واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
افسردگي و ايمان نويسنده:سيد محمد ابراهيم حسني ايمان در قرآن کريم مي خوانيم : « و خداوند ، [ به وسيله ي ايمان ] آرامش حقيقي را در دل رسول خود و مؤمنان راستين افکند » . (1)ايمان ، با روح و روان انسان ها سر و کار دارد و از سه عنصر مهم عقيده ( شناخت ) و علقه ( عاطفه ) و عمل ( تقيد) تشکيل مي گردد (2) و مشخصه ي اصلي آن ، همين بعد پذيرش دروني افراد و تناسب آن با مقتضاي روح و روان انسان هاست ؛ لذا اعمال عبادي فرد در نتيجه ي ايمان وي ، به تعالي روح و ساخت و ساز دروني اش مي انجامد . امام علي (ع) در اين باره مي فرمايد :« از طريق ايمان است که آدمي به مرتبه ي بالاي سعادت و نهايت شادي ، دست مي يابد » . (3)شهيد مطهري با عنايت به ضرورت وجود ايمان در درون بشر و کمال روحي انسان به مدد ايمان به خدا مي گويد :« روح ، احتياج دارد به ايمان و اعتقاد ، و احتياج دارد به تکيه گاه محکمي که در کارها به آن توکل کند و به او اميدوار باشد که او را در کارها مساعدت کند. اينها همه به منزله ي مواد لازمي است که براي مزاج روح ، لازم است و اگر تعادل و توازن به هم بخورد ، ديگر هيچ چيزي نمي تواند خوشي و آرامش به انسان بدهد» .(4)قرآن قرآن ، بي بديل ترين محور و منبع شناخت بشري است که با بکارگيري رويکردهاي گوناگون آن مي توان به دل بيکران زد و از آن در قلمرو روان شناسي تربيتي ، بهره جست . بدون ترديد، تمام آيات قرآن ، نسخه هاي شفا بخش روح و جان بشر است که بررسي و شرح و تفصيل هر کدام از آنها با رويکرد روان درماني ، از توان ما و حوصله ي اين بحث ، خارج است. اما به طور خلاصه بايد گفت که در مسير درمان روح و جان آدمي با قرآن ، در تمامي آيات قرآن ، محوريت ايمان به خدا و توکل و توجه به او به چشم مي خورد.قرآن مي گويد آنها که تصور مي کنند ايمان به خدا دارند اما با اين حال ، از يک افسردگي و دگرگوني درون و پوچي رنج مي برند ، بايد بدانند که حقيقت ايمان در دل هايشان رسوخ نکرده است ، چنان که خداوند به پيغمبر خود درباره ي اعرابي اي که مدعي ايمان بود اما از بهره هاي آن بي نصيب بود و نزد او به شکوه آمد ، فرمود: « اي پيغمبر ! به آنها بگو که ايمان نياورده ايد ، بلکه بگوييد « اسلام آورده ايم » ؛ اما ايمان در دلهايتان رسوخ نکرده است. پس اگر خدا و پيامبرش را اطاعت کنيد ، از ثواب اعمال شما کاسته نمي شود ؛ زيرا خداوند ، آمرزنده و مهربان است » . (5)شهيد مطهري با عنايت به همين مسئله مي افزايد : « اين گونه اشخاص بايد بدانند که قطعا احتياجاتي تصوري دارند که برآورده نشده است و قطعا کم و کسري در روح آنها وجود دارد . ايمان ، يکي از نيازهاي فطري و تکويني ماست و بلکه بالاترين حاجت ماست و هر وقت به سرچشمه ي ايمان و معنا رسيديم و نور خدا را مشاهده کرديم و خدا را در روح و جان خود ديديم و مشاهده کرديم ، آن وقت است که معناي سعادت و لذت و بهجت را درک مي کنيم . قرآن کريم مي فرمايد : « بدان که تنها با ذکر خدا و ياد خداست که جان ، آرام مي گيرد (6) و قلب ، احساس آرامش مي کند » . (7) بنابر گفته ي شهيد مطهري ، روح انسان به چهار خصلت نياز دارد : يکي « محبت ديدن » و ديگري « محبت کردن » و يکي هم « اخلاق ( انضباط ) » و بالاخره از همه مهم تر « ايمان » که همه ي آن خصلت ها به اين خصلت محوري ، وابسته و نيازمندند و به يک معنا همه ي اين خصلت ها در کنار هم ، روح انسان را اقناع و ارضا مي کنند.در اين باره ، آيات 63 تا 77 از سوره ي فرقان و داستان حضرت يوسف (ع) در سوره ي يوسف و نيز آيات نخستين از سوره ي مؤمنون ، از جهت بيان عوامل آرامش و شکيبايي و بردباري و آماده ساختن انسان براي تحمل سختي ها و بيماري ها و نيز پيشگيري از اضطراب و شکست هاي روحي، بسيار سودمندند .قرآن و روح قرآن ، انسان را ترکيبي از جسم و روح مي داند و جسم را مرکبي راهوار براي روح که همه ي قداست و ماندگاري اش را از خدا گرفته است . (8) به هنجار بودن شخصيت از نظر قرآن ، به اين است که جسم و روح فرد، مکمل هم باشند و نيازهاي هر کدام براي سلامت ديگري برآورده شود. لذا قرآن کريم ، به هر دو بعد سلامت بدن و روح ، پرداخته و فرموده است : « در آنچه خدا به تو ارزاني داشته ، سراي آخرت را بجوي و بهره ي خويش از دنيا را هم فراموش مکن و همچنان که خدا به تو نيکي کرده ، نيکي کن... » . (9)قرآن ؛ در راستاي نقش درماني خويش به امر پيشگيري نيز مي پردازد و بر اين اساس ، خود را درمانگر دردهاي بشري معرفي مي کند و معتقد است که عدم تعادل شخصيتي ، موجب بيماري هاي متعدد اخلاقي و روحي ( مثل نفاق و کينه و دروغ و خودخواهي و ...) در انسان مي شود و به اشاره مي گويد : « اي مردم ! براي شما از جانب پروردگارتان ، با نزول قرآن ، موعظه اي آمد و شفايي براي آن بيماري هايي که در دل داريد و راهنمايي و رحمتي براي مؤمنان » . (10) ايمان و روان بسياري از روان شناسان متأخر به نقش مؤثر ايمان به خدا تأکيد مي ورزند و قائلند که اعتماد به قدرت الهي از درون ، موجب آرامش و صبر و شکيبايي و تحمل سختي ها مي شود و از بروز عوارض و بيماري هاي رواني جلوگيري مي کند. و نيز غالب روان شناساني که در اين حوزه به پژوهش پرداخته اند ، بر اين امر ، اتفاق نظر دارند که گرايش به دين و ايمان به خدا ، سلامت روح و روان انسان را تضمين مي کند. ويليام جيمز ، روان شناس امريکايي ، مي گويد : « ايمان ، مسيري است که بايد براي کمک به انسان در زندگي وجود داشته باشد. فقدان ايمان ، زنگ خطري است که ناتواني انسان را در برابر سختي هاي زندگي به ارمغان مي آورد. بنابراين ، شايسته است که دگرگوني هاي سطحي و موقت زندگي ، آرامش دروني يک مؤمن را بر هم نزند ، چنان که امواج خروشان اقيانوس ، آرامش ژرفاي آن را بر هم نتواند زد ».(11)ايمان و امنيتقرآن کريم هم امنيت و آرامش انسان را در بعد ايمان فرد ، به نسبت نفوذ آن در دل ها مي داند و مي فرمايد : « آنها که به خدا ايمان آورده و آن [ ايمان ] را به عبادت هيچ معبودي نياميخته اند ، سزاوار آرامش و امنيت اند » . (12)ايمان و صبر ايمان راستين به خدا، مؤمن را به لطف خدا اميدوار مي سازد . لذا از هيچ کس و هيچ چيزي جز خدا و قهر الهي نمي هراسد : « هيچ درد و حزني جز به فرمان خدا به انسان نمي رسد و هر که به خدا ايمان داشته باشد ، خداوند، در تحمل مصيبت ها قلبش را هدايت مي کند و آرام مي بخشد » . (13)ايمان و اميد مؤمن ، روزي خود را در يد قدرت خدا مي بيند و هرگز درباره ي آن ، دچار تشويش و نگراني نمي شود: « و هيچ جنبنده اي در زمين نيست مگر آن که روزي اش را خدا تضمين نموده است و موضع و مکانش را هم مي داند و اين همه در کتاب مبين ( لوح محفوظ) آمده و مقدار آن براي همگان نوشته شده است » . (14)مؤمن با اعتراف و توبه به درگاه خدا از ذلت و پستي گناه و نيز از احساس حقارت و عذاب وجدان ، رهايي مي يابد و با اميدي بيشتر و پر و بالي سبک تر به سوي خدا باز مي گردد و در نتيجه از امنيت رواني و آرامش قلبي و احساس رضايت خاصي برخوردار مي شود : « و اما کسي که توبه کرد و ايمان خود را کامل و عمل خود را صالح نمود، به زودي از رستگاران خواهد بود » .(15)نتيجه فقدان ايمان به خدا ، انسان را دچار سردرگمي و پوچي مي کند و قرآن ، تنها راه رهايي از اندوه و اضطراب را ايمان به خدا مي داند و فقدان آن را باعث اندوه و افسردگي و پوجي و حتي خود کم بيني ( منتهي به خودکشي ) مي شمارد . کارل يونگ ، روانکاو امريکايي ، مي گويد : « من صدها تن از بيماران را معاينه کرده ام و حتي يک بيمار را نديدم که اساسا مشکلش نياز به گرايش ديني در زندگي نباشد » . (16) به آيه اي از قرآن در اين باره توجه کنيد : « و هر کس از ياد من (خدا) روي بگرداند ، زندگي اش تنگ مي شود و در روز قيامت ، نابينا محشورش مي سازيم » . (17)در آخر ، به عنوان نمونه و به يادگار بايد تأثير نماز و دعا و نيايش را در درمان اضطراب و آرامش درون افراد و جامعه يادآور شويم که از بسياري از روان درماني هاي سطحي امروزي ، بسي برتر و ماندگارتر است : « اي پيامبر ! براي آنها دعا کن ، که دعاي تو مايه ي آرامش آنهاست ، و خداوند ، شنواي آگاه است » . (18) پي نوشتها:1. سوره ي توبه ، آيه ي 26 .2. نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1186 .3. گفتار ابرار ، ج 1 ، ص 117 .4. به نقل از : حکمت ها و اندرزها ، مرتضي مطهري ، تهران : صدرا ، ص 32 .5. سوره ي حجرات ، آيه ي 14 .6. اشاره اي است به آيه ي 28 سوره ي رعد .7. به نقل از : حکمت ها و اندرزها ، مرتضي مطهري ، تهران : صدرا ، ص 34 .8. سوره ي ص ، آيه ي 71 . 9. سوره ي قصص ، آيه ي 77 .10. سوره ي يونس ، آيه ي 57 .11. به نقل از : قرآن و روان شناسي ، محمد غني نجاتي ، مشهد : انتشارات آستان قدس رضوي ، ص 304 .12. سوره ي انعام ، آيه ي 82 .13. سوره ي تغابن ، آيه ي 11 . 14. سوره ي هود ، آيه ي 6 . 15. سوره ي قصص ، آيه ي 67 .16. برگرفته از : قرآن و روان شناسي ، ص 365 .17. سوره ي طه ، آيه ي 124 .18. سوره ي توبه ، آيه ي 103 .منبع: کتاب حديث زندگي/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]