تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بار خدايا! حسن و حسين را دوست بدار و دوستداران آن دو را نيز دوست بدار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798439137




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شاعر دهه هفتادی که حسابی معروف شد


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
شاعر دهه هفتادی که حسابی معروف شد

سجاد سامانی


شناسهٔ خبر: 2890139 - دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۴
مجله مهر > گزارش ویژه

دریافت 1 MB

نشستن پای حرف شعرا همیشه لذت خودش را دارد به خصوص شاعری که علی رغم سن کمی که دارد با شعرهای عاشقانه و خوب جایش را میان مخاطبان شعر باز کرده است تا باورمان شود خالق این اشعار یک شاعر متولد ۷۱ است. مجله مهر- عطیه همتی: دوران نوجوانی بیشتر ما پربوده از اشعاری که گهگاه سرکلاس های درسی گفته ایم وتند تند در حاشیه دفتر و کتاب هایمان نوشته ایم. خیلی هایشان را حفظ کردیم و بارها در تنهایی هایمان بلند بلند خوانده ایم و با بعضی هایشان گریه کرده ایم. دفتر شعرهایمان را کنج قفسه هایمان مخفی کردیم تا این شعرهای دست و پاشکسته از چشم بزرگترها مخفی بماند. اما دفتر شعر سجاد به کمک خواهر کوچکترش در گوشه کتابخانه مخفی نماند تا او جرات برداشتن قدم های محکم تری در شعر داشته باشد. آنقدر که توانست در ۱۸ سالگی در جشنواره شعر دانش آموزی حائز رتبه برتر شود تا بتواند شعرش را در محضر رهبر انقلاب بخواند و در ۲۲ سالگی هم دفتر شعرهایش را جمع و جور کرد تا کتاب « ایما» به نمایشگاه کتاب امسال برسد. در صبح یک روز تابستانی سجاد سامانی میهمان ما در مجله مهر شد تا  از او درباره شعر و فضای شاعرانه اش در دنیای نوجوانی و حالا جوانی بپرسیم و اینکه دوست دارد آینده شاعرانه اش را چه شکلی  بسازد؟ سجاد برایمان یکی از شعرهایش را هم خواند تا کنار این گزارش برایتان سنجاق کنیم.
گفتگو با سجاد سامانی
از لج دوستم شاعر شدمسجاد سامانی متولد ۱۴ دی ۱۳۷۱ در تهران است. در دوران دبیرستان ریاضی و فیزیک خوانده اما برای پیش دانشگاهی تصمیم می گیرد به علوم انسانی تغییر رشته بدهد تا جدی تر وارد دنیای ادبیات شود. ورودش به دنیای شعر به دوران راهنمایی برمی گردد زمانی که تحت تاثیر یکی از دوستانش هوس شعر گفتن می کند: « از همان دوران سعی می کردم شعرها و آرایه ها را خوب یاد بگیرم. یک روز یکی از دوستانم شعرهایی به زبان محاوره نوشته بود که بچه ها در مدرسه خیلی تحویلش گرفتند. وقتی شعرهایش را نگاه کردم دیدم این ها که چیز عجیب و غریبی نیست که آدم نتواند انجام بدهد. من هم یک دفتر برداشتم و سعی کردم روی ریتم از همان شعرها بنویسم. بعد هم آمدم مدرسه خواندم و بچه ها بسیار استقبال کردند. بعد از این اتفاق شعرهای همکلاسیم دیگر دیده نشد و همه نگاهها به سمت من آمد. کم کم این شبه ترانه ها وارد حوزه طنز و شوخی با معلم ها هم شد. حتی یکبار به اصرار بچه ها شعر معلم ادبیاتمان را برایش خواندم. با اینکه طنز بود ولی خیلی خوب برخورد کرد و حتی تشویقم کرد. بعد از آن بچه ها هم قول دادند شعرها پیش خودمان بماند و لو ندهند. حتی پدرومادرم هم از این شعرها خبر نداشتند تا اینکه یک روز خواهرم لو داد و آنها شعرهایم را خواندند. یادم می آید که خیلی خوب استقبال کردند و تشویقم کردند که شعر را ادامه بدهم. من پدرم مدرس فلسفه است و مادرم هم زمانی در صداوسیما مشغول به کار بود وهمیشه رابطه شان با دنیای شعر همیشه خوب بوده است. وقتی وارد دبیرستان شدم کم کم وارد حوزه شعر کلاسیک شدم. اما چون رشته ام ریاضی بود خیلی نمی توانستم برای شعر وقت بگذارم. تا اینکه یک روز یکی از معلم ها کتاب « دستور زبان عشق» و «گلها همه آفتابگردانند» قیصر امین پور را به من معرفی کرد.»
گفتگو با سجاد سامانی
خودم را از بعضی کلمات محروم کردمدوران نوجوانی سجاد با خواندن شعرگذشته است و شعرهای اخوان ثالث و فروغ فرخزاد حسابی سر ذوقش می آوردند تا او رفته رفته از پله های شعر بالا برود. « وقتی مطالعاتم بیشتر شد سراغ قدما رفتم. بعد از آن هربار سعدی را باز می کردم حالم را بهتر می کرد و شیفته سعدی شدم.از شعرهای حافظ و صائب حض می کردم. در دانشگاه هم کتابخانه بزرگی داریم که به نظرم استادی که این کتاب ها را جمع آوری کرده، آدم بسیار بزرگی بوده چون آنجا از شاعران گمنام قدیمی کتاب هایی موجود است که جایی آنها را نمی شود پیدا کرد.حالا آنجا زیاد می روم و می نشینم با دقت کتاب شعرها را می خوانم. اما سعدی و حافظ و حتی مولانا قابل قیاس نیستند و سراغ هر مضمونی رفتند طوری شعر گفتند که روی باقی شعرهای قبل و بعد خودشان سایه انداخته است. به قول یکی از دوستان این دو به بام ادبیات رسیده اند و حتی نردبام را هم انداخته اند. به شاعرهای جوان خواندن شعر سعدی به علت روانی و سادگی و حتی نمک اشعارش خیلی توصیه می شود.»
گفتگو با سجاد سامانی
سجاد می گوید یک گروه شعر در فضای مجازی به همراه دوستان و معلم ادبیات دوران دبیرستانش دارند که شعرهای تازه اش را اول آنجا قرار می دهد تا آنها اولین کسانی باشند که دراین باره اظهارنظر می کنند و ایرادی اگر بود مطرح کنند. سجاد می گوید شعرهای دوران نوجوانی اش بیشتر حدیث نفس بوده است و حتی هنوزهم جرات ورود جدی به شعرهای عاشقانه ندارد. تا الان هم سعی کرده شعرهای عاشقانه اش پاستوریزه باشد: «من هنوز جرات ورود به شعرهای عاشقانه را به طور جدی ندارم. اگر هم رفتم سعی کردم شعرهای عفیف بگویم و حتی خودم را از بسیاری از مضامین و کلمات محروم کرده ام. چون متاسفانه فضای شعر امروز چه از لحاظ فرم و چه از لحاظ محتوا به ابتذال رفته است. این مضامین و کلمات در شعر بزرگان به جا و درست استفاده می شود اما من سعی کردم فعلا از این فضا فاصله بگیرم.»او دانشجوی فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق است. وقتی درباره شغل آینده اش می پرسم. می گوید دوست دارد در فضای رسانه فعال شود: «رشته ما مربوط به سیاستگذاری فرهنگی است. من هم دوست دارم در حوزه رسانه و برنامه سازی فعال شوم. به خصوص در حوزه تخصصی خودم شعر، ادبیات و علوم انسانی.»
گفتگو با سجاد سامانی
کاش قیصر امین پور را ازنزدیک می دیدمبعضی کسانی که با شعرهای سجاد سامانی آشنا هستند این جوان خوش ذوق را ادامه دهنده مسیر شاعرانه «فاضل نظری» در شعر می دانند. برای همین ممکن است بارها شعرهایش با این شاعر مقایسه شود. اما قصه آشنایی سجاد و فاضل نظری بر می گردد به همان جشنواره شعر دانش آموزی که سجاد در آن چهره شد: «سوم دبیرستان که بودم کتاب «گریه های امپراطور» را خواندم و بسیار لذت بردم.  بعد از آن هم کتاب « آن‌ها» منتشر شد که علاقه ام را به آقای نظری بیشتر کرد. تا اینکه در جشنواره دانش آموزی «موسم گل» شرکت کردم که یکی از داوران آقای نظری بود. در آن جشنواره شعری داشتم که بیت «هیچ دانایی فریب چشمهایت را نخورد/ عاقبت کاری به دستم می دهد نادانی ام» بسیار مورد توجه قرار گرفت و اولین دیدار ما آنجا شکل گرفتم و منم حائز رتبه برتر شدم. به مرور بعضی وقت ها ایشان را می دیدم. اما اینطور نبود که برای هر شعری سراغشان بروم. بیشتر دیدار ها هم به صحبت می گذرد. خب من شعرهای آقای نظری را بسیار دوست دارم و می پسندم اما خود ایشان به من می گویند که برای شعر سراغ چشمه شعر قدما رفتند. قبل از چاپ کتاب هم شعرها را نزد استاد «ساعد باقری» بردم تا نظر ایشان را جویا شوم و ایشان مشکلات را قبل از چاپ به من بگویند.» سجاد در شاعران گذشته به «سعدی» و در شاعران معاصر به «شهریار» علاقه ویژه ای دارد. وقتی می پرسم دیدن چه کسی می توانست در سالهای نوجوانی هیجان زده اش کند. آرام می گوید آن روزها که کتاب دستور زبان عشق را دستش می گرفته و با ذوق می خوانده خیلی دوست داشت استاد «قیصر امین پور» را از نزدیک ببیند که متاسفانه همان سال فوت کرد.
گفتگو با سجاد سامانی
در نمایشگاه کتاب به امضایم خندیدندسجاد شاید تنها جوان ۲۲ ساله ای باشد که کتاب شعرش را توانسته چاپ کند. وقتی از این سن کم و محاسن و معایبش هنگام مواجهه با دیگران می پرسم حرفهای جالبی می زند. « هم محاسن دارد. هم معایب. البته محاسنش بیشتر است. اینکه همه می گویند این پسر استعداد دارد و با این سن مرا برای شعرخوانی درجاهای مختلف انتخاب می کنند خوب است. اما وقتی سراغ ناشر می روی می بینی همه کسانی که کتاب چاپ کرده اند بالای ۳۰ سال سن دارند و تو فقط ۲۲ سال داری. خب در این جمع ها ابتدا آدم احساس غریبی می کند. یا اینکه بعضی بزرگان شعر حس می کنند که بیشتر از آنکه حقم بوده به من پرداخته شده است. ولی بازهم می گویم محاسنش بیشتر است.» وقتی از این شاعر جوان می پرسم چه زمانی بیشتر شعرهایش گل می کند با لبخند جواب می دهد: « بیشتر در جاهای خلوت و لحظه هایی که سکوت است بیشتر شعرم می آید. مخصوص شب ها که جان می دهد برای شعر گفتن.» سجاد می گوید معشوق شعرهایش هم خیلی به زمان حال ربطی ندارد و این معشوق خیالی بیشتر قرن هفتمی است. سجاد شعری با مطلع «
در شهر عشق رسم وفا نیست، بگذریم/ یارای گفتن گله‌ها نیست، بگذریم» دارد که انگار بیشتر از باقی شعرهایش دوستش دارد.» سجاد یک امضای عجیب و غریب هم دارد که روی کتابی که برای من امضا کرده می بینیم وقتی درباره این امضا می پرسم خاطره جالبی را با خنده تعریف می کند: « روز قبل از نمایشگاه که قرار بود فردایش کتابم بیاید. تمرین می کردم که امضایی برای خودم انتخاب کنم. چون حس می کردم امضایی که دارم خیلی مناسب نیست. وقتی این امضا را انتخاب کردم دوستم گفت خیلی خوب است اما در نمایشگاه وقتی آقای نظری امضا را دید خندید و گفت: « واقعا امضات اینه؟» آنجا هم خیلی مورد استقبال قرار نگرفت.»
گفتگو با سجاد سامانی
دوست دارم حرفهایم را در قالب شعر بگویمبرخی از شعرهای سجاد بارها دست به دست در فضای مجازی چرخیده است. به خصوص همان شعرجشنواره دانش آموزی که سال ۹۰ هم در محضر رهبر انقلاب خواند. سجاد از آن روز خاطره خوشی دارد که با خوشحالی برایمان تعریف می کند: «۱۸ سال بیشتر نداشتم که در محضر انقلاب شعرخوانی کردم. برنامه که تمام شد مدام با خودم می گفتم کاش بشود مرا صدا کنند و بگویند که جلوتر بروم و ایشان را از نزدیکتر ببینم. همان موقع حضرت آقا اشاره کردند که من جلو بیایم. سرم را چرخاندم گفتم شاید با بغل دستی هایم هستند که بار دیگر تکرار شد که با خود من کار دارند. وقتی جلو رفتم گفتند از کجا آمده ای؟ گفتم از تهران بعد ایشان گفتند که خیلی خوب بود. ولی سعی کن به قله ها نگاه کنی تا به تمام خوبی برسی.» وقتی از آرزوهای سجاد می پرسم مثل خودش شاعرانه است: « آرزویم این است که همیشه به سمت جلو حرکت کنم و حرفی که می خواهم بزنم بتوانم را در قالب شعر بگویم. شاید در برخورد اول شعرهای من تم عاشقانه داشته باشد. اما من سعی می کنم در شعرها، مضامین و یا نکته های مفیدی که در احادیث، نهج البلاغه و یا در اشعار قدما است به کار ببرم. متاسفانه عده ای شعر انقلاب را محدود به شعر سیاسی می دانند. اینطور نیست چون انقلاب صرفا یک اتفاق سیاسی نیست. یک سبک زندگی است. از عرفان تا اخلاق و بسیاری از مضامین دیگر در حوزه انقلاب اسلامی جا می شود.»


لینک را کپی کنید








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن