واضح آرشیو وب فارسی:مهر: ضیاء موحد در نشست فلسفه معاصر در ایران و ترکیه:
اشتیاق جوانان امروز در حوزه منطق قابل ستایش است
شناسهٔ خبر: 2926718 - دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۹
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
موحد گفت: انجمن منطق ایران حدود ۱۰۰ عضو دارد و ماهی یکبار در آن سخنرانی و سالی یکبار همایش با موضوعات مختلفی برگزار می شود.حضور و فعالیت جوانان ایرانی در حوزه منطق قابل ستایش و باورنکردنی است. به گزارش خبرنگار مهر، ضیاء موحد، استاد منطق و فلسفه در نشست «فلسفه معاصر در ایران و ترکیه» که با همکاری مؤسسه حکمت و فلسفه ایران و انیستیتو یونس امره تهران روز گذشته در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه برگزار شد درباره موضوع «منطق در ایران معاصر» سخنرانی کرد.موحد گفت: برای اینکه بتوانم وضع منطق را به خوبی شرح دهم لازم است که کمی درباره انواع منطق صحبت کنم. انواع منطق عبارت است از منطق قدیم، منطق جدید، فلسفه منطق و منطق فلسفه. منطق قدیم همان چیزی است که از گذشته وجود داشته است. هم اکنون حدود ۳۰ دپارتمان فلسفه در تهران وجود دارد که اغلب آنها منطق قدیم تدریس می کنند و واحدهای درسی منطق قدیم در این دپارتمان چند برابر منطق جدید است. منطق جدید که منطق ریاضی یا سمبلیک هم نامیده می شود اولین بار با کتاب غلامحسین مصاحب معرفی شد.کتابی که ایشان نوشتند برای کسانی که ریاضی نمی دانستند مشکل بود بنابراین خیلی مورد استفاده قرار نگرفت.وی افزود: بعد از انقلاب کسانی که به خارج از کشور رفته بودند به ایران برگشتند و منطق جدید را با روش های جدید تدریس کردند و پس از آن منطق جدید معرفی شد و مخاطب پیدا کرد. پس از آن کنگره بین المللی در سال ۱۹۹۰ در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد که خوشبختانه با استقبال اساتید خارجی روبرو شد. بعد از این کنگره، یک کارگاه دوهفته ای در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد که در آن بسیاری از منطق دانان کشورهای مختلف حضور داشتند اتفاقا در این کارگاه دونفر از هم ترکیه آمده بودند. تاسیس پژوهشگاه دانش های بنیادی IPN و برگزاری دوره های منطق در آن نیز از دیگر اقداماتی بود که در حوزه منطق در ایران انجام شده است.
نویسنده «منطق موجهات» ادامه داد: در یکی از این میزگردهایی که برگزار شد یک استاد برزیلی حرف جالبی به من زد و گفت: «شما دنبال چیزهایی که در منطق غرب مد شده است نروید، در عوض به میراثتان تکیه کنید». این حرف او همیشه در ذهن من مانده است. نکته جالب اینکه منطق دانان غربی این نکته را زودتر از ما متوجه شدند که باید روی میراث خود و منطق قدیم کار کنند و این کار را هم کردند. به طوریکه حتی بعضی از منطق دانان غربی به قدری عربی را خوب یاد گرفتند که کتاب های ابن سینا و خواجه نصیر را از زبان عربی به زبان خودشان ترجمه و از آن نکات خوبی را استخراج کردند.موحد در پایان به معرفی انجمن منطق پرداخت و توضیح داد: ما برای اولین بار انجمن منطق را پایه گذاری کردیم که تا به حال دو دوره ی سه ساله از تاسیس آن گذشته است. این انجمن تفاهم نامه ای هم با موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه دارد وخوشبختانه آقای خسروپناه هم کمک های شایانی به انجمن کردند. انجمن منطق حدود ۱۰۰ عضو دارد و ماهی یکبار در آن سخنرانی و سالی یکبار همایش با موضوعات مختلفی برگزار می شود.حضور و فعالیت جوانان ایرانی در حوزه منطق قابل ستایش و باورنکردنی است.پیش از موحد، کنعان گورسوی، از پژوهشگران فلسفه ترکیه درباره «فلسفه مقایسه ای در ترکیه معاصر» سخنرانی کرد. وی گفت: ادبیات قرن نوزدهم ترکیه با بحران شروع شد و این بحران ها حدود ۱۰۰ سال طول کشید ولی با این حال ترکیه خودش را خیلی زود پیدا کرد وامروز این فرصت را داریم که رنسانس جدیدی شکل بدهیم و یک دیدگاه جهان شمول داشته باشیم. به همین منظور سعی می کنیم فلسفه را برای امروز شکل دهیم. من معتقدم که برای ساختن فلسفه متناسب با امروز لازم است یکسری سنت ها را ارزیابی و دوباره از آنها استفاده کنیم. به عنوان مثال باید به سنتهای عرفانی خودمان نگاه کنیم چون در مقابل ما افراد چون حضرت مولانا، حاجی بکتاش و تعداد زیادی صوفی قرار دارد.
وی افزود: به نظرم در شرایط فعلی باید به وسیله فلسفه مقایسهای کار را دست بگیریم مثلاً از نظر اخلاقی باید زبان جدیدی پیدا کنیم تا بتوانیم از طریق فلسفه با ملیتهای مختلف صحبت کنیم. حضرت مولانا در مثنوی معنوی از رنگ ها و زیبایی آنها صحبت میکند که همه آنها در کنارهم یک وحدت خاصی درست میکنند به گفته خود مولانا دکان ما، دکان وحدت است. به عقیده مولانا، درپسِ اختلافات رنگی وحدت وجود دارد، در این صورت چرا باید ملتها دشمن هم باشند و راه همدیگر را سد کنند.گورسوی در پایان گفت: اگر بتوانیم پیغام را از ایران و آناتولی کشف کنیم میتوانیم آن را به کل دنیا بدهیم البته پیمودن یک راه مشترک با غرب هم میتواند به ما کمک کند چون غرب در ۲۰۰ سال اخیر از علم نظری به سمت علم عملی رفته است. با این تفاسیر میتوانیم ابنعربی را در یک قالب جهان شمول ارائه دهیم. این به معنای آن است که منطق شرق و غرب در یک نقطه به هم پیوند میخورند و این نقطه بسیار اهمیت دارد پس ملتها نباید فقط دوست و کنار هم باشند بلکه باید آینهای برای یکدیگر باشند و دست همدیگر را بگیرند.دیگر سخنران ترک زبان این نشست، علی اوتکو بود که درباره «منطق در ترکیه معاصر» سخنرانی کرد. وی گفت: در ترکیه نگاه تاریخی به فلسفه به عنوان یک فعالیت فلسفی وجود ندارد در حالی که من معتقدم نگاه تاریخی و پرسش تاریخی بسیار موثر است. صحبت من با این پرسش آغاز میشود که فلسفه اسلامی و فلسفه غرب چگونه در مقابل یکدیگرند؟ فلسفه اسلامی دوبار با فلسفه مواجه شد: یکبار در قرن هشتم با فلسفه یونانی و بار دیگر در قرن نوزدهم با فلسفه مدرن .این درحالیست که فلسفه در غرب ارتباط مداوم با ارتباطات داشته و به همین دلیل هم رشد کرده است.
وی افزود: استادانی که در آن زمان در دارالفنون روی موضوعات تحقیقی کار میکردند با هرچیزی که به معیشت و اقتصاد انسان ها مربوط میشود موافق بودند ولی در باره فلسفه انتخابی عمل میکردند از طرفی تفکر قرن نوزدهم به گونه ای نبود که امکان انتقاد به آن طرز فکر را داشته باشد،امپراتوری عثمانی هم امکان انتخابگرایی نداشت.اوتکو در خصوص اولین رویارویی ترکیهای ها با فلسفه غرب گفت: اولین رویارویی ترکیه با فلسفه غرب در قرن نوزدهم توسط دانشجویانی که برای تحصیل به فرانسه رفته بودند، اتفاق افتاد ولی در ابتدای این مواجهه سیستم به معنای امروزی شکل نگرفته بود. اولین مواجهه سیستماتیک ما با غرب مربوط به ترجمه گفتار در روش دکارت در سال ۱۸۲۵ است.این کتاب در آن زمان مبنای متافیزیک مدرن قرار گرفت. با ورود مطبوعات به حوزه فلسفه موضوعات فلسفه گستردهتر و شناختهتر شد.این استاد فلسفه ترکیهای ادامه داد: در دوره مشروعیت ترکیه سه جریان شبلی شمیل که ناتورالیزم مصری است، ماتریالیزم و مارکسیست وارد امپراتوری شد و همین سه جریان باعث شدند که ما به سنت فکری گذشته خود برگردیم و آنها را به یاد بیاوریم. اندیشمندان ما برای مقابله با این تفکرات شروع به نوشتن کردند و سنت و کلام در ترکیه پیشرفت کرد. در سال ۱۹۱۵ شعبه فلسفه در دارالفنون راه اندازی شد و فلسفه پیشروی کرد. فلسفه آکادمیک امروزی هم ادامه همان جریان است. در ابتدای مواجه فلسفه ما با فلسفه غرب تفکر فرانسویها برما غلبه داشت اما بعد از آن تفکر و زبان آلماین و آنگلاساکسونی غلبه کرد.آخرین سخنران ترکیه ای زبان نشست «فلسفه معاصر در ایران و ترکیه»، شامیل اوچال، مدیر انستیتو یونس امره تهران بود. وی سخنانش را با یک سوال آغاز کرد و گفت: آیا وجود فلسفه شرایط خاصی را می طلبد؟ آیا چنین شرایطی در ایران و ترکیه در طول تاریخ وجود داشته و اینگونه است که اگر چنین شرایطی نباشد امکان وجود فلسفه ممکن نیست؟ مثلا اینکه یونان مهد فلسفه است برای یونانی ها چه معنی می دهد و آیا این دلیل می شود که جستجوی فلسفه در آناتولی یک کار بیهوده تلقی شود؟ من قصد پاسخ کامل و جزئی به همه این سوال ها را ندارم فقط می خواهم بگویم شرایط جغرافیایی و شرایط فرهنگی در وجود فلسفه در یک منطقه تاثیر دارد.
وی افزود: وقتی می خواهیم از فلسفه در ترکیه امروز حرف بزنیم باید ریشه های تاریخی آن را هم بدانیم چون دانستن تاریخچه به فهم بهتر فلسفه کمک می کند. در حال حاضر حدود ۱۸۰ دانشگاه در ترکیه قرار دارد که در ۵۰تای آنها رشته الهیات وجود دارد و کتاب های ابن سینا و فلسفه اسلامی تدریس می شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]