تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837489825
كنش آگاهانه، تحتالشعاع كارناوالهاي خياباني هيجانزده
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كنش آگاهانه، تحتالشعاع كارناوالهاي خياباني هيجانزده
پديده كاروانهاي شادي يا اعتراض هر چند در جامعه ايران و با توجه به صبغه سنتي و آييني آن بيسابقه نيست، اما خصوصاً پس از انقلاب اسلامي و پويايي سياسي و بازتر شدن فضاي كشور ناشي از آن، در برهه پس از انقلاب، شاهد تنوع بيشتري در اين پديده بودهايم.
نویسنده : فردين آريش
در چند سال اخير حضور اقشار و طيفهاي مختلف مردم در خيابانها به بهانه مسائل مختلف اما بيش از سابق قابل مشاهده است. بر آن شديم در گفتوگو با دكتر «ابوالفضل ذوالفقاري» نسبت چنين تجمعات و برنامههايي را با آنچه اصطلاحاً كارناوال خوانده ميشود، بررسي كنيم. دكتر ابوالفضل ذوالفقاري مدير گروه علوم اجتماعي دانشگاه شاهد تهران و نويسنده كتاب دين و دموكراسي است. با ايشان در پاركي حوالي خيابان شريعتي قرار گذاشتيم و به بهانه شادي مردم بعد از توافق هستهاي درباره شباهتها و تفاوتهاي رفتارهاي جمعي مردم با كارناواليسم گفتوگو كرديم. بعد از توافق برجام، مردم در برخي از مناطق به خيابان آمدند و شادي كردند. آيا ميتوان اينگونه ابراز شاديهاي جمعي را مصداق كارناوال دانست؟ اساساً كارناواليسم چه تعريفي دارد؟ لازم است در آغاز بحث «كارناواليسم» را تعريف كنيم تا ببينيم اتفاقات اينچنيني كه در كشور ما ميافتد، به لحاظ ماهوي و شكلي چه تفاوتهايي با «كارناواليسم» دارد. «كارناوال» خاستگاه اوليهاش ديني و عبادي بوده است. در بين مسيحيان رومي كاتوليك و كلاً كاتوليكها خيلي رايج بوده است، درحاليكه اين را در ميان پروتستانها كمتر ميبينيم. در مسيحيت رومي كاتوليك، يك دوره روزه چهل روزه وجود داشته كه در آن خوردن بعضي چيزها مثل گوشت ممنوع بوده است. خود «كارناوال» يا «كارنيوال» هم معناي لغوياش «حذف گوشت يا گوشت نخوردن» است. اينها قبل از اينكه دوره روزهشان شروع شود، گوشتخواري ميكردند. يعني چيزهايي را كه در ايام روزه نبايد بخورند، طي جشني كه معروف به «كارناوال» بوده، حدود يك هفته قبل از دوره روزه، جشن ميگرفتند و به وفور ميخوردند. برخي صاحبنظران معتقدند كه در قرون وسطي فئودالها و كشيشها و به طور كلي صاحبان قدرت، مخالفتي با اين جشنها نميكردند و حتي بدشان نميآمده كه به عنوان يك سوپاپ اطمينان، فشارها و تنشهايي كه روي دهقانان و تودهها بوده به اين وسيله تخليه شود. يكي از معروفترين نظريهپردازها در بحث كارناوال «باختين» است. او براي كارناوال ويژگيهايي ذكر ميكند. باختين «كارناوال» را يك نوع مقاومت در مقابل نظامهاي حاكم و مسلط ميداند. در واقع توده مردم به صورت خودجوش عرصه عمومي را براي يك يا چند روز در اختيار خودشان ميگيرند و رفتارهاي خاصي انجام ميدهند؛ ماسك ميزنند، ميخندند، دلقك بازي و شادي ميكنند و رفتارهايي ابراز ميكنند كه برخلاف هنجارهاي موجود جامعه است. باختين بحث «سوژگي» را هم مطرح ميكند و اينكه كنار رفتن مقطعي فرهنگ رسمي به نفع فرهنگ غيررسمي را منادي آزادي ميداند كه اين البته در گذشته كمرنگتر بوده و به مرور جديتر شده است. باختين علاوه بر سوژگي بر مبارزه با استبداد، خنده به مثابه به سخره گرفتن طبقه حاكم و مسلط هم تأكيد دارد. با اين به اصطلاح تيپ ايدهآلي كه از كارناوال ترسيم شد ميتوان وقايع مشابه را با آن سنجيد و در مورد آنها قضاوت كرد. به اين معنا آيا بايد «كارناواليسم» را بيشتر يك نوع واكنش آگاهانه از طرف تودههاي مردم به حساب آورد يا نوعي واكنش هيجاني و عاطفي؟ اين نوع كارناوالهاي شادي، از اين جهت كه از قبل سازماندهي شده است «كنش» محسوب ميشود و چون از قبل اراده ميشود، ميتوان به يك معني آن را آگاهانه هم دانست. البته ممكن است مثل بسياري از مناسك و آيينها، «كارناوال» هم معناي اصلي خودش را از دست داده باشد. كما اينكه اگر با عاشوراي خودمان مقايسه كنيم، خيلي از پيامهاي عاشورا را كه مدنظر علما و اصحاب دين بوده نيز متأسفانه امروزه كمتر در مراسمها ميبينيم و بيشتر جنبه مناسكي پيدا كرده است، ولي آن خواسته و هدف اصلي كه در عاشورا مطرح بوده، دارد فراموش ميشود. كارناوالهاي كنوني هم همينطور است. درست است كه يك كنش آگاهانه ريشه شكلگيري آن است، ولي شايد آنگونه كه باختين ميگفت آن جنبههاي اعتراضي و آگاهانه ديگر در كارناوال نباشد و صرفاً تخليه هيجان مدنظر باشد. شايد يكي از تعبيرهاي مناسب جامعهشناسانه كه ميتواند توضيح خوبي براي رفتارهاي كارناوالي يا شبهكارناوالي باشد، نظريه سياست نمايشي است كه منتج از نظريات «اروين گافمن» و «اكسل هونت» و «تيلور» است. گافمن زندگي اجتماعي آدمها را به صحنه تئاتر تشبيه ميكند و اينكه در همه عرصهها و ميادين زندگي اجتماعي، كاري، تفريحي و...همه آدمها جهت باز شناخته شدن از سوي ديگران، همواره خود را در گستره زندگي اجتماعي به نمايش ميگذارند و اين نمايش «خود»، در واقع نمايش وجود، هويت، مقام و فرديت خود است، ضمن اينكه به اين وسيله ميخواهند تأثير مطلوبي نيز بر ديگران بگذارند. مثلاً يك استاد دانشگاه در ميدان دانشگاهي جوري رفتار ميكند كه به نظر ميرسد خيلي جوياي علم است و تعهد زيادي به كارش دارد و سعي ميكند اينگونه خودش را جلوه دهد. از طرفي قواعد شغلي هم آدمها را به سمت انجام اين رفتارها ميكشاند. به اين معنا، همانگونه كه همه جنبههاي زندگي، صحنه ابراز هويت و به نمايش گذاشتن «خود» و كسب هويت است، كارناوال و وقايع شبيه آن هم نوعي نمايش است و شايد آنگونه كه باختين ميگفت امروزه ديگر كارناوالها جنبه ضداستبدادي ندارند و بيشتر وجوه آييني و مناسكياش است كه در كشورهاي مختلف ديده ميشود. جالب است كه در بيشتر كشورها، كارناوالها جنبه متافيزيكي و ديني دارد. مثلاً براي دفع شياطين و جشن آمدن مردگان به زمين و...برگزار ميشود و اين سويههاي عبادي كم و بيش در كارناوالها وجود دارد و به لحاظ شكلي هم همراه با شادي و خنده و قهقهه و كمدي بوده است. كارناوالها به خاطر صبغه ديني، عبادي كه گفته شد اساساً با جشن و شادي همراه بودهاند، چرا كه جشن در واقع همان «ژشن» بوده كه اتفاقاً اين هم به معناي «عبادت» است. براي همين است كه باختين در تحليل كارناوال به بحث «خنده» و جامعهشناسي خنده وارد ميشود و خنده و حالت كميك كارناوال را هم نوعي مقاومت و استهزاي طبقه مسلط جامعه ميداند. در حالي كه در سوگواري عاشورا تم اصلي مراسم، حزن و اندوه است. با تعريفي كه از كارناواليسم ارائه كرديد، شاديهاي ناگهاني و به خيابان ريختن جوانان در واكنش به موضوعات مختلف سياسي، هنري، ورزشي و... را چقدر مصداق كارناواليسم ميدانيد؟ اين واكنشها و رفتارهاي جمعي موضعي كه بعضاً در كشور ما رخ ميدهد، با توجه به مشخصاتي كه براي كارناوال بر شمرديم، كارناوال نيستند. ممكن است شباهتهايي داشته باشند، اما اينكه عدهاي محدود به صورت آني و دفعي و به واسطه يك خبري بريزند در خيابانها و شادي كنند و عدهاي هم از دور بهشان نگاه كنند، «شبه كارناوال» است. براي همين عموميت كارناوالها را هم ندارد و اين رفتارها در يك قشر يا قشرهاي خاصي از جامعه ديده ميشود. مثلاً همين شادي بعد از خبر توافق هستهاي، محدود به قشرهاي خاصي از مردم بود. حتي افرادي كه مثلاً بعد از مسابقه فوتبال در خيابانها شادي ميكنند مگر چند درصد جامعه هستند؟ عمدتاً جوانهايي هستند كه گاهي حتي به خاطر باخت تيمشان (مقابل آرژانتين) هم خوشحالي ميكنند! يك دليل بروز چنين رفتارهايي اين است كه فرصتهاي چنداني كه جوانها بتوانند خوشحالي كنند، فضاهاي اجتماعي واقعي كه بتوانند خودشان را در آنها ابراز كنند و به نمايش بگذارند وجود ندارد. لذا همواره جوانها مترصد فرصتي هستند كه به آن بهانه خودشان را اندكي تخليه انرژي كنند. آيا در شبهكارناوالها هم وجوه ضدسلطه و استبدادي وجود دارد؟ البته مجدداً اشاره ميكنم كه اعتقاد به وجوه ضدسلطه و استبدادي در كارناوال مربوط به برداشت چپگرايانه باختين است كه البته ممكن است خيليها با آن موافق نباشند ولي ميتوان فرض كرد كه سويههاي مقاومتي، هم در كارناوالها و هم در شبهكارناوالها وجود داشته باشد، ولي چندان آشكار نيست زيرا اگر سويههاي مقاومتي و مخالفتي توسط شبهكارناوالهاي مخالف حاكميت و وضع موجود بخواهد خودش را آشكارا ابراز كند، ممكن است با محدوديت مواجه شود. اما در زمانهايي كه فضاي اجتماعي دوقطبي يا چند قطبي شود به ايجاد چنين فضاهايي كمك ميكند و اين امكان پديد ميآيد كه جنبههاي مقاومتي و مخالفت در شبهكارناوالها آشكارتر شود. ما در جريان همين توافق هستهاي از هر دوسوي منتقدان و موافقان شاهد حضورهاي ميداني جهت تأييد يا نقد عملكرد دولت بوديم. اين تجمعات و به قول شما «شبه كارناوالها» احياناً چه كاركردها و آسيبهايي براي جامعه دارند و حاكميت بايد چه موضعي نسبت به آنها داشته باشد؟ شبهكارناوال ميتواند كاركردهاي مثبتي داشته باشد. مثلاً ميتواند فرصتي براي تخليه انرژي جوانها و ابراز مسالمتآميز مخالفت (البته ناآشكار) باشد. اين ميتواند مثبت باشد. همانطور كه باختين ميگفت در قرون وسطي فئودالها از كارناوالها استقبال ميكردند. اين شبهكارناوالها از آنجايي كه هيجاني و بيسامان است، ميتواند جنبه تخريبي هم داشته باشد. براي همين حاكميت بايد براي اينها متولي ايجاد كند. متولي اينها بايد در جامعه مدني جستوجو شود. حاكميت بايد به بعضي نهادهاي مدني اجازه دهد كه تشكيل شوند و از حقوق اعضايشان به صورت مسالمتآميز و قانوني و بر اساسقانون اساسي دفاع كنند. اين باعث كاهش آسيبها هم ميشود. اين راهحل پيشنهادي من است. شايد گفته شود كه راه ديگر اين است كه دولت سركوب كند. اما واقعيت اين است كه 60 درصد جامعه ما جوانها هستند و اينها خواستههايي دارند احساس و انرژي زيادي هم دارند و ميخواهند اينها را تخليه كنند و خودشان را بروز دهند. دولت نميتواند با اين انرژي مضاعف مقابله كند. براي همين دولت اگر نميتواند نهادهاي مدني را توسعه دهد، حداقل تا آنجايي كه حركتهاي آنها مسالمتآميز است، به آنها اجازه بروز بدهد. دولت اگر بخواهد در برابر اين پويايي جوانانه جامعه ايستادگي كند، انرژي خود را تحليل ميبرد و بيشتر خودش را خسته و فرسوده ميكند و در نهايت هم مجبور ميشود كه تن به خواستههاي آنها بدهد. نيروي جامعه همواره از نيروي سيستم و قدرت سياسي بزرگتر است. طبق اصل دوم ترموديناميك انرژي هميشه از جايي كه بيشتر است به جايي كه كمتر است منتقل ميشود. در كشورهاي غربي كارناوالها چگونهاند و چه تفاوتهايي با ديگر كشورها دارند؟ در بعضي از موقعيتها، مثل شادي بعد از قهرماني تيم ملي يا يك تيم فوتبال، آنها هم مثل كشور ما در خيابانها شادي ميكنند و اين رفتارها مانند بسياري از كشورهاي ديگر جنبه هيجاني دارد، كارآمدي و اثربخشي نظامهاي سياسي ميتواند مشكلات موجود را حل يا از تشديد آنها ممانعت به عمل آورد. اما در كشورهاي ديگر، جامعه حالت جنبشي دارد و ناراضيان از وضع فرهنگي، اجتماعي و سياسي- اقتصادي همواره مترصد بزنگاهي براي جلوهگري، تخليه انرژي و طرح خواستههاي خود هستند و رفتارها هم نوعاً هيجاني و سازماننيافته است. براي مثال تا پيش از توافق هستهاي نميشد در فضاي عمومي درباره آن حرف زد يا آن را نقد كرد، عدهاي (موافقان توافق) بعد از توافق به صورت هيجاني واكنش نشان ميدهند يا بعد از مرگ مرتضي پاشايي، عدهاي به صورت خودجوش در خيابان راه ميافتند و آوازهايي را به صورت جمعي ميخوانند كه تا قبل از آن سابقه نداشته است. در اين نوع مراسمها تحركات احساسي وجه غالب دارند. در اين كشورها، مشاركت افراد در فعاليتهاي مدني به چه صورتي است؟ آيا به فراگيري كارناوالهاي تودهاي است؟ در همه فعاليتهاي مدني مشاركت يكسان نيست. مثلاً در زمينه محيطزيست عموميت بالايي دارد. احزابي شكل گرفتهاند با عنوان «احزاب سبز» كه در برخي كشورها در انتخابات هم برنده ميشوند و دولت را در دست ميگيرند. همين نشان ميدهد كه مشاركت مردم در اين زمينه بيشتر از باقي زمينههاست ولي در فعاليتهاي ديگر كمتر است. براي اينكه اگر آنجا هم به همين شكل خواست عمومي و مشاركت وجود ميداشت باعث شكلگيري نهادهاي مدني بزرگتري مثل حزب ميشد كه شاهد آن نيستيم. پس شما معتقديد يكي از دلايلي كه «شبه كارناوالها» در كشور ما رايجترند، نداشتن نهادهاي مدني قوي نظير احزاب قدرتمند است؟ بله، ما در حال حاضر در كشور احزابي داريم ولي آيا واقعاً در كشور ما احزاب كاركردهاي يك حزب واقعي را دارند؟ حزب به معني تشكلي كه به قول وبر مبتني بر عقلانيت در راستاي تحقق خواستههاي گروه يا طبقه و قشر خاصي سازماندهي شده باشد و عضوگيري كند و از طريق اعضايش حمايت مالي شود و پيوند همه جانبهاي با اعضايش داشته باشد؟ اينگونه احزاب در كشور ما وجود ندارند. تمامي احزاب پلت فرم سياسيشان را تمام خلقي و پوپوليستي اعلام ميكنند، اصلاً معلوم نيست اين احزاب چه گروهها و طبقاتي را نمايندگي ميكنند؟ در خصوص بقيه نهادهاي مدني نيز اوضاع خوبي نداريم. در كشور ما اكثر نهادهاي مدني را خيريهها تشكيل ميدهند و پررنگتر از باقي نهادهاي مدني هستند. شايد دليلش اين است كه در مكانيسم ضدقدرت- كه يكي از نقشهاي مهم نهادهاي مدني است- نهادهاي خيريه خنثيتر بوده و توان كمتري دارند. در اين زمينه احزاب قدرت بيشتري دارند و خيريهها خنثيتر هستند. حركتهاي جمعي مثل مراسم عاشورا و تشييع شهدا و... در كشور ما وجود دارد كه عموميت بيشتري نسبت به شبهكارناوالهاي ديگر دارد. آيا ميتوان اينها را مصداقي براي كارناواليسم دانست؟ به لحاظ ماهوي مقايسه اين حركتها قياس معالفارق است. اما از نظر شكل شباهتهايي بين بعضي از اين پديدهها (مثلاً مراسم عاشورا) و كارناوال هست. اولاً به لحاظ شكلي عاشورا يكجور رژه عمومي است كه مناسك و نمادها و شعارهايي دارد و در آن عَلَم و كتل حمل ميشود، پارچههاي قرمز و سبز آورده ميشود، سينهزني و زنجيرزني هست و موسيقي و طبل و شيپور نواخته ميشود. اينها به لحاظ ظاهري به كارناوال شبيه هستند. از طرفي همانطور كه در تيپ ايدهآل كارناوال اشاره شد، عاشورا هم جنبه مقاومتي دارد. مقاومت در برابر ظلم، همواره در شعارها و سرودهاي عاشورايي بروز دارد. شباهت ديگري كه ميشود برشمرد خاستگاه ديني عاشورا و كارناوال است. در مقابل يكي از تفاوتهاي عاشورا با كارناوال اين است كه عاشورا مراسم سوگواري است و با گريه و مويه و حزن همراه است. وجه خونخواهي دارد. اگر كارناوال جنبه كميك دارد در مقابل عاشورا جنبه تراژيك دارد. شخصيت اصلي تراژدي نمونه كاملي از حضور خداگونگي در شخص اول روايت است اما كمدي ميگويد بايد به همه چيز خنديد و با انسانيت و نقصهاي انساني كنار آمد. از طرفي عاشورا با راهپيمايي شباهتها و تفاوتهايي دارد. هر دوي اينها جنبه حافظهاي، هويتي دارند. ما را نسبت به چيزهايي در گذشته متذكر ميكنند و البته باعث تثبيت و نوعي مشروعيتبخشي به نظام هم ميشوند. در تاريخ انقلاب هم كه نگاه ميكنيم بزرگترين اتفاقي كه رهبري اسلامي انقلاب را تثبيت كرد، تظاهرات و راهپيمايي عاشورايي در پاييز 57 بود. در اينجا بحث «سوژگي» كه باختين مطرح ميكرد، چندان موضوعيت ندارد. براي اينكه سوژه و ابژه يكي ميشوند و در مقابل هم نيستند. البته در پرانتز به اين نكته بايد اشاره شود كه به نظر ميرسد كه جنبههاي هويتي و ديني عاشورا امروزه كمرنگتر شده و قشر جوان ما كمتر به آن توجه ميكنند. براي همين افراد با انگيزههاي گوناگوني در مراسم عاشورا شركت ميكنند كه شايد يكي از اين انگيزهها همان نمايش خود باشد. جنبههاي مقاومتي عاشورا هم در طول تاريخ دستخوش اتفاقاتي ميشده است. حاكمان و پادشاهان مختلف سعي ميكردند خودشان را با عاشورا موافق نشان بدهند و با مردم همراه شوند. اگر در كارناوال، فرهنگ غيررسمي در برابر فرهنگ رسمي قرار ميگيرد در عاشورا رسمي و غيررسمي يكي ميشوند. البته كارناوالهايي كه صبغه ديني و آييني دارند در كشور ما قبل از اسلام هم وجود داشته است. مراسم سووشون يا مرگ سياوش يا مراسمهايي كه در آنها در مرگ قهرمانان سوگواري ميشده است و همانگونه كه فردوسي در شاهنامه ميگويد ناخن به صورت ميكشيدند، گونه ميخراشيدند و.... اما بعد از اسلام عاشورا محوريترين كارناوال كشور ما است كه ريشه آن به دوره صفويه برميگردد. عاشورا در طول تاريخ خودجوش بوده و خود مردم آن را برگزار ميكردند. البته بعد از انقلاب نقش حاكميت در سازماندهي كردن آن كمي پررنگتر شده است. بعضي از هيئتها بودجه ميگيرند، به نظر من بهتر است كه دولت نقش خودش را كمتر كند و اجازه بدهد كه عاشورا به همان صورت خودجوش و مردمي صورت بگيرد و به جاي آن زمينه حضور مردم را فراهمتر كند. وقتي پاي پول دولتي وسط بيايد عاشورا از معناي خودش دورتر شده و از معنويت آن كاسته ميشود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
صفحات پیشنهادی
واکنش دانشجوهای خارجی در بازدید از جماران
دختر آلمانی که میخواست بداند امام چه مطالعه میکرده است واکنش دانشجوهای خارجی در بازدید از جماران چون در دانشگاه تاریخ خواندهام امام خمینی را به خوبی میشناسم در پایان یک توصیه به فارسی آموزان جهان میکند هر کسی میخواهد زبان فارسی را یاد بگیرد باید این مرد بزرگ را بشناسننگاهی متفاوت به داستان واکنش امام علی(ع) به دزدی خلخال دختر یهودی
حجتالاسلام پناهیان تبیین کرد نگاهی متفاوت به داستان واکنش امام علی ع به دزدی خلخال دختر یهودی شناسهٔ خبر 2879316 - سهشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۸ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی دریافت 12 MB حجت الاسلام پناهیان در این کلیپ داستان مشهور واکنش امام علی ع به ربودن وواکنش جالب آیت الله جوادی آملی به یک سخنران! |اخبار ایران و جهان
واکنش جالب آیت الله جوادی آملی به یک سخنران حجت الاسلام زائری در یادداشتی در صفحه شخصی خود یک واکنش جالب از این مرجع تقلید نسبت سخنانی در مدح ایشان را شرح داده است کد خبر ۵۲۴۷۸۴ تاریخ انتشار ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۰ ۴۷ - 17 August 2015 حجت الاسلام زائری در یادداشتی در صفحه شخصی خودطرح گسترش مسجدی در نیویورک بدون واکنش منفی پیش رفت
در پی عملکرد موفق یک مسجد طی دو دهه گذشته طرح گسترش مسجدی در نیویورک بدون واکنش منفی پیش رفت شناسهٔ خبر 2885580 - سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۲۳ دین و اندیشه > اسلام در جهان درحالی که بسیاری از مساجد در آمریکا قربانی حملات خرابکاران متعصبان قرار دارند مسجدی در شهر واینداچ دواکنش تند «افشین پیروانی» به حرف های عجیب یک استقلالی
افشین پیروانی به انتقاد از منصور پورحیدری پرداخت به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خبرآنلاین مدیر فنی استقلال در مصاحبه ای عجیب گفته بود اصلا کروش را نمی شناسد افشین پیروانی مدیر تیم ملی با انتقاد از این حرف پورحیدری در برنامه ورزش و مردم گفت آقای شفیع مثل اواکنش به طرح آمریکا برای تجزیه عراق
واکنش به طرح آمریکا برای تجزیه عراق رئیس جمهور عراق در واکنش به طرح آمریکا در زمینه تقسیم عراق تاکید کرد تقسیم عراق غیر ممکن است چرا که این امر از لحاظ عملی دشوار است و عراق همچنان از لحاظ عملی کشوری غیر فدرال است خبرگزاری صدا و سیما رئیس جمهور عراق در واکنش به طرح آمریکا درمراحل اجرای تراکنش های بیت کوین
این مطلب یکی از مقالات پرونده ویژه بیت کوین است برای دانلود کل پرونده ویژه اینجا کلیک کنید جمعه ۲۳مرداد۱۳۹۴ونزوئلا به اظهارات جان کری واکنش نشان داد
ونزوئلا به اظهارات جان کری واکنش نشان داد بین الملل > آمریکا - واحدمرکزی خبر نوشت ونزوئلا روز پنجشنبه اظهارات مداخله جویانه وزارت امور خارجه آمریکا علیه این کشور را رد کرد دلسی رودریگز Delcy Rodriguez وزیر امور خارجه ونزوئلا روز پنجشنبه از جان کری وزیر امور خارجواکنشها به طرح دی میستورا
واکنشها به طرح دی میستورا منابع عربی از اختلافات بین المللی درباره طرح دی میستورا نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سوریه و مخالفت شدید سعودیها با آن خبر می دهند تسنیم استفان دی میستورا نماینده سازمان ملل متحد در امور سوریه طرح خود را به بان کی مون دبیرکل این نهاد بینبرنامه دولت برای کنترل آتشسوزی جنگلها/ راهاندازی مراکز واکنش سریع
معاون رئیس جمهور در گفتوگو با پانا مطرح کرد برنامه دولت برای کنترل آتشسوزی جنگلها راهاندازی مراکز واکنش سریع خبرگزاری پانا معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به برنامه دولت برای کنترل آتش سوزی در جنگل های کشور از راه اندازی مراکز واکنش سریع برای مقابله-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها