واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یک استاد دانشگاه تشریح کرد؛
دیدگاه روشنفکران ایرانی به غرب/ هدف اصلی علوم انسانی چیست؟
شناسهٔ خبر: 2948048 - پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۴
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
سید علی علوی گفت: هدف اصلی علوم انسانی اسلام سوق دادن انسان به مسیر کمال است. منظور از کمال هم بازگشت به فطرتی است که خداوند در سرشت انسان قرار داده است. به گزارش خبرگزاری مهر، سید علی علوی، درباره جایگاه علوم انسانی اسلامی گفت: وجه تفاوت علوم انسانی با سایر علوم در غرب، به واسطه جایگاه انسان است. نگاهی که غربیها به انسان دارند با نگاه اسلام به انسان متفاوت است. وی ادامه داد: در فرهنگ اسلامی خلقت انسان مبتنی بر یک هدف است. در واقع خداوند انسان را برای رشد ، تعالی و تعبد خلق کرده است. علوی اظهار داشت: شناخت خداوند به این معنی است که او در چه جایگاهی قرار دارد و دارای چه صفاتی است. زمانی که انسان این فهم و درک را کسب کند به جایگاه مطلوب رسیده است. نظریه جدایی علم از دین در قرن ۱۹ و ۲۰ با هدف شعله ور شدن آتش بحث و نزاع میان مردم، کسب شهرت اجتماعی و سوء استفاده از پدیده نوگرایی و بعضاً کسب حقیقت مطرح شد. علوی ادامه داد: رواج تضاد علم و دین در غرب در نتیجه برخورد ارباب کلیسا با علم به وجود آمد. این در حالی است که دانشمندان غربى اعترافاتى در مورد هماهنگى علم و دین داشتهاند و از سوى دیگر گفتهاند که علم به طور جدى مدیون دین اسلام است. این استاد دانشگاه بیان کرد: زمانی که صحبت از علوم انسانی میشود منظور علمی است که در مسیر کمک به تعالی انسان است. اگر وظیفه علم را ایجاد تغییر در انسان بدانیم، بنابراین علم آمده تا زندگی بهتری را برای انسان رقم بزند. این زندگی بهتر در فرهنگ اسلامی همان کمال جویی انسان است. هدف اصلی علوم انسانی اسلام سوق دادن انسان به مسیر کمال است. منظور از کمال هم بازگشت به فطرتی است که خداوند در سرشت انسان قرار داده است. علوی در بیان جایگاه و کارکرد علوم انسانی اسلامی اظهار داشت: دوره جدایی علوم اسلامی و علوم انسانی غرب از سالها قبل است. در قبل از مشروطه تمایل روشنفکران ایرانی به غرب گرایی نمایان شد. آن دسته از کسانی که با توجه به جایگاه شان باید هدایتگر جامعه میشدند، مسیرشان را عوض کردند و غرب را الگوی خود قرار دادند؛ یعنی دیدگاه روانشناسان و فلاسفه غربی را قبول داشتند. وی بیان کرد: دیدگاه روشنفکران ایرانی به غرب باعث جدایی بین حوزه و دانشگاه شد. آنها نگاهشان به علم بیشتر معطوف به علم پوزیتیویستی بود. در واقع مسائل اخلاقی و اسلامی را در حوزه دانشگاه و دوره های آکادمیک کمرنگ کردند. این استاد دانشگاه افزود: این دسته از افراد تصور میکردند که یک دانشمند لزومی ندارد که متدین هم باشد. در آن زمان دیانت گاهی یک موضوع فردی تلقی میشد. وی با بیان اینکه تفکر در قرون وسطی رنگ دینی به خود داشت، گفت: ممیزه ی بارز ادیان خداباور امر الوهی و وحی است. کلیسا گرایش بیشتری نسبت به اندیشه افلاطونی داشت، در میان اشراقیون اسلامی نیز افلاطون به دلیل نزدیکتر بودن به آراء دینی بیشتر مورد توجه است. علوی با بیان اینکه بعد از دوره رنسانس دردنیای غرب علمای روحانی مقابل دیانت ایستادند، گفت: از همان زمان جدایی علم از دین به صورت بازر رخ داد. در جامعه ما همواره فرهنگ اسلامی مروج علم بوده به عبارت دیگر فرهنگ اسلامی،عالم پرور است. اگر تاریخ تمدن را مرور کنیم، بعد از ورود اسلام به ایران مشاهده میکنیم، آن دسته از ایرانیهایی که قبل از اسلام محدود نگه داشته شده بودند، با آمدن اسلام فضای بازی برایشان فراهم شد و با اشتیاق به اسلام روی آوردند. وی با بیان اینکه تولید دانش در حوزه علوم انسانی کمرنگ است، گفت: در کشور ما عمر پیدایش دانشگاه به سبک نوین، کمتر از یکصد سال است. زمانی که دانشگاه در ایران ایجاد شد و تدریس رشته های مختلف درآن شروع شد، دانشگاه در غرب عمر زیادی داشت. در رویارویی اندیشه و در مواجهه با عصر جدید، فرصتی برای اندیشیدن در مبانی معرفی علوم انسانی وجود نداشته است. بنابر این ترجمه گرایی در علوم رواج یافت. وی با اشاره به صحبت های مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «مبانی علوم انسانی غرب که در دانشگاه کشور به صورت ترجمه تدریس می شود. جهان بینی مادی و متعارض با مبانی قرآنی و دینی است. در حالی که پایه و اساس علوم انسانی را باید در قرآن جست و جو کرد»، گفت:طی سال های طولانی فاصله بین حوزه و دانشگاه بارز بود. اما در حال حاضر تلاش های زیادی صورت گرفته و امیدواریم که از فرصت های موجود در جهت فرصت های ازدست رفته استفاده شود. علوی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب و گشوده شدن درهای تعالی و سعادت جامعه اسلامی و روشن شدن خلاهای تئوریک در زمینه های فرهنگی و علمی جامعه اسلامی و بالاتر از آن جهان اسلامی دریچه ای برای نجات اندیشه گشوده شد. اساتید کشور به تکاپو برای اسلامی کردن علوم انسانی افتادند. چرا که ایجاد یک تمدن اسلامی بسته به پایه ریزی بنیان های فکری و علمی آن تمدن است. پیش از انقلاب بستر خوبی مهیا نبود که علمای حوزه در دانشگاه حضور یابند و به گسترش مباحث دینی بپردازند. وی با بیان اینکه در زمینه علوم محض با کشورهای غربی اختلاف نظر نداریم، گفت: چالش اصلی در زمینه علوم انسانی است. البته برخی مطرح می کردند که علوم محض هم باید سبقه اسلامی داشته باشد. اما این افراد تعدادشان کم است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]