محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830680327
اجتهاد در عصر امام باقر (ع)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) ترديدي نيست كه بزرگترين رسالت مرجعيت ديني در عصر غيبت ولي عصر عليهالسلام استخراج احكام شرعي از ادله و منابع ديني و قرار دادن آن در اختيار مسلمانان ميباشد؛ اما در اينجا اين پرسش به ذهن خطور ميكند كه نخستين بار، اين تلاش علمي - به معناي مصطلح و امروزي آن - توسط چه كسي انجام شد؟ و در واقع چه كسي باب اجتهاد را گشود و با تمسك به اصول، آن را تبيين نمود و آيا در زمان باز بودن باب علم و حضور معصوم نيز اجتهاد صورت ميگرفته است يا خير؟ اين نوشتار كوشيده است تا اين پرسش را در چند بخش پاسخ دهد. الف. پايه گذاري علم اصول آن گونه كه از تاريخچه تأسيس علم اصول برمي آيد، تأسيس اين علم و گردآوري قواعد آن در زمان امام باقر عليهالسلام صورت گرفته است. اگر چه اميرالمؤمنين عليهالسلام برخي از قواعد اجتهاد را بيان كرده بودند، اما دوران امامت امام باقر عليهالسلام نقطه عطفي براي استفاده دانشمندان راستين اسلامي از محضر معادن علم الهي و چشمههاي جوشان دانش و بينش وحياني بود تا در اين عرصه به كسب دانش و معرفت بپردازند. پيش از دوران امامت امام باقر عليهالسلام اوضاع خفقان بار جامعه هرگز به پيشوايان معصوم عليهمالسلام اجازه نميداد كه با آسودگي خاطر به پرورش استعدادهاي نهفته در جامعه اسلامي بپردازند. تزلزل در حكومت اموي در دوران امام باقر عليهالسلام و ناتواني حاكمان در پياده كردن سياستهاي تجربه شده بني اميه مبني بر اعمال فشار بر شيعيان، موجب ايجاد بستر مناسب فرهنگي در اين عصر گرديد. اتخاذ سياستهاي دوگانه و كشمكشهاي تمام نشدني بر سر قدرت توسط حاكمان از يك سو، و ژرف نگري امام باقر عليهالسلام از سوي ديگر، زمينه رشد و تعالي و بارورسازي ارزشها را در بين مسلمانان پايه ريزي كرد و تلاشهاي بي پايان امام در اين راستا، تشنگان زلال معرفت و انديشه را بر آن داشت كه با جاري كوثر امام باقر عليهالسلام ، همراه شوند و هر چه بيشتر در معرض تعاليم انسان ساز آن امام همام قرار گيرند. اين روند رشد، آن گونه در دانشمندان مختلف علوم ديني در زمينههاي تفسير، حديث، كلام، فقه، اصول و... نهادينه شد كه امروز كمتر كتابي از متون ديني اسلامي، خالي از كلمات تابناك آن حضرت ميباشد. از جمله تلاشهاي گسترده امام در اين عرصه تبيين شيوههاي صحيح استنباط حكم شرعي از منابع ديني بود كه بيش از پيش به اعتلا و توانمندي فقه شيعه غنا بخشيد. امام باقر عليهالسلام شخصا بر اين امر مبادرت ورزيد و با تدوين قواعد علم اصول و آموزش آن به شاگردان مكتب خويش، گام مهم و كارسازي در پيش برد اهداف بلند اجتهاد برداشت؛ به گونهاي كه امروز شيعه ميتواند با سربلندي اذعان دارد كه ميراث دار دانش پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله و جانشينان او عليهمالسلام در بهرهگيري از منابع ديني در قالب اجتهاد و استنباط حكم شرعي ميباشد. مرحوم صدر در اين باره مينويسد: «به واقع، اولين كسي كه دروازه علم اصول [و اجتهاد در احكام] را گشود و به تبيين و ترفيع قواعد آن پرداخت، امام ابوجعفر محمد بن علي الباقر عليهالسلام و پس از او، فرزند برومندش، ابوعبداللّه الصادق عليهالسلام است. اين دو بزرگوار با آموزش قواعد آن به بسياري از شاگردان خود، و آنان نيز با جمع آوري و نگاشتن آن مسائل و قواعد، گام بزرگي در فقه و اصول شيعه برداشتند.1 علامه سيد محسن امين مينويسد: «مسلما بيشترين قواعد اصولي كه از امامان معصوم عليهمالسلام روايت شده، از امام باقر عليهالسلام تا امام حسن عسكري عليهالسلام ميباشد. سيوطي در [كتاب خود] «اوائل» بر اين باور است كه نخستين كسي كه علم اصول را تصنيف كرد، امام شافعي بوده است. در پاسخ او ميگوييم: نخستين كسي كه پيش از شافعي علم اصول را گشود و مسائل آن را بيان كرد، امام محمد بن علي الباقر عليهالسلام و فرزند [بزرگوار[ ايشان جعفر الصادق عليهالسلام است كه براي اصحاب خويش مسائل مهم آن را تبيين نمودند... اولين كسي كه در علم اصول سخن رانده و هشت قاعده در زمينه علوم قرآني را بازگو كرده، حضرت اميرالمؤمنين علي عليهالسلام است؛ همو بود كه بيان كرد در قرآن ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، و عام و خاص وجود دارد. به گونهاي كه اين قاعدهها بيشتر مباحث اصولي فقه را در بر دارد؛ اما امام باقر عليهالسلام و امام صادق عليهالسلام پس از اميرالمؤمنين عليهالسلام نخستين كساني هستند كه پيش از امام شافعي، مباني گسترده علم اصول را تبيين نمودند و مسائل آن را براي [شاگردان و] ياران خود بيان فرمودند».2 ب. تبيين شيوههاي صحيح اجتهاد امام باقر عليهالسلام به عنوان مبتكر و تدوين كننده علم اصول، در جايگاه برترين مرجع ديني شيعه در روزگار خويش، بر خود لازم ميدانست با تبيين شيوههاي صحيح اجتهاد، به نهادينه ساختن فرهنگ اجتهاد بين دانشمندان علوم اسلامي مبادرت ورزد. از اين رو، به آموزش اصحاب و شاگردان خود در راستاي اجتهاد با بهرهگيري از شيوههاي صحيح اقدام نمود كه در كتابهاي اصولي، نمونههاي فراواني از آن به چشم ميخورد؛ به مواردي در اين زمينه توجه كنيد: 1. زراره ميگويد: از امام باقر عليهالسلام پرسيدم: شما در مسح پا و سر، مسح تمام سر و پا را لازم نميدانيد، بلكه مسح مقداري از آن را كافي ميدانيد؛ آيا ممكن است بيان كنيد كه اين حكم را چگونه و از كجا بيان ميفرماييد؟ امام با تبسمي پاسخ دادند: اين همان مطلبي است كه پيامبر صلياللهعليهوآله نيز بدان تصريح دارد و در قرآن نيز آمده است؛ به درستي كه خداوند ميفرمايد: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ»3؛ «پس صورتهايتان را بشوييد». از اين جمله، فهميده ميشود كه شستن صورت واجب است. پس خداوند شستن دستها را عطف بر صورت نمود و فرمود: «وَاَيْدِيَكُمْ اِلَي الْمَرافِقِ»؛ «و دستانتان را تا آرنج بشوييد». بنابراين، خداوند شستن دو دست تا آرنج را به صورت متصل [و معطوف] بيان نمود. پس دانستيم كه شستن تمام دست تا آرنج لازم است. پس خداوند اين دو كلام [موردنظر و جمله بعد] را جدا ميكند و جمله [بعد]، از ماقبل [خود[ جدا ميشود و با فعل جديدي آغاز ميگردد كه: «وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُم»؛ «و سرهايتان را مسح كنيد». پس ميفهميم هنگامي كه فرمود: بِرُؤُوسِكُم، مقداري از مسح سر كافي است و [اين مطلب[ از مكان باء فهميده ميشود [كه مراد مسح برخي از سر است؛ چرا كه نفرموده وَاْمسَحُوا رُؤُسَكم و آن را مانند فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُم وَاَيْديكُم بدون باء نياورده است و در واقع، امام باء را باء تبعيضيه گرفته اند]. پس خداوند، رجلين را به رأس وصل [و عطف[ نموده است؛ همان گونه كه يدين را به وجه وصل [و عطف [نموده. و هنگامي كه فرمود: «واَرْجُلَكُم الي الْكَعْبَيْنِ»؛ از اينكه رجلين را به رأس وصل كرده، ميفهميم كه مسح بر برخي از قسمتهاي پا نيز كافي است. [اين همان چيزي است كه] رسول خدا صلياللهعليهوآله آن را براي مردم تفسير كرده بودند، اما مردم سخن او را تباه ساختند.4 به خوبي آشكار است كه امام با تأسي به دو نكته ادبي در تفسير آيه شريفه (اول: عدم انشاء امر جديد براي شستن دستها و عطف ايديكم به وجوهكم با يك صيغه امر فاغْسِلوا و دوم: تبعيضيه گرفتن باء جارّه در برؤسكم و عطف ارجلكم به آن) سعي در بازگو كردن چگونگي برداشت اين حكم از آيه دارند. البته امام ميتوانستند بدون اين كار، حكم شرعي را براي مخاطب روشن سازند، اما آشكار است كه ايشان در آموزش شيوههاي اجتهاد به فرد پرسش كننده تلاش كردهاند. 2. در روايتي ديگر، زراره و محمد بن مسلم ميگويند: از امام باقر عليهالسلام پرسيديم: نظر شما در مورد نماز مسافر چيست؟ امام فرمود: خداوند بلندمرتبه ميفرمايد: «وَاِذا ضَرَبْتُمْ فِي الاَْرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ اَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلوةِ»؛5 «هنگامي كه سفر ميكنيد، گناهي بر شما نيست كه نماز خود را كوتاه كنيد.» پس تقصير در سفر واجب شده است، همانند وجوب تمام خواندن آن در «حَضَر». به امام عرض كرديم: خداوند فقط فرموده بر شما «جناحي» نيست و نفرموده «افعلوا» [كه ظهور در وجوب داشته باشد]، پس چگونه [از اين آيه فهميده ميشود كه] واجب گردانيده است؟ امام فرمود: آيا خداوند بلند مرتبه در [مورد] صفا و مروه نفرموده است: «فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ اَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ اَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما»؛6 «كساني كه حج خانه خدا و يا عمره انجام ميدهند، مانعي نيست كه بر آن دو طواف كنند». آيا نميبينيد طواف آن دو واجب شده است؟ چون خداوند در كتاب خود آورده و پيامبر او صلياللهعليهوآله نيز بدان عمل كرده است. تقصير در سفر نيز همين گونه است كه پيامبر صلياللهعليهوآله بدان عمل كرده است و پروردگار تعالي نيز آن را در كتابش آورده است.7 امام خميني رحمهالله درباره دلايل وجود اجتهاد در عصر معصومان عليهمالسلام مينويسند: «از جمله آن دلايل، رواياتي است كه به چگونگي حكم شرعي از كتاب خدا اشاره ميكند و به عنوان نمونه، ميتوان به روايت زراره اشاره نمود كه چگونگي آموزش به زراره در راستاي استنباط حكم شرعي از قرآن را بيان ميكند.»8 ج. دستور به فتوا دادن گام مهم ديگري كه امام باقر عليهالسلام در راستاي تحكيم بنيادهاي اجتهاد برداشتند، اين بود كه به شاگردان برجسته خود كه از آشنايي كامل به اصول و مبادي فقه و اجتهاد در آن برخوردار بودند، دستور به فتوا دادن فرمودند تا بدين وسيله، راه اجتهاد در فقه، هر چه بيشتر براي شيعه هموار گردد و از سويي، بستري مناسب براي مرجعيت ياران فقيه خود و نيز رجوع مردم كه گاه دست رسي به امام ندارند، فراهم شود. از جمله افرادي كه مستقيما از سوي امام باقر عليهالسلام بر فتوا دادن براي مردم مأموريت يافت، «ابان بن تغلب» ميباشد. امام باقر عليهالسلام آشكارا به او فرمود: «در مسجد مدينه بنشين و براي مردم فتوا صادر كن. همانا كه من دوست دارم بين شيعيانم مانند تو ببينم.»9 از آنجا كه ابان بن تغلب از شاگردان خاص و برجسته امام در زمينه مسائل فقهي بوده است و نيز دستور مستقيم از سوي امام مبني بر فتوا دادن داشته، ميتوان نتيجه گرفت كه اجتهاد در آن دوره (حضورامام) نيز جريان داشته است. د. مبارزه با شيوههاي نادرست اجتهاد در دوران امام باقر عليهالسلام برخي از عناصر فرصت طلب زمينه را براي آشفته سازي فرهنگ ديني مهيا ديدند و با اغراض و انگيزههاي گوناگون، سعي در سودجويي به قيمت خدشه دار نمودن تعاليم اسلامي داشتند. تلاش مهم امام باقر عليهالسلام در اين زمينه، در دو جنبه شكل گرفت: ابتدا به اصحاب و ياران نزديك خود، خطر آسيب پذيري اجتهاد به واسطه شيوههاي نادرست را گوشزد نمودند و آنان را از خطر افتادن در دام آن دور داشتند و در گام ديگر، خود به مبارزه با اين شيوههاي نادرست پرداختند. برخي از اين شيوهها كه از سوي عناصر فرصت طلب سامان دهي و گاه از سوي حاكميت جامعه نيز حمايت و تقويت ميشد در قالب عناويني چون «قياس»، «استحسان»، «اجتهاد در مقابل نص» و برخي گونههاي «اجماع» جلوه گر شد.10 امام باقر عليهالسلام در صف اول مبارزه، همواره اطرافيان خود را از افتادن در دام اين گونه شيوهها، برحذر ميداشتند و آنان را حتي از مراوده با افرادي كه در اين عرصه گام ميزنند و آن را دست مايه رسيدن به احكام شرعي ميدانند، دور ميداشتند. امام در گفتاري به زراره چنين ياد آور شدند: «اي زراره! بر تو باد از كساني كه در دين قياس ميكنند، دوري گزيني؛ زيرا آنان از قلمرو تكليف خود، پا فراتر نهاده و آنچه را بايد ميآموختند، واپس نهادهاند. و به آنچه از آنان خواسته نشده، روي آورده و خود را به سختي انداختهاند. روايات و احاديث را بنابر ذوق خود معني كرده (استحسان) و بر خدا نيز دروغ بستهاند (اجتهاد در برابر نص) و در نظر من به سان كساني هستند كه در مقابل شان، آنان را صدا ميزني، اما نميشنوند و سرگردان در دين هستند.»11 و نيز ميفرمود: «سنت [و احكام شرعي [قياس بردار نيست. چگونه ميتوان در سنت قياس كرد، در حالي كه زن حائض [پس از دوران حيض[ ميبايست روزه خود را قضا كند، ولي قضاي نماز بر او واجب نيست!12 آن حضرت فتوا دادن براي مردم را كه برخاسته از عدم آگاهي و هدايت الهي باشد، به شدت مردود شمرده، ميفرمودند: «هر كس براي مردم، بدون علم و هدايت الهي فتوا بدهد، فرشتگان رحمت و عذاب او را نفرين ميكنند و گناه آنان كه نظر خطاي او را به كار بندند، بر عهده اوست.»13 امام در راستاي اين موضوع و جهت جلوگيري از خطر ابتلاء بدان، راهكارهاي مثبت و كارسازي را ارائه فرمودند كه يكي از اين راهكارها «توقف در شبهات» بود. از آنجايي كه افراد گاه به طور ناخواسته گرفتار اين دام ميشدند، آن حضرت بهترين راه را احتياط در مسائل پيچيده، و واگذاري آن به اهلش اعلام نمودند.14 در همين راستا، «ابوحمزه ثمالي» روايت ميكند كه؛ روزي در مسجد الرسول صلياللهعليهوآله نشسته بودم كه مردي داخل شد و سلام كرد و به من گفت: كيستي اي بنده خدا؟ گفتم: مردي از اهل كوفه، چه ميخواهي؟ گفت: آيا اباجعفر محمد بن علي عليهالسلام را ميشناسي؟ گفتم: آري، با او چه كار داري؟ گفت: چهل پرسش و شبهه آماده كردهام و ميخواهم از او پاسخش را دريافت كنم تا آنچه را حق است، بدان حكم كنم و آنچه را باطل است، فرو گذارم. به او گفتم: آيا حق و باطل را به روشني ميشناسي؟ گفت: بله! گفتم: تو كه حق و باطل را ميشناسي، ديگر چه حاجتي به او [امام باقر عليهالسلام ] داري؟ گفت: شما كوفيان بي صبر و كم طاقت هستيد. هنوز صحبتم تمام نشده بود كه ابوجعفر عليهالسلام وارد مسجد شد، در حالي كه جماعتي از اهل خراسان و ديگر بلاد او را همراهي ميكردند و از او پرسشهايي راجع به حج ميپرسيدند. رفت تا در جايگاه خود بنشيند. مرد دانشمند نيز نزديك او نشست. من نيز در محلي نشستم كه صدايشان را بشنوم. چند تن از دانشمندان نيز حضور داشتند. وقتي امام پرسشهاي آنان را پاسخ داد، متوجه مرد شد و پرسيد: كيستي؟ گفت: من قتادة بن دِعامه بصري هستم. امام پرسيد: آيا همان فقيه اهل بصره نيستي؟ گفت: آري! ابوجعفر عليهالسلام فرمود: واي بر تو اي قتاده! به درستي كه خداوند بلندمرتبه و بزرگ دستهاي از آفريدگان خود را آفريد و آنان را حجت بر ديگر آفريدگان قرار داد. آنان «اوتاد» روي زمين هستند كه براي پروردگارشان ثابت قدم اند و برگزيدگان علم الهي ميباشند كه خدا آنان را پيش از آفريدن انسانها برگزيد و در سايه سار عرش خود جاي داد. قتاده مدتي طولاني سكوت كرد و سر فرو افكند. سپس گفت: پروردگار تو را آرامش بخشد! به خدا قسم كه من پيش روي بسياري از دانشمندان نشستهام و حتي ابن عباس را هم درك كردهام، ولي هرگز اين گونه كه در محضر شما مضطرب و پريشانم، نزد هيچ كدام آنها نبودهام. اباجعفر عليهالسلام فرمود: واي بر تو! خيال ميكني كجا هستي و پيش روي چه كسي نشستهاي؟ تو در مقابل كسي نشستهاي كه خداوند در مورد آنان فرموده: «في بيُوتٍ أذِنَ اللّهُ اَنْ تُرْفَعَ ويُذكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَالاَْصالِ رِجالٌ لاتُلْهيهِمْ تِجارةٌ وَلابَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَاِقامِ الصَّلوةِ وَايتاءِ الزَّكوةِ15». قتاده گفت: به خدا سوگند! راست گفتي، فدايت شوم! آن خانهها از سنگ و گل نيست [و همان است كه خود فرموديد]. اكنون بفرماييد حكم پنير چيست؟ امام باقر عليهالسلام لبخندي زد و فرمود: سؤالت فقط همين بود؟ پاسخ داد: همه را اكنون فراموش كردهام. امام فرمود: اشكالي ندارد.16 امام باقر عليهالسلام جايگاه ويژهاي براي فقه و تعميق در آن و به اصطلاح تفقه در دين قائل بودند و فقيه در دين را شخصيتي ممتاز و برجسته معرفي ميكردند جايگاه خردورزي ديني از نگاه امام باقر عليهالسلام امام باقر عليهالسلام جايگاه ويژهاي براي فقه و تعميق در آن و به اصطلاح تفقه در دين قائل بودند و فقيه در دين را شخصيتي ممتاز و برجسته معرفي ميكردند و ميفرمودند: «مُتَفَقِّهٌ فِي الدّينِ اَشَدُّ عَلَي الشَّيْطانِ مِنْ عِبادَةِ أَلْفَ عابِدٍ؛17 وجود يك فقيه در دين براي شيطان از عبادت هزار عابد سختتر است.» ايشان ضمن تشويق و ترغيب ديگران به تفقه در دين ميفرمودند: «تفَقّهُوا فِي الْحَلالِ وَالْحَرامِ وَ اِلاّ فَاَنْتُمْ اَعْرابٌ؛18 در حلال و حرام تفقه كنيد تا از «اعراب» [باديه نشين] نباشيد.» همچنان كه خداوند متعال درباره ناداني و جهل اعراب باديه نشيني كه به سختي اسلام را ميپذيرفتند، فرمود: «اَلاَْعْرابُ اَشَدُّ كُفْرا ونِفاقا»؛19 «اعراب [باديه نشين] كفر و دورويي شان بيشتر است.» اگر چه روايت فوق به طور مستقيم دلالت بر اجتهاد ندارد، اما ميتوان گفت كه به گونهاي تلويحي به ترغيب و تشويق مردم نسبت به آن ميپردازد. از اين رو، امام باقر عليهالسلام نسبتا در اين زمينه به اصحاب و نزديكان خود سخت گير به نظر ميرسيدند و گاه با تهديد زمينههاي تحريك آنان را براي دنبال كردن اين سنت فراهم ميآوردند و ميفرمودند: «اگر جواني از جوانان شيعه را نزد من آورند كه دنبال تفقه در دين نباشد، او را تنبيه خواهم كرد.»20 كه از اين مطلب به خوبي حساسيت و اهميت موضوع فهميده ميشود. پي نوشت ها : 1.همان. 2.اعيان الشيعة، سيد محسن امين، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، بي تا، ج1، ص137. 3.مائده/6. 4.وسائل الشيعة، محمد بن الحسن الحرّ العاملي، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ پنجم، 1403 ق، ج1، ص290. 5.نساء/ 101. 6.بقره/ 158. 7.بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ اول، 1362 ش، ج2، ص276. 8.الرسائل، روح اللّه خميني، قم، اسماعيليان، 1385 ق، ج2، ص128. 9.قاموس الرجال، شيخ محمد التستري، قم، مؤسسة النشر الاسلاميّ التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، چاپ دوم، 1410 ق، ج1، ص97. 11. وسائل الشيعه، ج18، ص39. 12. بحارالانوار، ج2، ص308، عَن ابي جعفر عليهالسلام قال: «اِنَّ السُّنَّةَ لاتُقاسُ، وكَيْفَ تُقاسُ السُّنَّةُ وَالْحائِضُ تَقْضِي الصِّيامَ وَلاتَقْضِي الصَّلاةَ.» 13. بحارالانوار، ج2، ص118. عن ابي جعفر عليهالسلام قال: «مَنْ أفْتَي النّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلاهُديً مِنَ اللّهِ لَعَنَتْهُ مَلائِكةُ الرَّحْمَةِ وَمَلائِكَةُ الْعَذابِ، وَلَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْياهُ.» 14.به عنوان نمونه ر.ك: بحارالانوار، ج2، ص307. 15. نور/36 و 37: «در خانه هايي كه خداوند رخصت داده كه [قدر و منزلت آنها] رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. در آن [خانه ها] هر بامداد و شامگاه او را نيايش كنند، مرداني كه نه تجارت و نه داد و ستدي آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نميدارد.» 16.أنوار البهية في تواريخ الحجج الالهية، شيخ عباس قمي، قم، مؤسسة النشر الاسلامي، چاپ اول، 1418 ق، ص136؛ بحارالانوار، ج46، ص358. 17. بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلياللهعليهوآله ، ابوجعفر بن الحسين بن فرّوخ صفّار القمي، قم، منشورات مكتبة آية اللّه العظمي المرعشي النجفي، 1404ق، ص7. 18.بحارالانوار، ج1، ص214. 19.توبه/98. 20. بحارالانوار، ج1، ص214. ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :sm1372
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 479]
صفحات پیشنهادی
اجتهاد در عصر امام باقر (ع)
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) ترديدي نيست كه بزرگترين رسالت مرجعيت ديني در عصر غيبت ولي عصر عليهالسلام استخراج احكام شرعي از ادله و منابع ديني و قرار دادن آن ...
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) ترديدي نيست كه بزرگترين رسالت مرجعيت ديني در عصر غيبت ولي عصر عليهالسلام استخراج احكام شرعي از ادله و منابع ديني و قرار دادن آن ...
اجتهاد در عصر امام باقر (ع)
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) اشارهتردیدی نیست که بزرگ ترین رسالت مرجعیت دینی در عصر غیبت ولی عصر علیه السلام استخراج احکام شرعی از ادله و منابع دینی و قرار ...
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) اشارهتردیدی نیست که بزرگ ترین رسالت مرجعیت دینی در عصر غیبت ولی عصر علیه السلام استخراج احکام شرعی از ادله و منابع دینی و قرار ...
اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلام
اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلاماشارهتردیدى نیست كه بزرگترین رسالت مرجعیت دینى در عصر غیبت ولى عصر علیهالسلام استخراج احكام شرعى از ادله و منابع دینى ...
اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلاماشارهتردیدى نیست كه بزرگترین رسالت مرجعیت دینى در عصر غیبت ولى عصر علیهالسلام استخراج احكام شرعى از ادله و منابع دینى ...
شیعه در عصر امام باقر(ع)
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) اشارهتردیدی نیست که بزرگ ترین رسالت مرجعیت دینی ... با جمع آوری و نگاشتن آن مسائل و قواعد، گام بزرگی در فقه و اصول شیعه برداشتند.
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) اشارهتردیدی نیست که بزرگ ترین رسالت مرجعیت دینی ... با جمع آوری و نگاشتن آن مسائل و قواعد، گام بزرگی در فقه و اصول شیعه برداشتند.
تعليم فقه و شيوه صحيح اجتهاد
تعليم فقه و شيوه صحيح اجتهاد-تعلیم فقه و شیوه صحیح اجتهاد تعلیم مسایل ... عصر امام باقر (ع)، آغاز پیدایش فرصتى بود تا حاملان واقعى علوم قرآن، بتوانند به ...
تعليم فقه و شيوه صحيح اجتهاد-تعلیم فقه و شیوه صحیح اجتهاد تعلیم مسایل ... عصر امام باقر (ع)، آغاز پیدایش فرصتى بود تا حاملان واقعى علوم قرآن، بتوانند به ...
شكافنده ي دانش ها-ويژه نامه شهادت امام باقر (ع)
ايمان و علم در نگاه امام باقر (ع) اجتهاد در عصر امام باقر (ع) ايمان و علم در نگاه امام باقر (ع) پنجمين امام شيعه، محمدبن على بن الحسين(ع) ملقب به باقر در سال ۵۷ ق در شهر ...
ايمان و علم در نگاه امام باقر (ع) اجتهاد در عصر امام باقر (ع) ايمان و علم در نگاه امام باقر (ع) پنجمين امام شيعه، محمدبن على بن الحسين(ع) ملقب به باقر در سال ۵۷ ق در شهر ...
عصر ظهور در کلام امام باقر علیهالسلام
عصر ظهور در کلام امام باقر علیهالسلام-اندیشه - امامان معصوم علیهمالسلام به جهت اهمیت مسئله ... احادیث و روایات: امام علی (ع):هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون .... (7)امام خمینی رحمه الله درباره دلایل وجود اجتهاد در عصر معصومان علیهم .
عصر ظهور در کلام امام باقر علیهالسلام-اندیشه - امامان معصوم علیهمالسلام به جهت اهمیت مسئله ... احادیث و روایات: امام علی (ع):هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون .... (7)امام خمینی رحمه الله درباره دلایل وجود اجتهاد در عصر معصومان علیهم .
اخلاق و بزرگواری امام باقر علیه السلام
اخلاق و بزرگواری امام باقر علیه السلامپیامبر (ص) به یکی از یاران پارسای خود«جابر بن عبد الله انصاری »فرمود. ... اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلام ... امام باقر (ع) آمد.
اخلاق و بزرگواری امام باقر علیه السلامپیامبر (ص) به یکی از یاران پارسای خود«جابر بن عبد الله انصاری »فرمود. ... اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلام ... امام باقر (ع) آمد.
معرفت بیشتر به امام عصر(علیه السلام)
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) ... اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلام اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلاماشارهتردیدى نیست كه بزرگترین رسالت مرجعیت ... جوشان دانش و ...
اجتهاد در عصر امام باقر (ع) ... اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلام اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلاماشارهتردیدى نیست كه بزرگترین رسالت مرجعیت ... جوشان دانش و ...
نهضت بزرگ علمى امام باقر (علیه السلام)
نهضت بزرگ علمى امام باقر (علیه السلام)-نهضت بزرگ علمى امام باقر (علیه السلام) نويسنده: احمد ... امام باقر (ع) در اين راستا مىفرمود: هر گاه من حديث و سخنى براى شما گفتم، ريشه و مستند قرآنى آن را از من جويا شويد. ..... اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلام ...
نهضت بزرگ علمى امام باقر (علیه السلام)-نهضت بزرگ علمى امام باقر (علیه السلام) نويسنده: احمد ... امام باقر (ع) در اين راستا مىفرمود: هر گاه من حديث و سخنى براى شما گفتم، ريشه و مستند قرآنى آن را از من جويا شويد. ..... اجتهاد در عصر امام باقر علیه السلام ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها