محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845950751
مباني تربيت اسلامي از ديدگاه امام خميني (قدس سره)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مباني تربيت اسلامي از ديدگاه امام خميني (قدس سره) اشاره :موضوع تربيت، در فرهنگ و معارف اسلامي ، از منزلت و جايگاهي بس رفيع برخوردار است . بي ترديد يکي از ابعاد فکري بنيان گذار جمهوري اسلامي ، حضرت امام خميني (قدس سره) ، که از بنيادي ترين رويکرد ايشان مي باشد، مقوله تعليم و تربيت و تزکيه ي نفس است ، که همواره و در همه مراحل زندگي بدان توجه ويژه مبذول نمود و در گونه هاي مختلف تدريس ، تدوين نوشته ها، تأليفات، سخنراني ها، نامه ها و... بر ضرورت و بايستگي طرح آن تأکيد و پافشاري فرمود؛ از اين رو مي توان گفت : حضرت امام (قدس سره) پيش از آن که سياست مداري قاطع و انقلابي باشد، يا به عنوان مرجعي تام، مرجعيت و زعامت ديني را معنايي تازه بخشد، مربي بزرگ و معلم نمونه بود که توانست با دريافتي عميق و ژرف از مباني تعليم و تربيت الهي ، در ميدان سخت مجاهده ي نفس ، خود را بيازمايد و مراحل سير و سلوک را با موفقيت پشت سر گذارد، و نيز به تربيت نسلي که بار اصلي انقلاب را بر دوش مي کشد، همت گمارد. و بر همين اساس ، غايت و فلسفه بعثت را تربيت بشر معرفي فرمود: « انبيا هم که آمده اند از طرف خداي تبارک و تعالي براي همين تربيت بشر و براي انسان سازي است... اساس عالم بر تربيت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده ي تمام عالم است و انبيا آمده اند براي اين که اين عصاره ي بالقوه را بالفعل کنند و انسان يک موجود الهي بشود. اين موجود الهي تمام صفات حق تعالي در او است و جلوه گاه نور مقدس حق تعالي است» . (1)و تربيت گريزي را بسيار جدي مي شمرد: « گرفتاري همه ما براي اين است که ما تزکيه نشده ايم، تربيت نشديم. عالم شدند، تربيت نشدند، دانشمند شده اند، تربيت نشده اند، تفکراتشان عميق است لکن تربيت نشده اند و آن خطري که از عالمي که تربيت نشده است و تزکيه نشده است بر بشر وارد مي شود، آن خطر از خطر مغول بالاتر است» . (2)يکي از دلايل تأکيد امام خميني (قدس سره) بر تربيت و تزکيه نفس آن است که نفس تزکيه شده در راستاي ارزش هاي الهي قرار مي گيرد و سر اطاعت در پيشگاه خداوند فرود مي آورد و به قدرت هاي غير الهي بي توجه است ؛ از اين رو اهتمام بر اين امر را بر همه ي آحاد جامعه لازم دانسته و ضرورت آن را براي کساني که با تربيت مردم سرو کار دارند، افزون مي شمرد. و با معرفي چالش هاي پيش رو؛ همچون طبيبي حاذق ، راه درمان علمي و عملي را نشان مي دهد تا پس از باز شناسي تهذيب نفس ، موانع را حذف نموده و فرآيند تسهيل گردد. در بررسي موانع مورد نظر در راه تزکيه ي نفس از نگاه امام خميني (قدس سره) موارد ذيل به چشم مي خورد : 1.غفلت از گناه و کوچک شمردن آن؛ در روايات آمده است که خداوند هر گاه به بنده ي خود عنايت فرمايد ، او را به ياد گناهانش مي اندازد. در انديشه ي اسلامي احساس گناه و حالت توبه و بازگشت يک نعمت الهي و فقدان احساس گناه يک زنگ خطر است. 2. حبّ دنيا ؛ در اين باره مي فرمايد : « محبت دنيا، انسان را منتهي به هلاکت ابدي مي کند و آن ماده ي ابتلائات و سيئات باطني و ظاهري است» . (3)3.حب نفس ؛ امام خميني (قدس سره) حب نفس را ريشه ي همه مشکلات انسان و بزرگ ترين مانع تزکيه مي شمرد. به نظر حضرت امام (قدس سره) نفس انسان به شيوه هاي گوناگون انسان را فريب مي دهد؛ از اين رو به ذکر نمونه هاي بارز حب نفس مي پردازد؛ از جمله حب جاه، مقام ، همسر ،فرزند ، ثروت و... است. 4. اميد به سعه ي وقت ؛ « از موانع بزرگ تيقظ و بيداري ، که اسباب نسيان مقصد و نسيان لزوم سير شود و اراده و عزم را در انسان مي ميراند، آن است که انسان گمان کند وقت براي سير وسيع است ... انسان به کلي آخرت را فراموش مي کند و مقصد ، از ياد انسان مي رود» . (4)5. غفلت از خود و عيب جويي از ديگران. 6. علم بدون ايمان. 7. مجادله ؛ ايجاد تفرقه و اختلاف از موانع تزکيه نفس است: «دعواهاي ما، دعوايي نيست که براي خدا باشد ،... همه ي ما از گوشمان بيرون کنيم که دعواي ما براي خداست، ما براي مصالح اسلام، دعوا مي کنيم... دعواي خود من و شما، و همه ي کساني که دعوا مي کنند، همه براي خودشان است ». (5)8. لذت گرايي ؛ در اين باره نيز هشدار مي دهد: « بدان که نفس در هر حظي که از اين عالم برد، در قلب اثري از آن واقع مي شود که آن تأثر از ملک و طبيعت است و سبب تعلق آن است به دنيا، و التذاذات هر چه بيشتر باشد، قلب از آن، بيشتر تأثر پيدا مي کند، و تعلق و حبش بيشتر مي گردد، تا آن که تمام وجهه ي قلب به دنيا و زخارف آن گردد. و اين ، منشأ مفاسد بسياري است ؛ تمام خطاهاي انسان و گرفتاري به معاصي و سيئات، براي همين محبت و علاقه است». (6)9. خود باختگي ؛ حضرت امام (قدس سره) در عبارتي جالب توجه مي فرمايد : « خدا نکند انسان پيش از آن که خود را بسازد، جامعه به او روي آورد و در ميان مردم نفوذ و شخصيتي پيدا کند که خود را مي بازد، خود را گم مي کند» . (7)10. نسيان آخرت ؛ « نسيان آخرت ، از اموري است که اگر ولي الله اعظم ، امير المؤمنين عليه السلام بر ما بترسد از آن و از موجب آن، که طول امل است ، حق است ؛ زيرا که او مي داند اين چه سفر پرخطري است و انساني که بايد آني راحتي نداشته باشد و در هر حال مشغول جمع زاد و راحله باشد و دقيقه اي ننشيند، اگر نسيان کرد آن عالم را و به خواب رفت و نفهميد که چنين عالمي هم هست و چنين سيري هم در پيش است، چه به سر او خواهد آمد و به چه بدبختي هايي گرفتار خواهد شد» .(8)اصول تربيت از ديدگاه حضرت امام (قدس سره) نظرات تربيتي امام خميني (قدس سره) بر اصول و قواعد استوار است، که مهم ترين آن ها عبارت است از : 1.تکيه بر اصلاح خود؛ امام راحل (قدس سره) مي فرمود: « کساني که مي خواهند در اين عالم تربيت کنند ديگران را، قبلا خودشان تزکيه شده باشند، تربيت شده باشند». (9)2. تقدم تزکييه بر تعليم ؛ امام خميني (قدس سره) تقدم تزکيه بر تعلم را به عنوان يک اصل راهبردي بارها ياد آور شده است : « کوشش کنيد که تربيت بشويد و تزکيه بشويد، قبل از اين که تعليم و تعلم باشد. کوشش کنيد که همدوش با درس خواندن و تعليم، تربيت باشد، که او مقدم است به حسب رتبه بر تعليم و بر تلاوت آيات و بر تعليم کتاب و حکمت ». (10)اين اصل اتخاذ شده از سوي حضرت امام (قدس سره) مستفاد از آيات قرآني است که در سه مورد تزکيه و تربيت را بر تعليم مقدم داشته است. (11) امام خميني (قدس سره) علم بدون تزکيه و تربيت را منشأ و سرآغاز بسياري از خطرها و انحرافات مي داند و مي فرمايد : « ... مهم تربيت است. علم تنها فايده ندارد، علم تنها مضر است. گاهي اين باران که رحمت الهي است وقتي به گل ها مي خورد، بوي عطر بلند مي شو؛ وقتي که به جاي کثيف مي خورد، بوي کثافت بلند مي شود؛ علم هم همين طور است که اگر در يک قلب تربيت شده علم وارد بشود، عطرش عالم را مي گيرد. و اگر در يک قلب تربيت نشده يا فاسد بريزد... ، اين ، فاسد مي کند عالم را ... » . (12)3. تداوم تربيت ؛ امام بزرگوار همه انسان ها را از بدو تولد تا آخرين روز زندگي نيازمند تعليم و تربيت مي داند و مي فرمايد : « همه جمعيت دنيا احتياج به تعليم و تربيت دارند. هيچ کس نمي تواند ادعا کند که من ديگر احتياج ندارم به اين که تعليم بشوم و تربيت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتياج داشت، منتها احتياج او را خدا رفع مي کرد. ما همه احتياج داريم» . (13)4. اصل تکرار و تلقين ؛ توجه به اين اصل را مي توان از نو آوري هاي تربيتي حضرت امام (قدس سره) دانست. ايشان در اين باره مي فرمايد : « اگر بخواهيد يک بچه اي را تربيت بکنيد، بايد يک مسأله را چندين دفعه با چند زبان، با چند وضع، به او بخوانيد. مطلب يکي باشد، لکن طرز بيان اين ها؛ به طوري که در قلب او نقش ببندد» . (14)5. جهت دار بودن تربيت ؛ آياتي که محور تعليم و تربيت انبيا را اخلاص و توجه تام به مبدا هستي معرفي مي کند، منشأ و محور تأکيد فراوان امام خميني (قدس سره) نسبت به جهت دار بودن امر تعليم و تربيت است: و از همين جا مي توان گفت : تفاوت اسلام با ديگر مکاتب تربيتي آن است که آن ها خود را محدود به هر يک از اهداف مورد نظر در مباني تربيتي خويش مي دانند، ولي اسلام حرکت تربيت را به سوي خدا و توجه به او معرفي مي کند؛ از اين رو در سازندگي فرد يا سازندگي و بالندگي اجتماع خود را محصور و محدود نمي کند. « ... تمام انبيا، معلم ها هستند و تمام بشر ، دانشجو. انبيا مکتبي دارند که در آن مکتب مي خواهند اين موجود دو پايي که بدترين موجودات است و اگر رها بشود خطرناک ترين موجودات عالم است، اين را به راه مستقيم، به صراط مستقيم هدايت کنند... عالم يک دانشگاهي است و انبيا و اوليا و تربيت شده هاي آن ها، معلم هستند و ساير بشر دانشجو ... وظيفه ي معلم، هدايت جامعه است به سوي الله و وظيفه دانشجو، تعلم ».(15)ساحت هاي تربيت با توجه به ابعاد گسترده تربيت ، به مهم ترين آن ها مي پردازيم : 1. تربيت معنوي ؛ به نظر حضرت امام (قدس سره) مهم ترين بعد تربيت، بعد معنوي آن است؛ به گونه اي که مي توان از آن با عنوان "هدف تربيتي" نيز ياد کرد: « آن که اسلام مي خواهد تمام علوم [ است ] ؛ چه علوم طبيعي باشد و چه علوم غير طبيعي باشد، آن که از آن اسلام مي خواهد ، آن مقصدي که اسلام دارد، اين است که تمام اين ها مهار بشود به علوم الهي و برگشت به توحيد بکند. هر علمي که جنبه الوهيت در آن باشد؛ يعني انسان، طبيعت را که مي بيند، خدا را در آن ببيند، ماده را که مي بيند، خدا را در آن ببيند، ساير موجودات را که مشاهده بکند، خدا را در آن ببيند. آن که اسلام براي آن آمده است ؛ براي برگرداندن تمام موجودات طبيعي به الاهيت و تمام علوم طبيعي به علم الهي » . (16)2. تربيت عقلاني : منظور از تربيت عقلاني ؛ ايجاد زمينه هاي لازم براي پرورش قوه عاقله جهت دست يابي به قرب الهي است. امام خميني (قدس سره) نيز بر اين امر تأکيد مي فرمايد : « بدان که اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالي ، « تفکر » است و بعضي از علماي اخلاق آن را در بدايات، در مرتبه ي پنجم قرار داده اند و آن نيز در مقام خود صحيح است و تفکر در اين مقام عبارت است از آن که انسان لااقل در هر شب و روزي مقداري - ولو کم هم باشد - فکر کند در اين که آيا مولاي او که او را در اين دنيا آورده و تمام اسباب آسايش و راحتي را از براي او فراهم کرده و بدن سالم و قواي صحيحه - که هر يک داراي منافعي است که عقل هر کس را حيران مي کند - به او عنايت کرده و اين همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده و از طرفي هم اين همه انبيا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمايي ها نموده و دعوت ها کرده، آيا وظيفه ما با اين مولاي مالک الملوک چيست ؟».(17)امام خميني (قدس سره) از روش هاي ويژه ي تربيتي بهره مي جست و در گفتار و کردار از آن ها پيروي مي کرد. اين روش ها در دو بخش قابل بررسي است : 1.روش عمومي تربيت ، 2.روش خاص تربيت کودکان. تربيت کودکان از نظر امام بر دو پايه استوار است : احترام به کودک و اختيار دادن به او، همراه اعمال محدوديت هاي کمتر در رفتار آنان، که به رشد و پرورش قدرت تفکر و شخصيت و خلاقيت وي منجر مي گردد. به نظر برخي دانشمندان در فرزند پروري سه روش وجود دارد : الف . روش استبدادي ؛ به معناي اجبار در اطاعت از ارزش ها و باورهاي والدين با محدود کردن خود مختاري کودک. ب. روش آسان گيري ؛ در اين روش ، والدين در هر چيز که به کودکي مربوط مي شود، به کودک خود آزادي مي دهند. ج . اقتداري ؛ روشي است که آن والدين سعي مي کنند فعاليت هاي کودک را در مسيري منطقي و مفيد هدايت کنند. در اين روش از يک سو به کودک امکان دخالت در تصميم گيري ها داده مي شود، و از سوي ديگر والدين محدوديت هايي را اعمال مي کنند. (18) اين روش که شيوه اي دوستانه و اقتداري است ، بهترين روش فرزند پروري به نظر مي آيد و در سيره ي عملي حضرت امام (قدس سره) مشاهده نيز مي گردد. البته اين سخن به معناي بي توجهي به مسايل مهم و اساسي و عدم حساسيت نسبت به تکاليف شرعي نيست. امام باقر عليه السلام مي فرمايد : « کودک در سه سالگي هفت بار « لا اله الا الله » بگويد ، و چون سن او به سه سال و هفت ماه و بيست روز رسيد، هفت بار « محمد رسول الله » و در چهار سالگي هفت بار « صلي الله علي محمد و آل محمد » بگويد و در پنج سالگي رو به قبله واداشته شود و سجده کند و در شش سالگي رکوع و سجود را بياموزد و در هفت سالگي وضو بگيرد و به نماز وادار شود و در نه سالگي ، به نماز فرمانش دهند و اگر نماز را ترک کرد از او بازخواست شود» . (19)امام خميني (قدس سره) که مي کوشيد تا مسايل ديني و امور شرعي در نظر فرزندان سخت و مشقت زا جلوه نشود، اما هرگز اجازه نمي داد که در انجام وظايف ديني کوتاهي و اهمال صورت گيرد. يکي از فرزندان حضرت امام مي گويد : « تازه مکلف شده و شب خوابيده بودم که آقا با اخوي وارد شدند و خيلي سرحال و خوشحال بودند.پرسيدند : نماز خوانده اي ؟ من فکر کردم چون الان آقا سرحال هستند ديگر نماز خواندن من هم برايشان مساله اي نيست. گفتم : نه ، ايشان به قدري تغيير حالت دادند و عصباني شدند که ناراحتي سراسر وجودشان را فرا گرفت و من خيلي ناراحت شدم که چرا با حرف و عملم مجلس به آن شادي را تلخ کردم». (20)از ديدگاه امام خميني (قدس سره) عوامل ذيل را مي توان در جهت تربيت انسان به کار گرفت : 1. تفکر و انديشه ؛ که آن را شرط اول مجاهده و مبارزه با نفس و سيرالي الله توصيف فرمود. (21)2. بيداري ، آگاهي ، انگيزه ي الهيتفکر ، موجب بيداري انسان از خواب غفلت مي شود تا جايگاه خود را در جهان هستي دريابد. حضرت امام خميني (قدس سره) درباره ي انگيزه ي الهي مي فرمايد : « اگر ما بنده ي مخلص خداييم، چرا شيطان در ما، اين قدر تصرف دارد ... اگر شما، مخلصيد، چرا چشمه هاي حکمت ، از قلب شما به زبان، جاري نشده ؟... پس بدان ، اعمال ما براي خدا نيست و خودمان هم ملتفت نيستيم و درد بي درمان، همين جاست ». (22)3. عزم و اراده ؛ « آن چه اکنون لازم است بيان شود، اين است که انسان تا تنبه پيدا نکند که مسافر است و لازم است از براي او سير ، و داراي مقصد است و بايد به طرف آن مقصد، ناچار حرکت کند، و حصول مقصد ممکن است ، « عزم » براي او حاصل نشود و داراي « اراده » نگردد». (23)4. مراقبه و محاسبه ؛ حضرت امام (قدس سره) بر استفاده از اين روش تأکيد مي ورزيد ؛ همچنان که خطاب به فرزند خويش فرمود: « سعي کن در اين قدم اول موفق شوي که در روزگار جواني آسان تر و موفقيت آميز تر است. مگذار مثل پدرت پير شوي که يا درجا بزني ، و يا به عقب برگردي . و اين محتاج مراقبه و محاسبه است » . (24)5.عبادت و نيايش ؛ دايمي کردن نام و ياد خدا در انديشه و اعمال و احساس حضور در محضر خدا، مي تواند بسيار راه گشا و مفيد باشد. با نيايش و پرورش روحيه ي تعبدي مي توان به تدريج ، ميزان احساس حضور در محضر الهي را افزايش داد و نماز بهترين روش نيايش است ؛ همان گونه که امام خميني (قدس سره) بر اهميت نماز و تأثير برجسته ي آن در تربيت تأکيد مي فرمايد : « در اسلام از نماز هيچ فريضه اي بالاتر نيست. چه طور نماز را اين قدر سستي مي کنيد در آن ؟ از نماز همه ي اين مسايل پيدا مي شود» . (25)و درباره نقش تربيتي روزه فرمود: « اين ضيافت ، همه اش ترک است ، ترک شهوات از قبيل خوردني ها، نوشيدني ها و جهات ديگري که شهوات انسان اقتضا مي کند.خداوند دعوت کرده است ما را به اين که شما بايد وارد بشويد در اين ميهمان خانه و اين ضيافت هم جز ترک ، چيزي نيست ؛ ترک هواها، ترک خودي ها، ترک منيت ها ... تمام اين مفاسدي که در عالم حاصل مي شود، براي اين است که در اين ضيافت وارد نشده اند... » .(26)4. ذکر و دعا؛ از ديدگاه حضرت امام (قدس سره) دعا صرف نظر از مقوله ي عبادي ، بعد تربيتي و اخلاقي دارد.« اين هايي که از کتب ادعيه انتقاد مي کنند، براي اين است که نمي دانند، جاهلند، بيچاره اند، نمي دانند که اين کتب ادعيه چه طور انسان را مي سازد. اين دعاهايي که از ائمه ي ما وارد شده است، مثل دعاي کميل ، مثل مناجات شعبانيه، دعاي عرفه ي حضرت سيد الشهدا عليه السلام و دعاي سمات اين ها چه جور انسان را درست مي کند» . (27)يکي از بستگان حضرت امام (قدس سره) مي گويد : « يکي از مسايلي که حضرت امام (قدس سره) روزهاي آخر به من توصيه مي کردند، خواندن دعاي عهد است، که در آخر کتاب مفاتيح الجنان آمده است » . (28)5.تلاوت قرآن و تفکر در آن؛ امام خميني (قدس سره) قرآن را کتاب آدم سازي و تربيتي معرفي مي فرمايد :« کتاب آسماني اسلام، که آن قرآن مجيد است ، کتاب تربيت انسان است ، انسان را به همه ي ابعادي که دارد، به بعد روحاني و به بعد جسماني ، بعدهاي سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي همه بعدها - بعد نظامي ؛ اين اسلام آمده است که به ما راه تربيت را نشان بدهد » .(29)6.تعظيم شعائر مذهبي ؛ به نظر حضرت امام (قدس سره) يکي از ابعاد عزاداري و برپايي شعائر مذهبي ، بعد اخلاقي و تربيتي آن است. ايشان در اين باره مي فرمايد : « مجالسي که به نام روضه در بلاد شيعه به پا مي شود - با همه نواقصي که دارد - باز هر چه دستور ديني و اخلاقي است و هر چه انتشار فضايل و پخش مکارم اخلاقي است در اثر همين مجالس است » . (30)7. مبارزه عملي ، يا جهاد با نفس ؛ اهميت اين مجاهده چنان است که پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله از آن به عنوان جهاد اکبر و جهاد افضل ياد مي فرمايد .(31)به نظر حضرت امام (قدس سره) جهاد با نفس تنها از راه مخالفت عملي با عادات ناپسند امکان پذير است . ايشان در اين باره مي نويسد : « بهترين علاج ها که علماي اخلاق و اهل سلوک از براي اين مفاسد اخلاقي فرموده اند، اين است که هر يک از اين ملکات زشت را که در خود مي بيني در نظر بگيري و برخلاف آن تا چندي مردانه قيام و اقدام کني ، و همت بگماري بر خلاف نفس تا مدتي ، و بر ضد خواهش آن رذيله رفتار کني و از خداي تعالي در هر حال توفيق طلب کني که با تو اعانت کند در اين مجاهده، مسلما بعد از مدت قليلي آن خلق زشت رفع شده و شيطان و جندش از اين سنگر فرار کرده، جنود رحماني به جاي آن ها برقرار مي شود» . (32)8. ستايش و تشويق؛ اين اصل مهم تربيتي ، مورد توجه حضرت امام (قدس سره) بود و در تربيت فرزندان خود از آن بهره مي گرفت. يکي از بستگان معظم له مي گويد : « من هر موقع بيش امام مي رفتم، مرا تشويق به نماز مي کردند. يادم مي آيد که وقتي پنج ساله بودم وارد اتاق آقا شدم و ديدم که دارند نماز مي خوانند، من هم پشت سر ايشان نماز خواندم. پس از نماز امام چند کتاب به من جايزه دادند ».(33)هنگامي که دفتر نقاشي کودکي تقديم حضرت امام (قدس سره) شد، ايشان با دقت تمام اوراق آن را ملاحظه کردند؛ به ويژه آن که با ديدن تصوير پشت جلد که شامل يک تانک بود که چرخ هاي آن را مداد تراش ، تنه آن را کتاب و لوله آن را يک مداد و سرنشين آن را طفل دانش آموز تشکيل مي داد - تبسم شيريني بر لب هاي معظم له نقش بست، و دستور دادند تا براي اين نقاش خردسال جايزه اي تهيه شود. (34)پي نوشت : 1.صحيفه امام ، ج 14، ص 153.2. همان، ص 391.3. شرح چهل حديث ، حديث ششم، ص 122.4. همان، حديث دهم ، ص 172.5. صحيفه امام، ج 14، ص 379.6. شرح چهل حديث ، حديث ششم ، ص 122.7. جهاد اکبر ، ص 22.8. شرح چهل حديث ، ص 175 و 176.9. صحيفه امام، ج 14 ، ص 391.10. همان، ج 13، ص 507.11. البقره (2): 151 و آل عمران(3): 164 و جمعه (62): 2.12. صحيفه امام ، ج 14، ص 40.13. همان، ج 17، ص 237.14. همان ، ج 10، ص 34.15.همان ،ج13،ص 172.16. همان، ج 8، ص435.17. شرح چهل حديث ، حديث اول ، فصل 2، ص 14.18. مجله پيوند ، ش 248، ص 583.19. مکارم الاخلاق ، ص 222.20. برداشت هايي از سيره ي امام خميني قدس سره، ج 1، ص 29.21. شرح چهل حديث ، ص 5 و 6.22. همان، ص 174.23. همان. 24. نقطه ي عطف ، ص 17و18.25. صحيفه امام ، ج 12، ص 392.26. همان ، ج 21، ص 45.27. تفسير سوره ي حمد، ص 150.28. برداشت هايي از سيره ي امام خميني قدس سره، ج 1، ص 57.29. صحيفه امام ، ج 6، ص 530.30. کشف الأسرار ، ص 173 و 174.31. وسائل الشيعه، ج 11، ص 123 و 124.32. شرح چهل حديث ، حديث اول فصل 6، ص 32.33. برداشت هايي از سيره ي امام خميني قدس سره، ج 1 ، ص 60 و 61.34. مجله پيوند، ش 260 ، ص 14.منبع : مجموعه آثار کنگره انديشه هاي اخلاقي و عرفاني امام خميني قدس سره، ش 9، مقالات اخلاقي ، ش 2.منبع: نشريه ي نامه ي جامعه شماره 45/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1197]
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها