تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر خانه‏اى كه ميهمان بر آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827700423




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عملی که با نبود آن جامعه به هلاکت و مردم به عقده های اجتماعی دچار می شوند/ روز بیست و هشتم میهمانی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


عملی که با نبود آن جامعه به هلاکت و مردم به عقده های اجتماعی دچار می شوند/ روز بیست و هشتم میهمانی فرهنگ > دین و اندیشه - ای کسی که یادت مایه آبروی یادکنندگان است، و ای کسی که شکرت موجب کامروایی شاکران است، دل‌های ما را به یاد خود از هر یاد و زبان‌هامان را به شکر خود از هر شکر مشغول دار ...



شرحی مختصر بر دعاى روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین
از سبب سازيش من شيدائيم           وز سبب سوزيش سوفسطائيم در اين مرحله، سالك از خداوند مي خواهد از راهي كه خود جناب دوست صلاح مي داند اسباب و وسايل سير الي الله را براي او فراهم كند. در اين دعا يك سلسله اعمالي كه زمينه ساز فراهم شدن اين اسباب و علل از راهي غير آنچه بشر در نظر گرفته شده را معرفي مي كند و بايد دقت داشت كه قرب نوافل، زمينه ساز استفاده از اين لطف حق است و خود سبب سازي حق چيزي است كه اگر اتـّفاق بيفتد بركاتش سالك را به قـُرب حق مي رساند.

انسان برای دنیا است یا دنیا برای انسان؟/ درس های ماه رمضان آیت الله آقا مجتبی تهرانی در تقسیم ‏بندی ابتدایی، حاجات ما دو گونه است؛ یکی حاجات کوتاه مدّت و عاجل و دیگری حاجات دراز مدّت و آجل. حاجت عاجل و کوتاه مدّت مثل این‏که بنده مریض باشم و از خدا شفایم را بخواهم و خدا هم مرا شفا دهد. البته این‏گونه حاجات موردِ بحث ما نیست. بحث ما راجع به حاجات دراز مدّت است که برای سراسر زندگی‎ام نسبت به امور مادی دعا می ‏کنم. نسبت به این حاجات است که می‎گوییم بیش از احتیاج درخواست مکن! احتیاج یعنی کفاف که «وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْر» یعنی خدا چنان کن که در گذران زندگی‎ام به کسی احتیاج پیدا نکنم و تنگ‏دست نباشم. دنیا؛ وسیله یا هدف؟!
این مسأله بستگی به دیدگاه دعاکننده نسبت به دنیا و خودش دارد. باید دید که این شخص نسبت به دنیا چه دیدگاهی دارد؛ آیا دنیا را اصیل می‎بیند و در نگرش و بینش خود برای دنیا اصالت قائل است؟ یا برای دنیا نقش ابزاری و وسیله‎ای قائل است؟ به این معنا که دنیا وسیله و ابزاری است که هنگامی که کارم به پایان رسید، آن را کنار می‏ گذارم و اصالت را در چیز دیگری می ‏دانم. در روایتی علی(علیه‎السلام) می‎فرماید: «الدُّنْيَا خُلِقَتْ لِغَيْرِهَا وَ لَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِهَا». دنیا خلقتش به صورت ابزاری‎ است و خودش اصالتی ندارد. این دیدگاه نسبت به دنیا بود؛ مسأله دیگری که مطرح می‏ شود، این است که «خلقت خودم» چه ‏طور؟! آیا من برای دنیا خلق شده‏ ام؟! اگر دیدگاه بنده این باشد که دنیا برای من خلق شده و من نیز برای آخرت خلق شده ‏ام، نتیجه این می ‏شود که دنیا تا جایی اهمیت دارد که من را به هدف خلقتم برساند. من برای دنیا خلق نشده ‏ام، بلکه دنیا برای من خلق شده است. ابناء دنیا تمام همّ و غمّشان به دست آوردن مال است و خیال می‎کنند که برای مال دنیا خلق شده ‏اند؛ در صورتی که مال دنیا برای ایشان خلق شده است. علی(علیه‎السلام) می ‏فرماید: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا»؛ خداوند دنیا را برای آنچه بعد از دنیا می‏ آید ـ‏ یعنی آخرت ‏ـ خلق کرده است. اینجا حضرت مسأله جعل تکوینی را مطرح می‏ کنند. بعد می‏ فرمایند: «وَ ابْتَلَى فِيهَا أَهْلَهَا لِيَعْلَمَ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ خداوند در دنیا اهلش را آزمایش می‎کند تا مشخص گردد که کدام یک نیکوکار‏تر هستند. سپس می‎فرماید: «وَ لَسْنَا لِلدُّنْيَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْيِ فِيهَا أُمِرْنَا». ما برای دنیا خلق نشده ‏ایم و به سعی و تلاش در آن هم امر نشده ‏ایم. هیچ‏گاه در معارف الهیّه‎مان نمی‎بینیم که امر به تلاش به خاطر دنیا کرده باشند. در روایتی پیغمبر اکرم(ص) می‏ فرمایند: «بنده باید از دنیا برای آخرتش و از زندگی‏ برای مرگش و از جوانی برای پیری‏اش توشه جمع کند. پس همانا دنیا برای شما خلق شده است و شما برای آخرت خلق شده ‏اید. من برای دنیا خلق نشده‏ ام چرا که در این دنیا نمی‎مانم. من برای جایگاه و عالَمی خلق شده‎ام که در آنجا جاودانه می‎مانم. «فَليَتَزَوَّد العَبدُ مِن دُنيَاهُ لِآخِرَتِهِ» یعنی دنیا وسیله است؛ از این وسیله برای آن جایگاه ابدی و همیشگی بهره بگیر. بعد هم یک قانون کلّی را بیان فرمودند که همان دیدگاه و بینش صحیحی است که ما باید به آن برسیم: «فَإنَّ الدُّنيَا خُلِقَت لَكُم وَ أنتُم خُلِقتُم لِلآخِرَةِ». دنیا برای تو خلق شده است و تو هم برای آخرت خلق شده‎ای. این یک امر تحمیلی نیست، بلکه جنبه دیدگاهی دارد. باید دیدگاهت را نسبت به دنیا اصلاح کنی تا دعاهایی که می‎کنی جدّی باشد. این دستورات و دعاهای مأثوره ما نسبت به دنیا و امور دنیایی، چنین مسأله‏ ای را بیان می‏ک ند؛ امّا اگر دیدگاه ما با آن هم‎سو نباشد، دعایمان تبدیل به لقلقه لسان می‏ شود و عبد دیگر نسبت به آن اراده جدّی ندارد. انسان باید دعاهایش با آنچه که در درون او می‎گذرد هم‎سو باشد. باید گفتارها با دل‎خواه‎ها هم‎سو باشد و آن هم بستگی به بینش انسان و نگرش وی نسبت به دنیا دارد. کسی که‎ قائل به اصالت دنیا است، نمی ‏تواند به صورت جدّی از خدا به اندازه کفاف در امور دنیایی درخواست کند. در روایت می‏ فرمایند: «دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ». دین این‏ها همان پول‏ هایشان است. چنین فردی دیگر به آخرت توجهی ندارد. جدیّت در دعا و اعتقاد به معاد
پس یک رابطه مستقیم بین باور نسبت به معاد و دعا نسبت به امور دنیایی وجود دارد. هر اندازه انسان اعتقادش نسبت به معاد بیشتر باشد، دعاهایش جدّی‎تر است. لذا گفتم که تعبّد محض نسبت به دعایی که دل تو با آن هم‎سو نیست ارزشی ندارد. از علی(علیه‎السلام) نقل شده است: «إِنَّمَا الدُّنْيَا مُنْتَهَى بَصَرِ الْأَعْمَى لَا يُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَيْئاً»؛ نهایت دیدگاهِ کور، دنیا است. آن‏هایی که برای دنیا اصالت و نفسیّت قائل هستند، کورند و دیدشان از این عالم به عالم دیگر عبور نمی‎کند. این‏ها پشت صحنه این دنیا را نمی‎بینند. «وَ الْبَصِيرُ يَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا». امّا فرد بصیر، دیدش از دنیا عبور می‎کند و می‎فهمد که این دنیا جایگاه او نیست. هنگامی که طرح حاجت می‎کنی، باید در حاجت خود جدّی باشی؛ وگرنه همه این دعاها را هم که بخوانی، حتّی اگر معنایش را هم بفهمی، در دعایت اراده جدّی نداری. فرق است بین قرائت قرآن و دعا! قرآن خواندن ثواب دارد، حتّی نگاه کردن به آن هم ثواب دارد، حتّی اگر معنایش را هم نفهمی باز هم ثواب دارد؛ ولی بین تلاوت کلام الهی و دعاهایی که می‎کنی فرق است. از آنجا که دعا عبارت است از مطرح کردن خواسته‎ها، باید خواسته ‏ات جدی باشد. اگر انسان معاد را ـ‏ که در تعبیر علی‎(علیه‎السلام) همان عالم ماوراء دنیا است‏ ـ نبیند، دعاهایش جدّی نیست. دعایی به هدف اجابت می‏ رسد که جدّی باشد. لذا باید دقت کنیم در دعاهایی که در ماه رمضان می‏ کنیم، اگر حاجات دنیوی داریم، هنگامی که سقف تعیین می‎کنیم، با جدّیت این سقف را تعیین کنیم.

اثرات انفاق در جامعه/ تفسیرهای ماه رمضان امام موسی صدر انفاق (بخش اول) وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللّهَ يَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿۲۷۰﴾ لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلأنفُسِكُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۲﴾
و هر نفقه‏ اى را كه انفاق‏، يا هر نذرى را كه عهد كرده ‏ايد، قطعاً خداوند آن را مى‏ داند، و براى ستمكاران هيچ ياورى نيست‏. (۲۷۰) هدايت آنان بر عهده تو نيست‏، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدايت مى‏ كند، و هر مالى كه انفاق كنيد، به سود خود شماست‏، ولى‏ جز براى طلب خشنودى خدا انفاق مكنيد، و هر مالى را كه انفاق كنيد (پاداش آن‏) به طور كامل به شما داده خواهد شد و ستمى بر شما نخواهد رفت‏. (۲۷۲) انفاق در راه حدا انسان را از خطر به هلاکت افتادن دور می کند و وقتی ما از مال یا هر چه داریم در راه خدا انفاق کنیم، خطر هلاکت را از خود و جامعه دور کرده ایم، هلاکت در اینجا هلاکت اجتماعی و عقده هایی است که در اجتماع به وجود می آید. جوامع دچار عقده می شوند، اختلاف به وجود می آید و ناگهان منفجر می شوند. انقلاب و سختی ها و عقده های درونی در نتیجه ظلم طبقاتی و اختلاف طبقانی به وجود می آید. این عقده ها نیز زمانی به وجود می آید که برخی تمام امکانات جامعه را به انحصار خود در می آورند یا حقوق دیگران را غصب می کنند. اگر طبقات مرفه تفاوت طبقاتی را احساس کنند و ضرورت کمک و انفاق و احسان را دریابند با عمل خویش سطح طبقات زحمت کش را ارتقا می دهند تا آنان نیز بتوانند در زندگی اجتماعی مشارکت کنند و در نتیجه زندگی اجتماعی ارتقا یابد. ارتقایی که نیکوکار و کمک گیرنده هر دو به یک اندازه از آن بهره می گیرند. هنگامی که نیکوکار از راه انفاق فردی و یا گروهی احسان کند، با احسان خویش طبقات رنج دیده را در پذیرش مسئولیت و ارتقای سطح زندگی اجتماعی سهیم کرده است. در این سطح همه به یک اندازه بهره می گیرند و خیر و نیکی، هم برای نیکوکار و هم برای گیرنده نیکی است. خیر تمام و کمال به او می رسد همان گونه که به دیگران. از سوی دیگر با احسان نکردن، او عقده ای در جان زحمت کشان رشد می دهد که اولا آنان را از مشارکت در ارتقای زندگی جامعه دور می کند و در نتیجه در مانده جامعه در سطح پایین مشارکت می کند و خود پیش از آن که دیگران ضرر کنند، زیان می بینند. دور شدن او از مشارکت با دیگران او را گرفتار جامعه ای می کند که دچار عقده های درونی و امراض ناشی از فقر و نیز بیماری های رفتاری است که همه نتیجه ضعف و رنج و فقر است. این امراض و بیماری ها محدود به اولاد فقرا نمی ماند بلکه به همه جامعه سرایت می کند و بسط می یابد و ضرر آن به همه بازمی گردد. و در نتیجه کینه و غضب آنان انقلاب و طغیان در درون جامعه اتفاق می افتد. همه اینها جامعه و فردی را که از احسان امتناع کرده به هلاکت می اندازد. نتیجه طبیعی این گفته خداوند که «انفِقُوا فِی سَبیلِ اللهِ» این است که انفاق نکردن، به هلاکت انداختن نفس است. بنابراین سرباز زدن از انفاق به ظلم اجتماعی منجر می شود. ظلمی که پیش از آن که به نیازمند احسان بازگردد به آن کسی که از انفاق امتناع ورزیده بازمی گردد. همان طور که به هلاکت افتادنش نیز نتیجه طبیعی امتناع از احسان است، چرا که که او جامعه را در معرض هلاک قرار می دهد. این مفهوم انفاق است، انفاق سطح زندگی اجتماعی را ارتقا می دهد و خیر و احساسات نیکوکاری را عمومیت می بخشد. امتناع از آن جامعه را در معرض ظلم، هلاکت اجتماعی و عقده ها و بیماری قرار می دهد. این مفهوم دیگری غیر از جزای خدا در آخرت است. نیکی به رنج دیدگان، چه به شکل فردی و چه گروهی، نتایجی دارد که از زندگی در دنیا تا زندگی در آخرت ادامه دارد. /6262

کلید واژه ها: ماه رمضان -




چهارشنبه 24 تیر 1394 - 11:35:36





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن