تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  بنر تستی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844955977




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اسلامي‌سازي علوم بايد مبتني بر نيازهاي انقلاب باشد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اسلامي‌سازي علوم بايد مبتني بر نيازهاي انقلاب باشد
يكي از مشكلات اساسي حال حاضر نظام آموزش عالي كشور و البته ساير مراكز متولي و نقش‌آفرين در حوزه علوم انساني، برخورد نمايشي و البته مبهم با مقوله اسلامي‌سازي علوم انساني است.
نویسنده : پوريا فرجي 


به طوري كه اولاً نسبت به تعريف درست از مفهوم اسلامي شدن علوم انساني به نظرات همسو و مشتركي نرسيده‌اند و از سوي ديگر عمده تحقيقات و مقالات پيرامون علوم انساني اسلامي، صرفاً به نقد مباني غربي يا نهايتاً بازتعريف برخي مفاهيم مبتني بر آيات و روايات منتهي مي‌گردد و كمتر در حوزه كاربردي نظريات اثربخشي را مي‌توان مشاهده نمود. به منظور بحث پيرامون آسيب‌شناسي نوع نگاه رايج به اسلامي‌سازي علوم انساني با دكتر شهروز شريعتي، عضو هيئت علمي و استاديار دانشگاه تربيت مدرس به گفت‌و‌گو نشستيم. اين استاد مطالعات ايران در گفت‌وگوي زير مواجهه غوغاسالارانه و نيز رويكرد دستوري به اسلامي‌سازي علوم انساني را از آسيب‌هاي موجود در اين زمينه برمي‌شمرد.     اساساً چرا به نظر مي‌رسد علوم انساني دركشور ما ناكارآمد است؟ به نظر مي‌رسد آنچه تحت عنوان ناكارآمدي علوم انساني در كشور تصور مي‌شود تفاوت چنداني با عقب‌افتادگي تاريخي ايران در ساير حوزه‌ها ندارد كه به تبع گذراندن دوره‌هايي بر كشور بوده است كه به مقوله استقلال علمي بي‌توجهي مي‌شده است. از سوي ديگر هرگونه تلاش براي كارآمدسازي علوم انساني هم در واقع بايد پاسخ به همان ضرورت‌هايي باشد كه زمينه‌ساز وقوع انقلاب اسلامي در ايران شد؛ به عبارت بهتر عبور موفق از گذشته و آمادگي پذيرش الزامات عصر جديد از جمله مواردي هستند كه ضرورت كارآمدي بيشتر علوم انساني را در كشور نمايان مي‌سازد. بر اين اساس اگر بنا باشد در زمينه گسترش واقعي فرهنگ و انديشه و علوم انساني و رفع ناكارآمدي‌هاي آن بر اساس داعيه انقلاب اسلامي ايران اقدامي صورت پذيرد، ضروري است كه علوم انساني در كشور چابك‌تر شود و در درجه اول نيز تصور مي‌كنم بايد از مواهب آزادانديشي بهره‌گيري كرد. چنين اقدامي البته مستلزم شجاعت و ايمان به مبدأ و معاد است و مشابه آن را در عصر معاصر مي‌توان در نگره‌هاي فكري امام خميني(ره) و بنيان‌هاي نظري بر زيستن از منظر ايشان جست و جو كرد. آيا اين ناكارآمدي فقط مربوط به ماست يا سايركشورهاي درحال توسعه هم وضعيت مشابهي دارند؟ مطابق توضيحي كه در پاسخ به پرسش پيشين دادم، انقلاب اسلامي ايران نخستين انقلابي محسوب مي‌شود كه آشكارا شريعت و تعاليم اسلامي را به عنوان قانون اساسي خود برگزيد و شيوه زندگي ايماني را به عنوان شيوه‌اي جديد از زيست در جهان معاصر معرفي كرد. از اين منظر انقلاب اسلامي ايران را مي‌توان به مثابه انقلاب فرانسه معرفي كرد كه نسيم آن نه فقط فرانسه بلكه همه جهان مسيحيت را درنورديد و بر جنبش‌هاي فكري و گفتمان‌هاي اسلام‌گرا و حتي غير‌اسلامي اعم از شيعه و سني و جنبش‌هاي رهايي‌بخش تأثيرگذار شد. انقلاب اسلامي ايران همچنين با خلق مكتب هدايت و گفتمان مقاومت اسلامي در قالب بيداري ديني ‌كوشيد تا با ترويج انديشه‌هاي ماورايي، مسلمانان جهان را از تمدن مادي معاصر كه انسان‌ها را ماشين و زندگي را حركتي مكانيكي و بدون هدف مي‌كند، آگاه ‌سازد و آنان را به خودباوري رساند. با اين وجود جمهوري اسلامي ايران در راستاي تداوم نيل به اهداف والاي فرهنگي مي‌بايست با برنامه‌ريزي و اقدام مناسب ضمن حفظ استقلال كشور جامعه ايراني را از آسيب‌پذيري در مقابل تهاجم فرهنگي دشمن مصون مي‌داشت كه تحقق اين امر نيز مستلزم طراحي و تدوين مداوم راهبردهاي بهينه بود. آنچه امروز به ناكارآمدي علوم انساني در كشور تعبير مي‌شود در همين فضا قابل نقد و تحليل است. يعني فقدان توانمندي لازم براي تبيين و اجراي سبك زندگي مؤمنانه امروزه ما را به موضوع ناكارآمدي علوم انساني متوجه ساخته است. بدين ترتيب بسياري از كشورهاي در حال توسعه كه ادعايي براي ارائه سبك زندگي متفاوت ندارند با كاربست آموزه‌هاي اومانيستي نگاه به انسان خود را از اين معركه به نحوي دور مي‌كنند و موضوع ناكارآمدي علوم انساني در اين كشورها از اساس سالبه به انتفاي موضوع است. اما جمهوري اسلامي با توجه به اينكه مي‌خواهد الگوي زندگي نويني را ارائه دهد، اين موضوع اهميت مي‌يابد زيرا تحقق اين الگو جز با كارآمدسازي علوم انساني ممكن نيست. توسعه علوم انساني اسلامي در دانشگاه‌ها به شكل دستورالعملي و با ابلاغ به اساتيد امكانپذير است يا صرفاً نيازمند دروني‌سازي مي‌باشد؟ طرح تغيير در سرفصل و محتواي دروس علوم انساني يا حتي طرح تفكيك جنسيتي رشته‌هاي دانشگاهي هر چند به نظر مي‌رسد تا‌كنون بيشتر طرح‌هايي بحث‌برانگيز، شعاري و غيرعملياتي بوده است اما نمي‌توان آنها را ناقض يا متباين با مقوله توسعه علوم انساني اسلامي دانست. به بيان بهتر مفهوم علوم انساني اسلامي را هرچند نمي‌توان تا حد يك راهبرد جناحي تقليل داد و از آن بهره‌برداري سياسي موافق يا مخالف با سياست‌هاي نظام كرد اما به نظر مي‌رسد اين دستوري شدن در حد مشخص شدن ابعاد و اهميت موضوع علوم انساني اسلامي مي‌تواند مؤثر باشد. بديهي است اگر قرار باشد نتايج حاصل اين فرايند از پيش به طور كامل معلوم و مفروض باشد آنگاه نمي‌توان چندان خوش‌بين بود اما با اين وجود شخصاً تصور مي‌كنم اين دستوري ‌شدن در نهايت مي‌تواند با ايجاد كانون تمركز و تمحض در بين انديشمندان و نخبگان علوم انساني كشور نتايج خوبي را به همراه داشته باشد. از اين منظر مي‌شود اين دستورالعمل‌ها را شبيه برخي قوانين راهنمايي و رانندگي دانست كه در نهايت و البته به تدريج به بهبود و پيشرفت در حوزه رفتار ترافيكي منجر مي‌شود. در زمينه علوم رفتاري و اجتماعي آيا صرفاً نياز به تغيير محتوا احساس مي‌شود يا در زمينه متدولوژي و معيارهاي سنجش هم نيازمند تجديد نظر هستيم؟ به طور حتم پاسخ اين پرسش مثبت است؛ كساني هم كه اين قبيل آيين‌نامه‌ها يا دستورالعمل‌ها را تنظيم مي‌كنند به ميزان معتنابهي متوجه اهميت موضوع شده‌اند؛ بر اين اساس اگر مطلب به صورت روش‌مند به درستي درك و فهم نشود تا حد يك فرماليسم معيوب در تدوين و برنامه‌ريزي علوم انساني اسلامي تقليل خواهد يافت. البته موضوعي مهم نظير علوم انساني در قالب يك پروژه تحقيقاتي، آيين‌نامه يا بخشنامه يا تريبون آزاد قابل ارائه نيست. واقعيت اين است كه اگر دانشگاه‌ها و محافل رسمي مي‌خواهند متولي علوم انساني اسلامي باشند، بايد در فضاي عمومي جامعه، فضاي سيال و پر نشاط براي آزاد‌انديشي در مواجهه با پروبلماتيك‌ها وجود داشته باشد و در غير اين صورت نمي‌توان با ابلاغ بخشنامه و دستورالعمل نظريه‌پرداز و علوم انساني و اسلامي سفارشي توليد كرد. نكته ديگري كه بايد اضافه كرد اين است كه در اين سرزمين قرن‌ها جلوه‌هايي پرشمار از علوم انساني اسلامي توليد شده است كه هيچكدام از آنها حاصل دستورالعمل و بخشنامه نبوده است. اين علوم حاصل ممارست افرادي بوده‌اند كه بر اساس آموزه‌هاي اسلامي به تهذيب نفس پرداخته و كسب دانش را مقدمه درآمدزايي و فخرفروشي براي خود قرار ندادند و در نتيجه توانستند مرجع نظرياتي كارآمد و در عين حال اصيل در سطوح جهاني شوند. مشاهده مي‌شود در برخي نهادها با مقوله اسلامي‌سازي علوم، به صورت نمادين برخورد مي‌شود. نظر شما در اين خصوص چيست؟ بستگي دارد كه منظور شما از برخورد نمادين استفاده و بهره‌برداري نمايشي از اسلامي كردن اين علوم باشد يا به موضوعات ديگري اشاره داشته باشيد. مثلاً اينكه ما مي‌بينيم بسياري مواقع در مقالات مرتبط با علوم انساني اسلامي يا اظهارات مرتبط، به تعاريف در سطح ترمينولوژي (واژه‌شناسي) اكتفا مي‌شود. يعني به جاي برخي واژگان غربي الفاظ اسلامي و قرآني گذاشته مي‌شود؛ مثلاً گفته مي‌شود به جاي «اكونومي» از واژه قرآني «بيع» استفاده كنيم. اين نوع برخورد با اسلامي‌سازي علوم انساني چه عواقبي دارد؟ به نظرم تلاش براي توليد واژگان بومي هميشه مفيد و كارآمد ارزيابي مي‌شود، اما ورود به موضوع علوم انساني اسلامي بدون خلاقيت‌هاي لازم و به شكل موجود شايد مشكل بتواند راه به جايي ببرد و ظاهراً شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ساير مراجع متولي نيز درصدد هستند راهكارهايي ديگر را هم در دستور كار قراردهند. ضمناً نكته‌ ديگري كه بايد مورد توجه قرار داد اينكه فضاي توليد علم با فضاي واكنشي، احساسي و جنجالي منافات دارد و بايد بين توليد علوم انساني با مؤلفه‌هاي ديني و آزاد‌انديشانه با رويكردهاي موبوكراتيك يا سطحي و غوغاسالارانه تفاوت جدي قائل شد. تا گفته مي‌شود علوم انساني اسلامي، عده‌اي فوري خيال مي‌كنند كه بناست همه بنيان‌هاي اصيل فكري و تجارب مشترك بشري درهم شكسته شود و عده‌اي هم تلقي مي‌كنند كه با علوم انساني اسلامي بايد تمام بنيان‌هاي خرد بشري شكسته شود! در حالي كه اولين اصل حاكم بر علوم انساني اسلامي مي‌بايست حفظ روحيه تعادل و ارتقاي تساهل در حد يك امر حقوقي مثبت باشد. شايد ابتدا لازم باشد آداب بحث و گفت‌وگوي علمي در جامعه دانشگاهي تعليم داده شود و سپس از انديشمندان خواست وارد معركه‌هايي شوند كه مستلزم تحمل بالا و ممارست در شنيدن سخن مخالف است. در الگوي اسلامي ايراني پيشرفت هم به ايراني بودن و هم به اسلامي بودن الگو توجه شده؛جايگاه بومي‌سازي و توجه به مختصات بومي كشور در مقوله اسلامي‌سازي علوم كجاست؟ آيا تاكنون توجهي به اين امر شده است؟ جمهوري اسلامي به عنوان نظامي مبتني بر اسلام شيعي كه ارزش‌هاي خود را متعلق به همه‌ ابناي بشر مي‌داند بر اساس رهنمودهاي واقع‌گرايانه‌ امام خميني بايد به ساخت الگوي حيات طيبه مبادرت ورزد. همچنين با عنايت به اين نكته كه انقلاب اسلامي به دليل منطق ضد استكباري و مادي خود در برابر نظام سلطه‌اي قدرتمند قرار گرفته و به شدت از جانب آنان مورد تهديد نرم و سخت قرار مي‌گيرد، لذا بايد در مقابل اين تهديدات به دفاع پرداخته و خود را از هر حيث تقويت نمايد تا افزون بر حفظ بقا و بر زيستن در شرايط دشوار، به مردم مستضعف جهان ياري رسانده و آنان را به سعادت واقعي رهنمون سازد. با اين وجود دستيابي به اهداف انقلابي و منافع ملي و در «واژگان نهايي» صدور انقلاب اسلامي بدون توليد دانش و معنا در تمام رشته‌هاي علمي و در عين حال تجاري‌سازي توليدات به هيچ عنوان محقق نخواهد شد و الگوي اسلامي ايراني پيشرفت متكي به جنبش نرم افزاري در واقع به معناي شرط لازم و كافي براي حصول به اين موفقيت است. بنابراين بستر‌سازي مناسب براي تحقق الگوي مبتني بر توليد ثروت در الگوي اسلامي و ايراني پيشرفت ضروري به نظر مي‌رسد و جمهوري اسلامي نيز ناگزير از توليد ثروت براي تحقق اهداف مورد نظر است. بر اين مبنا توليد دانش و فناوري روزآمد و نوين و صدور آن به كشورهاي ديگر بدون ترديد سبب توليد ثروت خواهد شد و تغيير شيوه مديريت، افزايش ابداعات، اختراعات، افزايش كيفيت و سطح بهره‌وري در صنايع جديد و نظاير آن مي‌تواند به صورت طبيعي در توليد ثروت ملي نقش بزرگ و اساسي ايفا كند و كشور را از اتكا به ثروت‌هاي زير‌زميني و منابع فاني برهاند. مبناي ثروت‌آفريني و اقتصاد امروز، دانش و تخصص است و جهان بيش از هر زمان ديگري ميدان مسابقه‌ اقتصادي شده و صنعت از هر دوره‌ ديگري بيشتر به دانش و انديشه متكي است در واقع دانش و توليد معنا، شرط اصلي بقاست و هرگونه غفلت از آن موجب واگذاري «پيشرفت» به نظام‌هاي فكري رقيب خواهد شد. بدين ترتيب ملاحظه مي‌شود توليد علمي با هدف افزايش ثروت ملي بايد از اركان اثربخشي الگوي موفق بومي اسلامي و ايراني پيشرفت تلقي باشد.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن