واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مناظره دو افخمی و موتمن
تصوری که فیلمسازان جوان از سینما دارند ضدسینما است
شناسهٔ خبر: 2565140 چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۶
هنر > سینمای ایران
بهروز افخمی و فرازد موتمن در هشتمین جلسه از سلسله نشستهای «نسبت سینمای ایران و منافع ملی» با موضوع «بازنمایی تحولات اجتماعی در سینمای ایران» درباره تاثیرات اجتماعی بر سینما بحث و گفتگو کردند. به گزارش خبرگزاری مهر، بهروز افخمی و فرازد موتمن عصر روز گذشته 8 اردیبهشت ماه در هشتمین جلسه از سلسله نشستهای «نسبت سینمای ایران و منافع ملی» با موضوع «بازنمایی تحولات اجتماعی در سینمای ایران» در حوزه هنری برگزار شد، درباره تاثیرات اجتماعی بر سینما بحث و گفتگو کردند.در ابتدای این نشست فرزاد موتمن با بیان مقدمهای از تاثیرات اجتماعی بر سینمای جهان گفت: در یک نگاه کلی میتوان گفت سینما در خلا اتفاق نمیافتد و فیلمها طبعا حاصل فعل و انفعالات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است.اکثر فیلمهای ایران ضدسینما هستنددر ادامه بهروز افخمی با اشاره به وجود مشکلات ابتدایی در سینمای ایران گفت: من ترجیح میدهم که بحثم را از جای دیگری آغاز کنم و به نظرم اول باید در مورد پیشفرضها یک بازنگری بکنیم. من همیشه احساس میکنم تصوری که درباره سینما در ذهن جوانهایی که میخواهند فیلم بسازند وجود دارد تصور مبهمی است. این ابهام البته به خودی خود در تمام آموزههای ما وجود دارد اما مشکل از جایی آغاز میشود که آنچه سینما نیست و یا ضد سینماست را بخواهیم بسازیم، آموزش دهیم و دربارهاش بحث کنیم. سینما عبارت از نمایش فیلم روی پرده بزرگ در سالن تاریک و در حضور جمعیت است که تا این مرحله مشکلی نیست.افخمی با اشاره به نقش مردم در سینما ادامه داد: ذات سینما در سینمای امروز ایران نادیده گرفته شده و عملا چیزی که با آن مواجه هستیم ضدسینما است و اساسا برای مخاطب عام و مردم ساخته نمیشود. اولین کارگردانان فیلمهای بلند تاریخ سینما برای باقی ماندن سینما تنها روی مردم حساب میکردند، آنهم مردم فقیر کارگری که میخواهد با آمدن به سینما مشکلات خودش را فراموش کند و با همین مردم سینما تثبیت شد. پس توجه به مردم اساسا در ماهیت سینما هست. اما حالا مردم ایران اصلا سینما می روند؟ 95 درصد تماشاچیان بالقوه ما ده سال یکبار هم به سینما نمیروند. بنابراین اساسا فکر می کنم طرح مسئله نسبت ایران و منافع ملی کمی زود، یا کمی دیر است، باید ابتدا به این فکر کنیم که اصلا سینمایی باقی مانده که حالا بخواهد با منافع ملی نسبتی داشته باشد؟روشنفکران ایرانی و مردم از هم جدا هستندموتمن با اشاره به رشد نامتوازن جامعه ایران ادامه داد: هگل مفهومی را تحت عنوان رشد مرکب و ناموزون تعریف میکند که به نظر من تعریف درستی است به عنوان مثال فرد پولدار جامعه ما یک میلیارد پول بنز میدهد اما از آینه ماشین مهره و شمایل آویزان میکند. یعنی جامعه ما ناموزون رشد کرده و همه اینها تعریفهای اجتماعی را سخت میکند و این قطعا تاثیرش را در سینما هم میگذارد. البته این به معنای عدم اصالت نیست و نمی توان تعریف دقیق و مشخصی ارائه داد.کسی نمیپرسید ابراهیم گلستان فیلمسازی بلد هست یا نه!بهروز افخمی در ادامه با بیان پیشینهای از سوتفاهم موجود در مورد ماهیت سینما گفت: ما سینما را بد فهمیدیم و اصلا ضدسینما را به جای سینما گرفتیم، پس با این تعریف هر فیلم اجتماعی هم، میتواند سینما یا ضدسینما باشد . مسئله این است که میشود فیلم اجتماعی ساخت، ولی اول این فیلم باید سینما باشد، اما اکثر فیلمهایی که ما میبنیم اساسا ماهیت سینما را در نظر نگرفتهاند. بنابراین ارتباطی با تماشاچی نمیتواند برقرار کند.افخمی ادامه داد: این هم برمیگردد به یک پیشینه. نسل ما و قبل از ما وقتی جوان بودند و هیچ کتاب ترجمه شدهای در مورد سینما نبود، سینما را چطور یاد گرفتند؟ خب نگاه میکردند به دست فیلمسازان قبل از خودشان که تعدادشان خیلی هم نبود. ما آن زمان دو جریان سینمایی هم بیشتر نداشتیم. یک جریان حول پارسفیلم شکل میگرفت، یعنی جریان دکتر اسماعیل کوشان که تاسیسات و استودیو داشت و داشت تلاش میکرد صنعت سینما را راه بیندازد. یک جریان دیگر هم حول و حوش ابراهیم گلستان بود که او هم استودیو و وسایل داشت و میتوانست جریانی را راه بیندازد. در آن شرایط هم هیچکس از خودش نمیپرسید که این دو مرکز و جریانی که برای فیلمسازی وجود دارد اصلا ربطی به ماهیت اصلی سینما دارند یا ندارند و این دو نفر اصلا فیلمسازی بلد هستند یا نیستند؟ اصلا کسی جرات چنین پرسشی نداشت. دو جریان بود یا باید میرفتی سراغ این یا سراغ آن دیگری. به هر حال آن چیزی که از ابتدای انقلاب تولید و ترویج شد و فیلمسازان جوان الان بدیهی تصور میکنند ضدسینماست و اساسا سینما نیست. شاهدش هم اینکه دیگر کسی سینما نمیرود. فیلمساز هم دیگر برای مردم فیلم نمیسازد و هدفش این است که فیلمش به جشنوارهها برود. این وضعیت در طول سالها نهادینه شده است.دانشجو میپرسد فیلم دانشجویی اش را چطور بفرستد کن؟! موتمن در ادامه بحث افخمی در مورد شرایط غیرطبیعی تولید در سینمای ایران گفت: در ایران یک دره وسیعی بین تولید و اکران وجود دارد. یعنی فیلمساز نمی داند فیلم اش در چند سینما و چه تاریخی قرار نمایش داده شود. درست برخلاف روندی که در مثلا امریکا وجود دارد آنجا ساخت فیلم که شروع میشود میدانند تاریخ اکران چه زمانی است و شروع میکنند به آگهی دادن. ما اینجا اول فیلم می سازیم حالا یا اکران میشود یا میفرستند هنر و تجربه و یکریال یکریال پول درمیآوریم.بافت اقتصادی نکته درستی است که افخمی به آن اشاره می کند و میگوید نگاه ما به جشنوارهها است و نتیجه این می شود که دانشجوی من فیلم دانشجویی ساخته میپرسد این را چطور بفرستم کن؟!ماجرای پولهای دولتی و پولهای اروپایی!موتمن در پایان جلسه گفت: زمانی که سینمای ایران به پولهای دولتی متکی می شود طبعا افرادی که نزدیکتر به سازمانها و نهادها هستند این بودجهها را محاصره میکنند و از آن طرف جوانی که دستش به این پولها نمیرسد سراغ فیلم های جشنواره ای می رود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]