واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امين انقلاب فعاليت هاي مرحوم حجت الاسلام محمدرضا امين قبل از پيروزي انقلاب اسلامي امين، استاد نيروهاي انقلاب سابقه ي آشنايي بنده به سال 1351 باز مي گردد آن زمان در دبيرستان شاه عباس که پس از انقلاب به دبيرستان شريعتي تغيير نام يافت از دبيران و مدرسان دبيرستان بودند و من نيز يکي از شاگردان ايشان بودم. حاج آقا بياني شيرين و جذاب داشتند و علم و آگاهي و اخلاق خوش ايشان موجب شده بود اکثر بچه هاي دبيرستان به ايشان علاقمند شوند علاوه بر اين روحاني بودن و دبير بودنشان رابطه ي مبارک مدرسه و مسجد را براي دانش آموزان و جوانان رقم زد ايشان در مسجد احمديه اقامه جماعت داشتند و در شبهاي دوشنبه جلساتي را برگزار مي کردند که اغلب جوانان محل و مدرسه در آن شرکت مي کردند. ايشان علاوه بر مباحث عقيدتي مسائل سياسي را نيز مطرح مي کردند بازتاب سخنان سياسي حاج آقا ساواک را نسبت به اين جلسات حساس کرده بود گاه مسجد احمديه در محاصره نيروهاي ساواک درمي آمد و برخي افراد را دستگير مي کردند چندين بار نيز خود حاج آقا را دستگير کردند ولي چون سند محکمي براي ادامه بازداشت ايشان نداشتند ناگزير مي شدند ايشان را آزاد کنند. آگاهي و بصيرت ايشان از آن زمان براي ما روشن شد که نسبت به مسائل اجتماعي و سياسي محل بي اعتنا نبودند در آن ايام در تکيه سيچان يک روحاني نماي مفسد به ايراد سخناني خلاف شرع و حمايت از رژيم شاه مي پرداخت حاج آقا روحانيون مساجد پاچنار و سيچان حسين آباد و مساجد اطراف را نسبت به سخنان مفسده انگيز آن روحاني ساواکي آگاه نمودند و در نتيجه بالاتفاق شرکت در مجالس سخنراني او را حرام اعلام کردند و آن فرد پس از آن نتوانست به سخنراني هاي خود ادامه دهد. حاج آقا امين در سازماندهي نيروهاي انقلابي محدوده سيچان و حسين آباد نقش مؤثري داشت. روحيه شجاعت و جرأت انقلابي ايشان باعث شده بود بسياري از انقلابيون ايشان را همچو نگيني درخشان در حلقه ي فعاليت خود داشته باشند. در پي ثمره تلاش هاي فرهنگي و انقلابي حاج آقا امين بسياري از افراد شاخص و انقلابي را به اين نهضت هديه کرد. و بدون ترديد تربيت چنين افراد مؤثري را مي توان از باقيات الصالحات عمر پربرکت ايشان به شمار آورد. بصيرت بالايش او را ناگزير به مقابله با افراد و جريانات انحرافي سياسي مي نمود و در اين مسير با بي مهري ها و بي وفايي هاي فراواني مواجه مي شد اما آنچه ايشان را در تداوم فعاليت هاي روشنگرانه اش موفق مي ساخت صبر و شکيبايي در مقابل نامهرباني هاي معارضان بود. سينه اش گنجينه ي دغدغه ها و غصه هاي ناگفته فراواني بود که هرگز لب به افشاي آن نگشاد زيرا سوختن و ساختن را از مولايش اميرالمومنين علي عليه السلام آموخته بود. سرهنگ پاسدار مجيد کريميان تشجيع جوانان انقلاب همزمان با اوج گيري انقلاب اسلامي در روزهايي که مردم در منزل مرحوم آيت الله خادمي تحصّن کرده بودند و جوّ پليسي و اختناق حاکم بود از جمله افرادي که در آنجا سخنراني آتشين و انقلابي ايران کرد، مرحوم حجت الاسلام و المسلمين امين بود. نطق او چنان کوبنده و هيجان انگيز بود که حتي بسياري از افراد انقلابي از شجاعت او ابراز شگفتي مي کردند. قصدش از آن سخنان مهيج دميدن روح شجاعت در وجود جوانان انقلابي بود. حاج کمال اصفهانيان عضو هيئت علمي دانشگاه امام حسين عليه السلام کياست در سياست در مبارزات سياسي قبل از انقلاب از کياست و زيرکي