واضح آرشیو وب فارسی:مهر: با تدریس عادل پیغامی؛
نخستین جلسه نشستهای اقتصاد اسلامی در كانون اندیشه جوان برگزار شد
شناسهٔ خبر: 2890630 - یکشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۴
دین و اندیشه > اندیشمندان
جلسه نخست درس گفتگوی رهيافتهای اقتصادی اسلام از انديشه های امام موسی صدر و مقايسه ای با آثار اقتصادی شهيد صدر با تدریس دکتر عادل پیغامی در کانون اندیشه جوان برگزار شد. به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه نخست از سلسله نشستهای اقتصاد اسلامی کانون با عنوان «درس گفتگوی رهيافت های اقتصادی اسلام از انديشه های امام موسی صدر و مقايسه ای با آثار اقتصادی شهيد صدر» با همکاری موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر و همچنین دارالصدر قم، سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ در سالن همايش های کانون اندیشه جوان برگزار شد.دکتر عادل پیغامی پژوهشگر و عضو هيئت علمي دانشگاه امام صادق(ع) نخست مبانی فکری و فقهی امام موسی صدر و شهید صدر را توضیح داد و پس از آن کارشناس برنامه، دکتر رضوی پور، پرسشهایی را مطرح کردند. پاسخهای دکتر پیغامی به این پرسشها پایان بخش این قسمت از برنامه بود. بخش سوم و پایانی برنامه نیز به پرسشهای حضار جلسه و پاسخ بدانها اختصاص یافت.
در ابتدای سخن، رضوی پور با اشاره به اين نكته كه هر كسی كه بخواهد در زمينه اقتصاد اسلامی حرفی بزند مرهون و مديون خون شهدايی است كه در واقع سنگ بناي اين مباحث را در ادبيات علمی؛ چه دانشگاهی و چه حوزوی ما پايه گذاری كرد، افزود: امام موسی صدر و شهيد علامه محمد باقر صدر كه در واقع كتاب اقتصادُنای ايشان و مقالاتی كه ايشان در زمينه اقتصاد اسلامی و بانكداری بدون ربا منتشر كردند، اين انديشه را در اذهان انديشمندان جوامع اسلامی و به خصوص جامعه شيعه ايجاد كرد.وی متذكر شد: در اين نشست سعی شده به آشنايی با انديشه هاي اين دو بزرگوار در زمينه اقتصاد اسلامی و نيز اشاره به مباني فكری و فقهی كه آن ديدگاه را به وجود آورده و در نهايت اينكه امروز در مباحث اقتصاد اسلامی مطرح شده، تكيه ما به اين مبانی فكری و فقهی چقدر است و آيا جايگاه واقعی خود را در مباحث فعلی اقتصاد اسلامی ما دارد يا خير، پرداخته شود.دكتر پيغامی با اشاره به اينكه امام موسی صدر تنها فردی است كه قبل از انقلاب از مجموعه فضلا و مجتهدين حوزه علميه قم، ليسانس رشته اقتصاد از دانشگاه تهران می گيرد ادامه داد: دنيای اهل تسنن با فاصله ای زودتر از دنيای تشيع وارد مباحث اقتصاد اسلامی شدند. ميراث فكری و فرهنگی حوزه اقتصاد اسلامی خيلی عميق است به طوری كه فقهای اسلامی، نگاه های نظام مند اقتصادی شان برتری دارد به تمامی مكاتب اقتصادی اروپاييان كه به عنوان ريشه های علم اقتصاد شنيده می شود.وی افزود: غير از ايشان در قبل از انقلاب هيچ كدام از فضلا و عرفای ما كه مباحثی را در زمينه اقتصاد اسلامي مطرح می كردند، علم اقتصاد را به صورت آكادميك مطالعه نكرده بودند. همچنين ايشان جزء اولين ها در تشيع بودند كه عقايد خود را مطرح كردند و اولين مقالات اقتصاد اسلامی را ارائه دادند. ايشان وقتی وارد مباحث اقتصاد اسلامی شدند به مقولات اخلاقيات و فلسفه اقتصاد اسلام اكتفا نكردند. وقتی وارد مباحث فقه شدند و خواستند كه مباحث فقه الاقتصاد را مطرح كنند يك نظام واره از فقه ارائه می دهند. علم اقتصاد شاخه های مختلفی دارد اما دانش اقتصاد چندتا سؤال اصلی دارد كه جواب آنها را ما در مباحث فكری اين دو بزرگوار مشاهده می كنيم.وی در ادامه تأكيد كرد: علم اقتصاد می گويد من سؤال از توليد، توزيع، و مصرف دارم كه اغلب اقتصاددانان دنيا، پايهي تئوريك علم اقتصاد را در توزيع مي بينند كه در همان توزيع يك سؤال بنيادين وجود دارد(به عنوان توزيع درآمدها): سهم هركس از توليد محصولی كه حاصل از فعاليتی كه كارفرمايان راه انداختند چقدر است؟ و همچنين سؤال از ارزش افزوده دارد؛ كه امام موسی صدر نيز وارد اين مباحث شده و پاسخ آن را داده است.وی در این باره افزود: امام موسی صدر در سال های ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ با راه اندازی مجله «مکتب اسلام» به انتشار مقالات خویش در حوزه اقتصاد اسلامی دست زدند. این در حالی است که علمای دیگر از جمله آیت الله طالقانی دیرتر از ایشان به این مباحث ورود پیدا کردند.كتاب اقتصادُنای شهيد محمدباقر صدر انگار شرح و بسط آن سه مقاله ای است كه امام موسی صدر ۳الی ۴ سال پيش از انتشار كتاب، ارائه كرده بود.معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه اظهارداشت: ايشان برخلاف بسياری از فقها، نه تنها اقتصاد اسلامی را به صورت تئوريك بيان كرده بلكه در عمل جامعه سازی خُرد كرده است كه در تاريخ می توان به ايشان را در اين زمينه به شيخ بهايی مثال زد. در لبنان ايشان به عنوان يك اقتصاددان از لحاظ توسعه ای، زيرساخت های سرمايه های فرهنگی و اجتماعی و انسانی و عمرانی و ... را بررسی كرده و سپس اين فقيه پايه اقتصادی را شروع و آن نقطه اهرم برای بلندكردن شيعه و احيای انسان شيعی و در ادامه، كل انسان، قرار داده است.پیغامی تصریح کرد: فقه سنتی وظیفه خود را بیان فقه مکلف می داند، اما فقه صدرین بیان تئوری اداره انسان است. این دو عالم بزرگوار معتقدند ما مکلف نیستیم بدانیم معصوم چگونه زندگی می کرد و آن گونه زندگی کنیم؛ ما مکلفیم بدانیم اگر پیامبر امروز بودند چگونه عمل می کردند. آنها دین را برای انسان می دانند که آن را براساس دیدگاه خلیفه اللهی مطرح می کنند. با توجه به این اصل پایه ای است که این دو عالم و فقیه شهیر از تقدم آزادی بر عدالت سخن می گویند و بر کرامت انسانی تأکید می کنند.دكتر پيغامي گفت: انديشه امام موسی صدر با خليفه اللهی و كرامت انساني شروع می شود. ايمان و اعتقاد راسخ به نگاه حداكثری به دين كه دين حداكثری توانايی كارآمد اداره انسان را بايد داشته باشد و رسالت اصلی آن همين است. ايشان انسان را هم فرد و هم جامعه می بيند يعنی انسان بدون جامعه معنايي ندارد- به پيوندهای اجتماعي و تعامل خيلی توجه مي كند. متأسفانه امروزه اكثر انديشمندان اقتصادی جامعه ما و حتی در خود لبنان، در مباحث خود، انديشه ايشان را كنار گذاشته اند و مربوط به گذشته می دانند.سيدحسين رضوي پور در خلال صحبتهای دكتر پيغامي اين سؤال را مطرح كرد كه تفاوت بين مباحث فلسفه اقتصادی اسلام با مباحث فلسفه اقتصاد اسلامی در چيست؟ نویسنده و محقق در حوزه اقتصاد اسلامی در پاسخ به اين پرسش گفت: فلسفه اقتصادی معرفت درجه اول است ولي فلسفه اقتصاد معرفت درجه دوم. براي مثال می توان گفت انسان عاقل در اولين مواجهه با واقعیت خارجی تعقل می كند مثلاً به جسمی دست می زند و می گويد آن سخت است ولی يك نفر ديگر می آيد و می گويد روش اين انسان در كشف اين گزاره علمی، تجربی بود. معرفت اولی، معرفت درجه اول بود ولی دومی معرفتِ معرفت توليد كرد يعنی درجه دوم. در اقتصاد اسلامی هم همين طور است گاهی ما می گوييم كه ارزش چيست؟ جواب آن را می توان يا با روش تجربی يا عقلی يا فقهی و نقلی يا... به دست آورد كه اينها می شود معرفت درجه اول اما كسي مي آيد و در مقام يك عالِم درجه دوم بررسي مي كند كه مثلاً انسان اولی با چه روشی آن گزاره ارزشی را پيدا كرد؟ مثلاً مي گوييم به روش تجربي؛ مي گوييم چه نوع تجربه گرايي داشت؟... اينها می شود معرفتِ معرفت. چون نوعي اجتهادگونه و فلسفی به انسان نگاه شده است، اسمش را فلسفه اقتصادی گذاشته اند. حقوق اقتصادی، جامعه شناسی اقتصادی، روان شناسی اقتصادی و... هيچ كدام خود اقتصاد نيست؛ زمينه های شكل گيری اقتصاد است.رضوی پور سپس اين پرسش را مطرح نمود كه اقتصاد اسلامی علم است یا مکتب؟ پیغامی برای پاسخ به چنین پرسشی، به علم به معنای ساینس (science) اشاره کرد و با توجه به جدید بودن این پدیده، آموزه ها و نظریه های ۱۴۰۰ سال پیش را علم ندانست و واژه مکتب را برای آن به کار برد.وی کتاب «رهیافت های اقتصادی اسلام» را که پیش رویش بود ورق زد و با خواندن جمله ای از آن، نظر نویسنده را منطبق بر این بینش دانست، اما «منظور از واژه علم در حدیث «اطلبوا العلم و لو بالصین» چیست؟» این پرسشی بود که دکتر پیغامی مطرح کرد و در ادامه کلام، برای پاسخ به آن، تقسیم بندی ارسطو درباره علم را توضیح داد: ارسطو علم را به دو گونه نظری و عملی تقسیم می کند.شرح این دو گونه علم و تفاوت هایشان موضوع صحبت بعدی نویسنده کتاب «اقتصاد هترودوکس» بود. وی پس از آن، سخن خویش را چنین ادامه داد: صاحب نظران غربی ساینس را برای علم نظری به کار می برند و مرادشان از ایدئولوژی، علم عملی است. بر این اساس، نویسنده کتاب «رهیافت های اقتصادی اسلام» علم اقتصاد اسلامی را در دسته علوم عملی قرار می دهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]