تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845115431




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام موسي صدر و حيات وحدت آفرين


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام موسي صدر و حيات وحدت آفرين
امام موسي صدر و حيات وحدت آفرين نگاهي بر سيره ي امام موسي صدر از ويژگي هاي بارز فکري و نظري امام مو.سي صدر آشنايي عميق و تحليلي ايشان با قرآن و سيره نبوي کلام مولي اميرالمؤمنين و به ويژه زندگي سراسر متنوع و عبرت آموز معصومين: است. مواضع و تصميمات ايشان در مقاطع و شرايط گوناگون، گاه صبوري و بردباري، در حالتي ديگر تندي و قاطعيت، در بزنگاهي نرمي و ملاطفت، در برهه اي ديگر کوبندگي و انعطاف نا پذيري ، در زماني انقلابي و در حالتي ديگر مسالمت جويانه و پندآموز، همه و همه نشان از آن دارد که امام موسي صدر به آرمان هاي بلند الهي مؤمن ، پاي بند و سازش ناپذير است . در انتخاب راه و مسير بر حسب شرايط زمان و مکان، عاقلانه و مدبرانه انتخاب راه و روش مي کند؛ از همين رو گاه جنگيدن را جهاد مي داند و گاه نجنگيدن را به عنوان مسيري انقلابي توصيه مي کند. هنگامي که آراي خلاف مشهور ايشان را نزد بزرگان نجف از جمله : آيات عظام حکيم و خوبي قدس سره بردند، با کمال حيرت مشاهده کردند که آن بزرگان بر رفتار امام موسي صدر صحه گزارده و آن را برخاسته از آراي محکم فقهي و حمل بر ضرورت و اقتضاي زمان اعلام نمودند. براي ايجاد وحدت اسلامي لازم بود که ابتدا شيعيان جايگاه شايسته خود را بيابند و آن گاه به اتحاد با برادران اهل تسنن روي آوردند؛ امري که افراد نادان از روي حقد و کينه و عداوت تلاش امام موسي صدر را در اين جهت زمينه ي ايجاد در امت اسلامي مي انگاشتند. انسجام اسلامي و وحدت ملي در نظر و سيره امام موسي صدر رابطه با اتحاد فرق مذهبي و وحدت ملي در لبنان، به عنوان نموداري از امت اسلامي؛ امام موسي صدر چنين مي فرمايد: «پابرجايي وطن و وحدت امت و سلامت اجتماع، اموري هستند که تنها با عدل فراهم مي شوند؛ چيزي که امروز ايجاد فرصت مساوي براي هم شهروندان خوانده مي شود؛ در غير اين صورت جامعه نابود مي گردد.» در مورد انگيزه خود براي ايجاد وحدت و سلامت اجتماع و تحقق عدالت مي گويد: تلاش هاي مستمر و فزاينده ما براي درمان اين مصيبت ها ، از ژرفاي ايمانم به خدا و دوستي ام به وطن و انسانيت سرچشمه مي گيرد. اصول کليدي مباني نظري و منش عملي امام موسي صدر در جهت تقويت اتحاد اسلامي عبارت است از:-« نگرش نظام مند به جهان هستي، مبتني بر ميزان و عدل . -تنيدگي تمامي اجزاي عالم در يکديگر و جاري و ساري بودن مشيت الهي در همه آن ها. -انسان نيز منظومه اي از اجزاي اين عالم است، که در تمامي ذات خود، چه در ابعاد مادي و چه در وجوه معنوي داراي سازماني سازگار و هماهنگ با نظام حاکم بر آفرينش است. -هرگونه عمل و نظر انسان بر عالم هستي اثر مي گذارد؛ همچنان که او نيز از آن ها اثر مي پذيرد.-هرچه از انسان صادر شود، حتي در مقام فکر و معنا، فناپذير نيست.-بر اساس نکات ياد شده سرنوشت هيچ انساني جدا از سرنوشت ديگر انسان ها نيست.-مذهب، خون ، قبيله، نژاد، مليت، تعلقات فردي و گروهي، اختلاف در زبان و گويش و ... هيچ يک وجه امتياز انساني از انسان ديگر به شمار نمي آيد. -انسان به عنوان اشرف مخلوقات بر تمامي اجزاي عالم حاکم است و همه چيز مي تواند تحت اراده و اختيار قرار گيرد. -از آن جا که انسان از تمامي مواهب عالم بهره مند است و در مسير تکامل مادي و معنوي خود، تمامي کارگزاران هستي را در اختيار دارد (ابر و مه و خورشيد و فلک) ، به اين مجموعه مديون بوده و غفلت از آن موجب خسران وي خواهد بود.-کمال انساني جز در جمع و جماعت حاصل نمي آيد. -ماهيت يک مجموعه انساني ، ماهيت يک وحدت است، نه يک شرکت (بسان شرکت هاي تجاري نيست).-ابتناي پايه هاي جماعت انساني را «ميزان و عدل» شکل مي دهد و همين ها لازم و ملزوم بقا و حيات طيبه ي انسان مي باشد. ايمان به اين دو اصل و عمل در مسير آن ها، سعادت اين جهاني و فلاح و رستگاري ابدي او را تضمين مي کند، و غفلت از آن ها خسران وي را سبب مي شود: «ان الانسان لفي خسر، الا الذين آمنوا و عملو الصالحات». -وحدت انسان ها زماني محقق مي شود که همگان به اين اصول واقف بوده و با درک و تفاهم و احترام به حدود و آزادي هاي ديگري در اين مسير حرکت کنند. نيروهاي کارگزار آفرينش نيز در اين صورت مددکار و ياور او خواهند بود.-اديان همگي جز اين رسالتي نداشتند که راه تشکيل چنين جمع و جماعتي را به انسان بنمايانند. انسان آگاه و مؤمن و تلاشگر دو وظيفه اصلي دارد؛ با عوامل مانع بر سر راه تکامل خود از هر سنخ و قماش بستيزد و در پيمودن مسير عدل و حق بر ديگري سبقت بگيرد. به ياري مستمندان و رنج ديدگان و ستم کشيدگان بشتابد، و با زورگويان و مستکبران و ستمگران مبارزه کند. -اديان يکي بودند و هدفي مشترک را پي مي گرفتند؛ جنگيدن در برابر خدايان زميني و طاغوت ها و ياري مستضعفان و رنجديدگان؛ و اين دو نيز نمودهاي حقيقي يگانه هستند؛ ... اديان يکي بودند و يکديگر را مورد تصديق قرار داده اند. خداوند به واسطه اين اديان مردم را از تاريکي ها به سوي نور بيرون کشيد و آنان را از اختلافات ويرانگر نجات داد و آنان را پيمودن راه صلح و مسالمت آموخت ... اديان يکي بودند؛ زيرا در خدمت هدفي واحد بودند؛ دعوت به سوي خدا و خدمت به انسان! و اين دو نمونه هاي حقيقي يگانه هستند.. اديان يکي بودند؛ زيرا نقطه آغاز همه آن ها؛ يعني خدا، يکي است و هدف آن ها؛ يعني انسان، يکي است و بستر تحولات آن ها؛ يعني جهان هستي ؛ يکي است ... و چون هدف را فراموش کرديم و از خدمت انسان در شديم، خدا نيز ما را به حال خود گذاشت و از ما دور شد، و ما به راه ها و پاره هاي گوناگوني بدل گشتيم، و در پي خدمت به منافع خاص خود بر آمديم، و معبودهاي ديگر، جز خدا را برگزيديم، و انسان را به نابودي کشانديم». (1)از ديدگاه امام موسي صدر وحدت ملي منافاتي با وجود اختلافاتي طبيعي و خدادادي ندارد، چه اگر خداوند مي خواست همه را يکسان و برابر خلق مي کرد. اديان گرچه همگي يکي بودند، اما به مذاهمب گوناگون تقسيم شدند.مذهب راه يا منش خاصي است که به افرادي معين اختصاص دارد؛ مثلاً تشيع و تسنن نه دو دين که دو مذهب از ديني واحد هستند، که فتنه سياست از اموي گري متعصب گرفته تا صفوي گري متعصب، ميان آن ها جدايي افکند. از اين اختلافات که تنها به واسطه سياست هاي پديد آمد، شايسته بود که اجتناب شود، چه تشيع و تسنن، از يک سرچشمه ، از يک پيامبر و از يک کتاب نشأت گرفته اند. با همين سياق مي توان در مورد همه اديان سخن گفت. آن ها يکي هستند، خدايشان يکي است، و سرچشمه شان نيز يکي است، اما آميختگي با برخي تفسيرها، برخي دخل و تصرف ها و برخي شيوه هاي خاص، چهره اي از آن ها به نمايش گذاشته است، که گويي ادياني متفاوت و به دور از هم هستند.-اصول همه اديان، توحيد، نبوت و معاد است، اما زوايدي که با آن ها آميخته است، به اجتهادات و برداشت هاي مشخص افراد يا پيروان اين اديان مربوط است .... (2)رفتار امام موسي صدر با دارندگان سلايق گوناگون، با دگر انديشان، با منتقدين سياست هاي ايشان، با مخالفان و حتي با دشمنانشان نمودار نگرش و پاي بند ايشان به اصول ذکر شده بود. مدارا و مروت و گذشت و چشم پوشي در يک سو، اخلاص و محبت و ياري رساني و احترام به شخصيت افراد در سوي ديگر از جلوه هاي بارز سلوک رفتاري و منش فردي ايشان بود. (3)معظم له اصل به رسميت شناختن طرف مقابل؛ درک و شناخت افکار و آمال انسان ها راه گفت و گو و جدال احسن و سپس اطمينان داشتن به يکديگر را زمينه ساز ايجاد احترام متقابل و هم ياري آحاد يک واحد انساني مي دانست. تلاش بي وقفه امام موسي صدر براي نزديکي با فرق گوناگون مسيحي و يهودي در عين حفظ تمامي اصول و موازين شرعي تا آن جا که او را «رمز لبنان» ناميدند، از پاي بند به اصول ذکر شده نشأت مي گيرد. جايگاه امام در دل جوانان اهل تسنن و جان فشاني آن ها در سازمان «حرکت المحرومان» نيز نمود ديگري از اين حقيقت است. موفقيت ايشان در پايان بخشيدن به جدال هاي سياسي احزاب و گروه هاي گوناگون در لبنان و حل اختلافات رهبران سياسي جهان عرب و اسلام با يکديگر نمايانگر وجوه ديگري از اعتقاد ايشان به کرامت انساني و سلوک ايشان مبتني بر احترام به طرف مقابل مي باشد. خدشه دار شدن و تضعيف وحدت ملي را امام موسي صدر تهديدي براي يک کشور و يک ملت مي داند و مي فرمايد:«تاريخ هيچ ملتي نشان نمي دهد که به دليل زور و اجبار و در نتيجه غلبه دشمن خارجي از بين رفته باشد، تا زماني که مردم آن کشور در کنار يکديگر بوده و وحدت آمال و اعمال داشتند. خطر تفرقه زماني بروز مي کند که تحقير ديگري و عدم احترام به يکديگر و نفي رسميت طرف مقابل امري رايج شده باشد».گام هاي عملي همين نقطه نظرات را امام موسي صدر زمينه ساز وحدت و انسجام امت اسلامي مي دانست و تمام همت و تلاش خود را مصروف اين امر مي نمود، به شهادت سخنراني ها و نوشته ها و آثار به جاي مانده از ديدارهاي امام با سران عرب و دنياي اسلام و حتي بزرگان جهان، و همچنين بنا به گفته شهيد بزرگوار سيد محمد باقر صدر وحدت و يکپارچگي امت اسلامي در جهان کنوني، منتهاي آرزوي امام موسي صدر بود و بر همين اساس پاي از دايره حوزه هاي علميه بيرون نهاد تا به گفته خود «کار ناتمام سيد جمال الدين اسد آبادي» را به پايان برساند؛ با اين تفاوت که سيد عقيده داشت بايد اين کار را با سران به سرانجام برساند و امام موسي صدر معتقد بود ، که بايد با مردم بود و از پايين کار را شروع کرد و با بالا کشيدن مردم و با پشتوانه آنان سران را به وحدت با يکديگر و به خير و صلاح مردم سوق داد و يا حتي وادار ساخت؛ بدين منظور به کشورهاي گوناگون از شمال اروپا گرفته تا جنوب آفريقا، از شرق تا غرب، خاورميانه و خاور دور سفر کرد و به آشنايي دقيق با اقوام و ملل گوناگون روي آورد . توفيق امام در جامعه لبناني زماني محقق شد که مقاومت يکسره و متحد مردم لبنان اعم از طوايف هفده گانه مسيحي و سني و مسلمان را پشت سر خود داشت و «امام محرومان و وجدان لبنان » لقب گرفت. حتي زماني که بنا به اقتضاي شرايط محلي، سازمان نظامي امل را مرکب از جوانان مؤمن شيعه تشکيل داد، هدف آن را حفظ وحدت و يکپارچگي لبنان، دفاع از محرومان در وطن و محرومان از وطن (فلسطينيان) و بالاخره دفاع در برابر تجاوزات و مطامع اسراييل اعلام داشت. ترديدي نبايد داشت که اگر امام موسي صدر امروز حضور مي داشت، همين اصول را مبناي وحدت نظر و عمل و انسجام کشورهاي اسلامي و نيز دول و ملل منطقه قرار مي داد و از تمامي توان و ظرفيت هاي خدادادي خود را در اين راه بهره مي گرفت. امام موسي صدر معناي انسجام اسلامي را در اين نمي ديد که تمامي انسان هاي منطقه را شيعيان حزب اللهي شکل دهند .امام با به رسميت شناختن تمامي تفاوت هاي طبيعي و خدادادي و وجود فرق و تشکل هاي گوناگون، همگان را در برابر رژيم نژاد پرست و ضد بشري صهيونيسم متحد مي کرد و با بهره گيري از تمامي استعدادهاي مادي و فرهنگي و معنوي به تشکيل جبهه اي نيرومند در برابر تجاوزگران جهاني روي مي آورد و قدرتي منبعث از وحدت ملي و ديني انسان هاي اين منطقه را فراهم مي آورد، که در خور تمدن و فرهنگ غني و انسان ساز اين خطه از جهان بود. امام موسي صدر در فکر جهان گشايي نبود، سلطه قومي بر قوم ديگر را طلب نمي کرد، استثمار ملتي را توسط حکامي ديگر در سر نداشت، موازنه مبتني بر زور را نمي پسنديد، ستمگري و ستم پذيري را نفي مي کرد، آنچه او در پي آن بود؛ ارتقاي جايگاه امت اسلامي در عصر علم و ارتباطات، و هم شأن و هم رديف با ديگر ملل عالم بود. روابط مبتني بر احترام متقابل، به رسميت شناختن حق و حقوق و منافع فرد و جامعه در مقياس جهاني براي او اهميت داشت . با واقعيت هاي کنوني مي توان حدس زد، که چرا بايد امام موسي صدر از صحنه سياسي خاورميانه و جهان حذف مي گردد.جرج جرداق مسيحي مي گويد: «اگر روحانيون مسلمان، اسلام را همچون امام موسي صدر تبليغ مي کردند اثري از مسيحيت و ديگر اديان باقي نمي ماند».فؤاد شهاب مسيحي (فرمانده ارتش لبنان و زماني نيز رييس جمهور لبنان) نيز بيان مي کند که " «اگر امام موسي صدر مسيحي بود، ما او را به مقام قديسي مي رسانديم و مثل مسيح از او تبعيت مي کرديم».عادل عسيران از متمولان بزرگان شيعه جنوب لبنان و سال ها رييس پارلمان و مخالف سر سخت امام موسي صدر بود. دختر وي ، که در دانشگاه آمريکايي بيروت تحصيل مي کرد، از طرفداران امام بود. يک بار عيسران با دخترش درباره امام موسي مشاجره کرد و به ايشان بد گفت، دختر چنين پاسخ داد: «پدر، تو چهل سال سياستمدار شيعه بودي و جز فقر و ذلت چيزي براي شيعه نياوردي. ما تا دو سال پيش، خجالت مي کشيديم که بگوييم شيعه ايم ، ولي امروز به خاطر امام موسي صدر افتخار مي کنيم، که شيعه ايم . من حالا وسط دانشگاه روي چهارپايه مي روم و فرياد مي زنم که شيعه ام و همه من را احترام مي کنند.