بالاي برخوردار بودن به دنبال حساسيت نيروهاي ساواک نسبت به جلسات تفسير شبها در مسجد احمديه تصميم گرفتند مباحث سياسي خود را در قالب تفسير نهج البلاغه در صبح ها برگزار نمايند و چنانکه خود نقل مي کردند اين جلسات صبح ها بطور مداوم ادامه داشت هرچند برخي از ايام مستمعين مباحث به حداقل مي رسيد تا آنجا که يک روز فقط خادم مسجد مستمع مباحث بود و آن هم منتظر بستن در مسجد بود با اين حال از ادامه تفسير نهج البلاغه صرف نظر نکردم تا اينکه يک دوره به پايان رسيد. از آنجا که اخبار ساواک به ايشان مي رسيد افراد جوان جلسه تفسير را نسبت به قصد عناصر ساواک در دستگيري آنان مطلع مي ساخت و با هوشياري ايشان بسياري از مبارزان دوران انقلاب از خطر دستگيري رهايي يافتند روزي به در منزل ما آمده بود و به افراد خانواده فرموده بودند به قدرت الله بگوييد چند شبي را در منزل خود نباشيد ساواک قصد دستگيري ايشان را دارد و ناگزير بودم از کوچه باغ ها خود را به منزل اقوام برسانم و شب را در منزل آنان سپري کنم زيرا دستگيري هاي ساواک اغلب در شب انجام مي گرفت. سخنانش به دل مي نشست. قدرت الله عليميرزايي نفوذ کلام سخنانش بسيار شيرين و جذاب بود و منابر سخنراني او سرشار از مطالب جديد و محققانه، متناسب با نيازهاي زمان، صداي گرم و دلنشيني داشت، کلمات شيوا و مطالب نغزش در دل و جان رسوخ مي کرد. از روش القاي غيرمستقيم سخنان سياسي تأثيرگذار و روشنگرانه اش را به مردم مي رسانيد و از مصاديق المؤمن کيس بود. بسيار زيرکانه مبارزات سياسي خود را عليه رژيم منحوس پهلوي دنبال مي کرد. در فرهنگ سازي انقلابيون بسيار نقش مؤثري داشت. از خاطرات منبرهايش خاطره اي را نقل مي کرد که نقش نفوذ کلام او را مي توان دريافت. مي فرمودند: يک سال در سلسله مباحث سخنراني خود بنا داشتم با توج به منطقه اي که منبر مي رفتم در مورد شراب صحبت کنم اما نمي دانم چه شد که آيه احسان به پدر و مادر را خواندم و ناگزير بحث منبر عوض شد. فرداي آن شب شخصي آمد و گفت حاج آقا آيا متوجه شديد ديشب با من چه کرديد؟! گفتم: نه من منبر خودم را رفتم. او گفت به خاطر سخنان ديشب شما پس از بيست و پنج سال قهر با مادرم ديشب رفتم و با او آشتي کردم. حاج کمال اصفهانيان امين، بصيرت آفرين سابقه آشنايي ما با مجاهد وارسته حجت الاسلام و المسلمين امين به دوران قبل از انقلاب باز مي گردد. منابر ايشان جوان پسند، روشنگر، بصيرت آفرين، آموزنده و انقلابي بود. در دوران اختناق ستم شاهي بسيار زيرکانه و هوشيارانه بيانات خود را بيان مي کرد. فعاليت چشمگير اين روحاني مجاهد در قبل و حين و بعد از انقلاب از ايشان چهره اي منحصر به فرد معرفي کرده بود. در قبل از انقلاب در وسط ميدان مبارزه با توجه به کياستي که داشتند ساواک نتوانست کوچکترين مدرکي از ايشان به دست آورد در حالي که تعداد قابل توجهي از تربيت شدگان جلسات او دستگير و زنداني سياسي شده بودند. با وفاداري شاگردانشان بحمدالله اعترافي نسبت آگاهي بخشي سياسي ايشان ننمودند. هرچند برخي پس از دستگيري، مقداري ايشان را مورد اعتراض و اذيت قرار دادند اما بزرگواري حاج آقا امين مانع از تداوم آن رفتارها و افشاي فعاليت هاي سياسي ايشان در نزد ساواک گرديد. برگرفته از مصاحبه با سردار دکتر رضا کرمي نيا آگاه به مقتضيات زمان بدون ترديد حاج آقا امين رحمه الله عليه را بايد از علمداران انقلاب در اصفهان به شمار آورد. تربيت و رشد جوانان دوران انقلاب که اکنون بسياري از آنان در مراتب اداري و نظامي در مناصب و جايگاه بالاي قرار گرفته اند نتيجه فعاليت هاي ارزشمند ايشان است از جمله شاگردان ايشان برخي از فرماندهان سپاه هستند که از آن دوران و جلسات عقيدتي ايشان دفترچه هايي را به يادگار دارند و مطالب ارزشمند حاج آقا را در آن نگاشته اند و احاديث ائمه عليهم السلام را سرلوحه ي زندگي آنان قرار داده اند. از جمله ويژگي هاي آن مرحوم تشخيص تکليف و مقتضيات زمان بود که از آن جمله مي توان به رها کردن ادامه تحصيل در دانشگاه پيش از انقلاب اشاره نمود يعني در دوراني که کمتر روحانيون مجال راه يابي به دانشگاه را داشتند در دانشگاه تهران پذيرفته مي شوند و در کنار استاد شهيد مطهري و شهيد مفتح به تحصيل مي پردازند اما هنگامي که تشخيص مي دهند بايد در عرصه تبليغ و ترويج شريعت بيشتر ايفاي نقش نمايند امر تبليغ در بدترين مناطق آب و هوايي را بر ادامه تحصيل در دانشگاه ترجيح مي دهند. نظم و برنامه ريزي ايشان مثال زدني بود اگر در شرح احوال رهبر فقيد انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني رحمه الله عليه مي خوانيم حتي بازاريان نجف ساعت هاي خود را بر اساس زمان تردد ايشان تنظيم مي کردند مرحوم حاج آقا امين نيز از چنين ويژگي برخوردار بودند هميشه 5 دقيقه قبل از اذان براي اقامه جماعت در مسجد حاضر بودند بطوري که اگر هنگام اذان حاضر نبودند خادم و مکبر مسجد اعلام مي کردند منتظر حاج آقا نباشيد نمازتان را فرادا اقامه کنيد اگر قرار بود به جلسه اي برويم وقتي به در منزلشان مي رسيديم در مي زديم پشت در منتظر ما بودند و اين حکايت از نظم ايشان داشت. اغلب اوقات شريفشان به مطالعه طي مي شد و به استناد فرمايش حضرت اميرالمومنين عليه السلام که مي فرمايند:« و افرصه تمر مر السحاب فانتهزوا فرص الخير» از فرصت هاي نيکو خوب بهره برداري کنيد زيرا فرصت ها مانند ابر در حال عبورند با مديريتي که در اوقات خود داشتند از لحظه هاي زندگي خود خوب استفاده مي کردند. براي هر منبري که مي رفتند چندين ساعت مطالعه داشتند و نسبت به تلف نشدن اوقات مردم بسيار تأکيد داشتند و مقيد بودند گاه براي سخنراني ايشان نيم ساعت وقت مي گذاشتيم اما ايشان بيش از 20 دقيقه سخنراني نمي کردند و تا منبر بعد ده دقيقه اي زمان داشتيم سؤالي را مطرح مي کرديم باز پاسخ سؤال را در کمترين زمان با تمام پاسخ مي فرمودند هر چند سؤال نيز خيلي مشکل بود مثلاً در خصوص « الرحمن علي العرش استوي» سؤالي را مطرح نموديم پاسخ را در چندين جمله بسيار ساده و روان تفسير نمودند و از منبر پايين آمدند. حاج آقا مشکلاني از اعضاي هيئت امناي مسجد برکت پاچنار رسالت روحانيت پدرم مرحوم حاج رضا صالحي در جريانات قبل از انقلاب عضو هيات امناء و از موسسان مسجد احمديه بود و با سرهنگ ارباب شيراني که در اطلاعات اصفهان مسؤوليت داشت با توجه به آشنايي ايشان با حاج آقا امين گفته بود به حاج آقا بگو بياييد يک تعهد بدهيد که در مسائل سياسي سخن نگوييد آخر ايشان چه کار دارند که ما با اسرائيل هستيم يا نيستيم ديگر از اين مباحث بر منبر مطرح نکنند. وقتي پدرم پيام او را به حاج آقا رسانيده بودند در پاسخ فرموده بودند. اين وظيفه ي من است و من اين لباس را پوشيده ام تا حقايق را به مردم بگويم و مردم را روشن کنم. حسين صالحي، از نمازگزاران مسجد احمديه.
منبع: ويژه نامه امين انقلاب، امين مردم
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1786]