تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):از كسانى مباش كه بى‏عمل، به آخرت اميد دارند... از گناه باز مى‏دارند، اما خود باز ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828034822




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

غربت نهج البلاغه در میان شیعیان و اهل علم


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
شهید مطهری غربت نهج البلاغه در میان شیعیان و اهل علم

از منظر استاد شهید مطهری؛
غربت نهج البلاغه در میان شیعیان و اهل علم
برای اولین بار توده ی مسلمان دانست که سخنان پر زرق و برق دیگران چیز تازه ای نیست، بهترش در نهج البلاغه ی علی است، در سیرت علی است.



به گزارش سرویس دینی جام نیوز، عجیب این است که نهج البلاغه در دیار خودش، در میان شیعیان علی، در حوزه های علمیه شیعه «غریب» و «تنها» است هم چنان که خود علی غریب و تنهاست. بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشه ها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد، این کتاب و یا آن شخص عملاً تنها و بیگانه می ماند هر چند نامشان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود.   باید اعتراف کنیم که با نهج البلاغه بیگانه ایم؛ دنیای روحی ای که برای خود ساخته ایم دنیای دیگری است غیر از دنیای نهج البلاغه. دریغ است در این مقدمه از آن بزرگ مردی که مرا اولین بار با نهج البلاغه آشنا ساخت و درک محضر او را همواره یکی از «ذخائر» گران بهای عمر خودم- که حاضر نیستم با هیچ چیز معاوضه کنم- می شمارم و شب و روزی نیست که خاطره اش در نظرم مجسم نگردد، یادی نکنم و نامی نبرم و ذکر خیری ننمایم. به خود جرأت می دهم و می گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی» بود، اما چنین جرأتی ندارم که بگویم من «مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ نَجاة» بودم.   یادم هست که در برخورد با او همواره این بیت سعدی در ذهنم جان می گرفت: عابد و زاهد و صوفی همه طفلان رهند   مرد اگر هست به جز «عالم ربانی» نیست     او، هم فقیه بود و هم حکیم و هم ادیب و هم طبیب. فقه و فلسفه و ادبیات عربی و فارسی و طب قدیم را کاملاً می شناخت و در برخی متخصص درجه ی اول به شمار می رفت. قانون بوعلی را که اکنون مدرس ندارد، او به خوبی تدریس می کرد و فضلا در حوزه ی درسش شرکت می کردند. اما هرگز نمی شد او را در بند یک تدریس مقید ساخت. قید و بند به هر شکل با روح او ناسازگار بود. یگانه تدریسی که با علاقه می نشست نهج البلاغه بود. نهج البلاغه به او حال می داد و روی بال و پر خود می نشاند و در عوالمی که ما نمی توانستیم درست درک کنیم سیر می داد. او با نهج البلاغه می زیست، با نهج البلاغه تنفس می کرد.   روحش با این کتاب همدم بود، نبضش با این کتاب می زد و قلبش با این کتاب می تپید. جمله های این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می نمود. غالباً جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان سرشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود. برای ما درگیری او با نهج البلاغه- که از ما و هرچه در اطرافش بود می برید و غافل می شد- منظره ای تماشایی و لذت بخش و آموزنده بود. سخن دل را از صاحبدلی شنیدن، تأثیر و جاذبه و کشش دیگری دارد. او نمونه ای عینی از سلف صالح بود. سخن علی درباره اش صادق می نمود: «وَ لَوْلاَ الاَجَلُ الَّذی کَتَبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ اَرْواحُهُمْ فی اَجْسادِهِمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ، شَوْقاً اِلَی الثَّوابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ، عَظُمَ الْخالِقُ فی اَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مادونَهُ فی اَعْیُنِهِمْ.»   ادیب محقق، حکیم متألّه، فقیه بزرگوار، طبیب عالیقدر، عالم ربانی، مرحوم آقای حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی(قدّس اللّه سرّه) راستی مرد حق و حقیقت بود. از خود و خودی رسته و به حق پیوسته بود. با همه ی مقامات علمی و شخصیت اجتماعی، احساس وظیفه نسبت به ارشاد و هدایت جامعه و عشق سوزان به حضرت اباعبد اللّه الحسین علیه السلام موجب شده بود که منبر برود و موعظه کند. مواعظ و اندرزهایش چون از جان برون می آمد لاجرم بر دل می نشست. هر وقت به قم می آمد علمای طراز اول قم با اصرار از او می خواستند که منبر برود و موعظه نماید. منبرش بیش از آن که «قال» باشد «حال» بود. از امامت جماعت پرهیز داشت.   سالی در ماه مبارک رمضان با اصرار زیاد او را وادار کردند که این یک ماهه در مدرسه صدر اقامه ی جماعت کند. با اینکه مرتب نمی آمد و قید منظم آمدن سر ساعت معین را تحمل نمی کرد، جمعیت بی سابقه ای برای اقتدا شرکت می کردند. شنیدم که جماعتهای اطراف خلوت شد، او هم دیگر ادامه نداد. تا آنجا که من اطلاع دارم مردم اصفهان عموماً او را می شناختند و به او ارادت می ورزیدند، هم چنان که حوزه علمیه قم به او ارادت می ورزید. هنگام ورودش به قم علمای قم با اشتیاق به زیارتش می شتافتند. ولی او از قید «مریدی» و «مرادی» مانند قیود دیگر آزاد بود. رحمة اللّه علیه رحمة واسعة و حشره اللّه مع اولیائه. با همه اینها من ادعا نمی کنم که او در همه ی دنیاهای نهج البلاغه وارد بود و همه ی سرزمینهای نهج البلاغه را فتح کرده بود. او متخصص برخی از دنیاهای نهج البلاغه بود و در آنچه متخصص بود خود بدان «متحقّق» بود، یعنی آن قسمت از نهج البلاغه در او عینیت خارجی یافته بود. نهج البلاغه چندین دنیا دارد: دنیای زهد و تقوا، دنیای عبادت و عرفان، دنیای حکمت و فلسفه، دنیای پند و موعظه، دنیای ملاحم و مغیبات، دنیای سیاست و مسؤولیتهای اجتماعی، دنیای حماسه و شجاعت...این همه از یک فرد دور از انتظار است. او توانسته بود بخشی از این اقیانوس عظیم را بپیماید و بر قسمت هایی از آن احاطه یابد.   تنها من و امثال من نبودیم که با دنیای نهج البلاغه بیگانه بودیم، جامعه اسلامی این کتاب را نمی شناخت. آن که می شناخت از حدود شرح کلمات و ترجمه ی الفاظ تجاوز نمی کرد. روح و محتوای نهج البلاغه از همگان مخفی بود. اخیراً جهان اسلام دارد نهج البلاغه را کشف می کند و به تعبیر دیگر نهج البلاغه جهان اسلام را فتح می کند. چیزی که مایه ی حیرت است این است که قسمتی از محتوای نهج البلاغه را، چه در کشور شیعه ایران و چه در کشورهای عربی، اولین بار «بی خدا» ها و یا «باخدا» های غیر مسلمان کشف کردند و در اختیار توده ی مردم مسلمان قرار دادند.   البته هدف غالب یا همه ی آنها از این کار این بود که از علی و نهج البلاغه علی توجیهی برای درستی پاره ای از مدعاهای اجتماعی خود بسازند و خود را تقویت کنند. ولی برای آنها نتیجه  معکوس داد، زیرا برای اولین بار توده ی مسلمان دانست که سخنان پر زرق و برق دیگران چیز تازه ای نیست، بهترش در نهج البلاغه ی علی است، در سیرت علی است، در سیرت تربیت شدگان علی از قبیل سلمان و ابوذر و عمار است. نتیجه این شد که به جای اینکه علی و نهج البلاغه آنها را «توجیه» نمایند آنها را «شکست» دادند. ولی به هر حال باید اعتراف کنیم که قبل از این جریان، آشنایی اکثریت ما از حدود چند خطبه زهدی و موعظه ای تجاوز نمی کرد؛ گنجینه ای مانند «عهدنامه» مولی به مالک اشتر نخعی را کسی نه می شناخت و نه توجهی می کرد.     پایگاه حوزه    



۱۷/۰۶/۱۳۹۴ - ۱۷:۵۲




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 459]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن