تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نگاه مؤمن عبرت آميز و نگاه منافق سرگرمى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836667973




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عاشقي در ميدان جنگ


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عاشقي در ميدان جنگ
عاشقي در ميدان جنگ   نويسنده:سارا کريمي   گفت و گو با لاله اسکندري بازيگر دو نقش ماندگار دفاع مقدس لاله اسکندري فارغ التحصيل گرافيک است.او دوست داشته مجسمه سازي بخواند اما بعد از پايان تحصيلاتش سراغ نقاشي مي رود.بعد به دليل وجود شرايط مناسب براي کار اجرا وارد عرصه نمايش به عنوان عکاس مي شود و بعد با قبول پيشنهاد بازي در يک مستند بازيگري را محک مي زند.محک زدني که به ناگاه او را وارد سريال «خاک سرخ» ابراهيم حاتمي کيا مي کند و پس از آن است که مخاطب تلويزيون بعد سينما او را مي شناسد.البته شناخت مخاطب بي ربط بي حضور خواهرش ستاره اسکندري نيست خودش مي گويد ستاره تئاتر خواند و از سال 73 به طور جدي وارد تصوير شد.خب من از او يک سال و نيم کوچک تر هستم و معمولاً کسي که بزرگتر است جلوتر مي رود و شما بيشتر به او نگاه مي کنيد والگو مي گيريد. ذوق بازيگري را از مرحوم عمويتان عبدالحسين اسکندري به يادگار داريد اين طور نيست. -بله,عمويم جزو انجمن سينماي آزاد مشهد بود و من و ستاره هميشه دوست داشتيم کنار او باشيم.خصوصاً وقتي که فيلم کوتاه 8و16ميلي متري مي ساخت.ذوق هنر را بيشتر او به ما داد.در مدرسه هم به سمت نمايش و تئاتر کشيده مي شديم و هر سال برنامه اجرا مي کرديم.اما زماني که ديپلم گرفتيم و مجبور به انتخاب شديم من رشته تجسمي را بيشتر دوست داشتم فکر مي کرديم هنرهاي نقاشي و تجسمي بيشتر فردي است.خلوت اين نوع کارها را دوست داشتم و خيلي به در جمع بودن علاقه نداشتم.اما ستاره برعکس من بود و حضور او در تئاتر باعث شد که من سر کارهايشان به عنوان تماشاچي حاضر شوم و کم کم به سمت تئاتر و بازيگري گرايش پيدا کردم. فکر مي کنم اولين آشنايي خيلي ها با شما در نقش ليلاي «خاک سرخ»شروع شد. -اين کار چون از تلويزيون شروع شد بيشتر در شهرت من تأثير داشت ولي قبل از اين کار من در فيلم سينماي «شراره »به کارگرداني سيامک شايقي بازي کردم.«خاک سرخ»قصه ليلا و لعيا بود و قبل از اين قرار بود ستاره نقش لعيا را بازي کند و من خيلي نسبت به اين مسئله دلگرم بودم ولي در لحظه آخر اين تصميم عوض شد و ستاره براي اين نقش انتخاب نشد.«خاک سرخ»شايد از معدود آثاري در زمينه دفاع مقدس باشدکه فضاي واقعي جنگ را در پشت جبهه و مردم نشان مي دهد.مي خواهد بگويد که سهم مهمي از جنگ روي دوش مردم پشت جبهه بود.کساني که تمام زندگي شان را از دست دادند و چقدر از نظر عاطفي لطمه ديدند.نگاه خاص حاتمي کيا به جنگ از زاويه اجتماعي برايم خيلي مهم بود و براي همين اين کار را خيلي دوست داشت. فکر مي کنم پس از اين کار به شما پيشنهادهاي زيادي در زمينه بازيگري شد. -بله، طبيعي بود که متن هاي مشابه هم بهم خيلي ارائه شد اما در اين پيشنهادها «اين زن حرف نمي زند»احمد اميني را که فضاي متفاوتي داشت قبول کردم.اين کار را خيلي دوست دارم و کار با چنين کارگرداناني به ما بازيگران تجربه اي جديد مي دهد. و پس از آن «رقص پرواز»را قبول کرديد. -بله، متن خيلي خوب اين سريال من را به بازي در نقش مليحه تشويق کرد والبته معيارهاي ديگرم که از جمله حضور بازيگران حرفه اي چون مهدي هاشمي و شهاب حسيني در کنار گلاب آدينه که بازيگرداني کار بر عهده داشت همه اين ها کافي بود که يک لحظه ترديد نکنم.
عاشقي در ميدان جنگ
نترسيديد که کار شبيه «خاک سرخ» شود. -خيلي ها اين اين سوال را آن زمان از من مي کردند.من وقتي متن را خواندم گفتم حتماً مخاطب حس مي کند ليلا و مليحه شبيه هم هستند ولي وقتي کار تا آخر ساخته شد و پخش شد ترديدي در تفاوت اين دو نفر نداشتم. چه تفاوتي ميان ليلا و مليحه بود -انگيزه اين دو نفر با هم متفاوت بود.ليلا به تحريک و اصرار همسرش و خيلي اتفاقي وارد صحنه جنگ مي شود ولي مليحه آدم محکمي است که با اطمينان و با هدف پيدا کردن همسرش وارد اهواز مي شود.ليلا خام و احساسي است ولي مليحه در عين عاطفي و حساس بودن پزشکي استوار است. در «رقص پرواز»شما دو نوع گريم داشتيد اين برايتان جذاب بود. -مليحه چند ويژگي خاصي داشت او بايد فاصله زماني ميان سال 59 و 80 را بازي مي کرد.طراحي گريم خوب ايان سريال مهرداد ميرکياني طوري چهره مرا از 23 سال به چهل و سه سال برد که براي خودم هم جذاب بود.ضمن اينکه 20 سال خيلي نبايد روي چهر تغييرايجاد کند چون ما به کهنسالي مليحه که نمي رسيم فقط به ميانسالي اش مي رسم و سن ميان سالي اش هم چون واقعي نيست و همه در تخيل مليحه شکل مي گيرد جاي کار دارد و مي تواند از وجوه مختلف بررسي شود.براي خود من هم مهم اين بود که همه اينها (يعني زندگي آينده مليحه و دکتر وحيد مولايي)در تخيل سليم شکل مي گيرد.تخيلي که مخاطب تازه در سکانس فينال متوجه آن مي شود. فکر مي کنم وقتي «رقص پرواز»از سوي احمد مرادپور(کارگردان)به شما پيشنهاد شد شما دلهره اي از جهت بازي کردن در سريال دفاع مقدس نداشتيد. -تقريباً همين طور است.در«خاک سرخ»چون اولين حضورم در عرصه سينما و تلويزيون بود خيلي دلهره داشتم تا ليلا را خوب به تصوير بکشم.اما در«رقص پرواز» چون با مشکلات اين نوع کارها آشنابودم و کنار آمده دوست داشتم بار ديگر آن فضا را تجربه کنم.دوست داشتم مليحه براي مخاطب نماينده اي از جنگ باشد تا مظلوميت همسران شهيد وقتي خانواده هاي شهيد را نشان دهد درد و رنج آنها را و بهايي را که براي آسايش امروز ما پرداخت کرده اند را همه حس کنند. فيلمنامه عليرضا طالب زاده هم روي بازي شما موثر بود اين طور نيست. -صد درصد.اين يک شانس براي من بود که با اين فيلم نامه قوي و البته واقعي دوباره بازيگري را تجربه کنم.از طرف ديگر حضور مهدي هاشمي در نقش منصور ياوري هم ارزشمند بود.فکرکنم مي دانيد که اين شخصيت واقعي بوده است و حتي تا ميانه نوشتن متن سريال هم در قيد حيات بوده است.اين شخصيت از دوستان عليرضا طالب زاده بوده و ايشان براساس خاطرات اين آقاي دکتر سريال را نوشته اند. آيا سکانس پاياني سريال براي هم ارزشمند و به ياد ماندني است. -البته مخصوصاً که براي گرفتن سکانس پاياني (پرتاب شدن تابوت ها و رقص آنها ميان ابرها)هفت روز در شيراز از بوديم.سکانس بسيار سختي بود و خيلي با کارگردان همکاري نمي شد.در نهايت نيروهاي ارتش در شيراز اين امکان رافراهم کردندتا کارگردان اين سکانس را بگيرد.خود من در لحظه هايي که تابوت ها کنده مي شدند و من تلاش مي کردم جلوي اين حادثه را بگيرم حسي متفاوت داشتم. شما پس از اين سريال «سال هاي برف و بنفشه»، «مشق عشق»و چند تا تله فيلم بازي کرديد و آخري اش هم در «چشم باد» است. -بله «در چشم باد»را خيلي دوست دارم.کار با مسعود جعفري جوزاني يکي از فرصت هاي بازيگري براي هر کس است.کل کار منسجم و خوب بود و من هم نقشم را دوست داشتم. شما در زمينه هنرهاي تجسمي هم آثار خوبي داريد.از علاقه تان به هنر کاشي بگوييد. -نزديک ده سالي مي شود که نزد آقاي حسين ماهر استاد نقاشي مي آموزم و در اين ميان با موزائيک کار مي کنم.تکنيکي که در آن تکه هاي کاشي براي کار روي سنگ، چوب، آيينه و ... استفاده مي شود.
عاشقي در ميدان جنگ
سال گذشته از نقاشي ديواري شما در اتوبان همت هم رونمايي شد. -بله ما يک گروه 11نفره در اين حرفه هستيم.اين کار ترکيبي از نقاشي و موزاييک است که به سفارش شهرداري منطقه 5 تهران در اتوبان شهيد همت -شهيد ستاري نصب شده است.کليت کار با موضوع طبيعت و موقعيت هاي مختلف شهر تهران طراحي شده و در130 مربع نصب شده است. نمايشگاه عکاسي هم داشتيد.به نام «سفر بايد». -42 قطعه عکس از عکس هايي که در سفرهايم به جاهاي مختلف گرفته بودم انتخاب کردم و در نمايشگاهي به نمايش گذاشتم.البته درانتخاب آنها از عکاسان پيشکسوت کمک گرفتم.در واقع عکاسي را هم به مانند هنرهاي ديگر دوست دارم و پييگري مي کنم. پيش آمده که مجبور باشيد ميان نقاشي، عکاسي، موزاييک و بازيگري يکي را انتخاب کنيد. -انتخاب به معني حذف يکي از اينها نيست بلکه اولويت دادن است.فکر مي کنم بازيگري هميشه برايم دراولويت بوده است.زماني که کار موزاييک را جدي انجام مي دادم «در چشم باد»را هم قبول کردم و اين دو باهم در تضاد نبودند و به کمک دوستانم به هر دويشان مي رسيدم. فکر مي کنيد در زمينه بازيگري به چه جايگاهي رسيده ايد. -اين را مي دانم که در زمينه بازيگري به ايده آل هايم نرسيده ام.هنوز کاري را که خيلي دوست داشته باشم پيش نيامده.کاري که توان تازه اي از من بطلبد و نقش خاص و متفاوتي باشد نقشي که بتوانم چيزي به آن اضافه کنم.متأسفانه متن هاي پيشنهادي تخت و يک بعدي است به خصوص در مورد زن ها و اين باعث مي شود که مدام با کارگردان بحث کني و تهيه کننده گان هم بيشتربه سمت کارهاي تجاري رفته اند تا گيشه را تأمين کنند.گاهي دلم براي نقش هاييم مثل ليلا و مليحه تنگ مي شود.نقش هايي که هيچ وقت از ياد مردم نمي رود. منبع:شاهدجوان شماره52  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 613]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن