تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816352204
امام ابهت آمريکايي ها را درهم شکست
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام ابهت آمريکايي ها را درهم شکست نويسنده:ياسر عسکري بررسي عوامل شکل گيري جنگ عليه ايران با تأکيد بر وقوع انقلاب اسلامي در گفتگو با استاد يعقوب توکلي اشاره :يعقوب توکلي از پژوهشگران فعالي است که تا کنون درحوزه هاي تاريخ نگاري انقلاب اسلامي و دفاع مقدس کارهاي ارزشمندي را منتشر کرده است. تدوين و نقد خاطرات شخصيت هاي پهلوي مانند «جهانگير تفضلي» و «علي اميني»، «اسلام گرايي در مصر» با نگاه به تأثيرات انقلاب اسلامي در مصر ،«دار بر دوش » ( زندگينامه داستاني شهيد سيد علي اندرزگو ) و در سه کتاب در دست انتشار «راز درخت سيب » ( بررسي شبه داستاني نظريات مربوط به انقلاب اسلامي )، «نظريه انقلاب و تروريسم در ايران » و مجموعه مفصل « نقد تاريخ نگاري انقلاب اسلامي » از جمله فعاليت هاي ايشان در خصوص انقلاب اسلامي است. وي علاوه بر اين ، چهار اثر کم حجم و مختصر در خصوص شخصيت هاي انقلاب اسلامي از جمله شهيد بهشتي ، شهيد مطهري، شهيد اندرزگو و مرحوم آيت الله العظمي اراکي نگاشته است که در حدود شصت، هفتاد صفحه از سوي انتشارات مدرسه چاپ مي شود و علاوه بر اين مجموعه، چهار جلد کتاب در خصوص شخصيتهاي پهلوي ، دو جلد مربوط به اشرف پهلوي و دو جلد مربوط به اسداله علم نوشته است که همان ناشر روانه بازار کتاب مي کند. وي مدرس حوزه و دانشگاه است و با مرکز پژوهش هاي مجلس و پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي حوزه هنري همکاري دارد. انقلاب اسلامي چقدر بر وقوع جنگ تأثير گذار بود؟ ببينيد ، عراق دولتي سني داشت، سني متمايل به مارکسيست، با بدنه سني. در طول چند صد سال يعني از زمان تأسيس حکومت عباسي به بعد و حاکميت در عراق عرب، حاکميت سني بود. حتي زماني هم که شيعيان مثلا خاندان آل بويه بر آن نقطه احاطه پيدامي کنند، حاکميت را تغيير نمي دهند. اين مسئله به طور جدي در جامعه عراق که داراي اکثريت شيعه ، اما حاکميت دست سني بود، مورد توجه و تأمل است. عراقي هاي حاکم هم بعثي بوند که ظاهرا گرايش سوسياليستي دارند. جالب هم هست بدانيد که مارکسيست هم نيستند، يک ملغه اي از تفکرات هستند از تفکرات پان عربيسم گرفته تا مارکسيسم و گرايش ليبرالي ، خلاصه اينکه تفکري التقاطي دارند. اينها هم مواظب اند که در عراق، جريان تشيع قدرت نگيرد. وقتي که انقلاب اسلامي در ايران به مراحل پيروزي نزديک مي شود و دولت عراقي که تا آن زمان احساس مي کرد از طريق حضور امام (ره) به عنوان مخالف جدي دولت پهلوي، از دولت ايران باج خواهي بکند و احيانا امتيازاتي بگيرد، فورا امام (ره ) را اخراج مي کنند و به هيچ وجه هم رضايت نمي دهند که امام (ره ) در عراق بمانند. چون تحليل دولت هاي ايران و عراق اين بود که حضور امام (ره ) در عراق ، باعث افزايش قدرت تشيع در منطقه مي شود. بنابراين، بهترين کار اين بود که امام (ره ) را از عراق و همچنين از حوزه مرزهاي ايران ، اخراج بکنند که اين اتفاق افتاد. از طرفي ديگر ما شاهد اين مسئله هستيم که در ايران به رغم خواست دولت بعثي و آمريکا، دولت شيعي شکل گرفت.در واقع، جدي ترين ثمره تفکر احياگري اسلام در طول يکصد سال اخير بود و جدي ترين ضربه را هم به مجموعه تفکر غرب، درخاورميانه زد. وقتي مي گوييم ضربه زد، نه اينکه ، ايران به آنها ضربه زد، نه، وقتي درخت انقلاب به ثمر رسيد و اين نهال سبز شد ، نشان داد سرزمين وجودي جهان اسلام داراي استعداد ديگري است که اين استعداد اگر فعليت پيدا بکند ، نتيجه اش چه عظمت ها و شکوفايي هايي براي امت اسلامي و چه مشکلات و موانعي بر سر طرح هاي استعماري و ظالمانه دولت هاي غربي ايجاد خواهد کرد. بنابراين شما مي بينيد بعد از اينکه ديکتاتوري در ايران، سرنگون شد، فشار بر نيروهاي اسلامگرا در جهان اسلام و غرب شدت يافت. يعني شما بعد از اين، در مصر فشاري بر اسلامگرايان مي بينيد که در گذشته سابقه نداشت، در اردن، بحرين ، عربستان و عراق نيز همين طور. شما اصلا در عراق، سابقه اعدام مرجع تقليد نداشتيد، ولي در دوره جديد پس از پيروزي انقلاب، شهادت آيت الله سيد محمد باقرصدر را که متفکر و نظريه پرداز بزرگ معاصر است و مرجع تقليد هم بوده، توسط دولت بعثي داريد. اصلا حبس هاي طويل المدت و طولاني نداشتيد، اما در دوره اخير باب مي شود. انور سادات در مصر، تحت قانوني چندين هزار نفر از شخصيت هاي سياسي را دستگير مي کند؛ به بهانه اينکه من شما را از خطرات گروه هاي اسلام گرا و معارضينتان حفظ کنم. فعالان سياسي و مخالفان خودش را زنداني مي کند به اين تعبير و توجيه که شما در زندان باشيد بهتر حفظ مي شويد. اين يک بخش از قصه است. از سويي شما مي بينيد که بين دولت هاي غربي و عربي نوعي هماهنگي براي مقابله با دولت جديد التأسيس انقلاب اسلامي شکل مي گيرد؛ چرا که دولت موجود در ايران به همه اينها امتياز مي داد. گاو شير دهي بود که همه آن را مي دوشيدند. يکي از بهترين وظايفي را که معتقدم بايد اتفاق بيفتد و سازمان برنامه ريزي و مديريت جمهوري اسلامي به آن توجه بکند، اين بحث است که ما بايد اسناد و مدارک مربوط به وام ها و کمک هاي بلاعوضي را که کشورهاي مختلف جهان و شخصيت هاي سياسي از دولت پهلوي گرفته اند افشا و اعلام کنيم. بايد معلوم شود که از اين کشور چه ميزان غارت صورت گرفته است. متأسفانه شنيدم که بخشي از اين مدارک به علت بي توجهي ، خوب نگهداري نشد؛ برخي از بين رفت و مهم تر اينکه مورد توجه ارگان هاي پژوهشي و پژوهشگران قرار نگرفت. دولت هاي مختلف به انواع مختلف ايران را مي دوشيدند؛ از فروش سلاح گرفته تا فروش شير خشک ، از ورود تخم مرغ تا ورود غذا براي دانش آموزان در مدارس، از سيب لبناني تا شير خشک دانمارکي تا اسلحه برزيلي تا تاناک انگليسي و... همه اينها وارداتي بودند. پس از انقلاب اسلامي، دولتي سر کار آمد که گفت ديگر من نمي خواهم دوشيده شوم و جالب اينکه يکي ازجدي ترين شعارهاي امام (ره) که ما بدان توجه نکرديم، همين بحث است که متأسفانه مسئولان فرهنگي ما بعد از انقلاب بي توجهي کردند. به خاطر اينکه تنبلي هاي خودشان را بپوشانند، به شعارهاي اقتصادي امام (ره ) بي توجهي کردند . چرا؟ چون امام (ره ) اصلا شعار نداد که نفت و گاز را مجاني مي دهم. اين شعار نفت و گاز مجاني يا مال امير انتظام است که در مصاحبه اش مطرح کرد يا مال وزير نيرو دولت موقت است و مال امام (ره ) نيست. برخي مي گويند امام ( ره) اين بحث ها را از ورودشان به ايران در بهشت زهرا (س) مطرح کرده است ؟!عده اي مي گويند که اين بحث ها ، الآن بنا به دلايلي ، از صحيفه امام (ره ) حذف شده است ؟شما برويد متن نوار يا فيلمش را بياوريد که آيا امام (ره) چنين حرفي زده است يا نه !اين مسئله را از بس گفتند ما هم باور کرديم. شما همين الآن برويد روزنامه هاي آن زمان مانند کيهان يا اطلاعات و... در سال 57 را مطالعه کنيد، ببنيد آيا امام (ره ) چنين حرف هايي زده است ؟امام (ره) هميشه تأکيد مي کنند که ما بايد جلوي غارتگري کشورهاي خارجي را در اين کشور يعني ايران بگيريم. مي گويند نفت ما صرف مصالح عامه کشور بشود، صرف تعليم و تربيت شود، صرف ساخت مدرسه، راه آهن و ديگر مصالح عمومي بشود. هميشه تاکيد بر مصالح عمومي مي کنند. برويد مطبوعات آن ماه هاي اول پيروزي انقلاب را در بياوريد که چه کسي آن شعارها را مطرح کرده است. اين يک مسئله. بنابراين، ايران ديگر آن گاو شيرده نيست. خوشبختانه به برکت انقلاب ديگر اين طمع نيست. در آن دوران، پنجاه هزار مستشار آمريکايي در جاهاي مختلف دنيا از جمله ويتنام مي رفتند فعاليت هاي خود را انجام مي دادند و در آن حين، براي استراحت ، آموزش و تمرين و غيره به اينجا مي آمدند و از ما و شما ،پول و امکانات مي گرفتند. نظامياني که در آمريکا، هيچ سمت و پستي نداشتند وقتي به ايران مي آمدند، حق مأموريت مي گرفتند و متأسفانه آن هم با قانون کاپيتولاسيون، از پول تا سکس اين مملکت استفاده مي کردند. ده ها پرونده تجاوز و قتل از آمريکايي ها در آن دوران سراغ داريد که در ايران رسيدگي نشد و مهر عدم صلاحيت دادگاه هاي ايراني بر آنان خورد. اما با پيروزي انقلاب، چنين لقمه اي آماده اي را از دست آمريکايي ها و دولت هاي منطقه و از دست غرب در آوريد. غرب و خصوصا انگليسي ها، آن دوران با يک کرشمه اي توانستند بحرين را از ايران جدا بکنند. رژيم پهلوي به راحتي رضايت داد که دولت بحرين از ايران جدا شود. شما آخرين نقشه هاي سال هاي پاياني دولت پهلوي را ببينيد، بحرين استان چهاردهم ايران است. آنها بدون هيچ مقاومتي و به آساني بحرين را واگذار کردند و در سال 1348 منافع عظيم نفت و گاز و موقعيت استراتژيک تسلط بر شمال و جنوب خليج فارس را از دست دادند. يک مسئله اساسي هم در اينجا اتفاق افتاد. شما با انقلاب اسلامي، پايه و مباني تمام سياست هاي خارجي آمريکا در اين منطقه را به هم زديد. شما پيش از انقلاب، دولتي داشتيد که با پول ، نظاميان ، جاسوسان و سازمان اطلاعاتي خودش همه منافع آمريکا را در همسايگي شوروي و در مرکز انرژي هاي دنيا حفظ و تقويت مي کرد. اما پس از پيروزي انقلاب با دولتي مواجه هستيم که حمايت مردمي دارد و همه جور امکانات سياسي و اجتماعي را توانسته، با خودش بسيج بکند و با همه سياست هاي آمريکا هم مخالفت دارد ! مخالفت، نه به اين صورت که بخواهد منافع آمريکا را تهديد بکند، بلکه مي گويد به من چه ربطي دارد که من در جنگ ظفار در عمان کشته بدهم! به من چه ربطي دارد که سربازم به اسرائيل برود و براي دفاع از اسرائيل در آنجا کشته بشود! يا در جنوب لبنان براي دفاع از منافع اسرائيلي ها کشته شود! به من چه ربطي دارد که دولت نژاد پرست آفريقاي جنوبي مي خواهد از من هشت ميليون دلار کمک بگيرد يا هزينه گردش سران دولت سودان و... را ما بپردازيم. پادشاهان مراکش ، يونان و همه سياستمداران ورشکسته دنيا از کشورم بچاپند ، خوب طبيعي است که اين انقلاب بايد از ديد آنها تنبيه بشويد ! اين هم جهت ديگر قصه است. شعار صدور انقلاب اسلامي از سوي امام (ره ) و ديگر مسئولان و شخصيت هاي انقلابي در وقوع جنگ چقدر تأثير گذار بوده است ؟همه دلايل استراتژيک وجود داشته است که صدام با حمايت کامل غرب و تجهيزات پيشرفته غربي به اين کشور تجاوز مي کند. بنابراين آيا صرف شعار صدور انقلاب سبب تحريک صدام شده است ، چندان جاي تأمل و قابل اهميت نيست. هيچ دولت، ملت و نظامي راضي نيست که به صرف شعار طرف مقابل بخواهد خودش را درگير جنگ کند مگر اينکه پيشاپيش بداند پيروز است . محاسبه صدام و آمريکا و همگان اين بود که در اين جنگ پيشاپيش پيروز است. وقتي که ايران طرف بازنده جنگ است، هم نتايج براي آمريکايي ها ، هم اسرائيلي ها و هم عراقي ها يکجا حاصل مي شود. بنابراين توهم اين که انديشه صدور انقلاب اسلامي، سبب تحريک عراق براي شروع جنگ در ايران شد، يک توهم غير استراتژيک و غير علمي است و هيچ پايه و اساس، علمي و منطقي ندارد. شايد بتوان گفت يک شعار ضد انقلابي ژورناليستي است. قضايايي مثل فرا بني صدر و وقوع انقلاب فرهنگي چه تأثيراتي بر جنگ گذاشت ؟در ايران و در زماني که جنگ آغاز شد ، دو تا انديشه در دفاع از کشور حاکم بود: يکي معتقد بود که ما بايد جنگ را شيوه کلاسيک و به شيوه استراتژي پيشينيان پيش ببريم. يعني اينکه ما فقط از ابزار ارتش استفاده کنيم. خب ، حالا اين ابزار ارتش در آن زمان چقدر توانايي و کارآيي داشت جاي سؤال و تأمل است ؟مطلب ديگري که اين گروه مي گفتند و اصرار داشتند ما بايد حتما از شيوه جنگ اشکانيان استفاده کنيم. شيوه اي که مشخص نيست چقدر واقعيت دارد يا محفوظات ذهن مورخين است. چطوري شما دشمن را داخل سرزمين بکشيد و بعد در داخل سرزمينتان آنها را سرنگون کنيد. بر فرض هم اگر اين مدل در دوره اشکانيان جواب داد، آيا هم اکنون در دوره معاصر جواب مي دهد يا نه ؟ ما الآن با يک آدم، يک زوبين و نهايتا يک شمشير سر و کار نداريم. الان شما با تانک ، هواپيما ، اسلحه هاي پيشرفته و خاکريز سروکار داريد. شما به چه دليل ايده «زمين در برابر زمان » از مطرح مي کنيد ؟ واقعيت اين است که ايده « زمين در برابر زمان » از منظر فرماندهي کل قواي آن زمان يعني بني صدر پيگيري مي شد. اينکه جنگ بايد فقط در اختيار ارتش باشد ! ايده دوم اين بود که ما به هيچ وجه زمين نمي دهيم، نه زمين مي دهيم و نه زمان. از همه نيروهاي جامعه در دفع تجاوز استفاده بکنيم. ارتش ، سپاه ، بسيج، مردم و هر چه هست. همه امکانات را بايد براي دفع تجاوز بسيج کنيم.بايد از نيروي مردم استفاده بکنيم. نبايد زمين مان در اشغال دشمن باشد. از سربازاني که حدود يک ماه از شروع خدمتش مي گذرد در صحنه نبرد مي جنگد تا نيروهاي معتقد به انقلابي از مردم که در جايي ديگر آموزش مي بينند در جبهه هاي نبرد حضور مي يابند. بنابراين بحث سقوط بني صدر، در واقع، پيروزي ايده مبارزه مردمي در برابر مبارزه ارتشي در برابر عراق بود. شما مي بينيد وقتي که اين ايده پيروز شد در همان اولين اقدام، نيروهاي بسيجي دست به عمليات فرمانده کل قوا در منطقه دار خوين مي زنند و در مناطق ديگري مثل بستان، روند عمليات آزاد سازي شروع مي شود. بنابراين حذف بني صدر، حذف مانع دفاع در مناطق مرزي کشور بود که عملا اين مانع برداشته شد. شما مي بينيد که به فاصله هفت هشت ماه بعد از عزل بني صدر، عمليات بيت المقدس و حصر آبادان اتفاق مي افتد. همين طور طي همين فاصله ، عمليات فتح المبين پيش مي آيد و بعد عمليات بيت المقدس و عملا دشمن را بخش هاي مختلفي از کشور از سرزمين مان اخراج مي کنند. يعني از فاصله عزل بني صدر که اويل تيرماه است تا آزادي خرمشهر مي بينيد که حدود يازده ماه است. از سويي وقوع انقلاب فرهنگي در حضور نيروهاي جوان و فرهيخته مسلمان در جنگ تأثير مثبت داشت. وقتي دانشگاهها تعطيل شد نيروهاي زيادي از جامعه که در دانشگاهها مشغول تحصيل بودند به خدمت رساني به مردم مناطق مختلف و حضور در جبهه هاي نبرد پرداختند. نتيجه اين شد که اين دسته از نيروها بيشتر و موثرتر به خدمت انقلاب اسلامي و دفاع مقدس در آمدند. و عمليات هاي دفاعي کشور را رهبري کردند و حماسه هايي خلق کردند که ماندگار شد و راه عزت و سربلندي را به آيندگان نشان دادند. منبع: ماهنامه ي امتداد شماره ي 23/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها