تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از چند رنگى و اختلاف در دين خدا بپرهيزيد، زيرا يكپارچگى در آنچه حق است ولى شما ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826708303




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرد ناشناخته


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مرد ناشناخته
مرد ناشناخته نويسنده:محبوبه زارع تاريخ را اگرحتي ورق نزني بازهم مي شناسي اش. او هماني است که: روزي از شرقي ترين زاويه بندگي،طلوع کرد تا مفسر آزادگي باشد. طفلي سه روزه از دل کعبه سربرآورد تا هديه خاص خدا بر بشريت بماند. او که در مقام قرآن مجسم، سالها پيش از نزول جبرييل، بر دامن فاطمه بنت اسد وحي شد. در خانه ابوطالب ايستادن را ياد گرفته بود که سال هاي قحطي سرپرستي او را به محمد (ص) حواله داد. و در آن خانه مقدس بود که حرکت را همقدم با نبوت تجربه کرد. هم آغوشي با وحي او را به مراتب يقين نزديک کرده بود. مي شناسي اش: در دعوت اقربين پيامبر (ص) آن هنگام که هر سه بار تنها لبيک گوي رسالت بود. مي شناسي اش: در ليله المبيت آن گاه که ميان بستر پيغمبر (ص) خوابيد تا هجرت به مدينه با وجود محاصره کفار ممکن شود. مي شناسي اش: در هجرت از مکه. در تمام همراهي ها با منادي اسلام. در جانفشاني ها به پاي آيه آيه هاي وحي. مي شناسي اش: در مدينه و در جنگ هايي که خط مقدمش را شمشير ذوالفقاري او معنا مي کرد. آن چنان که يک ضربه او از هفتاد سال عبادت نزد خدا مقرب تر شد. مي شناسي اش: در همزيستي عاشقانه با ام ابيهاي رسول (ص)، از وفا و اخلاق ايثار گرانه او. از مسئوليت مداري و همت غيورانه اش. مي شناسي اش: در يتيم نوازي و کمک به محرومين. از عشق نهفته در کيسه هاي نان و خرماي نيمه شب. مي شناسي اش:در زهد عارفانه اي که حکومت بر خلق را از لنگه کفش وصله دار بي ارزش تر مي ديد مگر آن که حقي را بر پا دارد يا باطلي را فرو نشاند. مي شناسي اش: در مويه هاي غريبانه نخلستان. در اشک هاي منعکس در چاه و در خلسه هاي عابدانه با کبريا. مي شناسي اش: در سکوت بيست و پنج ساله براي حمايت از حقيقت اسلام. تحمل خار در چشم و استخوان در گلو براي کتابت قرآن و ثبت جاودان آن. مي شناسي اش: در تصوير بالغي که از عدالت بر صحيفه خاک ترسيم نمود. اما نه من، نه تو و نه تاريخ نمي شناسيم وسعت اين روح سترگ را آن هنگام که غدير و امانت هاي ثقلين پيامبر (ص) را فراموش شده ديد. نمي شناسيمش وقتي غاصبان ولايت خود را زير سقف سقيفه در حال فتنه مي ديد و خود آن سو هنوز دست در غسل و کفن خاتم النبيين داشت. جاي آن است که زمين هر ثانيه از خود بپرسد: اين مرد چرا چنين ناشناخته ماند، در حالي که آشنايي محض با ملکوت بود؟ در حالي که به راه هاي آسمان مسلط تر بود تا طرق زمين!بايد با هر دم و بازدم،هم را مواخذه کنيم که: با اين اسطوره نجابت چه کرديم ما بني بشر؟ چه کردند آن پدران نابينا؟ چه کرديم که مونسي جز چاه و مويه شبانه نيافت!چه کرديم که اشتياق خود به مرگ را از علاقه طفل شيرخوار به سينه مادر بيشتر خواند!چه کرديم که چنين شبي در صحيفه تاريخ جسارت رقم خوردن پيدا کرد؟! شب شوم ابن ملجم!مولا (ع) به ستاره هاي ملتهب در آسمان کوفه خيره مانده و زمزمه مي کند: امشب همان شب موعود است. در ميان بي قراري مرغابي ها مي رود تا سوگندنامه رستگاري خود را در دل محراب مسجد به امضاء خون برساند. شمشير ابن ملجم با شکاف بر فرق سر، نشناختن مولا را فرياد زد و نادانستن ضارب را گواهي داد. فزت و رب الکعبه هنوز در دل جهان انتشار دارد. هنوز در وديوارهاي کوفه بوي قدم هاي حاکم عدالت پروري را مي دهند که منادي رهايي بشر به سمت تعالي و بلوغ است. در پس آن روح ناشناس،آشناترين نداي نجات طنين دارد. که مي رسد آن موعودي که مفسر حقايق وجود اين مرد تمام بعدي است. مردي که شب هاي زمين به يمن وجود او قدر يافته است. پس شيعيانه در انتظار آن روز ثانيه هاي زمان را شمارنده خواهيم بود و يا علي مددي ... منبع: نشريه راه قرآن،ش 23/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن