تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835052481




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بي نشان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بي نشان
بي نشان حضور يک گنجشک رو به روي سنگر در کنار خاکريز، توجه همه ي ما را به خود جلب کرده بود. در زماني مشخص با بلند شدن صداي جيک جيکش از سنگر بيرون مي آمديم و به تماشاي او مي نشستيم. بيشتر اوقات نزديکي هاي اذان ظهر مي آمد. همراه با اذان، او هم غمگينانه مي خواند و بعد از تمام شدن اذان پر مي کشيد و مي رفت.بچه ها تصميم گرفتند هر روز قبل از رسيدن گنجشک مقداري نان خشک خرد شده براي او بريزند تا بخورد. عجيب بود، حالا به دفعات بيشتري به همان مکان مي آمد. کم کم آمدن و رفتن اين گنجشک به يکي از عجايب گردان ما تبديل شده بود. اما آن روز، نزديکي هاي ظهر قبل از اين که گنجشک بخواند، يکي از بچه ها به من نگاه کرد و گفت: محمد! آمدن گنجشک غير عادي است. با خود فکر نکردي که چرا اين گنجشک در ساعتي مقرر و در مکاني مشخص مي نشيند و بعد مي رود. سخنانش مرا به فکر انداخت؛ يعني ممکنه پيغامي داشته باشد؟ امروز ظهر مشخص مي شود.دلم گواهي اتفاق خاصي را مي داد. آن گنجشک قبل از اذان از آسمان به روي زمين فرود آمد. دوباره با نوک خود زمين را هدف قرار داد. آهسته به او نزديک شديم. حسي عجيب ما را به طرف گنجشک مي کشاند، کاملا به او نزديک شده بوديم، هنوز مي خواند.اذان تمام شده بود. آرام پر زد و کمي دورتر بر زمين نشست. ما را نگاه مي کرد. بچه ها بياييد زمين را بکنيم.و کندن ما شروع شد... خداي من... در برابر من و بچه ها سر شهيدي که تير به جمجمه اش خورده بود، آشکار شد و لحظاتي بعد جسد به خون نشسته اش... گنجشک آن روز روي سر ما چرخي زد و رفت و ديگر برنگشت!به نقل از: بغض ترک خورده، جعفر طيار، ص 150.منبع: برگرفته از مجله ي معارف اسلامي شماره 71./خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 421]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن