واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روايت پزشکان از رازهاي سلامت امام راحل درایت مقاله نگاهي می اندازیم به رژيم غذايي و شيوه زندگي امام امام خمینی(رحمت الله علیه) که ميتواند رمزي از رموز سلامت ايشان را برايمان بازگو کند؛ آن هم از زبان پزشکاني که بيشتر توفيق خدمت به ايشان را يافتهاند.سالم غذا ميخوردنددکتر عارفي، سرپرست تيم پزشکان امام، ميگويد: «روزي اطرافيان و خانواده امام، با ناراحتي از اينکه امام کم غذا ميل ميکنند، از من خواستند موضوع را بررسي کنم و من سوالاتي در مورد اشتهاي ايشان پرسيدم. امام در پاسخ گفتند: «دکتر! من اشتهايي متناسب با سن و فعاليتهاي جسمانيام دارم. در اين سن و با اين فعاليت، اشتهايم بد نيست» اما در طول 87 سال عمر پربرکت خودشان هميشه يک رژيم غذايي ثابت و دقيق داشتند و براي شام، وعدهاي سبک و ساده ميل ميکردند: نان و پنير، ماست، دوغ، خربزه، سبزي و ميوههاي فصل هر کدام که در دسترس و مهيا بود. هميشه از خوردن غذاهاي پرحجم و زياد و چرب پرهيز داشتند. آبگوشت غذاي مورد علاقهشان بود اما حتما آن را کمچرب و بيادويه ميل ميکردند. تمايل چنداني به خوردن گوشت نداشتند ولي با اصرار طبي پزشکان، آن را در وعده غذايي خود قرار دادند. حتي ماهي نميخوردند. اهل خوردن کنسرو و کمپوت هم نبودند و مصرف مواد قندي و شکلات ايشان هم ناچيز بود. هر صبح و عصر ميوه ميل ميکردند.پيادهروي؛ روزي سه نوبتبرنامه پيادهروي ثابتي داشتند و سه بار در روز پيادهروي ميکردند و هر بار 20 دقيقه. به توصيه پزشکان خيلي اهميت ميدادند و براي ورزش و پيادهروي آنقدر ارزش قايل بودند که حتي سرما و يخبندان هم مانع اجراي برنامهشان نميشد. چون در زمستان نميتوانستند در حياط منزل راه بروند، داخل اتاق پيادهروي ميکردند. يک نوبت 7 صبح، يک نوبت حدود 30/9 و ديگري 30/4 بعدازظهر. به تنهايي و يا با يکي از نزديکان قدم ميزدند و صحبت ميکردند. موقع پيادهروي گاهي راديوي کوچک خود را ميبردند و به اخبار مجلس و يا راديوهاي بيگانه گوش ميدادند و گاهي با تسبيح ذکر ميگفتند. شما هيچ ميدانيد اين آرامش در پيادهروي و تکرار دقيق برنامه ورزشي متناسب با سن چهقدر در حفظ سلامت اعضاي بدن ما نقش دارد؟»اطمينان به اطبانکته ديگري که خيلي از ما و مخصوصا خيلي از آقايان به آن بيتوجهاند، اين است که دير سراغ دکتر و درمان ميروند و تا حد وخيم شدن يک مشکل ساده، گزارش بيماري را به تعويق مياندازند. اما اعضاي تيم پزشکي امام در همين رابطه ميگويند که «ايشان به محض مشاهده هر مشکلي هر چند کوچک آن را به ما گزارش ميدادند؛ از تغيير اجابت مزاج گرفته تا درد انگشت پا و اين خصوصيت ايشان بسيار کمککننده بود و در تشخيص و درمان به موقع ياريمان ميکرد.» دکتر عارفي در ادامه ميگويد: «ايشان به پزشکان اعتماد داشتند و به جاي پرسيدن سوالات گوناگون و دغدغه درست کردن براي خود، ميگفتند هرچه صلاح است، انجام دهيد.» اعتماد داشتن به پزشک و اجراي دستورات پزشکي نه تنها به روند درمان بيماري کمک ميکند بلکه موجب آرامشخاطر بيمار ميشود. دکتر عارفي به خاطر ميآورد که: «يک هفته قبل از آخرين نوبت بستريشان فرمودند: آقاي دکتر! نگران نباشيد. هر چيز پاياني دارد. به نظر شما اينها نشانههاي پايان نيست؟»هميشه مثبت و آرامشبخش بودندپزشکان امام با تاکيد ميگويند که ايشان خيلي صبور بودند. سنگصبور اطرافيان خود بودند و به آنها دلداري ميدادند. اين در حالي است که تحقيقات فراواني نشان ميدهد که استفاده از جملات مثبت و آرامشبخش، به جاي تلقين افکار منفي و بيان حرفهاي نگرانکننده، آثار مثبتي بر سيستمهاي مختلف بدن ما دارد و ميتواند سيستم ايمني بدن ما را تقويت کند. دکتر پورمقدس يکي از اعضاي تيم پزشکي امام، ميگويد: «مثلا تحمل يک سيم متصل به نايلون در جلوي سينه (هولتر) براي افراد معمولي واقعا توانفرساست ولي امام با نهايت توکلي که به خداوند داشتند، اين سختي را تحمل ميکردند و دستورات پزشکي را رعايت ميکردند و هرگز از اصول سلامتي تجويز شده خارج نميشدند.»اهل شکايت نبودندپزشکان امام ميگويند يک نکته قابل تامل ديگر آن است که ايشان اهل شکايت نبودند و خودشان را زود با شرايط پيشآمده وفق ميدادند؛ درست برعکس آنهايي که هميشه با شکوه سر دادن از همه چيز، جسم و روح خودشان را بيمار ميکنند. دکتر عارفي به خاطر ميآورد که: «امام برنامه دارويي فشردهاي داشتند. گاهي مجبور بودند به محض خوابيدن پس از نماز صبح، دوباره بيدار شوند و دارو بخورند و سپس بخوابند. دوباره بدون گلايه قبل از ساعت 7 براي صبحانه و اولين قسمت پيادهرويشان بيدار ميشدند اما هيچ گاه شکايتي نميکردند که برنامه داروييشان را تغيير بدهيم تا با خوابشان تلاقي نکند. حتي در مواردي با درد غيرقابل تحمل قلبي (حتما آنها که تجربهاش را داشتهاند، ميدانند حس درد قلبي، مرگ را تداعي ميکند) خم به ابرو نميآوردند و به حاجاحمد آقا و ديگر فرزندانشان تاکيد ميکردند که «مواظب خانم (همسرشان) باشيد و احترام ايشان را زياد نگه داريد» و يا سه سال تمام دستگاه هولتر به ايشان وصل بود ولي شکايتي از ما نکردند. يکي ديگر از خصوصيات ايشان عدم اظهار درد به غيرپزشکان بود.»توجه به نظافت، پرهيز از وسواسامام عليرغم توجه به بهداشت و نظافت، از وسواس پرهيز داشتند. دکتر ايرج فاضل، جراح، به خاطر ميآورد که: «اواخر فرودين 66 بود که براي جراحي ناخنهاي انگشت پاي امام، خدمتشان رسيدم. گفتم اين ناخن دردناک را بايد برداريم. فرمودند خب، معطل چه هستيد؟ وقتي انگشت پاي ايشان را پانسمان کردم، پرسيدند حالا ميتوانم پايم را مسح بکشم؟ عرض کردم اشکالي ندارد اما اجازه بدهيد اين قسمت را تطهير کنم؛ ممکن است به خون آلوده و نجس شده باشد. فرمودند مگر مطمئني؟ عرض کردم خير. فرمودند پس لزومي به آب کشيدن نيست. دکتر محمدرضا کلانترمعتمدي نيز يادش ميآيد که: «امام آن قدر به مرتب بودن اهميت ميدادند که حتي بعد از عمل جراحي معده، هنگام نيمهشب خواستند که امکانات وضو را فراهم کنيم. آنوقت، لباس تميز پوشيدند و به خودشان عطر زدند و مشغول نماز شدند. اما خيلي از ما وقتي بيمار ميشويم رسيدگي به خودمان را از ياد ميبريم؛ انگار که دنيا به آخر رسيده است!»منبع:www.salamatiran.com/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]