علامه شيخ باقر شريف قرشي از عالمان و نويسندگان برجسته جهان عرب - که بيش از هفتاد جلد تأليف درباره امامان معصوم شيعه نگاشته است- در جمع خاطرات خويش، سرگذشت برخورد مرحوم علامه شيخ محمد جواد مغنيه - از عالم برجسته لبنان و از مخالفان سر سخت امام موسي صدر - با امام موسي صدر را که خود از زبان مرحوم مغنيه شنيده بود، چنين نقل نمود: «شيخ مغنيه مي گفت: بر اثر جوسازي هايي که در سطح کشور و حتي در محيط منزلمان عليه موسي صدر صورت گرفته بود، در نشستي با حضور رياست جمهور، نخست وزير، رييس مجلس لبنان، و رؤسا و رهبران فرقه ها، مذاهب و اديان آن کشور - که امام موسي صدر نيز به عنوان رهبر شيعيان لبنان حضور داشت - تريبون را در دست گرفته و با صراحت تمام، از حضور موسي صدر در لبنان اظهار تأسف نمودم و در يک سخن گفتم: اگر مي خواهيد لبنان، آرامش، آسايش و امنيت و صلح را به روي خود ببيند، ناگزير از اخراج موسي صدر از خاک لبنان هستيد»! علامه مغنيه ادامه داد: «هيچ تعبير نادرستي نبود که ياد داشته باشم و در آن مجلس در حق امام موسي صدر نگويم! به هر تقدير سخنان من پايان يافت و نوبت به امام موسي صدر رسيد. او سخنانش را با تجليل کم نظير از من آغاز کرد و ادامه داد: اگر مي خواهيد عزت و کرامت را در اين کشور احيا کنيد و دانش دوستي و تکريم بزرگان و فرهيختگان را به ملت بياموزيد، بايد تصوير علامه شيخ محمد جواد مغنيه را در قاب طلا بگيريد و در هر کوي و برزن، نصب نماييد. ما همگي مرهون شيخ جواد مغنيه هستيم». شيخ مغنيه مي گويد: «بزرگي، سعه صدر، گذشت و تواضع امام، من را در آن مجلس آب کرد و تمام وجودم را شرمندگي و خجالت فرا گرفت، بدون هيچ تأخير و بي اختيار، تريبون را در دست گرفته و گفتم: من در برابر اين کوه عظمت و صبر، و اسوه تواضع و فروتني، سر کرنش فرود مي آورم و در حضور شما بزرگان و شخصيت هاي سياسي، علمي و مذهبي، با او بيعت مي کنم ».از ديگر مخالفان شيخ حسين خطيب ( قاضي بزرگ لبنان) مي گويد: «من با امام موسي صدر خيلي جنگيدم، اما هر قدر بيشتر جنگيدم او بيشتر محبت کرد و بيشتر به ديدارم آمد. آن قدر محبت کرد که خودم شرمنده شدم». نمونه اي از سلوک امام موسي صدر در مجالسي که اقوام و طوايف گوناگون حضور داشتند، معظم له در عين حفظ اصول خود، در جهت حفظ وحدت گام بر مي داشت. رييس جمهور لبنان هرسال در ماه مبارک رمضان شخصيت هاي برجسته مذهبي را به ضيافت افطار دعوت مي کرد. امام موسي صدر نيز به عنوان رييس مجلس شيعيان به ميهماني مي رفت. اهل سنت، موقع غروب آفتاب افطار مي کرد و شيعيان چند دقيقه پس از غروب، اين اختلاف، آرامش ضيافت افطار را تهديد مي کرد. هنگامي که آفتاب غروب کرد، امام موسي يک استکان چاي برداشت ، همه با تعجب به او خيره شدند. امام استکان را در يک دست گرفت و دست ديگرش را بالا برد و شروع به دعا خواندن کرد. دعا خواند و حاضران آمين گفتند. اين کار را آن قدر ادامه داد تا وقت افطار شيعيان شد؛ آن گاه لبخندي زد و گفت: «أللهم لک صمت و علي رزقک أفطرت و عليک توکلت» و استکان چاي را سرکشيد! پي نوشت : 1. سخنراني امام موسي صدر در کليساي کبوشين بيروت.2. ر.ک؛ امام موسي صدر؛ مقاله ي پيامبر و پيامبران.3. ر.ک؛ اقول شخصيت هاي گوناگون و بزرگان فرق گوناگون مسيحي و سني و حتي مخالفان امام موسي صدر.منبع:جامعه شماره 44 - 43 /س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 423]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن