محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844307950
حضرت ابوطالب حامی روزهای سخت پیامبر خدا
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
به مناسبت وفات حضرت ابوطالب؛
حضرت ابوطالب حامی روزهای سخت پیامبر خدا
حضرت ابوطالب به گواه تاريخ حاضر بود جان و مال و خانواده اش را برای دفاع از پيامبر بدهد. تا زمانی كه زنده بود، هيچ كس جرئت آزار پيامبر را نداشت. امام صادق(ع) فرمود: «وقتی ابوطالب از دنيا رفت، جبرئيل بر پيامبر نازل شد و گفت: «ای محمد، از مكه بيرون برو كه ديگر ياوری در آنجا نداری»
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، حضرت ابوطالب عموی بزرگوار پیامبر اسلام در روز ۷ ام ماه رمضان سال ۱۰ ام بعثت وفات یافت. متاسفانه این رادمرد الهی با همه فداکاریهایش در راه دفاع از پیامبر اسلام سخت مظلوم واقع شده و تمام تلاشهای ایشان نه تنها در تاریخ به فراموشی سپرده شده بلکه حتی نسبت کفر و شرک به این مسلمان با فضیلت دادهاند. لذا در این مختصر برآنیم با بیان برخی از فضائل این شخصیت بزرگ اسلام، شبهاتی که به ایمان و اسلام این مرد الهی و وارسته وارد کردهاند را به همراه دلایل رد آنها بررسی نماییم.
اصل و نسب
نام ایشان، «عمران » و یا «عبدمناف » است. چون فرزند بزرگش «طالب » بود، او را ابوطالب خواندند. وی 35 سال قبل از تولد پیامبر اسلام(ص) در مکه معظمه دیده به جهان گشود. پدرش «عبدالمطلب» جد پیامبر اسلام است که همه قبایل عرب وی را به عظمت و بزرگواری میشناختند. عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنیای آن روز بود که او را با لقب «سید البطحاء» آقای سرزمین مکه و حومه آن و «ساقی الحجیج » آب دهنده حاجیان خانه خدا و «ابوالساده » پدر بزرگواریها و «حافر الزمزم » ایجاد کننده چاه زمزم میخواندند. (الفصول المهمة، ص 30)
مادر ابوطالب، فاطمه دختر عمرو بن عائذ بن عمران بن محزوم، زنی آراسته به زيور ايمان و صاحب فضايل انسانی و كمالات روحانی فراوان بود. خداوند او را بر زنان ديگر برتری داد و نور رسالت در قلبش درخشيد. از او فرزندان پاكی بهوجود آمد و از آنان نيز حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) به يادگار ماندند.(شرح نهجالبلاغه،ج1،ص14)
همسر ایشان؛«فاطمه بنتاسد، نوه هاشم، جدّ دوم رسول خداست. زنی كه درآسمان كمال و فضيلت چون خورشيد میدرخشيد و شرافت و كرامت و مكارم اخلاق و طهارت نفس، از صفات پسنديده او بود.» (شيخ الابطح، ص 92)
زندگي ابوطالب پيش از بعثت
وفات عبدالمطلب و جايگاه ابوطالب در قبيله
او به خاطر امتيازات ويژهاش و بنا به وصيت پدر، وصی او شد. صفات نيك را از پدر به ارث برد و مردم در سايه عدالتش زندگی میكردند. ابوطالب پس از وفات عبدالمطلب، با اينكه فرزندان زيادی داشت و از ثروت بیبهره بود، سرپرستی محمد صلی الله علیه و آله را بر عهده گرفت و بهترين حامی آن حضرت شد، چنان كه علی(ع) میفرمايد:«پدرم در عين ناداری، سروری كرد و پيش از او هيچ فقيری سروری نيافت» (تاريخ يعقوبی، ج1،ص368)
سرپرستی محمد صلی الله علیه و آله
عبدالمطلب در هنگام مرگ به ابوطالب رو كرد و گفت: «فرزندم درباره حفظ و پاسداری اين كودك يگانه بينديش ـ كودكی كه بوی پدر را استشمام نكرده و از مهر مادر برخوردار نبوده است ـ به او همچون جگرگوشگانت توجه كن. من در ميان فرزندانم، فقط تو را شايسته اين مسئوليت ديدم. اگر ايام رسالتش را درك كنی، درخواهی يافت كه من اين كودك را از همه مردم بيشتر میشناختم. اگر قدرت و شايستگی پيروی اش را داری، از او پيروی كن و با زبان و دست و مال، از او حمايت كن. به خدا سوگند، او شما را به آقايی و سروری میرساند و مقام والايی میيابد كه هيچ يك از پدرانم به آن نرسيدهاند. آيا سخنان مرا میپذيری؟» ابوطالب گفت: «به خدا سوگند كه با همه وجود، سفارش تو را پذيرفتم». (محمد محمدی اشتهاردی، زندگی پرافتخار ابوطالب، صص35 و 36)
ابوطالب به گواه تاريخ در اين راه از هيچ كوششی دريغ نكرد و حتی حاضر بود جان و مال و خانواده اش را برای دفاع از پيامبر بدهد. تا زمانی كه زنده بود، هيچ كس جرئت آزار پيامبر و توهين به او را نداشت. امام صادق(ع) فرمود: «وقتی ابوطالب از دنيا رفت، جبرئيل بر پيامبر نازل شد و گفت: «ای محمد، از مكه بيرون برو كه ديگر ياوری در آنجا نداری». (بحارالانوار، ج35، ص111)
زندگي ابوطالب پس از بعثت
ابوطالب با شنيدن خبر پيامبری محمد(ص)، بسيار خشنود شد خطاب به وی گفت:«به راستی كه پدرم، عبد المطلب میگفت:«همانا از نسل من پيامبری خواهد بود و بسيار دوست میداشتم كه در زمان او زنده بودم و به او ايمان میآوردم. پس هريك از فرزندانم زمان او را درك كرد، به او ايمان بياورد». (ابوطالب؛ مظلوم تاريخ،ص52 و53)
دفاع محكم و مقتدرانه در اوايل بعثت
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از سه سال دعوت مخفيانه، از جانب خداوند مأموريت يافت دعوتش را آشكارا كند. «وَ أَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِين؛ و خويشاوندان نزديكت را انذار كن». (سوره شعرا- آیه 214)
خويشاوندانش را به خانه ابوطالب دعوت و پس از صرف غذا، همين كه خواست سخن بگويد، ابولهب برخاست و با گفتههای خود مجلس را برهم زد. پيامبر فردای آن روز نيز بستگان را دعوت كرد. پس از صرف غذا، همين كه پيامبر برخاست، دوباره ابولهب اعتراض كرد. اينبار ابوطالب بر او نهيب زد و گفت:«ای اعور، ساكت باش. تو را چه به اين كار؟» و به حاضران گفت: «كسی از مجلس برنخيزد.» آنگاه خطاب به پيامبر عرض كرد: «ای سرور من، به پا خيز و آنچه دوست داری، بگو و رسالت پروردگارت را ابلاغ كن؛ زيرا تو راستگو و مورد تصديق (خدا) هستی». (علیبنمحمدابناثير، النهاية فی غريبالحديث والاثر، محققين: طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، ج3،ص319؛ ابن منظور محمد بن مكرم، لسان العرب،ج4،ص616./ الغدير فی الكتاب والسنّة والادب،ج7، ص355.)
پيامبر حاضران را به اسلام دعوت كرد و سپس فرمود: «چه كسی مرا در اين كار ياری میكند تا برادرم باشد و به بهشت درآيد؟» در ميان آن جمع، تنها علي(ع) ـ كه سنش از همه كمتر بود ـ دعوت پيامبر را لبيك گفت و ايمانش را آشكار كرد. پيامبر دست بر شانه علی(ع) نهاد و خطاب به حاضران فرمود: «اين برادر و وصی و جانشين من در ميان شماست؛ سخن او را بشنويد و فرمانش را اطاعت كنيد». حاضران در حالت تمسخر، برخاستند و به ابوطالب گفتند: «محمد به تو دستور میدهد كه گوش به فرمان پسرت باشی و از او پيروی كنی».
ابوطالب گفت: «سوگند به خدا، تا زنده هستيم از محمد صلی الله علیه و آله اطاعت میكنيم و گزند دشمن را از او باز میداريم».(الغدير في الكتاب والسنّة والادب، ج7، ص356)
پايداری در برابر سركشان
مشركان با ديدن نفوذ اسلام بسيار ناراحت بودند و هر روز بر آزار پيامبر و مسلمانان میافزودند. ابوطالب كه نگران جان حضرت بود، شب و روز از ايشان جدا نمیشد و به نگهبانی از او میپرداخت. در يكی از روزها، پيامبر از خانه بيرون رفت و برنگشت. ابوطالب بسيار نگران شد و احتمال میداد توطئهای در کار باشد، بنیهاشم را فراخواند و به آنها دستور داد كه هر يك اسلحه تيزی همراه خود بردارند و زير لباسشان پنهان كنند و وارد مسجدالحرام شوند. سپس هر كدام در كنار يكی از سران قريش بنشيند و هرگاه صدای او بلند شد و محمد صلی الله علیه و آله را خواست، همه از جای خود برخيزند و هر كس، شخصی را كه كنارش نشسته است، به قتل برساند.
پيامبر كه در خانهای كنار كوه صفا بود، از ماجرا باخبر شد. خود را به ابوطالب رساند. وقتی چشم ابوطالب به چهره زيبای برادرزادهاش افتاد، خوشحال شد و در حاليكه اشك شوق از چشمانش سرازير بود، نزد مشركان قريش رفت و گفت: «ای مشركان قريش، محمد صلی الله علیه و آله را گم كرده بودم. گمان بردم از جانب بعضی از شما توطئهای درباره او در كار است. به جوانان بنیهاشم دستور دادم اسلحهای بردارند و كنار هر كدام از بزرگان شما كمين كنند تا وقتی من نزدشان آمدم و گفتم: «محمد صلی الله علیه و آله را میطلبم»، از جای خود برخيزند و با سلاح های پنهاني خود، خون شما را بريزند، ولی خوشبختانه او را زنده يافتم و از گزند شما مصون ديدم».
سپس ابوطالب به جوانان بنی هاشم دستور داد: «سلاح های خود را آشكار كنيد.» سپس گفت: «به خدا قسم، اگر او را میكشتيد، يكی از شما را زنده نمیگذاشتم و تا آخرين نفس با شما میجنگيدم».(بحارالانوار ج35، ص148)
قاطعيت در ردّ پيشنهاد مشركان
زمانی كه رسول خدا صلی الله علیه و آله دعوتش را آشكار ساخت، صف مستحكمی از ايمان در برابر صف كفر و بت پرستی قرار گرفت. سران قريش كه كار برايشان بسيار سخت شده بود، به دشمنی با پيامبر و دين او برخاستند. نزد ابوطالب كه رئيس بنیهاشم بود، رفتند و به او گفتند: «برادرزاده تو به خدايان ما ناسزا میگويد و از آيين ما به زشتی ياد میکند و به افكار و عقايدمان میخندد و پدران ما را گمراه میشمارد. يا به او دستور بده كه دست از ما بردارد يا اينكه او را در اختيار ما بگذار و حمايت خود را از او سلب كن». (فروغ ابديت، ج1، ص220)
ابوطالب با ملاطفت آنان را از كارشان منصرف كرد. ولی نفوذ اسلام روزبه روز افزايش میيافت. سران مشرك قريش بار ديگر نزد ابوطالب رفتند و گفتند: «تو در ميان ما شخص كهن سال و شرافتمندی هستی. ما از تو خواستيم كه برادرزادهات را بازداری، ولی بازنداشتی. ديگر نمیتوانيم تحمل كنيم محمد صلی الله علیه و آله روش نياكان ما را تخطئه كند و ما را سفيه و نادان بخواند و از خدايان ما بدگويی كند. او را از ما بازدار، وگرنه با تو و او ستيز و پيكار میكنيم تا يكی از دو گروه به هلاكت برسد».
ابوطالب از در مسالمت وارد شد و قول داد پيام آنان را به پيامبر برساند. پيامبر را طلبيد و سخنان سران قريش را با او مطرح كرد و گفت: «ای محمد، جان خود و مرا حفظ كن و مرا در چيزی که توان آن را ندارم، ميفكن».
پيامبر فرمود: «عموجان، به خدا سوگند، اگر خورشيد را در دست راست من و ماه را در دست چپم قرار دهند تا از تبليغ آيين و تعقيب هدف خود دست بردارم، هرگز چنين نكنم تا اسلام پيروز شود يا در اين راه كشته شوم.» سپس اشك از چشمانش جاری شد و از محضر ابوطالب برخاست. چند قدمی دور نشده بود كه ابوطالب او را صدا زد و گفت: «ای برادرزاده ام، برو آنچه را دوست داری، بگو. به خدا سوگند، هرگز تو را به چيزی تسليم نكنم و وا نگذارم.» سپس رو به مشركان گفت: «سوگند به خدا، او هرگز دروغ نگفته است؛ بنابراين، تسليم نمیشود. برويد و در حالیكه هدايت شدهايد، بازگرديد».(سيره ابن هشام، ج1، صص284 و 285)
هر روز بر نفوذ و انتشار اسلام افزوده میشد و جاذبه معنوی كيش پيامبر و بيان جذاب و قرآن خواندن فصيح و بليغ وی به اين امر كمك میكرد. قريشيان بارها برای شكايت نزد ابوطالب رفتند و او هر بار به شكلی با آنها سخن گفت و آنها را برگرداند. آنان از مدارای ابوطالب با پيامبر به خشم آمدند. آنها گمان میكردند حمايت ابوطالب از پيامبر برای اين است كه محمد صلی الله علیه و آله را به فرزندی برگزيده است. بنابراين، زيباترين جوان قريش عُمارة بن وليد بن مغيره را نزد او بردند و گفتند: «در ميان ما جوانی زيباتر و خوش بيانتر و باهوشتر از عماره نيست. اين جوان از نظر عقل و هوش و زور بازو، ياور خوبی برای تو خواهد بود. او را از ما بگير و در عوض، محمد صلی الله علیه و آله را به ما بده تا او را بكشيم. در نتيجه، مردی را كشتيم و در عوض، مرد ديگری به تو داديم».
ابوطالب از پيشنهاد آنها سخت اندوهگين شد و گفت: «به خدا سوگند، با پيشنهاد زشتی، خاطر مرا آزرديد. آيا پسر شما را بگيرم و به او غذا بدهم و از او نگهداری كنم و در عوض فرزند و جگرگوشه خود را به شما بدهم تا او را بكشيد. به خدا قسم، هرگز چنين چيزی پذيرفته نيست». (ترجمه تاريخ الكامل ابن اثير، ج2، ص64)
ديدگاه های مختلف درباره ايمان ابوطالب
نظر شيعيان
همه شيعيان اماميه و بيشتر شيعيان زيديه در ايمان ابوطالب ترديد ندارند و بر اين عقيدهاند كه ایشان، پس از دعوت علنی به آيين اسلام ايمان آورد و با دلی مالامال از ايمان از دنيا رفت. او برای آنكه از آيين يكتاپرستی و جان پيامبر بهتر دفاع كند با تقيه، اعتقاد خود را كتمان كرد. زيرا در اين صورت، مشركان او را از خود به شمار میآوردند و او از نفوذ خود در حمايت از رسول خدا صلی الله علیه و آله استفاده میکرد. حضرت علی(ع) با اشاره به اين مطلب میفرمايد: «به خدا سوگند، پدرم، ابوطالب كه عبدمناف نام داشت، مسلمان و مؤمن بود، ولی ايمان خود را برای حمايت از بنیهاشم كتمان میكرد». (شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج16، ص231)
عالمان بزرگ شيعه نظير شيخ مفيد، شيخ طوسی، طبرسی و ديگران بر اين عقيدهاند كه ايمان ابوطالب و اسلام او نزد شيعيان مورد اتفاق بوده و كسی در آن اختلاف نكرده است. ( شيخ مفيد، ايمان ابيطالب، ص29/
محمد بن حسن طوسی، التبيان فی تفسير القرآن، ج8 ، ص164.)
نظر اهل سنت
بيشتر اهل سنت بر اين گمانند كه ابوطالب كافر از دنيا رفت و ايمان نياورد. (سيد عبدالرحيم موسوی، فی رحاب اهل بيت: سيد البطحاء ابوطالب كافل رسول و ناصره، ص94)
برخی علمای اهل سنت گفتهاند در مسلمان بودن او ترديد داريم. گروهی با نقل اين سخنان در كتابهایشان، دامنه بحث را به پدران پيامبر كشاندهاند و آنها را غيرمؤمن میدانند. در ميان اهل سنت، بعضی از بزرگان معتزله، به ايمان ابوطالب اعتقاد دارند. ابن ابی الحديد مینويسد: مردم در ايمان ابوطالب اختلاف كردهاند. اماميه و اكثر زيديه میگويند: او مسلمان از دنيا رفت. برخی از شيوخ معتزله نيز به اين امر اعتراف كردهاند، از جمله: شيخ ابوالقاسم بلخی، ابوجعفر اسكافی و ديگران (شرح ابن ابیالحديد، ج14، ص65)
در ادامه برخی دلايل ايمان آوردن ابوطالب را مطرح و به بررسی برخی شبههها دراین زمینه خواهيم پرداخت؛
الف) رفتار ابوطالب با پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در جامعه
ابوطالب نزديك به سيزده سال از رسول گرامی اسلام حمايت و با فداكاری بسيار در اين مسير پرفراز و نشيب، لحظهای پيامبر را تنها نگذاشت.
در يوم الانذار كه پيامبر آيين اسلام را به خويشاوندان خود عرضه كرد، ابوطالب به طور رسمی از وی حمايت كرد و گفت: «برادرزاده ام، قيام كن. تو والامقامی. حزب تو گرامیترين حزب هاست. تو فرزند مرد بزرگی هستی. هرگاه زبانی تو را آزار دهد، زبان های تيزی به دفاع از تو برمیخيزد. به خدا سوگند، اعراب مانند فروتنیِ بچه حيوان در برابر مادرش، در پيشگاه تو فروتن خواهند شد.» (فروغ ابديت، ج1، ص303)
ايمان او به رسول خدا آنقدر زياد بود كه راضی شد همه فرزندانش در اين راه كشته شوند، ولی به پيامبر آسيبی نرسد. او شبها علی را در رخت خواب پيامبر میخواباند تا اگر سوء قصدی در كار باشد، به پيامبر آسيبی نرسد.
ابوطالب نه تنها با مسلمان شدن فرزندانش مخالفت نكرد، بلكه آنها را به ياری پيامبر فرمان داد. وقتی برادرش، حمزه نيز به اسلام گرويد، ابوطالب در شعری، وی را ستود.
وصيت ابوطالب به فرزندان و خويشاوندانش هنگام مرگ نشانهای از ايمان او به پيامبر و دين اوست:
من محمد را به شما توصيه میكنم؛ او امين قريش و راستگوی عرب و برخوردار از همه كمالات است. آيينی آورده كه دلها بدان ايمان دارند، ولی زبانها از ترس سرزنش، به انكار برخاستهاند. میبينم كه افتادگان و ضعيفان عرب به حمايت او برخاسته و به او ايمان آوردهاند و محمد به كمك آنها برای شكستن صفوف قريش قيام كرده است.
ای خويشاوندان من، از دوستان و حاميان حزب او باشيد. هركس از او پيروی كند، سعادتمند میشود و اگر اجل مرا مهلت میداد، حوادث و مكاره روزگار را از او دفع میكردم.(السيرة الحلبية، ج1، ص389)
ب) بررسی اشعار ابوطالب
ابوطالب در ميان مردم زمان خويش، سخنوری توانا بود. اميرالمؤمنين علی(ع) بسيار علاقه مند بود اشعار حضرت ابوطالب جمع آوری شود و میفرمود:« آن اشعار را فرا گيريد و آنها را به فرزندان خود ياد بدهيد؛ زيرا اشعار حضرت ابوطالب، مطابق دين خداست و علوم بسياری را دربردارد».(الغدير، ج 7، ص 530)
وقتی رسول خدا(ص) به او فرمود: «من از طرف خداوند مأمور شدهام كه دين حنيف اسلام را اظهار و مردم را به آن دعوت كنم»، ابوطالب در شعری فرمود: «مرا به دين خود دعوت كردی و من دانستم كه تو خيرخواه منی و البته راست میگويی و پيش از اين هم، تو امين و راستگو بودی و من به يقين دانستم كه دين محمد بهترين اديان است». (الغدير، ج 7، ص 450)
قصيده لاميه او (كه نزديك به صد بيت است) در نظر بزرگان ادب و بلاغت شيعه و سنّی، در بالاترين مرتبه بلاغت و فصاحت است.اين قصيده در مدح پيامبر اسلام سروده شده است.(شرح نهجالبلاغه، ج14، صص66 ـ 84 )
و از این دست اشعار در مدح پیامبر(ص) و آئین او از ایشان بسیار نقل شده که به ذکر چند نمونه اکتفا کردیم.
ج) ديدگاه اهل بيت(ع) درباره ايمان ابوطالب
اهل بيت(ع)، بر ايمان ایشان اجماع دارند و دراحاديث فراوان برآن تأكيد كردهاند، پيامبر(ص) میفرمايد: عبد المطلب و ابوطالب با لفظ لااله الاالله، محمد رسول الله و مذهب ابراهيم از دنيا رفتند. (بحارالانوار، ج35، ص113)
امام صادق(ع) درباره پنهانی بودن ايمان ابوطالب میفرمايد: مَثَل ابوطالب، مَثَل اصحاب كهف است كه برای حفظ دين خود به ظاهر اظهار شرك كردند و در باطن مؤمن بودند و به اين سبب، خداوند پاداش آنها را دو چندان كرد.(الكافی، ج1، ص448)
امام علی(ع) درباره مقام شفاعت پدر بزرگوارش میفرمايد: قسم به كسی كه محمد را به حق به پيامبری برگزيد، اگر پدرم در حق همه گناه كاران روی زمين شفاعت كند، خداوند میپذيرد.(اصول کافی، کتاب الحجة، ص24)
امام باقر(ع) درباره اينکه برخی میگويند: «ابوطالب در گودالی از آتش به سر میبرد»، فرمود: اگر ايمان ابوطالب در يك كفه ترازو و ايمان اين افراد در كفه ديگر قرار داده شود, ايمان ابوطالب برتری دارد.(الغدير، ج7، ص390)
امام صادق (ع) درباره حرام بودن آتش جهنم بر ابوطالب فرمود: جبرئيل بر پيامبر نازل شد و گفت: ای محمد، خداوند به تو سلام میرساند و میفرمايد: من آتش را بر صلبی كه تو را حمل كرد و شكمی كه تو را پروراند و دامنی كه تو را متكفل شد، حرام كردم. پس صلب يعنی پدرت، عبدالله و شكم يعنی مادرت، آمنه و دامن يعنی عمويت، ابوطالب.( الغدير، ج7، ص392)
امام رضا(ع) خطاب به شخصی كه به ايمان حضرت ابوطالب مشكوك شده بود، میفرمايد: «اگر به ايمان ابوطالب اقرار نكنی، جايگاهت آتش است».(كنز الفوائد، ج1، ص182)
د) نسب ابوطالب
ابوطالب از فرزندان اسماعيل و موحدی معتقد به دين ابراهيم بود. از فرزندان عبدالمطلب، فقط ابوطالب حامل مقام وصايت ابراهيمی از پدرش بود، و پس از بعثت پيامبر، آن وصايا و اسرار را به خاتم انبيا واگذار كرد.
او پدر حضرت علی(ع) است كه در فضايل اخلاقی و صفات والای انسانی، در ميان عرب و قريش، زبانزد همگان بود. اسلام و ايمان ابوطالب برای فرزندش، فضيلت برجستهای به شمار میرفت، در حالیكه كفر و شرك پدران خلفا موجب كسر شأن آنها بود. آيه تطهیر نيز نشان میدهد كه اگر اهل بيت مطهرند، بايد پدر و مادر آنها هم موحد و پاك باشند.
هـ) مسلمان بودن همسر ابوطالب
در اسلام برابری ايمان و عقيده برای ازدواج امری اجتناب ناپذیر است. خداوند در آيه 221 سوره بقره میفرمايد:
َلاَ تُنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّي يُؤْمِنَّ ... وَلاَتُنكِحُواْ الْمُشِرِكِينَ حَتَّي يُؤْمِنُواْ.
با زنان مشرك ازدواج نكنيد مگر اينكه ايمان بياورند... و با مردان مشرك ازدواج نكنيد مگر اينكه مؤمن شوند.
فاطمه بنت اسد، همسر ابوطالب و مادر حضرت علی(ع) و از نخستين بيعت كنندگان با رسول خدا بود. او پيرو مذهب ابراهيم(ع) بود و حتی پيش از اسلام هم خود را به شرك نيالود. او در سرپرستی پيامبر سهم بسزايی داشت و از چنان قداستی برخوردار بود كه به درون كعبه راه يافت و حضرت علی(ع) را در آنجا به دنيا آورد.
هرگاه زنی اسلام میآورد، ديگر نمیبايست در نكاح مرد كافر باقی بماند. فاطمه بنت اسد از ايمان آورندگان صدر اسلام است و تا آخر عمرِ حضرت ابوطالب همسر او بود. مسلمان بودن او دليل مسلمان بودن همسرش نيز هست.
و) محبت رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به ابوطالب
محبت پيامبر گرامی اسلام به ابوطالب، گواه روشنی بر ايمان محكم اوست؛ زيرا رسول خدا صلی الله علیه و آله بنا بر نصّ آيات قرآن، تنها مؤمنان را دوست میدارد و نسبت به مشركان سختگير است: «مُحمدرَسُولُ اللَّهِ وَ الّذِينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَي الكُفارِ رُحَماءُ بَينَهُمْ». (سوره فتح - آیه29)
رسول خدا صلی الله علیه و آله در مناسبتهای گوناگون، از عموی خود، ابوطالب، تجليل میكرد. حلبیی در سيره خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنين روايت میكند: «تا ابوطالب زنده بود، كفار قريش نتوانستند به من آزار سختی برسانند». (السيرة الحلبية، ج1، ص353)
ز) بشارت الهی به ابوطالب هنگام مرگ
عبدالرحمان بن كثير میگويد: به امام صادق(ع) عرض كردم جمعی از مردم میگويند: ابوطالب در آبی از آتش است. امام صادق(ع) فرمود: «تهمت میزنند. جبرئيل بر پيامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: ای محمد، اصحاب كهف ايمان خود را پوشاندند و اظهار شرك كردند، خداوند دو پاداش به آنان داد. ابوطالب از دنيا نرفت، مگر اينكه خدا بشارت بهشت به او داد».(بحارالانوار، ج35، ص111)
ح) غسل ابوطالب به فرمان پيامبر و شركت در تشييع وی
زمانی كه ابوطالب رحلت كرد، پيامبر دستور غسل و كفن او را داد و از خداوند برای ايشان طلب رحمت كرد. همچنين پيامبر در تشييع جنازه او شركت كرد و برای او دعا فرمود. اين در حالی است كه اهل سنت تشييع جنازه مشرك را جايز نمی دانند. اين امر دليل بر مؤمن ابوطالب است.(بحارالانوار،ج22، ص260)
برخي نخواندن نماز ميت بر ابوطالب را دليل كفر او میدانند، ولی چون در آن زمان نماز ميت واجب نشده بود، پيامبر بر پيكر ابوطالب نماز ميت نخواند. پيامبر بر پيكر خديجه نيز نماز ميت نخواند، با آنكه او قطعاً از زنان مسلمان صدر اسلام است.(ابوطالب؛ مظلوم تاريخ، ص129)
علمای اهل سنتِ معتقد به ايمان ابوطالب
بعضی از علمای اهل سنت، به ايمان ابوطالب رأی دادهاند، مانند: امام حنفی، مالكی، امام ابوطاهر، زينی دهلان، ابـی الـفـدا، ابـن اثـيـر، سـيـوطی، ابی جعفر بلخی و امام قرطبی. حتی عده ای گـفـتهاند كه هركس بغض ابوطالب را داشته باشد، كافر است.
ابوعثمان عمرو بن بحر از علمای بزرگ اهل تسنن در شأن ايمان ابوطالب چنين میگويد: ابوطالب، يار و ياور پيامبر بود و آن حضرت را بسيار دوست میداشت. كفيل و مربی و اقراركننده به رسالتش بود و در شأن مقامهای ارجمندش اشعار بسيار سرود و بزرگ خاندان قريش بود.(زندگي پرافتخار ابوطالب، ص96.)
برزنجی نيز مینويسد: اخبار زيادی بيانگر آن است كه ابوطالب، پيامبر را دوست داشت و او را در تبليغ اسلام ياری و تصديق میكرد، و فرزندانش مانند جعفر و علی(ع) را به پيروی و ياری از او فرمان میداد. همه اين اخبار، صراحت دارند كه قلب ابوطالب مملو از ايمان به پيامبر بود. (الغدير، ج7، ص357)
ابن ابی الحديد در وصف فداكاری و ايمان ابوطالب اشعاری به اين مضمون سروده است: اگر ابوطالب و فرزندش علي نبودند، ستون دين برپا نمیشد. ابوطالب در مكه از دين خدا حمايت كرد و به آن پناه داد و علی در مدينه، كبوتر دين را به پرواز درآورد. ابوطالب كاری را در دست گرفت و چون درگذشت، علی آن را به پايان رسانيد.(شرح نهجالبلاغه، ج14، ص84)
از مجموع مطالب ذکر شده، چنین برمیآید که سیره زندگی حضرت ابوطالب، گواه صادق ایمان اوست. او با تحمل سختیها و شداید فراوان دست از حمایت و یاری رسول خدا برنداشت و در برابر فشارهای روزافزون مشرکان ایستادگی نمود و با تدبیر و موقعیت خاص اجتماعی که داشت، راههای صعب العبور سیاسی و اجتماعی را هموار نمود. با ایمان زندگی کرد و با ایمان چشم از دنیا فروبست. اما برای مصالح اسلام و مسلمانان و حمایت از آیین حیات بخش اسلام و شخص رسول خداصل الله علیه و آله، ایمانش را از قریش و دشمنان اسلام مکتوم داشت. فرهنگ
۰۳/۰۴/۱۳۹۴ - ۲۰:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]
صفحات پیشنهادی
مظلومیت حامی روزهای سخت پیامبر خدا
به مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب مظلومیت حامی روزهای سخت پیامبر خدا ابوطالب به گواه تاريخ حاضر بود جان و مال و خانواده اش را برای دفاع از پيامبر بدهد تا زمانی كه زنده بود هيچ كس جرئت آزار پيامبر را نداشت امام صادق ع فرمود وقتی ابوطالب از دنيا رفت جبرئيل بر پيامبر نازل شدتوصیه حضرت رضا(ع) برای روزهای پایانی ماه شعبان
با نوای میثم مطیعی توصیه حضرت رضا ع برای روزهای پایانی ماه شعبان شناسهٔ خبر 2776690 - جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹ ۴۳ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان به گزارش خبرگزاریتبدیل مرقدپیامبر خدا به شهر بازی!
تبدیل مرقدپیامبر خدا به شهر بازی تروریست های داعش در اواخر ماه ژوئیه سال گذشته میلادی مرقد و مسجد حضرت یونس ع را به وسیله بمب های دست ساز منفجر کردند به گزارش سرویس دینی جام نیوز یک منبع محلی در استان نینوا در شمال غرب عراق از تصمیم تروریست های داعش برای تبدیل مکان مرقد حضرتخداوند به کدامیک از پیامبران، فرزندی ناقص الخلقة عطا فرمود؟
خداوند به کدامیک از پیامبران فرزندی ناقص الخلقة عطا فرمود درباره ی حضرت سلیمان وارد شده است که فرزندی ناقص الخلقة برای او متولد شد و دلیلش هم این بوده که حضرت سليمان آرزو داشت فرزندان برومند شجاعى نصيبش شود به گزارش سرویس دینی جام نیوز یکی از سوالات مطرح در خصوص انبیا اینکه خداماه رمضان و رحمت خداوند
ماه مبارک رمضان ماه رحمت واسعه و فراگیر خداوند متعال است این ماه فرصت استثنایی و ارفاق خاص خداوند کریم نسبت به هستی و بندگان خطا کار و بی گناه او در سراسر عالم است انسان یا راه بهشت را طی می کند یا راه جهنم را یعنی نمی شود انسان نه بهشتی بشود نه جهنمی یعنی هر کسی اطاعت خدا راروزهای سخت شجاعی (عکس)
روزهای سخت شجاعی عکس پس از حضور هافبک های جوان در تیم ملی و حضور آنها در ترکیب این تیم مسعود شجاعی برای حفظ جایگاه خود قطعا روزهای سختی در پیش خواهد داشت به گزارش "ورزش سه" در بازی با تیم ازبکستان وحید امیری سعید عزت الهی و مهدی ترابی در پست هافبک بال و هجومی وروزه داری در روزهای گرم تابستانی و مشاغل سخت + ویدئو
روزه داری در روزهای گرم تابستانی و مشاغل سخت ویدئو دانلود روزه گرفتن در هوای گرم دشوار است به خصوص برای آنهایی که مشاغل سخت دارند با وجود این مومنان روزه دار برای کسب رضایت الهی با اشتیاق روزه می گیرند لینک را کپی کنید دوشنبه ۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵ ۲۱آداب روزهداری در سیره حضرت زهرا(س)
روایت آداب روزهداری در سیره حضرت زهرا س در بحارالانوار نقل شده که حضرت زهرا سلام الله علیها در آداب روزهداری فرمودند روزهداری که زبان گوش چشم و جوارح خود را حفظ نکرده است روزههایش به چه کارش خواهد آمد به گزارش سرویس دینی جام نیوز در سیره ائمه علیهم السلام بیان شده کروزهای سخت زندگی امید و زینب + عکس
روزهای سخت زندگی امید و زینب عکس امید محمدی 26 ساله دارای عقب ماندگی ذهنی و اختلال رفتاری و مشگلات حرکتی وبهره هوشی کمتر از 60 است تصاویری را در ادامه مشاهده کنید مهر   جمعه 22 خرداد 1394 ساعت 14 00ظریف: روزهای سختی در پیش داریم
ظریف روزهای سختی در پیش داریمتاریخ انتشار دوشنبه ۱ تير ۱۳۹۴ ساعت ۲۱ ۴۳ وزیر امور خارجه ایران میگوید که مذاکرهکنندگان هستهای روزهای سختی در پیش دارند و مشخص نیست چند روز تا رسیدن به توافق نهایی فاصله داریم به گزارش فارس «محمدجواد ظریف» وزیر امور خماه رمضان و سیره پیامبر(ص)
سید بن طاووس نقل میکند که زمانی ماه مبارک رمضان فرا میرسید رنگ رخسار رسولالله ص تغییر میکرد نماز خواندنش طولانی میشد در دعا بسیار تضرع و زاری میکرد و از خدا ترسان بود عارفان مشتاق زمزمه و گفتوگو با محبوبند چه کسى از پیامبر خدا ص عارفتر و عاشقتر به پروردگار بودچرا پیامبران از منطقه خاصّی برخاستند؟
چرا پیامبران از منطقه خاصّی برخاستند حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی به پرسشی درباره دلیل برخاستن پیامبران از منطقه ی خاورمیانه پاسخ دادند به گزارش سرویس دینی جام نیوز گاهی این سؤال عنوان میشود که پیامبران اولو العزم که دارای شریعت و کتاب آسمانی بودند طبق صریح تواریخشانسامریهای امت پیامبر(ص) دنبال دین و عرفان منهای زندگی بودهاند
تنها مسیر برای زندگی بهتر ۲ سامریهای امت پیامبر ص دنبال دین و عرفان منهای زندگی بودهاند شناسهٔ خبر 2784227 - یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶ ۳۵ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی علیرضا پناهیان در مسجد امام جعفر صادق ع با بیان اینکه دشمنی با انبیاء از آنجایی آغاز شد که امیزبانی خداوند در ماه رمضان حتی از اهل غیرمقید بینظیر است
یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷ ۰۰ مدیرکل تبلیغات اسلامی استان یزد با اشاره به وظایف سازمان تبلیغات اسلامی مهمترین آنها را احیا و ترویج اندیشههای ناب اسلامی در جامعه و برانگیختن و تقویت مسئولیت عموم جامعه در قبال دینشان تحت عنوان وظیفه امر به معروف و نهی از منکر ذکر کرد به گزارش خبخداوند با چه کسانی همنشین است؟
آیه و روایت خداوند با چه کسانی همنشین است همه ما علاقمند به همنشینی با افراد برجسته و بزرگ هستیم و چه همنشینی بهتر از خدا که با راهی ساده می توان با او همنشین شد به گزارش سرویس دینی جام نیوز همه ما علاقمند به همنشینی با افراد برجسته و بزرگ هستیم و چه همنشینی بهتر از خدا که باسه سپاه یاور حضرت مهدی
با قرار گرفتن سرزمين حجاز تحت فرمانروائى امام مهدى عج قلمرو دولت آن بزرگوار با وجود گروههاى مخالف آن حضرت در عراق شامل يمن حجاز و ايران و عراق مىشود خدايا به سوى تو مشتاقيم براى يافتن دولت كريمه اى كه اسلام و اهلش را به آن عزيز گردانى و نفاق و اهلش را به وسيله آن خوار ساروایتی از پیامبر(ص) درباره این که چگونه زندگی خوشی در این دنیا داشته باشیم
روایتی از پیامبر ص درباره این که چگونه زندگی خوشی در این دنیا داشته باشیم فرهنگ > دین و اندیشه - شرح حدیثی از رسول گرامی حضرت محمد که درود خدا بر او باد توسط آیت الله آقا مجتبی تهرانی روِيَ عَن رسولِ الله صلّي الله عليه و آله و سلّم الدُّنْيَا دُوَلٌ فَمَا كَانَ-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها