واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یک پژوهشگر دینی:
سبک زندگی اسلامی ریشه در اعتقاد به غیب دارد
شناسهٔ خبر: 2908436 - چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۳
دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها
حجت الاسلام گریوانی گفت: سبک زندگی اسلامی ریشه در باور و اعتقاد به غیب دارد. وقتی باور کردیم که یک عالم دیگر و حساب و کتاب در کار است دیگر به حق الناس و حق الله احترام می گذاریم. به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی «راه و بی راه» با حضور شماری از علاقمندان به مباحث دینی و اندیشه های اجتماعی اسلام در سالن همایش فرهنگسرای امام(ره) با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسلم گریوانی، محقق و پژوهشگر علوم اسلامی و اجتماعی غروب دوشنبه ۱۶ شهریور برگزار شد. گریوانی در این نشست ضمن آسیب شناسی سبک زندگی دینی دنیای امروز، باطرح «درخت زندگی اسلامی» بر اساس مضامین قرآن راهکارهای مناسبی برای الگوی سبک زندگی اسلامی پیشنهاد داد.وی گفت: موضوع بحث امروز ما مبانی و راهکارهای سبک زندگی اسلامی است. وی تصویری از یکی از شهرهای فرانسه نشان داد که پلیس فرانسه زن مسلمانی را مجبور به برداشتن حجابش می کرد و زن محجبه مقاومت می کرد و مانع از حذف حجابش می شد. گریوانی تصویری دیگر از شهر تهران نشان داد که در آن گشت ارشاد زن بدحجابی را مجبور به حفظ حجابش می کرد.گریوانی ادامه داد: هر دو صحنه ای که دیدید یکی است و مربوط به پوشش است اما آن خانم فرانسوی یک دیدگاه و بینشی از حجاب داشت و این زن ایرانی بینشی دیگر. فرانسوی در حالی که حجاب در فرانسه منع قانونی دارد مصر به حفظ حجابش است و ایرانی با وجود اینکه حفظ حجاب در ایران ضروری است، نمی خواست حجابش را رعایت کند. هردو صحنه یکی است اما برعکس هم هستند.وی افزود: هردوی این زنان به کار یکدیگر می خندند. این دو رفتار ریشه در الگوی سبک زندگی شان دارد. فرانسوی از الگوی حجاب تبعیت می کند و ایرانی از الگوی غربی تبعیت می کند. هر دو رفتار از اعتقاد و باوری که دارند تبعیت می کنند. خانم ایرانی می گوید حجاب برای من دردسر و دست و پا گیر است اما خانم فرانسوی می گوید این حجاب نماد باور و ایمان من به خداست. تاج سر من است. دو رفتاری که ریشه در باور و اعتقاداتشان دارد.عضو هیئت علمی بنیاد اسرا تصریح کرد: تمامی رفتارهای انسانها از سبک زندگی شان تبعیت می کند و ریشه در اعتقادات و باورها دارد. سبک زندکی رفتارهای مرجح و انتخاب شده دارای الگو و نقشه است که این تعریف سه کلمه بیشتر نیست؛ ۱- رفتارها ۲- مرجح که ترجمه کرده اند انتخاب شده و ۳- دارای الگو و نقشه.گریوانی بیان کرد: گذشتگان یعنی پدربزرگها و مادربزرگهای ما از الگوی سبک زندگی خاصی تبعیت می کردند که ریشه در اعتقادات شان داشت. نوع پوشش، گفتار و ادبیات و ادبی که داشتند و نوع نگاه های شان و نوع معماری و دکوراسیون منزلشان با امروزه متفاوت بود. اگر از روی اجبار یا از روی عادت نماز بخوانیم یا روزه بگیریم این سبک زندگی نیست، سبک زندگی انتخابی و اختیاری است.وی افزود: باید از روی آگاهی حجاب و نماز را انتخاب کرد. سبک زندگی، حساب شده و دارای نقشه است. به سبک زندگی قدیمی ها برمی گردم. خانه های قدیمی چگونه ما را بر رفتارهای خاصی سوق می داد؟ خانه های قدیمی یک اندرونی و یک بیرونی داشت. از در که وارد می شدیم وارد حیات می شدیم. در حیات باغچه بود و باغبانی می کردند. در که باز می شد اینجوری نبود که تا ته خانه پیدا باشد. وارد دالانی می شدید و بعد راهرو بود از آنجا وارد اتاق می شدید و بعد وارد اندرونی می شدید. به گونه ای که میهمانان هیچ اشرافی به خانه و اندرونی نداشتند. محرم و نامحرم جدای از هم بودند که این رفتار ریشه در باور و اعتقاد سنتی قدیمی ها داشت. نوع اعتقاد و ایمان به خدا در گذشتگان ما این نوع سبک زندگی را درست کرده بود.گریوانی اظهار داشت: الان همه این مسائل حذف شده اند. تمام معادلات را معماری یک خانه بر هم می زند. کودکان ما به آزادی و بازی نیاز دارند. پیامبر اسلام توصیه می کند در ۷ سال اول زندگی به بچه های تان امر و نهی نکنید. نگویید این را بخور این را نخور این را بخوان این را نخوان، بنشین، پا شو نخند. اما امروزه کودک برای بازی در آپارتمان جایی ندارد. اصل تربیت در ۷ سال اول زندگی بچه ها حذف می شود. یک تعلیم داریم و یک تربیت. تعلیم، آموزش مستقیم است و تربیت، آموزش غیر مستقیم. تربیت فرزندان در تعامل با والدین شکل می گیرد. وقتی نماز می خوانیم با همدیگر برخورد می کنیم با تلفن صحبت می کنیم و یا غذا می خوریم همه اینها در بچه های مان اثر می گذارند. وقتی به فرزندمان بگوییم نماز بخوان ولی خودمان نماز خوان نباشیم چطور می شود از کودک توقع داشت که نماز خوان شود؟ یا وقتی نماز می خوانیم وکودکمان مهر را بر می دارد به او اخم می کنیم و دعوایش می کنیم در حالی که او می خواهد با ما بازی کند ما او را دعوا می کنیم یا به او بی توجهی می کنیم برای همین خاطره منفی از نماز خواندن بر او می گذاریم.وی افزود: همان طوری که زندگی می کنیم شخصیتمان شکل می گیرد. قرآن می فرماید: «قُل کُلّ یعمل عَلی شاکِلَتِه» یعنی هر کسی بر اساس شخصیت شکل گرفته اش رفتار می کند و این شخصیت در کودکی و در تعامل با والدین و نزدیکان شکل می گیرد. تربیت دینی یعنی تربیت احساس دینی که ریشه در کودکی ما دارد. یکی از آقایان به هوشنگ ابتهاج که تفکر مارکسیستی دارد گفت چرا شعرهای تو این قدر پر از مضامین خداباوری است، شاعر گفت این مسئله ریشه در کودکی من دارد. مادر بزرگی داشتم که هر وقت می خواست با من حرف بزند از خدا سخن می گفت. مثلاً می گفت خدایا به هوشنگ بگو در را باز کند یا اگر گدایی می آمد می گفت گدایی سراغ گدایی آمده است خدایا به هوشنگ بگو از خانه پولی برای او بیاورد. بدین ترتیب خدا در متن زندگی هوشنگ جریان داشت. در این دیالوگ است که خدا و علاقه به خدا به کودک منتقل می شود. با اجبار و امر و نهی نمی شود ایمان را قوی کرد.گریوانی ادامه داد: باید همه از خودمان شروع کنیم. نگوییم همسرمان عوض شود ما هم عوض می شویم. سبک زندگی ما که عوض شد دچار آسیبهای کنونی شدیم. مثالش همان نوع معماری خانه ها و شهرهای ما است. راهکار هم همین است یعنی بازی را از بچه ها نگیریم به پارک ببریم شان تا آنجا بازی کنند یا در زمانهایی که مزاحم همسایگان نمی شویم داخل آپارتمان بازی و تقلا کنند.وی افزود: سبک زندگی امروزی ما با آپارتمان نشینی دچار آسیب شده است که از آن هم گریزی نیست. طبیعت از زندگی ما بیرون رفته است. سبک زندگی مانند درخت ریشه و تنه و شاخ و برگ و میوه دارد. درخت را هر طور پرورش دهیم میوه می دهد. ریشه درخت، سبک زندگی و سبک زندگی همان اعتقادات و باورهای ماست و باورهاست که سبک زندگی ما را عوض می کند. تنه درخت همان الگو و نقشه است. شاخ و برگها اعمال و رفتار های ماست و میوه ها نتیجه اعمال ما هستند. هرگونه بیندیشیم سبک زندگی مان رقم می خورد و شاکله ما شکل می گیرد. با تغییر رفتار که اعتقاد عوض نمی شود با تغییر اعتقاد است که رفتار عوض می شود. هر چقدر ریشه درخت قوی تر باشد تنه مستحکم تر می شود. یعنی با هر شبهه ای و پیامک یا تصویری دل جوان نمی لرزد، زیرا ریشه اش مستحکم است.گریوانی یادآورشد: اگر می خواهید سبک زندگی تان را عوض کنید باید از ریشه عوض کنید. ریشه همان اعتقادات و باورهای ماست. اگر خدا را پادشاه مچ گیر و عذاب کن فرض کنیم یک نوع دینداری داریم که حال بچه را به هم می زند و اگر به فرزندتان بگویید خدا تو را دوست دارد و دوست دارد که تو زندگی خوبی داشته باشی و خدا را به عنوان یک محبوب نه یک سلطان معرفی کردیم خدا را با نعمتهایش نه جهنمش معرفی کردیم بچه با خدا و قرآن انس می گیرد و در بزرگی به مقامهای والایی می رسد. باید طوری خدا را معرفی کنیم که فرزندانمان با میل خودشان نماز بخوانند نه اینکه با نق نق والدین یا برای ریا یا برای استخدام نماز بخوانند.وی افزود: سبک زندگی اسلامی ریشه در باور و اعتقاد به غیب دارد. وقتی باور کردیم که یک عالم دیگر و حساب و کتاب در کار است دیگر به حق الناس و حق الله احترام می گذاریم. ایمان به غیب زندگی شما را تحت تأثیر قرار می دهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]