واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
پرسمان؛
آيا عدل جزو اصول دين است؟
در متون كلامى عدليّه اصل عدل به صورت جداگانه مورد بررسى قرار گرفته است.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز،یک از سوالات مطرح در خصوصعلم کلام اینکه، آيا عدل جزو اصول دين است؟
جواب: در متون كلامى عدليّه اصل عدل به صورت جداگانه مورد بررسى قرار گرفته است، متكلّمان معتزلى از آن به عنوان يكى از اصول پنج گانه ى مكتب اعتزال، و متكلّمان اماميّه از آن به عنوان يكى از اصول عقايد اسلامى ياد كرده اند، در اين جا اين سؤال مطرح مى شود كه آيا اصل عدل همانند توحيد و نبوت و معاد يكى از اصول عقايد دينى است كه انكار آن موجب خارج شدن از دين مى گردد، و آيا ساير فِرَق اسلامى ـ غير از عدليه ـ معتقد به اين اصل نيستند؟ و اگر چنين نيست چرا اصل مذكور از پايه هاى كلام عدليه شناخته شده است؟
پاسخ اين است كه اصل عدل به عنوان يكى از صفات جمال الهى از ضروريات عقايد اسلامى است، و گذشته بر دلايل عقلى، آيات قرآن با صراحت از آن ياد كرده است، و بر اين اساس هيچ يك از فرقه ها و مذاهب كلامى منكر عدل الهى نيستند، اختلاف آنان مربوط به تفسير عدل است.
متكلّمان عدليه آنرا بر پايه ى اصل حسن و قبح عقلى تفسير نموده و گفته اند: افعال صادر از فاعل هاى داراى علم و اختيار با قطع نظر از اوامر و نواهى شرعى دو گونه اند، برخى عادلانه و برخى ظالمانه اند، و عقل انسان از عدل و ظلم درك روشنى دارد، و براساس همين درك روشن در باره ى افعال الهى به داورى نشسته، و او را به عدل توصيف مى كند، و از ارتكاب هرگونه عمل ظالمانه اى منزّه مى داند.
ولى اشاعره كه منكر اصل حسن و قبح عقلى مى باشند، براين عقيده اند كه «آن چه آن خسرو كند شيرين بود» نه اين كه «آن چه شيرين بود آن خسرو كند»، براين اساس اگر مثلاً خداوند تبهكاران را پاداش، و نيكوكاران را كيفر دهد، كار قبيح و ظالمانه اى مرتكب نشده است، بدين جهت آنان تكليف مالا يطاق را بر خداوند جايز مى دانند و.
از آنجا كه چنين اعتقادى در حقيقت مستلزم انكار عدل الهى و جايز دانستن انتساب افعال ناپسند و ناعادلانه به خداوند است، عدليّه در بحث هاى كلامى خود براى اين اصل اهميت ويژه اى قايل شده، و به عنوان يكى از اصول مكتب خود پيرامون آن بحث نموده اند، چنان كه علاّمه حلّى در مطلع بحث عدل گفته است:
«اعلم انّ هذا أصل عظيم تبتني عليه القواعد الاسلامية، بل الاحكام الدينية مطلقا، و بدونه لايتم شيء من الأديان، و لا يمكن ان يعلم صدق نبي من الانبياء على الاطلاق الاّ به»،[1]بايد دانست كه اين اصل عظيم بنياد قواعد اسلامى و احكام دينى است و بدون آن نه دينى به تماميت مى رسد و نه مى توان به نحو قطعى راستگو بودن پيامبرى را باور داشت.
بنابراين، اگر عدليه اصل عدل را به طور جداگانه و به عنوان يكى از اصول عقايد مورد بحث قرار داده اند بدين جهت نيست كه عدل در ميان صفات الهى داراى خصوصيتى است كه به خاطر آن در زمره ى عقايد دينى قرار گرفته، و ساير صفات الهى چنين نيستند، بلكه از اين جهت كه عدل يكى از صفات الهى است، با ساير صفات يكسان است، و ايمان به همه ى آن ها برهر مسلمانى واجب است، آن چه موجب شده است كه عدليه آن را جداگانه مطرح كنند ـ چنان كه بيان گرديد ـ اختلافى است كه در تفسير عدل الهى ميان عدليه و اشاعره رخ داده است، و در حقيقت اصل عدل معرِّف مكتب و ديدگاه خاصّ عدليه در اين مسأله است.
مرحوم استاد شهيد مطهرى در مورد اين كه معتزله عدل را يكى از اصول پنج گانه ى مكتب خود دانسته اند گفته است:
«اصل عدل اگر چه از آن نظر كه از مسلَّمات قرآن است و ضرورى دين است جزء اصول اعتقادى است، ولى از آن جهت جزو اصول پنج گانه ى قرار داده شده است كه مشخِّص مكتب آن ها است، و الاّ اصل علم و اصل قدرت ـ يعنى اين كه خدا عالم و قادر است ـ نيز از ضروريّات اسلام است و جزو مسايل اعتقادى است».
در پاسخ اين سؤال كه چرا در مذهب شيعه نيز اصل عدل يكى از اصول پنج گانه ى اعتقادى به شمار آمده گفته است:
«عدل هيچ امتيازى نسبت به ساير صفات ندارد، متكلمين شيعه از اين جهت اين اصل را جزء اصول اعتقادى شيعه ذكر كرده اند كه اشاعره ـ كه اكثر اهل تسنن را تشكيل مى دهند ـ منكر اين اصل هستند[2] ولى منكر علم، حيات،اراده و...نيستند. لهذا اعتقاد به عدل جزء مشخصات اعتقادى شيعه به شمار مى رود، همچنان كه جزء مشخصات اعتقادى معتزله نيز هست».[3] [4]
[1] . نهج الحق وكشف الصدق، دارالهجرة، قم، ص 72.
[2] . يعنى لازمه ى نظريه ى آنان در تفسير عدل انكار آن است، هر چند آنان به اين لازم ملتزم نيستند.
[3] . آشنايى با علوم اسلامى (كلام، عرفان)، ص 25.
[4] .رک: کلام تطبیقی، علی ربانی گلپایگانی، ص105.
۰۳/۰۶/۱۳۹۴ - ۱۸:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]