واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عصمت (2) نويسنده: محمد صادق عسکري (1) 2)بررسي عصمت در احاديث و روايت از امام صادق (عليه السلام) روايتي بيان شده است که در آن عصمت پيامبران و اوصياي آنان که شامل ائمه اطهار نيز مي شود گفته شده است. متن روايت چنين است «پيغمبران و اوصياي آنان هرگز گناه نکنند که آنها معصوم و پاکند.» و در روايت ديگري آمده که «خداوند عز و جل يک دسته از فرزندان آدم را برگزيد که ولادتشان را طاهر و ابدانشان را (از هر آلايشي) پاکيزه داشت و آنان را در پشت پدران و رحم مادران نگهباني نمود. از ميان آنها، انبياء و رسل را برون آورد، پس آنان پاکيزه ترين شاخه هاي بني آدمند و چنين عنايتي را که خداوند به آنها مبذول داشت نه از اين جهت بود که آنها تا آن زمان عملي انجام داده بودند که اين عنايت به پاداش آن عمل بود، بلکه خداوند از نخست مي دانست که آنان پس از خلقت او را اطاعت کنند و بدو شرک نورزند و به عصيانش دست نزنند، لذا چنين تشريفي درباره شان روا داشت.».......(2) اين روايت بيان مي کند که انبياء از بدو تولد معصوم بوده اند و مسئله عصمت انبياء قبل از بعثت را نشان مي دهد. عصمت انبياء لطف است به خلق، پس خدا بر خود واجب مي داند که آن را عطا نمايد. از سوي ديگر، رسولي که خود ناپاک و ناهل باشد چگونه مي تواند خلقي را هدايت کند؟ خداوند به معصومين لطفي روا داشته و آن اينکه، ايشان با قوت عقل از هر گونه معصيت دوري جسته و بر قواي نفساني پيروز مي شوند. از امام صادق (عليه السلام) پرسيدند. معصوم کيست؟ ايشان فرمودند «معصوم کسي است که خودش را بوسيله ي خداي تعالي از همه گناهان حفظ کند».....(3) خداوند در آيه صد و سي و دوم سوره آل عمران گفته است «هر کس به حفظ الهي بپيوندد، به يقين به راه راست هدايت شده است» پس نتيجه مي گيريم که معصوم با کمک عقل و درک خويش و استعانت از لطف الهي، با وجود قدرت بر انجام هر گونه معصيت، تمام آنها را ترک مي کند. امام سجاد (عليه السلام) فرموده اند: «از ما خاندان جز معصوم، شخص ديگري نمي تواند امام باشد و عصمت صفتي نيست که در ظاهر بدن باشد تا با چشم ديده و شناخته گردد و به همين جهت امکان ندارد معصوم بودن کسي را بدست آورد مگر خداوند بوسيله ي پيغمبرش آن را صريحاً فرموده باشد.».....(4) اين روايت بر نهان بودن عصمت اشاره دارد و از آنجايي که عصمت امري است که در ظاهر معلوم نيست و تنها خداوند به حقيقت وجود آن در اشخاص آگاه است، تنها اوست که مي تواند رهبر اسلامي را که بايد معصوم باشد تعيين کند (در مورد پيامبر و ائمه) که منظورمان همان نص الهي در تعيين امام مي باشد. اگر نص امام را انکار کنيم اين مشکل بوجود مي آيد که، اگر فردي به ظاهر انسان خوبي بود و مردم او را به عنوان رهبر انتخاب کردند وقتي اين شخص در باطن پاک نباشد احکام الهي را آنگونه که خود مي پسندد و در آن حد که او مي فهمد آنها را تعبير مي کند و در دين خدا تحريف ايجاد مي کند و مردم را از راه راست دور خواهد کرد. پس چون پي بردن به عصمت در توانايي خداوند و معصوم است (در صورت اراده خداوند)، تعيين رهبر بعد از او و جانشين او نيز چون انتخاب خود او به نص خداوند و اعلام آن توسط پيامبر يا امام معصوم قبل از او صورت مي گيرد. نيز از حضرت سجاد سؤال شد که: «اي فرزند گرامي رسول خدا معني معصوم چيست؟ حضرت سجاد فرمود: معصوم شخصي است که او بواسطه ي چنگ زدن به ريسمان الهي و جدانشدنش از آن هرگز به گناهي آلوده نگردد، و رشته محکم خدا قرآن است که آن دو تا روز قيامت از يکديگر جدا نگردند، و تا رستاخيز امام هدايت مي کند به قرآن و قرآن راهنمايي مي نمايد به امام، و اين است فرموده خدا: «همانا اين قرآن مردم را به راست ترين و استوار ترين طريقه هدايت مي کند)ــ اسراء آيه 9......»(5) امام بايد آگاه ترين فرد به کتاب و احکام الهي باشد تا مردم را به درستي هدايت کند. طبق استدلالات عقلي و نظري هم نمي توان کسي را که خود نيازمند راهنمايي ديگران در امور ديني باشد بر کسي که جامع علوم و احکام الهي است ترجيح داد، زيرا اين هدف غايي که اعتلاي امت اسلامي است را از بين مي برد. حديث سفينه که به نقل از پيامبر اکرم (ص) است در کتابهاي متواتر روايت شده و اينچنين است «مثل اهل بيت من مثل کشتي نوح است، هر کس به آن چنگ زند رستگاري يابد و هر کس از آن تخلف ورزد گمراه و نوميد گردد.»........(6) همانطور که گذشت خداوند متعال خاندان نبوت را خاندان پاکي، طهارت و عصمت خوانده است، دين اسلام را که دين کامل است در بين ايشان قرار داد تا اين بزرگواران دين الهي را سرپرستي کنند و هر که مي خواهد به سعادت رهنمون گردد بايد به ايشان مراجعه و از آنچه اينان بيان و به آن هدايت مي کنند پيروي کند. و در راستاي اين مطلب حديث ثقلين را نيز ياد آور مي شويم که پيامبر فرمود «من دو چيز گرانبها را در بين شما مي گذارم، کتاب خدا و اهل بيتم را، به اين دو چنگ زنيد و از آنها پيروي کنيد، اين دو تا روز قيامت از هم جدا نمي شوند، تا در روز قيامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند».....(7) از ابا عبدالله الحسين (ع) سؤال شد که معصوم کيست؟ ايشان گفتند : «کسي که از جميع محرمات خدا دوري کند».(8) اين از آن سوست که معصوم آگاه ترين فرد به دين خداست و آن را بيشتر از سايرين مي شناسد پس بايد از کوچک ترين صغيره هم دوري کند. اگر چنين نباشد او وقتي امور مردم را به دست دارد، چگونه مي تواند مردم را به ترک گناه و معاصي دعوت کند در صورتي که با افعال خودش مغايرت داشته باشد. در اينجا چند روايت از پيامبر (ص) در خصوص مسئله امامت بيان مي کنيم. «اي علي! تو برادر مني و من بردار توام. من برگزيده براي نبوتم و تو گزينش شده براي امامت. من صاحب تنزيلم (همان ظاهر قرآن) و تو صاحب تأويلي (معناي نهفته قرآن). من و تو، دو پدر اين امتيم. اي علي! تو وصي، جانشين، وزير و وارث مني»....(9) صاحب تأويل بايد معصوم و عالم به احکام و ذات قرآن باشد تا آن را به سليقه خود تفسير نکند. از سوي ديگر همانطور که بيان شده امام را همچون پيامبر، خدا تعيين و پيامبر او را به مردم معرفي مي کند. و حديث معروف غدير خم که از آخرين اشارت پيامبر (ص) در جانشيني علي (ع) بعد از خود است. در روز غدير پيامبر (ص) فرمود «هر که من مولاي اويم، پس اين علي مولاي اوست».....(10) اين امر شايستگيهاي اميرالمؤمنين (ع) و آگاهي ايشان به دين خدا و نزديکي ايشان در درک دين خدا به رسول گرامي اسلام را مي رساند. پيامبر (ص) تمام اختيارات خود را، از سوي خدا به جانشين خود واگذار نمود .....(11) پس شخصي که اين امر مهم به او واگذار شده بايد همچون نبي مکرم اسلام (ص) معصوم باشد. بحث ديگر عصمت ملائک در روايت است. در حديثي از حضرت محمد (ص) آمده است «ملائک از نور آفريده شده اند» اين بدان معناست که هيچ پليدي و زشتي در وجود آنها راه ندارد و در تمام حالات از کوچکترين تغيير و تفاوتي دور و مبرا هستند. حضرت علي (ع) در قسمت هاي مختلف نهج البلاغه ملائکه را اينچنين توصيف کرده اند؛ در ارتباط با پروردگارشان هرگز به اسارت ابليس در نيايند و به دام اختلاف در نيفتند. رابطه هاي پليد و پلشت روييده از حسد ورزيها به آنان چيره نگردد، صفوفشان با انواع ترديدها، در هم نريزد و با تصميم گيريهاي پنهان در پس پرده ها گروه گروه نشوند. و بدين سان فرشتگان اسيران ايمانند و از اين بند (قدسي) با هيچ گونه تيره دلي و انحراف و سستي و رکودي، رها نشوند.......(12) ممکن است اين سؤال به نظر شما برسد حال آنکه پيامبران و امامان و ملائکه معصومند، در ميان اينها برتري با کدامشان است. در اين باره حضرت علي (ع) از پيامبر اکرم (ص) سؤال فرمود «شما برتريد يا جبرئيل؟ آن حضرت پاسخ داد: اي علي، خداوند متعال انبياء و مرسلين را بر ملائک مقرب برتري داد و من را بر همه انبياء و مرسلين و بعد از من برتري از آن توست و امامان بعد از تو ...».......(13) شاهد به اين گفته پيامبر آيات قرآن را مي توان ذکر کرد. مثلاً سجده ملائکه بر آدم که در آيات متعدد آمده تعليم آدم، اسماء را به ملائکه و همچنين مسلئه بالاتر رفتن پيامبر اکرم (ص) از جبرئيل در معراج. اين مسئله هم از آن سبب است که انسان ها آزادي بيشتري دارند وعصمت آنها ارزشمند تر از عصمت ملائکه است. پينوشتها: 1.دانشجوي اديان و مذاهب دانشگاه مذاهب اسلامي. 2.حسين دشتي، معارف و معاريف، ج 7، ص 377 و 378؛ رک: مجلسي، بحار الانوار، ج 25. 3.صدوق، معاني الاخبار، ج 1، ص 132. 4.صدوق، معاني الاخبار، ج 1، ص 132. 5.همانجا. 6.الاصفهاني، حليه الاولياء ج 4، ص 306؛ النيسابوري، المستدرک علي الصحيحين، ج 3 ص 135. 7.الاصفهاني، حليه الولياء، ج 1؛ ص 335؛ النيسابوري المستدرک علي الصحيحين، ج 3 ص 118؛ مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، ج 5، ص 26. 8.النجفي، موسوعه احاديث اهل البيت، الجزء السابع، ص 181. 9.صدوق، الأمالي، ص 411. 10.ر.ک: ذهبي، رساله طرق حديث «من کنت مولاه فعلي مولاه». 11.طبرسي، احتجاج، ص 119. 12.ر.ک: نهج البلاغه، خطبه 91، ترجمه کاظم عابديني مطلق. 13.مجلسي، بحارالانوار، ج 26، ص 335؛ ر.ک : همو، همان، ج 56، ص 322. منبع: نشريه فكر و نظر شماره 10-11 ادامه دارد... /ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]