تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837558171
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) در رابطه با چگونگي حكومت اسلامي و رهبري ديني در مورخ 21/1/1341 در رابطه با افشاي توطئه رژيم و اتهام موافقت روحانيت با انقلاب سفيد، حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) در جمع گروهي از دانشجويان دانشگاه تهران، طلاب و مردم قم ميفرمايند. "... در روزنامه [مورخ 13/5/1342] كه مرا از زندان قيطريه آوردند، نوشتند كه مفهومش اين بود كه روحانيت در سياست مداخله نخواهد كرد. من الان حقيقت موضوع را براي شما بيان ميكنم. آمد يك نفر از اشخاص كه ميل ندارم اسمش را بياورم، گفت آقا سياست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فريب، نيرنگ و خلاصه پدرسوختگي است! و آن را شما براي ما بگذاريد. چون آن موقع مقتضي نبود نخواستيم با او بحثي بكنيم، كه از اول وارد اين سياست كه شما ميگوييد نبودهايم. امروز چون موقع مقتضي است، ميگويم اسلام اين نيست، واللّه اسلام تمامش سياست است. اسلام را بد معرفي كردهاند. سياست مدن از اسلام سرچشمه ميگيرد. من از آن آخوندهايي نيستم كه در اينجا بنشينم و تسبيح دست بگيرم؛ من پاپ نيستم كه فقط روزهاي يكشنبه مراسمي انجام دهم و بقيه اوقات براي خودم سلطاني باشم و به امور ديگر كاري نداشته باشم..." (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ 73: 105 ـ 104) در نظر حضرت امام اصلاحات ديني و احيأ انديشه اعتقاد به حكومت اسلامي و رهبري ديني بعنوان يك ضرورت فوري طي ساليان زيادي كه به حالت تبعيد در عراق به سر ميبردند، مطرح بود و ايشان از بيعملي و تنبلي و عدم جرات و جسارت برخي علما و روحانيون گلهمند بودند و بارها و بارها در سخنرانيها و جلسات درس در حوزه علميه عليه اين عافيت طلبيها هشدار ميدادند. در اين خصوص ميفرمايند: "... معرفي و ارائه اسلام مستلزم اين است كه حوزههاي روحانيت اصلاح شود به اين ترتيب كه برنامؤ درسي و روش تبليغات و تعليمات تكميل گردد، سستي و تنبلي و ياس و عدم اعتماد به نفس جاي خود را به جديت و كوشش و اميد و اعتماد به نفس بدهد. آثاري كه تبليغات و تلقينات بيگانگان در روحيؤ بعضي گذاشته از بين برود؛ افكار جماعت مقدس نما، كه مردم را از داخل حوزههاي روحانيت از اسلام و اصلاحات اجتماعي باز ميدارد، اصلاح شود؛ آخوندهاي درباري، كه دين را به دنيا ميفروشند، از اين لباس خارج و از حوزهها طرد و اخراج شوند. (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ زمستان 73:125) القأ روحيه خودباوري و رفع آثار سوء تبليغات منفي و مضّر بيگانگان و سياست دولتهاي خائن و فاسد از يكديگر تلاش و مجاهدتهاي حضرت امام(رحمت الله علیه) در راه احيأ انديشه حكومت اسلامي بود. ايشان در مقاطع مختلف و در بسياري مواقع با تشويق و ترغيب علمأ حوزه علميه و روحانيت اسلام و برخي اوقات با انتقاد شديد سعي در بيدار كردن و ايجاد روحيؤ مسوليتپذيري آنان مينمودند: "... مثلاً بعضي را ميبينيم كه در حوزهها نشسته به گوش يكديگر ميخوانند كه اين كارها از ما ساخته نيست. چكار داريم به اين كارها؟ ما فقط بايد دعا كنيم و مسئله بگوييم. اين افكار آثار تلقينات بيگانگان است. نتيجه تبليغات سوء چند صد ساله استعمارگران است كه در اعماق قلوب نجف و قم و مشهد و ديگر حوزهها وارد شده و باعث افسردگي و سستي و تنبلي گرديده و نميگذارد رشدي داشته باشند. مرتباً عذرخواهي ميكنند كه اين كارها از ما ساخته نيست. اين افكار غلط است. مگر آنها كه اكنون در كشورهاي اسلامي امارت و حكومت دارند چه كارهاند كه آنها از عهده برميآيند و ما برنميآييم؟ كداميك از آنها بيش از فرد متعارف و معمولي لياقت دارد؟ بسياري از آنها اصلاً تحصيل نكردهاند. حاكم حجاز (ملك فيصل) كجا تحصيل كرده و چه تحصيل كرده است؟ رضاخان اصلاً سواد نداشت و سرباز بيسوادي بيش نبود! در تاريخ چنين بوده است..." (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ زمستان 73: 126) ايشان پس از ذكر مطالبي ديگر باز با تشويق و ترغيب به بازسازي روحيههاي مايوس و افسرده و مرعوب پرداخته و ميفرمايند: "... شما اين افسردگي را از خود دور كنيد؛ و در معرفي اسلام جديت به خرج دهيد، و تصميم به تشكيل حكومت اسلامي بگيريد؛ در اين راه پيشقدم شويد، و دست به دست مردم مبارز و آزاديخواه بدهيد؛ حكومت اسلامي قطعاً برقرار خواهد شد. به خودتان اعتماد داشته باشيد. شما كه اين قدرت و جرئت را داريد كه براي آزادي و استقلال ملت مبارزه ميكنيد، شما كه توانستهايد مردم را بيدار و به مبارزه وادار كنيد و دستگاه استعمار و استبداد را به لرزه درآوريد، روز به روز بيشتر تجربه ميآموزيد و تدبير و لياقت شما در كارهاي اجتماعي بيشتر ميشود... از بس اجانب و عمالشان به گوش ما خواندهاند كه آقا برو سراغ مدرسه و درس و تحصيل، به اين كارها چكار داريد. اين كارها از شما برنميآيد. ما هم باورمان آمده كه كاري از ما برنميآيد! و اكنون من نميتوانم اين تبليغات سوء را از گوش بعضي بيرون كنيم و به آنها بفهمانيم كه شما بايد رئيس بشر باشيد. شما هم مثل ديگرانيد. شما هم ميتوانيد مملكت را اداره كنيد. مگر ديگران چطور بودند كه شما نيستيد؟... شما اسلام را معرفي كنيد، برنامه حكومتي اسلام را به دنيا برسانيد..." (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ زمستان 73: 128ـ127) در خصوص اينكه شرايط زمامدار در زمان غيبت وليعصر(عج) چگونه بايد باشد حضرت امام(رحمت الله علیه) ميفرمايند كه شرايطي كه براي زمامداري ضروري است مستقيماً از طبيعت طرز حكومت اسلامي ناشي ميشود. بدين معني كه پس از شرايط عمومي مانند عقل و مديريت، دو شرط اساسي ديگر نيز وجود دارد كه عبارتند از علم به قانون و عدالت داشتن. سپس توضيح ميفرمايند چون حكومت اسلام حكومت قانون است بنابراين زمامدار بايد علم به قوانين داشته باشد نه فقط اين ضرورت براي زمامدار بلكه براي همه آحاد مملكت ضروري است منتهي مراتب اينكه حاكم بايد افضليت علمي داشته و ضمناً عدالت داشته باشد و از كمال اعتقادي و اخلاقي برخوردار باشد. اگر زمامدار مطالب قانوني را نداند، لايق حكومت نيست: چون اگر تقليد كند، قدرت حكومت شكسته خواهد شد. حضرت امام(رحمت الله علیه) سپس استدلال بسيار جالب و متقني ارائه ميدهند و آن اينكه از حضرت امام صادق(علیه السّلام) منقول است كه: الملوك حكام علي الناس و العلمأ حكام علي الملوك (پادشاهان حاكم بر مردماند و عالمان حاكم بر پادشاهانند). سلاطين اگر تابع اسلام باشند، بايد به تبعيت فقها درآيند و قوانين و احكام را از فقها بپرسند و اجرا كنند. در اينصورت حكام حقيقي همان فقها هستند، پس بايستي حاكميت رسماً به فقها تعلق بگيرد، نه به كساني كه به علت جهل به قانون مجبورند از فقها تبعيت كنند. بنابراين نظريه شيعه در مورد طرز حكومت و اينكه چه كساني بايد عهدهدار آن شوند در دورؤ رحلت پيغمبر اكرم(ص) تا زمان غيبت، واضح است. به موجب آن، امام بايد فاضل و عالم به احكام و قوانين و در اجراي آن عادل باشد. (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ زمستان 73: 39 ـ 37) ژان ـ پي ير ديگارد ( jean - Pierre Digard (محقق و نويسندؤ مشهور فرانسوي در كتاب خود به نام "اسلام و دولت در جهان امروز" تحت عنوان شيعه و دولت در ايران مينويسد:2 به نظر ميرسد افكار [امام] خميني(رحمت الله علیه) در مورد حكومت كه مستقيماً توسط روحانيون اداره بشود، يك فكر و نظر كاملاً جديد در بين شيعه دوازده امامي و سابقه قبلي هم نداشته است. (ديگار؛ 1981) وي در پاسخ به اين سوال كه حكومت اسلامي چيست به كتاب كشفالاسرار حضرت امام(رحمت الله علیه) استناد جسته و مينويسد: اولين اصل حكومت اسلامي از نظر امام خميني(رحمت الله علیه) اين است كه خدا تنها قانونگذار است و هيچكس به جز خدا حق ندارد قانون وضع نمايد و بر مردم حكومت كند، بنابر همين استدلال قوانين معتبر هم فقط قوانين الهي ميباشند. (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ 1979: 184) ضرورت عقلي تشكيل حكومت اسلامي در كلام امام حكومتهايي كه پس از حكومت اميرالمومنان علي(علیه السّلام) به نام اسلام و حكومت اسلامي بر مردم مسلط بودند، هيچكدام به طور حقيقي و اصالتاً مشروعيت نداشتهاند و به نام اسلام چه جنايتها و خيانتها كه نكردند و كليه ائمه خدا را يا به شكنجهگاه فرستادند و يا شهيد نمودند. دل علماي راستين اسلام از دست حكام كشورهاي اسلامي خون بود و اين نشاندهندؤ اين واقعيت است كه در طي اين چهارده قرن، اين كفر و ظلم بوده كه در لباس اسلام بر مردم حكومت ميكرده است. الف) در اين رابطه حضرت امام(رحمت الله علیه) در جمع طلاب و روحانيون حوزه علميه نجف در تاريخ 1/4/1350 به مناسبت برگزاري جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي و در افشاي جنايات دودمان پهلوي و ضرورت به دستگيري حكومت ميفرمايند: "... از اول تاريخ بشر تا حالا، دولتهاي جائر را مقابلشان انبيأ ايستاده بودند. خداي تبارك و تعالي موسي را ميفرستد كه اين شاهنشاه (فرعون) را از بين ببر،... از اولي كه بساط انبيأ بوده است تا زمان رسول اكرم(ص)، تا بعدها زمان ائمه(علیهم السّلام) ، مرتب مقابله كردند؛ توي حبس هم بودند مقابله كردند... شما يك قدري به فكر باشيد، يك قدر توجه داشته باشيد؛ هي ننشينيد تكليف شرعي براي خودتان درست كنيد. كار تنبلها! تكليف شرعيم اين نيست، تكليف شرعي آني است كه پيغمبر... شما قوهتان بيشتر از قواي سيدالشهدأ است. قوايي نداشت در مقابل آن قوه؛ پا شد قيام كرد، مخالفت كرد، چه كرد، تا كشته شد. آن هم ميتوانست اگر تنبل بود، نعوذباللّه، ميتوانست بگويد كه تكليف شرعي من نيست. از خدا ميخواستند آنها كه سيدالشهدأ ساكت باشد و آنها به خرسواري خودشان سوار باشند. از قيام او ميترسند او مسلم را فرستاد كه مردم را دعوت كند به بيعت، تا حكومت اسلامي تشكيل بدهد، اين حكومت فاسد را از بين ببرد..." (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ 73: 253 ـ 252) ب) در جاي ديگري حضرت امام(رحمت الله علیه) در تاريخ 18/6/60 در ديدار با جمعي از روحانيون، در خصوص هدف انبيأ در قيام و وظايف آنان فرمودند: "... خداي تبارك و تعالي ميفرمايد كه انبيأ را فرستاديم، بينات به آنها داديم، آيات به آنها داديم، ميزان برايشان فرستاديم، "ليقوم الناس بالقسط" غايت اين است كه مردم قيام به قسط بكنند عدالت اجتماعي در بين مردم باشد. ظلمها از بين برود، ستمگريها از بين برود و ضعفا به آنها رسيدگي بشود قيام به قسط بشود. دنبالش هم ميفرمايد و "انزلنا الحديد" تناسب اين چيست؟ تناسب اين است كه چنانچه شخصي يا گروهي بخواهند يك جامعه را تباه كنند، يك حكومتي را حكومت عدل است، تباه كند، با بينات با آنها بايد صحبت كرد، نشنيدند با موازين، موازين عقلي، نشنيدند با حديد..." (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ 73: 146) ج) حضرت امام(رحمت الله علیه) در رد ادعاي برخي از آخوندهاي درباري3 كه در تفسير غلط اطاعت از اوليالامر، به دعاگويي سلاطين جور و ستم مشغولند و پرداختن به امور سياسي را در خور خود نميدانند و يا از خود سلب مسوليت مينمايند در جمع طلاب و روحانيون و جمعي از مردم در تاريخ 29/11/56 و در رابطه با چهلم شهداي فاجعه نوزدهم ديماه قم ميفرمايند: "... حالا چند سال است كه تبليغ كردند به طوريكه ما، خود آخوندها هم باور كردهايم. خود آخوندها هم باور كردهاند: ما را چه به سياست. اين "ما را چه به سياست" معنايش اينست كه اسلام را اصلاً كنار بگذاريم. اسلام كنار گذاشته بشود؛ اسلام در اين حجرههاي ما، در آنجا دفن بشود... آنها از خدا ميخواهند كه اسلام از سياست جدا باشد؛ دين از سياست جدا باشد. اين يك چيزي است كه از اول سياسيون انداختند توي دست و دهان مردم به طوريكه الان ما هم كه اينجا هستيم باورمان آمده است كه آقا چكار داريم به سياست، سياست را بگذار براي اهلش. ما مسائل دين ميگوييم... رسول اكرم(ص) كه تاريخش را خوب ميدانيد. ديگر، كه تنهايي مبعوث شد، سيزده سال نقشه كشيد و ده سال جنگ كرد، نگفت كه ما را چه به سياست. اداره كرد ممالكي را، مملكتي را، نگفت ما چكار داريم به اين حرفها. آن هم حكومت حضرت امير است كه همهتان ميدانيد. و آن وضع حكومتش و آن وضع سياستش و آن وضع جنگهايش. نگفت كه ما بنشينيم توي خانهمان دعا بخوانيم و زيارت بكنيم و چكار داريم به اين حرفها، به ما چه..." (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ 1373، 355 ـ 354) د) گروهي، كه متاسفانه در ميان ايشان علما و روحانيون هم وجود دارند، به موجب تفسير غلط اصل انتظار معتقدند بودند كه در برابر ظلم و مفاسد و تعطيل احكام اسلام تكليفي بر عهدؤ كسي نيست و بايد منتظر بود تا ظلم و جور و فساد به نهايت برسد و آنگاه حضرت صاحب(عج) ظهور نمايند و جهان را پر از عدل و داد سازند. اين گروه كه معروف به "انجمن حجتيه" هستند به دليل فساد اصول تشكيلاتي و غير قابل دفاع بودن آن، ناگزير از فعاليتهاي علني دست كشيدند. اين گروه از طرفداران جدي عدم دخالت در امور سياسي بودند كه با اخطار جدي كه حضرت امام در روز عيد سعيد فطر 21/4/62 به آنان دادند كه: "... يك دسته ديگر هم كه تزشان اين است كه بگذاريد كه معصيت زياد بشود تا حضرت صاحب بيايد، حضرت صاحب مگر براي چي ميآيد؟ حضرت صاحب ميآيد معصيت را بردارد، معصيت كنيم كه او بيايد؟ اين اعوجاجات را برداريد، اين دسته بنديها را برداريد. در اين موجي كه الان اين ملت را به پيش ميبرد در اين موج خودتان را وارد كنيد و برخلاف اين موج حركت نكنيد كه دست و پايتان خواهد شكست." فعاليت و تشكيلات خود را تعطيل كردند. (ع. باقي، 1362: 5) ه) از جمله دلايل عقلي كه حضرت امام(رحمت الله علیه) بر لزوم تشكيل حكومت ارائه ميفرمايند اين است كه سنت و رويه پيامبر اكرم(ص) چنين حكم ميكند زيرا: اولاً خود تشكيل حكومت دادند و به اجراي قوانين و برقراري نظامات اسلام پرداخته، قاضي نصب نمودند، معاهده و پيمان ميبستند، جنگ را فرماندهي ميكردند خلاصه احكام حكومتي را به جريان ميانداختند. ثانياً: براي بعد از خود نيز به دستور خداوند حاكم تعيين كردند و اين بدين معناست كه حكومت پس از رحلت رسول اكرم(ص) نيز لازم است. (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ زمستان 73:18) و) از ديگر موارد لزوم تشكيل حكومت، ضرورت استقرار اجراي احكام، حضرت امام(رحمت الله علیه) ميفرمايند چون ضرورت اجراي احكام، كه تشكيل حكومت رسول اكرم را لازم آورده منحصر و محدود به زمان آن حضرت نيست، و پس از رحلت رسول اكرم(ص) نيز ادامه دارد، طبق آيات شريفه: 1ـ هذا بلاغ للناس و لينذروا به (ابراهيم: 52) اين (قرآن عظيم) حجت بالغ براي جميع مردم است تا خلايق از آن پند گرفته و خدا ترس شوند. 2ـ قل يا ايها الناس انما انا لكم نذير مبين (حج: 49) اي رسول ما بگو كه اي مردم من براي شما رسول ترسانندؤ آشكاري بيش نيستم. 3ـ و ما علمناه الشعر و ما ينبغي له ان هو الاذكر و قرآن مبين (يس: 69) و نه ما او محمد(ص) را شعر آموختيم و نه شاعري شايستؤ مقام اوست بلكه اين كتاب ذكر (الهي) و قرآن روشن (خدا) است. احكام اسلام محدود به زمان و مكاني نيست و تا ابد باقي و لازم الاجرا است. حضرت امام(رحمت الله علیه) دلايل ديگري هم نيز مانند: لزوم وجود موسسات و نهاد اجرايي (رويؤ اميرالمومنين علي بن ابيطالب(ع» ماهيت و كيفيت قوانين اسلام (احكام مالي، احكام دفاع مالي، احكام حقوق و احكام جزايي) (لزوم انقلاب سياسي) لزوم وحدت اسلامي لزوم نجات مردم مظلوم و محروم را نيز ذكر و توضيح دربارؤ آنها ميدهند. (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ زمستان 73: 28ـ 17) نتيجهگيري به نقل از ناشر محترم كتاب بسيار ارزشمند عالمانه و مستدل "ولايت فقيه" حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) فقها در موضوع "ولايت فقيه" بعنوان يك بحث منظم و جامع و مستقل آثار چندان زيادي از خود به جاي نگذاشتند و دليل آنرا بايستي در شرايط سياسي و اجتماعي حاكم بر تاريخ گذشته ممالك اسلامي، تسلط حكومتهاي ظالمانه و استبدادي و ضعف عدم سلطه فقها براي طرح اين موضوع جستجو نمود. البته صرفنظر از اختلاف آرأ و نظرات شيعه در حدود اختيارات و شئون ولايت فقيه در زمان غيبت، عموم فقها در اثبات نوعي ولايت براي فقيه جامع الشرايط اجمالاً اتفاق نظر دارند. البته نظر امام در اين مورد كمي متفاوت است ايشان ميفرمايند: "... چون درگذشته براي تشكيل حكومت و برانداختن تسلط حكام خائن و فاسد به طور دسته جمعي و بالاتفاق قيام نكرديم، و بعضي سستي به خرج دادند و حتي از بحث و تبليغ نظريات و نظامات اسلامي مضايقه نمودند، بلكه بعكس، به دعاگويي حكام ستمكار پرداختند! اين اوضاع به وجود آمد." (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ زمستان 73: 32) حضرت امام(رحمت الله علیه) سپس مسبب تمام بلاياي سياسي، اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي مانند: 1ـ كـم شدن نفوذ و حاكميت اسلام در جامعه. 2ـ تجزيه و ناتواني ملت مسلمان. 3ـ بلااجرا ماندن احكام اسلام. 4ـ تغيير و تبديل به وجود آمدن در احكام اسلام. 5ـ نفوذ و سلطه استعمارگران در جوامع مسلمان. 6ـ غربزدگي مردم مسلمان به دليل سلطه فرهنگي بيگانگان. را ناشي از عدم وجود حكومت اسلامي ميدانند و اينكه ما قيم و رئيس و تشكيلات رهبري نداشتيم. اصولاً يكي از پايههاي رهبري امام در جريان انقلاب اسلامي ايران اجراي تز تلفيق دين و سياست و خط بطلان كشيدن بر "علمانيت" يا اسلام منهاي سياست بود و در سخنرانيهاي متعدد بر اين موضوع تاكيد فرمودند كه ما فردي بالاتر از خود انبيأ نداريم اين افراد از خودشان گذشتند و حكومت تشكيل دادند. حضرت امام(رحمت الله علیه) در سراسر كتاب ولايت فقيه، با طرح سوالات بسيار روشن و پاسخهاي بسيار متقن فقهي، صريح و قانع كننده انديشؤ اعتقاد به رهبري ولي فقيه و ضرورت تشكيل دولت و حكومت اسلامي را مورد تاكيد و تاييد قرار ميدهند و اصول مبنايي زير را يادآور ميشوند: 1ـ تفكر جدايي دين از سياست را شديداً نفي مينمايند. 2ـ نجات مردم مظلوم و محروم را تكليف الهي كليه مسلمين و به خصوص علما نام ميبرد. 3 ـ ضـرورت يـك انقلاب سياسي بنابر حكم عقل و شرع را جايز ميشمارند. 4 ـ اعتقاد به اصل "ولايت فقيه" را بعنوان اساس و پايه تمام وظايف ذكر مينمايند. 5 ـ دو شـرط اسـاسي "علم به قانون" و "عدالت" را بعنوان شرايط ويژه خداوند براي حاكميت فقيه قيد مينمايند. 6ـ بنابر نص صريح قرآن برقراري حكومت اسلامي و رهبري ديني را يك امر حتمي و غير قابل اجتناب ميدانند. مباحث كتاب "ولايت فقيه" پاسخگوي اسلامي و رهبري در طي سيزده جلسه سخنراني در فاصله مورخه 1/11/1348 تا 20/11/1348 و در ايام اقامت آن حضرت در نجف اشرف ايراد گرديد و بعدها به صورت يك كتاب منسجم و منظم درآمد. در آن سالها در تمام كشورهاي اسلامي خفقان سياسي و سلطه بيگانگان و حكومتهاي استبدادي حاكميت داشت، لذا براي رسيدن به جامعه آرماني و استقرار حكومت اسلامي حضرت امام(رحمت الله علیه) برنامؤ مبارزه و نحوؤ اجرايي آنرا توضيح ميدهند و انديشههاي عالمانه خود را به صورت كاربردي و عملي اعلام مينمايند: 1ـ بايد از قيام سيدالشهدأ درس بگيريم و خود را فداي اسلام نماييم. 2ـ بـراي تشكيـل حكومت بايد دست از سستي و ناتواني برداريم و باور كنيم كه ما هم قادريم حكومت اسلامي را اداره نماييم. 3ـ اولين فعاليت ما در اين راه بايستي از طريق تبليغات صورت پذيرد تبليغات و تعليمات دو فعاليت مهم و اساسي ماست. 4ـ در راه رسيدن به هدف اصلي كه همان تشكيل حكومت اسلامي است بايد جديت نمود و در اين راه ايستادگي و استقامت كـرد. 5ـ آثار فكري و اخلاقي استعمار در رواج تفكر جدايي دين از سياست را از جامعه بزداييم و با تعليمات صحيح اسلام راستين و واقعي را ترويج نماييم. 6 ـ حـوزههـاي روحانيـت محل تدريس وتعليم و تبليغ و رهبري مسلمانان است، اين حوزهها كه جاي فقهاي عادل و فضلا و مدرسين و طلاب است بايد از آخوندهاي درباري تصفيه گردد. 7ـ بـايد افكار مقـدسنماهـا را اصلاح نماييم و تكليف خود را با آنها روشن سازيم زيرا اينها مانع اصلاحات و نهضت ما ميباشند. 8ـ در نهايت بايد همه تلاش و مجاهدت نماييم كه حكومتهاي جائر را براندازيم و سپس موسسات قضائي، مالي اقتصادي، فرهنگي و سياسي جديدي براساس اسلام پايهگذاري نماييم. در خاتمه بايد متذكر گرديد كه حضرت امام(رحمت الله علیه) نه تنها احيأ كنندؤ انديشه اعتقاد به حكومت اسلامي و رهبري ديني براي جامعه مسلمان ايران بلكه براي همؤ ملتهاي مسلمان بودند. در وصيتنامؤ سياسي ـ الهي حضرت ايشان نه تنها به تمام اقشار و آحاد ملت مسلمان ايران تذكرات و نصايحي را ميخوانيم بلكه به ملتهاي مسلمان جهان نيز توصيههايي نمودند و از جمله اينكه: "... به ملتهاي اسلامي توصيه ميكنم كه از حكومت جمهوري اسلامي و از ملت مجاهد ايران الگو بگيرند و حكومتهاي جائر خود را در صورتيكه به خواست ملتها كه خواست ملت ايران است سر فرود نياورد با تمام قدرت به جاي خود بنشانيد كه مايؤ بدبختي مسلمانان، حكومتهاي وابسته به شرق و غرب ميباشند و اكيداً توصيه ميكنم كه به بوقهاي تبليغاتي مخالفان اسلام و جمهوري اسلامي گوش فرا ندهيد كه همه كوشش دارند كه اسلام را از صحنه بيرون كنند كه منافع ابرقدرتها تامين شود..." (امام خميني(رحمت الله علیه)؛ زمستان 73: 102) و يا در جاي ديگر ميفرمايند: "... با كمال جد و عجز از ملتها ميخواهم كه از ائمه اطهار و فرهنگ سياسي، اجتماعي اقتصادي، نظامي اين بزرگ راهنمايان عالم بشريت به طور شايسته و به جان و دل و جانفشاني و نثار عزيزان پيروي كنند. از جمله [دست] از فقه سنتي كه بيانگر مكتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است چه احكام اوليه و چه ثانويه كه هر دو مكتب فقه اسلامي است، ذرهاي منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمي انحرافي مقدمه سقوط مذهب و احكام اسلامي و حكومت عدل الهي است..." (همان منبع؛ 103) دادن جرات و جسارت و بيدارگري مسلمانان از خواب غفلت و ذلت و اشاعه اين باور و حقيقت كه آنها هم ميتوانند در سايه تعاليم اسلام حكومت تشكيل داده و اداره امور مملكت و ملت خودشان را به دست گيرند از جمله اهداف و نيتهايي بود كه حضرت امام(رحمت الله علیه) در پايان عمر پربركت و پرخير خودشان در وصيتنامؤ سياسي ـ الهي به خوبي منعكس نمودهاند از آنجمله: "... شما اي مستضعفان جهان و اي كشورهاي اسلامي و مسلمان جهان به پا خيزيد و حق را با چنگ و دندان بگيريد و از هياهوي تبليغاتي ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسيد و حكام جنايتكار كه دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزيز تسليم ميكنند از كشور خود برانيد و خود و طبقات خدمتگزار متعهد زمام امور را به دست گيرند و همه در زير پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخيزيد..." (همان منبع؛ 104). و باز در جاي ديگر خطاب به علمأ اعلام كشورهاي اسلامي ميفرمايند: "... علمأ اعلام و خطبأ محترم كشورهاي اسلامي دولتها را دعوت كنند كه از وابستگي به قدرتهاي بزرگ خارجي خود را رها كنند و با ملت خود تفاهم كنند در اين صورت پيروزي را در آغوش خواهند كشيد و نيز ملتها را دعوت به وحدت كنند و از نژاد پرستي كه مخالف دستور اسلام است بپرهيزند و با برادران ايماني خود در هر كشوري و با هر نژادي كه هستند دست برادري دهند كه اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر اين برادري ايماني با همت دولتها و ملتها و با تاييد خداوند متعال روزي تحقق يابد، خواهيد ديد كه بزرگترين قدرت جهان را مسلمين تشكيل ميدهند. به اميد روزي كه با خواست پروردگار عالم اين برادري و برابري حاصل شود." (همان منبع؛ 105) پينوشتها: 1. در اينجا ما اصطلاح دولت را مسامحةً به جاي حكومت گرفتهايم كه در واقع امر اين دو به مفهوم يكسان نيستند و تفاوت اصولي با يكديگر دارند. 2. همين نكته وسيله محقق و پژوهشگر انگليسي نيكي كدي ( Niki Keddie (در مقالهاي تحت عنوان "آيا آيتاللّه خميني يك فرد وحدتگرا است؟" در روزنامه لوموند 22 اوت 1980 در صفحه دوم آورده شده است. 3. منظور حضرت امام(ره) از آخوند درباري كساني هستند كه از حكومتهاي ظالم و ستمگر و فاسد جانبداري كرده و براي بقاي آنان دعا و ثنا ميگويند تا سلطان به آنان عطا نمايد. منابع: 1. محمد جعفري، دكتر سيد حسين، "تشيع در مسير تاريخ"، ترجمه دكتر سيد محمد تقي آيتاللهي، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ سوم با تجديد نظر و اضافات، تهران، پاييز 1364. 2. محمدي، دكتر سيد بيوك، "جامعهشناسي سياسي"، انتشارات دانشگاه پيام نور، چاپ اول تهران، اسفندماه 1373. * ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372 /ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 431]
صفحات پیشنهادی
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)-احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) در رابطه با چگونگي حكومت اسلامي و رهبري ديني در مورخ 21/1/1341 در رابطه با ...
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)-احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) در رابطه با چگونگي حكومت اسلامي و رهبري ديني در مورخ 21/1/1341 در رابطه با ...
احياي انديشه انتظار
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) در رابطه با چگونگي حكومت اسلامي و .... به موجب تفسير غلط اصل انتظار معتقدند بودند كه در برابر ظلم و مفاسد و تعطيل .
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) در رابطه با چگونگي حكومت اسلامي و .... به موجب تفسير غلط اصل انتظار معتقدند بودند كه در برابر ظلم و مفاسد و تعطيل .
.com ::: احياي هويت زن در پرتو انديشه اسلام
ورزدار تصريح كرد: 2 ماه گذشته فراخوان همايش را در سراسر كشور در مراكز علمي ... انديشه هايشان : اعتقاد آن حضرت به احياي انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني است .
ورزدار تصريح كرد: 2 ماه گذشته فراخوان همايش را در سراسر كشور در مراكز علمي ... انديشه هايشان : اعتقاد آن حضرت به احياي انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني است .
کلام سیاسى در اندیشه رهبرى (2)
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)-احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني ... حكومت اسلامي در كلام امام حكومتهايي كه پس از حكومت اميرالمومنان علي(علیه السّلام) ...
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)-احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني ... حكومت اسلامي در كلام امام حكومتهايي كه پس از حكومت اميرالمومنان علي(علیه السّلام) ...
کلام سیاسى در اندیشه رهبرى (1)
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)-احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ... با چگونگي حكومت اسلامي و رهبري ديني در مورخ 21/1/1341 در رابطه با افشاي توطئه .
احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)-احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ... با چگونگي حكومت اسلامي و رهبري ديني در مورخ 21/1/1341 در رابطه با افشاي توطئه .
کلام سیاسى در اندیشه رهبرى (3)
اتـخـاذ عـدل بـه عـنـوان یـکـى از بـارزتـریـن صـفـات الهـى در اصـول دیـن نـمـود ... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)-احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) .
اتـخـاذ عـدل بـه عـنـوان یـکـى از بـارزتـریـن صـفـات الهـى در اصـول دیـن نـمـود ... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2)-احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) .
وظايف رهبري در نظام اسلامي
وظايف رهبري در نظام اسلامي مقام معظم رهبری (مدظله العالی) می فرمایند:وظايف و ... (2)پي نوشت :1-بيانات رهبر معظم انقلاب در جلسه ي پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه ... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (1) گروههاي اوليه بشر و جوامع ابتدائي براي .
وظايف رهبري در نظام اسلامي مقام معظم رهبری (مدظله العالی) می فرمایند:وظايف و ... (2)پي نوشت :1-بيانات رهبر معظم انقلاب در جلسه ي پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه ... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (1) گروههاي اوليه بشر و جوامع ابتدائي براي .
انديشه حكومت دينى
انديشه حكومت دينى نويسنده:اميرسعيد الهى از 28رجب 1307ق. ... حلقه نقدي پيرامون حكومت ديني، انديشه ديني (2)-حلقه نقدي پيرامون حكومت ديني، انديشه ديني (2) ... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (1) گروههاي اوليه بشر و جوامع ابتدائي براي رفع ...
انديشه حكومت دينى نويسنده:اميرسعيد الهى از 28رجب 1307ق. ... حلقه نقدي پيرامون حكومت ديني، انديشه ديني (2)-حلقه نقدي پيرامون حكومت ديني، انديشه ديني (2) ... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (1) گروههاي اوليه بشر و جوامع ابتدائي براي رفع ...
حكومت اسلامي در آثار فقهی علما
آشنايي با اين ديدگاه ها براي هر محققي كه به نحوي در خصوص جايگاه نظام حكومتي در ... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) در رابطه با چگونگي حكومت اسلامي و .
آشنايي با اين ديدگاه ها براي هر محققي كه به نحوي در خصوص جايگاه نظام حكومتي در ... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) در رابطه با چگونگي حكومت اسلامي و .
احياي جنبشهاي اسلامي معاصر
احياي جنبشهاي اسلامي معاصر به دنبال اجراي سياست اصلاحات و درهاي باز دولت چين، مراكز تحقيقاتي و علمي اين كشور .... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) ...
احياي جنبشهاي اسلامي معاصر به دنبال اجراي سياست اصلاحات و درهاي باز دولت چين، مراكز تحقيقاتي و علمي اين كشور .... احياء انديشه حكومت اسلامي و رهبري ديني (2) ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها