مهم در برداشت های نادرست و غلط مردم شد. مردم با توجه به گرایش نخبگان سیاسی جامعه که به عنوان خلیفه رسول الله(ص) فعالیت می کردند بر این باور شدند که فرهنگ های دیگر دارای برتری های ذاتی هستند و آن چه که می تواند تمدنی را ایجاد کند روش تمدنی دیگر فرهنگ ها به ویژه فرهنگ های کسرایی و قیصر است. ۳. در نوع دیگری از تهاجم، تهاجم علمی و عدم توانایی در تجزیه و تحلیل و بومی سازی آن علوم بود. مباحث فلسفی كه برای عرب ها گيج كننده بود، عربهای عصر اموی به طور ذاتی در محيطی زيست می كردند كه عقل فلسفی را برنمی تابيد و جزيی نگری، آنان را از كلی يابی باز می داشت در نتیجه بعضاً دچار پوچی و احساس عقده حقارت می شدند. یکی از مهم ترین نفوذ ها، نفوذ فلسفه ایران و یونان به کشور های عربی و سر در گمی اعراب بود. در معاصر و هم زمان با انقلاب اسلامی: همزمان با انقلاب اسلامی و همچنین از آغاز نهضت انقلاب که به دهه ۴۰ باز می گردد، همواره جمهوری اسلامی در معرض انواع تهاجم چه از داخل و از خارج بوده است. در ذیل به برخی از آنها به طور خلاصه خواهیم پرداخت: ۱. دولت موقت و نفوذ ليبرال ها و ملی گراها به پيشنهاد شورای انقلاب، حضرت امام(ره)، مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزير دولت موقت منصوب كردند و در حكم انتصاب نيز تصريح فرمودند: ايشان (بازرگان) به دور از روابط حزبی و گروهی، يك سری از برنامه های مشخص را انجام دهد. اما بازرگان بدون توجه به شروط امام و رهنمودهايش، بيش از ۷۰ درصد اعضای كابينه را از اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی انتخاب و از آرمان های انقلاب اسلامی و خط امام فاصله گرفت. ۲. نفوذ باند مهدی هاشمی در بيت قائم مقام رهبری مهدي هاشمی معدوم در سال ۱۳۶۵ به اتهام رابطه با ساواك، قتل چند نفر از جمله آيت الله شمس آبادي، خروج غيرقانونی سلاح و مهمات و نشر اكاذيب و افشاگری عليه مسئولان محکوم به بازداشت، محاكمه و اعدام شد. اين فرد پس از پيروزي انقلاب اسلامي با استفاده از موقعيت برادرش «هادي هاشمي» داماد آقاي منتظري، توانست در دفتر ايشان نفوذ كند و با تشكيل يك باند و نفوذ در بخش هايي از بدنه اجرايي كشور اهداف خود را دنبال نمايد و سرانجام امام (ره) تذکر خود را به بیت ایت الله منتظری اعلام کردند. ۳. پروژه ایران گیت یا ایران – کنترا مک فارلین مشاور امنیت ملی رییس جمهور آمریکا، ریگان بود که در طی سفرش به ایران توانست به برخی از اهداف شوم خود برسد و مهم ترین هدف او از این سفر تغییر محاسبات مسئولان و نفوذ فکری – سیاسی در آن ها بود که این اهداف را با ابزار های مختلفی از جمله فروش سلاح های ممنوعه به ایران و دادن دلار های حصول یافته از ان به برخی از سران عالی رتبه کشور و برخی گروهک ها به بعضی از اهداف خود برسد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]