واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشتی از حجت الاسلام پیروزمند؛
نظامسازی؛ ظرف تحقق ماهیت انقلاب اسلامی
شناسهٔ خبر: 2852813 - پنجشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۴
دین و اندیشه > اندیشمندان
انقلاب اسلامی بیش از آنکه یک انقلاب سیاسی باشد، یک انقلاب فرهنگی بود و به این دلیل طبیعی است که اولین موضوعی که با آن درگیر بوده و هست، موضوع نظامسازی باشد. به گزارش خبرگزاری مهر، در این یادداشت حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند به تبیین جایگاه «نظام سازی به مثابه ظرف تحقق ماهیت انقلاب اسلامی» میپردازد. انقلاب اسلامی به این دلیل که ماهیت اجتماعی پیدا کرده و به دنبال تحقق آرمانها و ارزشهای خود در جامعه ایران اسلامی است، اولین موضوعی که با آن درگیر بوده و هست، موضوع نظام سازی است.انقلاب فرهنگی، لایۀ باطنی انقلاب اسلامیانقلاب اسلامی بیش از آنکه یک انقلاب سیاسی باشد، یک انقلاب فرهنگی بود. لایۀ بیرونی انقلاب اسلامی، انقلاب سیاسی بود؛ به دلیل اینکه یک رژیم سیاسی را فرو ریخت و رژیم سیاسی جدیدی به میدان آورد، اما در باطن این تحول سیاسی، یک تحول فرهنگی بود؛ به دلیل اینکه مردم به خاطر احیای اسلام، انقلاب کردند. به دلیل اینکه مردم احساس میکردند شریعت اسلام مورد تاخت و تاز قرار گرفته است، انقلاب کردند.انقلاب اسلامی از دریچۀ فلسفۀ تاریخبنابراین، اگر این معنا را در بستر تاریخی تحقق انقلاب با هم تحلیل کنیم، معنی عمیقتری پیدا می کند؛ یعنی اگر انقلاب اسلامی را با یک نگاه فلسفۀ تاریخی تحلیل کنیم و از زمان حضرت آدم(علی نبینا و آله و علیهالسلام)، حرکتی را که عالم به سمت عصر ظهور پیدا کرده است و پیدا خواهد کرد رصد نماییم، ملاحظه خواهیم کرد که انقلاب اسلامی، می تواند نقطۀ عطفی در تاریخ تحولات جامعۀ بشری محسوب شود و می توانیم بگوییم که نه ایران اسلامی را، بلکه جامعۀ بشری را یک قدم به عصر ظهور نزدیک کرده و شَبهی از الگوی ولایت مهدوی را نسبت به گذشتۀ این انقلاب اسلامی ایجاد کرده است.نظامسازی، کالبد عینیتبخشی به ماهیت انقلاب اسلامیاین انقلاب، به دلیل اینکه ماهیت اجتماعی پیدا کرده است؛ یعنی دگرگونی اجتماعی ایجاد کرده و میخواسته و میخواهد که آرمانهای خود را در ظرفی به اسم ایران اسلامی و جامعۀ ایران تحقق ببخشد، طبیعی است که اولین موضوعی که با آن درگیر بوده و هست، موضوع نظامسازی باشد. به عبارتی، این ارزشها وقتی میخواهند جریان پیدا کنند، باید روی بستر مناسبی از زمین قرار بگیرند. بستر زمینیشدن و مجرا و طریق زمینیشدن این ارزشها، آن کالبدی است که مردم در آن زیست می کنند. نام این کالبد، نظام است.ماهیت نظامسازینظام، مجموعۀ روابطی است که انسان ایجاد کرده تا در بستر آن روابط، جریان نیاز و ارضای نیاز شکل بگیرد. به عبارت دیگر نظام آن ظرفی است که هیچ فعالیتی و هیچ فعل و انفعال انسانی خارج از آن نیست و همۀ تحرکات، تصرفات، بهره مندیها و روابط انسانی (اعم از ارتباط انسان با دیگران، ارتباط انسان با خدا و ارتباط انسان با طبیعت)، درون آن واقع می شود.نسبت نظامسازی و تمدنسازینظامسازی با مفهوم تمدنسازی پیوند کاملاً وثیقی دارد؛ یعنی دو روی یک سکه هستند. نه تمدنسازی بدون نظامسازی ممکن است و نه نظامسازی بدون تمدنسازی. چه اینکه ما تعریف مشابهی را هم برای تمدن بیان میکنیم و میگوییم تمدن یعنی آن محیط زیستی که بشر برای ارضای نیاز خودش ایجاد میکند. منظور از محیط زیستی فقط بحث جاده، راه، هواپیما و ... نیست؛ بلکه روابط اجتماعی و ساختارهای اجتماعی را که بشر ایجاد میکند، به او کمک می کند تا بتواند آرمانهای خودش را تحقق یافته ببیند و به سمت ایده آلهای خودش پرشتابتر حرکت کند.نسبت نظام سازی با انقلاب اسلامیانقلاب اسلامی انفجار نوری بود برای احیای ارزشها (تعالی)؛ از اینرو به شکلدهی ظرفی متناسب با این محتوا که از آن به عنوان نظامسازی یاد کردیم نیاز دارد. بنابراین، باید از شکل این نظام، متناسب با ارزشهای مد نظر انقلاب اسلامی بحث کنیم.سلسله مراتب هرم اجتماعی که میتوانیم درون این نظام بیان کنیم -که اختصاص به نظام اسلامی هم ندارد- میتواند این باشد که بگوییم در رأس آن، دولت یا حاکمیت قرار می گیرد، در میانۀ آن، اصناف، گروهها، سازمانها و نهادهای اجتماعی قرار می گیرند و در قاعدۀ این هرم، خانواده قرار خواهد گرفت. به عبارتی، در سلسله مراتب نهادهای اجتماعی که این نظام را میسازند، صحیح است که بگوییم واحد و سلول آن، خانواده است. این خانوادهها پیوند بعدی و اجزایی درست میکنند که این پیوند، به اصناف، گروهها، نهادها و سازمانها منجر می شود.[1] بالأخره، در رأس این هرم، دولت و حاکمیت قرار خواهد گرفت در نظام ما، در رأس حاکمیت، ولی فقیه قرار میگیرد. نکته ای که باید در اینجا مطرح کرد، این است که گفتهایم که انقلاب اسلامی برای احیای این فرهنگ شکل گرفته است. این، محتوا به حساب میآید. ما یک نظام داشتهایم که قرار است آن نظام را، متناسب با جریان این محتوا در درون آن، متحول کنیم. اگر می گوییم باید این نظام متحول شود، منظورمان این است که باید شکل خانواده، ساختارهای میانی و حاکمیت عوض شود. منبع: سدید
پی نوشتها:[1] . در اینجا، تفکیک بین سازمان و نهادی که در ادبیات جامعهشناسی است، مورد توجه ما نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]