تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 4 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):درباره آيه «ياد خدا بزرگتر است» ـ : به ياد خدا بودن در هنگام روبه رو شدن با حلال و ح...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1869296467




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شباهت‌های امام مهدی(عج) و پیامبران الهی در قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
شباهت‌های امام مهدی(عج) و پیامبران الهی در قرآن
آیاتی از قرآن که به صراحت دربارۀ آیندۀ حیات بشر در زمین سخن می‌گویند، به گواهی روایات معتبر فریقین به دوران ظهور امام مهدی(عج) اشاره دارد.

خبرگزاری فارس: شباهت‌های امام مهدی(عج) و پیامبران الهی در قرآن



بخش دوم و پایانی
غیبت یوسف(ع) ‌ ) برگرفته از: سند، 1432: فصل الظاهرة الثانیة( خداوند در آغاز سورۀ یوسف، سرگذشت یوسف و برادارانش را آیت‌ها و نشانه‌هایی برای جویندگان حقیقت می‌خواند. در روایات اهل‌بیت: نیز غیبت یوسف(ع)  نشانه‌ای برای غیبت امام مهدی(عج)  و داستان یوسف درسی برای منتظران او خوانده شده است (صدوق، 1395: ج1، 144). با تدبّر در آیات این سوره، حقایقی دربارۀ غیبت امام مهدی(عج)  کشف می‌گردد. بشارت به تمکین و غلبه سورۀ یوسف، با بیان خواب یوسف(ع)  آغاز می‌شود که به نوعی بشارت به پیروزی و غلبه و قدرت یافتن اوست (یوسف: 4)؛ از این‌رو یعقوب(ع)  از او می‌خواهد خواب خود را با برادران در میان نگذارد تا مایۀ حسد، کینه‌ورزی، مکر و کید آنان نشود (یوسف: 5). در واقع یعقوب(ع)  بنابر مقام نبوتش به او خبر فتح، غلبه و تمکین در زمین داد؛ بشارتی که برانگیزندۀ حسد و مکرورزی نزدیکان او خواهد بود، چه رسد به دشمنان او که اگر از این وعده باخبر می‌شدند، تمام نیروی خود را برای جلوگیری از تحقق آن به کار می‌بستند. آن‌گاه خداوند از اجتباء یوسف(ع)  سخن می‌گوید (یوسف: 6) و این همان مقام امام مهدی(عج)  است که وارد شده خداوند به وسیلۀ او زمین را از عدل و داد پر می‌کند، پس از آن که از ظلم و ستم پر شده است. در واقع بشارتی که در این‌جا به یوسف نبی داده شده، در آن‌جا به پیامبر خاتم محمد(ص)  داده شده که هر قدر زمان به درازا کشد، سرانجام این دین به دست مردی از فرزندان پیامبر(ص)  که همان مهدی(عج)  است، چیره خواهد شد (صدوق، 1395: ج1، 280؛ سیوطی، 1404: ج6، 58). آیات متعدد در قرآن بر این بشارت و وعده، یعنی غلبه و تمکین و ظهور دین خدا در جهان دلالت دارد (مجادله: 21؛ توبه: 33؛ نور: 55). آن دسته از مفسران که درصدد تفسیری جز این برآمده‌اند، به خطا رفته‌اند (دژآباد، 1391: 53) و این وعدۀ فراگیر، وعده‌ای صادق است که در زمان کنونی محقّق نشده (شازلی، 1412: ج6، 3514) و به نصّ روایات معتبر (سیوطی، 1404: ج3، 231؛ کورانی، 1428: ج7، 207) امام مهدی(عج)  نیز چون یوسف(ع)  برای تحقق این وعدۀ الهی در امت خاتم، اجتباء شده است. آغاز غیبت در چاه بنابر آیۀ 15 سورۀ یوسف، غیبت آن حضرت از دل چاه و در پی حسدورزی و توطئۀ برادرانش(یوسف: 9) آغاز می‌شود؛ غیبت او از خویشان و خاندانش و حتی از پدرش که از انبیای الهی بود و به مقام امامت نایل شده بود (انبیاء: 73). بنابراین غیبت حجتی از حجج الهی نه‌تنها از عموم مردم، بلکه از خواص آنان، به دلیل خطری جدّی که او را تهدید می‌کند و برای حفظ و نگاهبانی از او صورت می‌گیرد. با این غیبت، نه از مقام حجت بودن فرود می‌آید و نه وعدۀ الهی بر یاری و پیروزی دین به دست او ناکارآمد می‌گردد. در این‌جا نیز شباهت‌هایی با غیبت امام مهدی(عج)  دیده می‌شود؛ غیبت یوسف در چاه و غیبت امام مهدی(عج)  در سرداب غیبت. چه قلم‌ها و زبان‌های بی‌قدری که سرداب غیبت را به استهزا می‌گیرند، مانند آن‌که کسی بپرسد چه ارتباطی میان غیبت یوسف از خانواده‌اش و اصلاح در زمین و تمکین او، و میان چاه هست؟ آیا یوسف پس از غیبتش همواره در چاه ماند؟ خیر؛ حسدورزان برای رهایی از یوسف، او را به چاه انداختند و به این دلیل قرآن از آغاز غیبت او در چاه سخن می‌گوید؛ مانند آن‌چه دربارۀ امام مهدی(عج)  رخ داد. در شهری که خانه پدر و جدّ او در آن قرار داشت، برای خانه‌ها سرداب‌هایی می‌ساختند تا خود را در خنکای آن از گرمای تابستان حفظ کنند. مأموران نظام بنی‌عباس زمانی که باخبر شدند فرزند امام حسن عسکری _ که همان مهدی است _ در سرداب خانۀ پدر به سر می‌برد، سرداب را بستند تا امام را از بین ببرند؛ همانند برادران ظالم یوسف(ع) . همان‌گونه که خداوند نقشه و نیرنگ آنان را از کار انداخت، حیلۀ مأموران نظام عباسی را نیز نابود ساخت، به طوری که کور شدند و بر چشمان آنان پرده افکند تا خروج امام مهدی(عج)  را نبینند؛ مانند جدّش رسول الله که بر دیدۀ قریش _ که نقشۀ قتل او را کشیده بودند _ پرده افکند و آن حضرت از میان آنان خارج شد و به مدینه هجرت کرد. سپس تمکینی که خداوند وعده داده بود، به شکل تدریجی و به تدبیر الهی واقع می‌گردد تا در برابر نیرنگ حیله‌گران بهترین نیرنگ‌ها را به کار بندد، که او خیر الماکرین است و این‌گونه به تدبیر الهی، مسیر استخلاف صالحان در زمین و ظهور و غلبۀ دین و تحقق امر خداوند، باز می‌شود: (وَ اللهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون)؛ (یوسف: 21) و خداوند بر کار خویش چیره و تواناست و لیکن بیشتر مردم نمى‏دانند. غیبت هویت زمانی که از غیبت یوسف در چاه سخن می‌گوید، می‌فرماید: (فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَ أَجْمَعُوا أَنْ یَجْعَلُوهُ فِی غَیابَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا وَ هُمْ لَا یَشْعُرُونَ) (یوسف: 15) پس چون او را بردند و همدل شدند که وى را در نهانگاه چاه نهند [چنین کردند] و ما به او وحى کردیم که [روزى] آنان را از این کارشان آگاه مى‏کنى، در حالى که آنان درنیابند. این‌جا التفات زیبایی صورت گرفته، از: (وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِ) به یوسف نبی: (لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا وَ هُمْ لَا یَشْعُرُونَ). گویا غیبتی که از چاه آغاز می‌شود و از برادران و پدرش نهان خواهد شد، ناپدید شدن در زمین نیست، بلکه این غیبت و نهانی نسبت به احساس و شعور آنان رخ می‌دهد. غیبت وجودی و حضوری نیست، بلکه غیبت شعوری است؛ یعنی دیگران متوجه او نمی‌شوند؛غیبت هویت است، غیبت خفا و استتار است. از این‌رو با وصف (لَا یَشْعُرُونَ) از غیبت یوسف سخن می‌گوید که به غیبت مهدی(عج)  شباهت دارد، همچنان‌که غیبت موسی(ع)  را چنین وصف می‌کند (قصص: 9). بنابراین مفهوم قرآنی غیبت که در ظواهر آیات مربوط به امام مهدی(عج)  تکرار شده، به معنای عدم احساس فرد غایب است، نه عدم وجود او. غیبت اولیای الهی به معنای عدم معرفت ما به هویت آنان است نه دوری آنان از ساحت عالم، و نه دوری آنان از تدبیر امور؛ زیرا آنان حاضرند، ولی ما متوجه هویت آنان نیستیم. سرگذشت یوسف(ع)  نشانۀ آن است که غیبت و خفا با جریان یافتن قضای الهی تا فراهم آمدن شرایط ظهور موعودی که اصلاح در زمین به دست او بشارت داده شده، منافات ندارد. نقش خلافت الهی در دوران غیبت پس از بیان اجمالی ایتاء علم و حکمت به یوسف(ع)  صحنه‌ای در برابر او قرار می‌دهد که شایستگی وی برای این مقام را آشکار می‌سازد؛ مواجهۀ یوسف(ع)  با پیشنهاد زلیخا و تسلیم نشدنش در برابر او و پناه بردن به خدا و اشاره به نعمت‌های او، یوسف را شایستۀ علم و حکمت لدنّی کرد. آن‌گاه در داستان زندان و تأویل رؤیای دو زندانی، نشان داد که یوسف(ع)  با استفاده از علم و حکمت لدنّی توانست از رویدادهای آینده خبر دهد (یوسف: 36). این‌چنین مرحله به مرحله، اسباب و مقدمات ظهور او فراهم شد. در این صورت ولیّ موعود الهی در دوران غیبت، همچون سایر مردم زندگی می‌کند و حتّی امکان زندانی شدنش نیز هست، با وجود آن‌که خداوند متعال وعدۀ پیروزی او را داده است؛ زیرا نه‌تنها با تدبیر الهی منافات ندارد، بلکه او را وارد جریان پیوستۀ تدبیرهای الهی می‌سازد تا سرانجام امر الهی محقق شود. این نکات در زندگانی یوسف(ع)  نشان می‌دهد که غیبت و پنهان بودن ولیّ‌الله با وجود او در صحنۀ حیات و درگیری او با جریان‌های آن منافات ندارد. از این‌رو در سرگذشت یوسف(ع)  می‌بینیم چگونه وقوع رویدادهای پی‌درپی شرایط تحقق امر خدا را فراهم می‌آورد. عزیز مصر خوابی می‌بیند و بشر از تأویل رؤیای او درمانده می‌شود. با این رؤیا خبر از معضلات اقتصادی می‌رسد که به تدبیر الهی، گریبان بشر را در آن روز خواهد گرفت، به گونه‌ای که در تحلیل این رویداد، درمی‌ماند (یوسف: 44)، آن‌گاه تنها راه نجات از این بحران را موعود الهی می‌یابد. برنامه‌ای پانزده‌ساله از سوی یوسف(ع)  ارائه می‌شود و نشان می‌دهد که حکومت بشری در مقابل دین و تشریع الهی صلاحیت ندارد و حکومت در تمام عرصه‌های سیاسی و نظامی و مدیریتی تنها به دست خداوند متعال است (یوسف: 40). در این صورت، توحید در حکومت در کنار توحید در تشریع قرار می‌گیرد و به تشریع از سوی خداوند متعال نباید بسنده کرد؛ زیرا مقام ربانیت در تدبیر کوتاهی نمی‌کند. تدبیر تنها از جنبۀ عالم طبیعی و قضا و قدر نیست، بلکه از جنبۀ تشریعی نیز هست و در درجۀ اول حکومت از آن خداست و به وسیلۀ اوامری است که بر اولیای خود نازل می‌گرداند. یوسف در استدلال برای امامتش در تدبیر نظام (یوسف: 54 - 56) می‌گوید: (إِنِّی حَفِیظٌ)، امانت‌داری کامل که در حد عصمت است؛ یعنی عصمت عملی در عالی‌ترین درجه، «عَلِیمٌ» و علم یعنی عصمت علمی. همان ویژگی‌هایی که او را شایستۀ خلافت پروردگار در تدبیر امور بندگان می‌سازد. از آن‌جا که ولیّ‌الله و امام بر بشر، خلیفۀ خدا بر زمین، نقش حساسی در تدبیر امور مردم دارد و انجام این نقش نیازمند شناخت هویت او از سوی مردم نیست؛ امر آنان را تدبیر می‌کند و با آنان بده‌بستان دارد و در زندگی مردم و تحولات جامعه اثرگذار است؛ درحالی که او را می‌بینند و نمی‌شناسند. مانند برادران یوسف که او را دیدند و او و نظامی را که پایه‌گذاری کرده بود نشناختند. امام مهدی(عج)  نیز این گونه است، با آن‌که وظیفۀ خود را ادا می‌کند و دست بشر را گرفته او را از فرو افتادن در گرسنگی و مرگ و بریده شدن نسل و مشکلات دیگر می‌رهاند، حضور او را انکار می‌کنند. اگرچه به سبب خطاهای بشر، گاه جامعۀ بشری در تندباد حوادث نامبارکی چون فساد، قتل و مفاسد نظام اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و خانوادگی قرار می‌گیرد، ولی آن‌گاه که خدا بنا بر حکمت خود اذن دهد، امام مهدی(عج)  به ادای نقش خلافت الهی در تدبیر امور بشر خواهد پرداخت و او را از هلاکتگاهی که به دست خود ایجاد کرده، نجات خواهد داد و آثار حضور خود را نمایان خواهد ساخت و اهل بصیرت از آثار و نشانه‌های او عطر ظهورش را استشمام خواهند کرد و به نزدیکی آن پی خواهند برد. مانند اصلاحی که به دست یوسف(ع)  در زمان غیبتش صورت گرفت که اصلاحی نسبی و در محدودۀ مصر بود، اما بعد از ظهور وی و شناخته شدنش، دین توحید را در سراسر جوامع بشری حاکم ساخت. بنابراین تا ولیّ الهی در غیبت است، اصلاحات اجتماعی او نیز محدود و نسبی است و در حفظ نظام بشری به شکل محدود می‌پردازد. غیبت‌های دوگانۀ موسی(ع) موسی(ع)  نیز در فضایی متولد می‌شود که سران مستکبر جامعه از ترس وقوع وعدۀ پیامبران و تولد منجی بنی‌اسرائیل، نوزادان پسر را می‌کشتند و دختران را زنده نگاه می‌داشتند(قصص: 4). از این‌رو به سبب ترس از جان موسی(ع) ، بنابر تدبیر الهی به طور پنهان متولد شد و به الهام پروردگار، مادرش او را به نیل انداخت تا در حالی که هویتش پنهان است، در دامان فرعون بزرگ شود و جان او از شر فرعون ایمن گردد (قصص: 7-9). بدین‌سان غیبت نخست موسی(ع)  که همانا عدم شعور و شناخت هویت اوست، آغاز می‌گردد و خداوند با عبارت (وَ هُمْ لَا یَشْعُرُونَ) (قصص: 9) که در داستان غیبت یوسف نیز آمده بود، بر این مفهوم تأکید می‌ورزد. خداوند متعال، ولیّ خود را از راه اسباب طبیعی در کنار گرفتن مهار قلوب انسان‌ها، از آسیب و گزند دشمنان محافظت می‌فرماید؛ زیرا مهار قلوب بندگان به دست اوست (انفال: 24). بنابراین با الهام به دل مادر موسی برای انداختن کودکش به دریا و جاری کردن محبّت او در دل آسیه _ همسر فرعون _ (طه: 39) راه را برای پاسداری از جان او و رشد و نموّ طبیعی وی _ در حالی که موسی را نمی‌شناسند و هویت او را درک نمی‌کنند _ فراهم می‌سازد. این همان معنای درست غیبت و همان سنتی است که دربارۀ امام مهدی(عج)  نیز جاری شده است. غیبت امام مهدی(عج)  به این معنا نیست که در شرایطی ویژه و اعجازگونه به سر می‌برند و از حیطۀ دنیا و قوانین حاکم بر آن خارج شده‌اند، بلکه ایشان نیز در میان ما و در این دنیا زندگی می‌کنند و ما هویت آن حضرت را درک نمی‌کنیم. همانند یوسف(ع)  که او نیز با پیشنهاد یکی از برادران از قتل نجات یافت و به چاه افکنده شد، آن‌گاه محبتش را بر دل عزیز مصر انداخت تا پیشنهاد فرزندخواندگی وی را مطرح سازد (یوسف: 21). همچنین خداوند متعال دوران غیبت موسی(ع)  را همانند یوسف(ع)  دوران رشد او و رسیدن به مقام دریافت حکمت لدنّی قرار می‌دهد (قصص: 14). همین نعمت حکمت لدنّی (قصص: 17) سبب خروج او از کاخ فرعون و قرار گرفتن در صحنۀ درگیری مرد قبطی و مردی از بنی‌اسرائیل شد (قمی، 1367: ج2، 137). موسی(ع)  در این صحنه که از سوی خداوند متعال طراحی شده بود، بر اساس حکمت، میان آن دو داوری کرد و سیلی موسی(ع)  به مرد قبطی مرگ او را رقم زد (قصص: 15) و ترس از پیگرد فرعونیان زمینه‌ساز غیبت دوم و پنهانی بیشتر او شد (بحرانی، 1416: ج4، 261) و موسی(ع)  به مدین مهاجرت کرد (قصص: 21). آن‌گاه در مدین با یکی دیگر از اولیای الهی، یعنی شعیب(ع)  آشنا می‌شود و در آن‌جا به زندگی عادی و تشکیل خانواده می‌پردازد (قصص: 22 - 28) موسی(ع)  نیز مانند امام مهدی(عج)  دو غیبت دارد و سرگذشت موسی(ع)  نشانۀ آن است که امام مهدی(عج)  نیز در دوران غیبت به زندگی عادی خود می‌پردازند و همچنین در این دوران با شبکۀ اولیای الهی ارتباط دارند. استخلاف صالحان دوران چنان‌که گفته شد، استخلاف یعنی حیات بخشیدن به انسان‌ها در زمین به منظور رسیدن به مقام خلافت پروردگار و بهره‌مند ساختن آنان از هدایت فطری (حجر: 29)، آن‌گاه آزمودن آن‌ها با ابتلائات گوناگون تا به شایستگی برای این مقام نایل گردند (یونس: 14 و 73؛ انعام: 165) و هدایت بیشتر انسان‌ها توسط فرستادگان الهی و فرصت دادن به آن‌ها تا در ابتلائات در صورت انتخاب راه درست، صلاح خود را آشکار سازند و در صورت انتخاب نادرست از گروه صالحان خارج و به ناپاکان بپیوندند و کینه و ضغن درون (محمد: 29) خود را آشکار سازند (آل عمران: 178- 179و 141 و 154). پس از سنت ابتلا، سنت عذاب ناپاکان (یونس: 102) و نجات پاکان و صالحان (یونس: 103) یعنی شایستگان مقام خلافت جاری می‌گردد. این‌گونه حلقۀ نخست این چرخه پایان می‌یابد و با آزمون و ابتلای نجات‌یافتگان و فرزندان آنان حلقۀ بعد آغاز می‌گردد (طباطبایی، 1417: ج15، 151) و این چرخۀ غربالگری به حرکت خود در طول تاریخ ادامه می‌دهد تا در آخرین حلقه و در دوران امام مهدی(عج)  صفوه و برگزیدۀ آدمیان در طول تاریخ پدید آیند و هدف خلافت الهی در زمین را محقق سازند (نور: 55؛ همو). بنابراین مطالعۀ سنّت استخلاف در میان اقوام پیشین به عنوان مثل و آیتی برای دوران امام مهدی(عج)  ما را با عناصر و قواعد استخلاف که در دوران آن حضرت نیز جریان خواهد یافت، آشنا می‌سازد. فتنه‌ها و ابتلائات دوران خداوند متعال قرار دادن سختی‌هایی چون ترس، گرسنگی و قحطی، بیماری و ... را در زندگانی مردم سنّت قطعی خود و آن را مایۀ ابتلای آنان می‌داند (بقره: 155)؛ یعنی آزمایش آنان به گونه‌ای که در صورت رستگاری در آن رشد یابند و در صورت شکست، سقوط کنند، پس در نتیجۀ ابتلا دچار تغییر حالت و دگرگونی می‌شوند (همو: ج20، 121). از این‌رو بسیاری از امّت‌ها از جمله بنی‌اسرائیل، پیش از آمدن منجی و موعود و در آستانۀ ظهور او، تحت فشار ظلم و ستم جباران زمان به سر می‌برده‌اند (قصص: 4) و با آمدن منجی این فشارها افزایش می‌یافته است (اعراف: 129) تا سختی‌ها با افزایش خشوع و تضرّع در دل‌های آماده، زمینۀ هدایت و رشد آنان را فراهم آورد (انعام: 42). سنّت قطعی ابتلا در میان امّت خاتم نیز جریان یافته و با نزدیک شدن به ظهور امام مهدی(عج)  و در آستانۀ آن شدّت می‌یابد (کورانی، 1428: ج7، 57) تا به بیان روایات مؤمنان غربال شوند (نعمانی، بی‌تا: 207). پس آزمایش‌های امت‌های پیشین نمونه‌ای از آزمایش‌ها و ابتلائات دوران غیبت است. از این‌رو قرآن آن را آیت ساخته است؛ مانند فتنۀ توفان نوح (مؤمنون: 30) که کافران انذار نوح نسبت به طوفان را باور نداشتند. مثال دیگر این‌که در روایات آمده است اصحاب امام مهدی(عج)  به مانند نهری که اصحاب طالوت بدان آزموده شدند، آزمایش می‌شوند (کورانی، 1428: ج7، 68) و قرآن نیز سرگذشت طالوت را برای مسلمانان آیت خوانده است (بقره: 247 - 252). آزمایش بنی‌اسرائیل در زمان عیسی(ع)  به تولد و قتل او و اختلاف آنان در این‌باره نیز آیتی برای مسلمانان است (مؤمنون: 50) که دربارۀ تولد امام مهدی(عج)  و فرضیۀ کشته شدن ایشان اختلاف می‌ورزند (صدوق، 1395: ج1، 322). عذاب و نابودی بدان دوران همۀ پیامبران، امّت خود را نسبت به دو عذاب هشدار می‌دادند؛ عذابی در دنیا که دامن کافران را می‌گیرد و آنان را نابود می‌کند و عذاب آخرت که زندگی ابدی آنان را رقم می‌زند. اقوام نوح، صالح، هود، لوط، شعیب و فرعونیان در زمان موسی(ع)  به عذاب استیصال در دنیا گرفتار شدند (شعراء: 10 - 191)؛ امّا کافران امّت آخرین _ که شامل بازماندگان بنی‌اسرائیل پس از نابودی فرعونیان در زمان موسی(ع)  و پس از موسی در زمان عیسی(ع)  و همۀ مخاطبان دعوت پیامبر خاتم محمد(ص)  هستند (طباطبایی، 1417: ج20، 152؛ قمی مشهدی، 1368: ج14، 84)، با وجود هشدار پیامبر اسلام نسبت به عذاب استیصال در دنیا (طباطبایی، 1417: ج10، 156) هنوز بدان گرفتار نیامده‌اند (مرسلات: 16 - 17؛ شاذلی، 1412: ج4، 1859)؛ زیرا خداوند متعال در قرآن از استعجال کافران امت خاتم نسبت به آن (یونس:50؛ شوری: 18؛ شعراء: 204) و تأخیر این عذاب تا آمدن امت معدوده سخن می‌گوید (هود: 8 و 104) و زمان تحقق این وعده را نامعلوم (زخرف: 66؛ کورانی، 1428: ج7، 563) و وقوع آن را قطعی می‌داند (حج: 47). امّت معدوده بنابر روایات شیعه، یاران امام مهدی(عج)  هستند که عذاب را بر کافران امت خاتم جاری می‌کنند (همو: 249). دانشمندان اهل‌سنت نیز در تفسیر این آیه بدین روایات استناد جسته‌اند (آلوسی، 1415: ج6، 215). در آیات قرآن قرائن بسیاری مویّد این روایات است (نیلی، 1430: 86؛ روحانی مشهدی، 1392: 100) که ارائۀ آن در این مختصر ممکن نیست. از این‌روست که در سورۀ شعراء و دیگر سوره‌ها، پس از بیان سرگذشت و عاقبت کافران اقوام پیشین، آن را آیتی برای مسلمانان می‌خواند (شعراء: 67، 103، 121، 139، 158، 174، 190) تا با ایمان به این آیت‌ها، یوم‌الله عذاب کافران امّت خاتم در دوران امام مهدی(عج)  را متذکّر شوند (ابراهیم: 5). یاری و نجات خوبان دوران و ورود به سرزمین سلامت و برکت یاری نیکان، مؤمنان و صالحان اقوام و نجات آنان که از فتنه‌ها و ابتلائات الهی سربلند و پیروز بیرون آمده‌اند، از سوی خداوند، قاعده‌ای حتمی در استخلاف است (یونس: 103؛ یوسف: 110؛ انبیاء: 9) که اجرای این قاعده را در میان قوم نوح (اعراف: 64؛ یونس: 73؛ انبیاء: 76)، هود (اعراف: 72؛ هود: 58)، لوط (اعراف: 83؛ حجر: 59؛ انبیاء: 74)، صالح (هود: 66)، شعیب (هود: 94؛ نمل: 53)، بنی‌اسرائیل (بقره: 50؛ دخان: 30) می‌خوانیم. پس از نجات صالحان از عذاب استیصال و نابودی همۀ بدان، جامعۀ صالحان در زمین تشکیل می‌شود؛ در فضایی بهشت‌گونه که سلامت و امنیت و عدالت برقرار و برکات از آسمان و زمین بر آنان ریزان است (اعراف: 96). این فضا در سرگذشت نوح(ع)  با سلامت و برکت (هود: 48) توصیف می‌شود؛ در سرگذشت ابراهیم و لوط(ع)  به سرزمین پربرکت(انبیاء: 71) تعبیر می‌گردد و در سرگذشت بنی‌اسرائیل در زمان موسی(ع)  سخن از فراگیری برکت در کل زمین و مشارق و مغارب عالم برای صالحان و خلیفگان می‌رود (اعراف: 137). بنابراین سرگذشت صالحان امت پیامبران پیشین آیت و نشانه‌ای برای صالحان و نجات یافتگان در دوران امام مهدی(عج)  است؛ چرا که خداوند وعدۀ فتح، غلبه و نصرت رسول خاتم(ص)  و جهان‌گیر شدن دین او را داده است (نصر: 1 - 3) و تحقق این وعده، با ظهور امام مهدی(عج)  واقع خواهد شد و هر تفسیری جز این _ که توسط برخی مفسران ارائه شده _ قابل نقد، مخدوش و ناسازگار با قرائن روشن قرآنی و روایی است (نیلی، 1430: 97 - 111). بهشت آدم(ع)  نیز در حلقۀ نخستِ استخلاف، آیت و نشانۀ آن