واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
جدیدترین شماره ماهنامه «زمانه» منتشرشد
شناسهٔ خبر: 2964357 - چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۳
دین و اندیشه > اندیشکده ها
ماهنامه زمانه ۱۳۰ و ۱۳۱ منتشر شد. به گزارش خبرگزاری مهر، ماهنامه زمانه ۱۳۰ و ۱۳۱ با پرونده هاي «قطب و برادرانش؛ سيد قطب ميانه افراط گرايي و اصلاحگری – خطی به يادگار؛ نگاهی به نامه رهبر و پژواك آن در چهارسوي عالم – تحريف واقعيت يا ضرورت هنری» در ۱۰۰ صفحه منتشر شد. خلاصه ای از مطالب اين شماره: قطب و برادرانش؛ سيد قطب، ميانهي افراط گرايی و اصلاح گری پس از روبرویی با استعمارگران غربی، یکی از رایجترین پدیدههای جهان اسلام، در چند قرن گذشته، گسترش جریانهای اسلامگرا در قالب حرکتهای جهادی بود. جریانهایی که بر اساس اندیشۀ اصلاحگران مسلمان بنیاد شد و با دغدغۀ انحطاط جهان اسلام، به دنبال بازسازی شکوه، تمدن و فرهنگ اسلامی بود. در جغرافیای گستردۀ جهان اسلام و از بین اندیشمندان مسلمان، سرزمین مصر و سیّد قطب (۱۹۰۶-۱۹۶۶) از جایگاه ویژهای برخوردارند. اندیشۀ سیّد قطب نمودی از جنبۀ عملگرا و آرمانطلب برای بازسازی اسلام اصیل بود. او با تعریف مفاهیم «حاکمیّت» و «جاهلیّت» میکوشید که جامعۀ آرمانی خود را، در عصر جدید، بر پایههایی عمیق سنت، فقه و اندیشۀ اسلامی بنا کند. در دورۀ معاصر، بررسی آثار سیّد قطب برای شناخت و مطالعۀ دقیق فکر و اندیشۀ اسلامی بسیار اهمیت دارد زیرا؛ او به عنوان یک اندیشمند مسلمان، خود را موظف میدانست که برای پیشگیری از انحطاط و تلاش برای احیای اسلام اصیل، از جنبههای گوناگون فرهنگ و اندیشۀ اسلامی بهره ببرد و راهی نشان دهد. وی معتقد بود اسلام غایت و نهایت تاریخ بشری و یک سازمان فکری است که هیچ خلل و تناقضی در آن راه ندارد؛ سازمانی که از چنان همخوانی و توازنی برخوردار است که، بیشک، بشر را به سوی سعادتی جاودانه هدایت میکند. سیّد قطب عقیده، فقه و تاریخ اسلام را پدیدهای ساری و جاری در زمان میدانست و با هرگونه تاریخیانگاری پدیدههای اسلامی مخالف بود. او برای تطبیق تاریخ اسلام با شرایط معاصر جهان اسلام بسیار کوشید و عمر خود را در این راه صرف کرد. در نگاه بسیاری از متفکران و تحلیلگران اسلام معاصر، سیّد قطب به عنوان یک رهبر معنوی سبب شد اسلام از یک فرهنگ زوالیافته و ناتوان در هماهنگی با شرایط جدید جهان، به عامل اصلی تحرّک مسلمانان تبدیل شود و مسیر آنان را به سوی سعادت و پیشرفت روشن کند. در واقع، هدف او ایجاد یک حکومت اسلامی منسجم و بدون خلل بود. درست است که نمیتوان دربارۀ اهمیت هدف اصلی سیّد قطب در تنظیم ساختار فکریاش شک کرد اما، پژوهشگران در زمینۀ شیوۀ مواجهه، راهبرد اصلی و عواقب نظریات او در تاریخ، فرهنگ و سیاست کشورهای مسلمان خاورمیانه، در نیمه دوم قرن بیستم، اختلاف نظر دارند. او نیز مانند دیگر اندیشمندان خطر گسترش افکار الحادی غربی یا ملیگرایان بومی عرب را بسیار جدی میدانست و در اقدامات شتابزده و گاهی افراطی تردید نمیکرد. همراهان سیّد قطب او را رهبری کاریزماتیک و تکرارنشدنی میدانستند اما، منتقدانی جدی و اندیشمند نیز بودند که افکار او را بسیار افراطی، عملگرایانه و خشونتطلب میانگاشتند. با در نظر گرفتن این اختلافات فکری میان مخالفان و موافقان اندیشۀ سیّد قطب، در پرونده پيشرو نقش تأثیرگذار او را در حرکت اخوان المسلمین مصر و خاورمیانه را بررسی میکنیم تا از این طریق تصویری کمتر دیده شده از این اندیشمند مطرح اسلامی در بستر جامعه و زمانهاش ارائه گردد. تيغ جراحي يا كارد سلاخي؛ بررسي نسبت طنز با انقلاب ها و جنبش هاي اصلاح طلبانه زمانه در اين شماره، در ايامي كه يازدهمين سالگرد درگذشت كيومرث صابري فومني (معروف به گلآقا) برگزار ميشود، به موضوع طنز ميپردازد تا با نگاهي تاريخي، آن را مورد مطالعه قرار دهد و جنبه جديدي از آن به نمايش بگذارد. طنز به عنوان يك عامل احساساتبرانگيز، همواره به عنوان وسيلهاي براي پيشبرد اهداف شخصي و اجتماعي، مورد استفاده نخبگان و قشر مؤثر جامعه بوده است؛ از يونان باستان كه «سقراط»، خنده و طنز را به مثابه ابزاری برای آموزش استفاده میکرد، «آریستوفان» آن را به عنوان سلاحی سیاسی به کار میبرد تا دوران كنوني كه مطبوعات و شبكههاي راديويي و تلويزيوني جايگاهي ويژه براي طنز در نظر دارند و روزانه صدها مطالب طنز، در رسانهها و فضاي عمومي منتشر ميشود. با اين وجود همواره سوالي در ميان كارشناسان و پژوهشگران مورد بحث است كه آيا طنز ميتواند به عنوان سلاحي در جهت برانداختن ساختارها و سيستمهاي حكومتي مورد استفاده قرار بگيرد، يا همواره وسيلهاي جهت راهنمايي و اندرز بوده و جنبه اصلاحطلبانه دارد. سوالي كه نيازمند يك مطالعه چند رشتهاي است؛ در تاريخ، ادبيات و رفتارشناسي اجتماعي، تا بتوان وجود طنز را در تحولات اجتماعي، جنبشهاي مدني و نهضتهاي اصلاحي جستوجو كرد و پاسخ داد. اين پرونده با همين هدف انتخاب شد، تا با مروري در تاريخ معاصر ايران، جايگاه طنز را در ادبيات سياسي اجتماعي پيدا كند و مطالعهای در آراء و نظرات كارشناسان اين حوزه انجام دهد... خطی به يادگار؛ نگاهي به نامه رهبر و پژواك آن در چهارسوی عالم تحولات دنیای امروز، برای آیندۀ جهان، چشماندازی همراه با بحران ترسیم میکند. این چشمانداز نه تنها مسلمانان، بلکه هر انسان بااخلاق و آزادیخواه را ملزم میسازد تا دیگران را به آنچه در حال وقوع است آگاه کند. مسلمانان، بیش از پیش، برای رساندن پیام اسلام اصیل، یعنی صلح و سعادت، مسئولند. در این میان، شناخت دو تمدن غربی و اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است.باید مخاطب را شناخت و نیازهایش را دانست و سپس، برای انتقال پیام به او گامی برداشت. تحقق این امر، بیشک، بدون آشنایی با ادبیات بینالملل امکانپذیر نخواهد بود و ما در این مسیر، قطعاً، از نظرات و تجربههای گرانقدر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره)، بینیاز نیستیم. ایشان معتقد بودند که اسلام همة ابرقدرتها را، در سراسر جهان، به خاک مذلت خواهد نشاند و موانع بزرگ داخلی و خارجی را، یکی پس از دیگری، برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. اهمیت نقش انقلاب اسلامی ایران، در مسیر این دعوت، از دغدغههای مقام معظم رهبري(مدظلهالعالی) نیز بهشمار میرود. نخستینبار نبود که کاریکاتور توهینآمیز دیگری علیه پیامبر گرانقدر اسلام(ص) در نشریة فرانسوی «شارلی اِبدو» منتشر میشد. کاری که، هر از گاهی، مخالفان اسلام و مدافعان آزادی! در غرب و صاحبان غولهای رسانهای برای تسخیر افکار عمومی بدان دست میزدند و مسلمانان نیز، در نهایت، با یک راهپیمایی چندروزه اعتراض خود را نشان میدادند. جدای از از هزینههای سنگین مادی و معنوی که تنشآفرینی رسانهها برای مسلمانان در بر داشت، اینبار اوضاع بهگونهای دیگر بود. انتشار کاریکاتورهای اهانتآمیز و همزمانی آن با حوادث تروریستی فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی و همچنین، کارهای گروههای افراطی همچون داعش، که به نام اسلام به هر جنایتی دست میزدند، اذهان عمومی را نسبت به اسلام و مسلمانان بسیار خدشهدار کرده بود. راهاندازی کمپین «من پیامبرم را دوست دارم» یا کارهایی از قبیل اهدای شاخه گل رُز به عابران در شهرهای مختلف اروپا، از جمله اقدامات مثبتی بود که مسلمانان، در واکنش به حملات علیه اسلام و برای ترمیم چهرة مخدوش آن، انجام دادند. اما رویارویی با این هجمة جهانی علیه اسلام، در عصر جاهلیت جدید، اقدامی پیامبرگونه میطلبید؛ اقدامی که ضرورت آن، بهدرستی، از سوی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) احساس شد: رساندن پیام اسلام ناب به جهان. اینبار مخاطب این پیام جوانان بودند. نامهای از سوی رهبر یک کشور اسلامی، که اگرچه برای جوانان اروپا و آمریکای شمالی نگاشته شده بود، اما جوانان جهان را به سوی خود جذب کرد. هوشمندی رهبری اینبار نیز همگان را غافلگیر کرد. دستخط مبارک ایشان نه از طریق رسانهها، که امروزه به دیواری بلند برای نرسیدن پیام اسلام به گوش جهانیان تبدیل شدهاند، بلکه از طریق شبکههای اجتماعی به سرعت منتشر شد. فضایی که دیگر ممیّزی، سانسور و تحریف به سراغ آن نمیآمد و هر خواننده سفیری جدید برای انتقال پیام رهبری بود. پیامی که دوست و دشمن را به تحسین واداشت... ماهنامه زمانه شماره ۱۳۰ و ۱۳۱ را مي توانيد از نمايشگاه دائمي آثار كانون انديشه جوان(خ انقلاب اسلامي، خ وصال شيرازي، كوچه دكتر فرهنگي، پ۱۹ تلفن۸۸۹۸۹۸۹۳) و نمايشگاه ها و فروشگاه هاي عرضه كتاب و محصولات فرهنگي در سراسر كشور تهيه نماييد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]