است که خلیفۀ خدا شایستۀ زندگی در چنین شرایطی است و خدا روزی او را تکفّل نموده و بار رنج در طلب روزی را از او برداشته است(ذاریات: 56). از این‌رو سرزمینی که نجات‌یافتگان بنی‌اسرائیل در آن به سر می‌برند را تنها در سه سوره‌ای که از بهشت آدم(ع)  در آن سخن رفته و با همان واژگانی که بهشت آدم را وصف کرده، توصیف می‌کند(بقره، اعراف، طه). اگرچه در حلقه‌های پیشین استخلاف، بهشت صالحان پایدار نمی‌مانَد و با خروج آنان یا فرزندانشان از صفت صلاح، هبوط از فضای بهشت‌گونه رخ می‌دهد (بقره: 38 - 61)، ولی در دوران استخلاف امام مهدی(عج)  و یاورانشان، به عنوان آخرین حلقۀ این زنجیره که تمام کنندۀ آن است، بهشتی پایدار درمحدودۀ کل آسمان‌ها و زمین در عالم ایجاد می‌گردد (آل عمران: 133) که تا قیامت پابرجا خواهد بود (هود: 108) و صالحان و منتخبان تاریخ بشر که تعلیم و تزکیۀ آنان به وسیلۀ امام مهدی(عج)  کامل می‌گردد (بقره: 129)، هرگز سقوط و هبوط نخواهند داشت (مجلسی، 1362: ج53، 34). سخن تفصیلی در موضوع بهشت ظهور و معرّفی آیات آن در قرآن و بررسی نظر مفسران نیازمند بحثی مستقل است و در این نوشتار به مناسبت موضوع آن، ناچار به اشاره‌ای بسنده شد. نتیجه آیات بسیاری در قرآن دارای پیام‌هایی دربارۀ امام مهدی(عج)  و آینده جهان هستند. آیاتی از قرآن که به صراحت دربارۀ آیندۀ حیات بشر در زمین سخن می‌گویند، به گواهی روایات معتبر فریقین به دوران ظهور امام مهدی(عج)  اشاره دارد. خداوند متعال ویژگی‌های امام مهدی(عج)  و جایگاه ایشان را گاه در قرآن، با تمثیل به برخی پدیده‌های طبیعی بیان فرموده که با تبیین پیامبر و اهل‌بیت: به عنوان مفسّران حقیقی قرآن می‌توان از این آیات بهره برد. مَثَل آب گوارا برای علم امام و تشنگی جان انسان‌ها در دوران غیبت که در سورۀ ملک آمده، از این دست به شمار می‌رود. بنابر دلایل متعدّد قرآنی و روایی، بسیاری از پیام‌های قرآن دربارۀ مهدویت در آیات قصص قرآن قرار دارد که از سرگذشت پیامبران و اقوام پیشین سخن گفته است؛ سه دلیل زیر از اهمّ این دلایل‌اند: یکم. داستان آنان نمونه و نشانه‌ای برای تبلور سنّت‌های پایدار الهی در زندگی بشر است؛ سنّت‌هایی که در همۀ زمان‌ها جریان داشته، در آینده نیز جاری خواهد بود. از این‌رو خداوند داستان آنان را دربر دارندۀ جزئیات همۀ مسائل و آیت و مَثَلی برای حق‌جویان خوانده است. دوم. در آیات و روایات بر شباهت سیرۀ پیشینیان و پسینیان تأکید شده است؛ بنابراین با مطالعۀ سرگذشت گذشتگان می‌توان با رویدادهای آخرالزمان آشنا شد. همچنین در روایات شباهت‌هایی میان امام مهدی(عج)  و پیامبران ذکر شده است. سوم. از زندگی پیامبران اولوالعزم به عنوان کسانی که بر یاوری امام مهدی(عج)  عزم کرده‌اند، می‌توان درس مهدویت و انتظار آموخت. بازشناسی برخی مسائل در سیرۀ امام مهدی(عج)  با تدبّر در آیات قصص قرآن ممکن است؛ زیرا شباهت‌های بسیاری در این مسائل میان امام مهدی(عج)  و پیامبران الهی وجود دارد. مسائلی چون پنهان بودن ولادت، غیبت‌های دوگانه، طول عمر، مقام خلافت، برخورداری از حکمت و ... . منابع قرآن مجید، ترجمه: گرمارودی، تهران، انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1384ش.
ابن‌طاوس، علی بن موسی، کشف المحجة لثمرة المهجة، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، 1375ش.
ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه _ منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، 1419ق.
اکبرنژاد، مهدی، «نقد دیدگاه ابن‌خلدون دربارۀ احادیث مهدویت»، فصل‌نامۀ قبسات، ش33، تهران، پاییز 1383ش.
آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1416ق.
__________________ ، المحجة فی ما نزل فی القائم الحجة، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، تهران، نشر آفاق، چاپ ششم، 1386ش.
تاجری‌نسب، غلامحسین، فرجام‌شناسی حیات بشر، تهران، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ اول، 1387ش.
دژآباد، حامد، «بررسی ادلۀ اهل‌سنت دربارۀ آیۀ استخلاف و ارتباط آن با عصر ظهور»، فصل‌نامۀ علمی _ پژوهشی مشرق موعود، ش22، قم، مؤسسۀ آینده روشن، تابستان 1391ش.
ذوالفقارزاده، محمدمهدی، درآمدی بر مدیریت صالحین، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) ، چاپ دوم، 1389ش.
روحانی مشهدی، فرزانه، «امام مهدی(عج)  در قرآن و روایات با تأکید بر بازخوانی سیرۀ انبیاء» (پایان‌نامه)، تهران، دانشگاه تهران، 1392ش.
سند، محمد، الامام المهدی و الظواهر القرآنیة، نجف، مرکز الدراسات التخصصیة فی الامام المهدی(عج) ، چاپ اول، 1432ق.
سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، بی‌نا، 1404ق.
شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم، فی ظلال القرآن، بیروت _ قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، 1412ق.
صافی گلپایگانی، لطف‌الله، اصالت مهدویت، قم، انتشارات مسجد جمکران، 1400ق.
________________________ ، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، قم، نشر کوثر، چاپ سوم، 1430ق.
صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الأمالی، بیروت، نشر اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
_______________________________ ، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه: منصور پهلوان، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1380ش.
_______________________________ ، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، 1395ق.
طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین، چاپ پنجم، 1417ق.
طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
عروسی حویزی،عبد علی بن جمعه، نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368ش.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ چهارم، 1367ش.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، 1362ش.
کورانی، علی، معجم احادیث الامام المهدی، قم، موسسة المعارف الاسلامیة، چاپ دوم، 1428ق.
مجتهد شبستری، «محمد، مدخل "آخرالزمان"» در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج1، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، 1367ش.
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، انتشارات اسلامیه، 1362ش.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش.
قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، تحقیق: محمّد فؤاد عبدالباقی، قاهره، دارالحدیث، چاپ اول، 1412ق.
نعمانی، محمّد بن ابراهیم، الغیبة، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا.
نیلی، عالم سبیط، الطور المهدوی، بیروت، دار المحجة البیضاء، چاپ چهارم،1430ق.   منبع: فصلنامه مشرق موعود – شماره 25

94/02/18 - 00:07





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن