تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ كس چيزى را در دل پنهان نداشت، جز اين كه در لغزش هاى زبان و خطوط چهره او آشكار شد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834948563




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

معيار شناسي پيوند آيات قرآن (قسمت چهارم و پاياني)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
معيار شناسي پيوند آيات قرآن (قسمت چهارم و پاياني)
معيار شناسي پيوند آيات قرآن (قسمت چهارم و پاياني)       نويسنده: علي فتحي   7 - 3 . پيوند آيات ناسخ و منسوخ   در اينکه برخي از آيات قرآن ، به واسطه ي آيات ديگري ، نسخ شده است ، اختلافي وجود ندارد. اما در مورد تعداد آيات ناسخ و منسوخ بين دانشمندان علوم قرآن اختلاف است و تعداد آنها را از يک تا سيصد آيه گفته اند . (1) به هر حال ، بايد اين نکته را در نظر داشت که تفسير آيه يا آيات منسوخ بدون ملاحظه ي ناسخ آن ، تفسيري ناقص خواهد بود. از ديدگاه آيت الله خوئي ، نسخ آيات قرآن به سه صورت زير متصور است : الف. نسخ آيه اي با سنت قطعي ، اين نوع نسخ در صورت ثبوت ، عقلاً و نقلاً اشکالي ندارد. ب. نسخ آيه اي با آيه ي ديگر که ناظر بر آيه ي منسوخ بوده و حکم آن را بيان مي کند. آيه ي نجوا که نمونه ي پيوند معنايي آيات است از اين قبيل است. طبق آيه ي 12 سوره ي مجادله ، به مؤمنان دستور داده شد که هنگام سخن گفتن خصوصي با پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم صدقه بدهند و تنها کسي که بدين حکم عمل کرد ، امام علي عليه السلام بود : « يا ايها الذين آمنوا اذا ناجيتم الرسول فقدموا بين يدي نجواکم صدقة ذلک خير لکم و اطهر فان لم تجدوا فان الله غفور رحيم» اين حکم در آيه ي بعد نسخ شد : « أأشفقتم أن تقدموا بين يدي نجواکم صدقات فاذ لم تفعلوا و تاب الله عليکم فاقيموا الصلاة و آتو الزکاة و أطيعوا الله و رسوله و الله خبير بما تعملون» ( مجادله : 13) بنابراين ، بيان حکم آيه ي اول بدون توجه به نسخ آن در آيه ي بعد، تفسير ناقص است. و اين بدان دليل است که موضوع دو آيه با همديگر پيوند معنايي دارد. هر چند که اين دو آيه (ناسخ و منسوخ) در کنار يکديگر است و به دست آوردن ارتباط آنها آسان است ، ولي بايد توجه داشت که همه ي آيات ناسخ و منسوخ اين گونه نيستند. (2) ج . نسخ آيه اي با آيه ي ديگر بدين گونه که مفهوم آيه ي ناسخ ، هيچ نوع نظارتي نسبت به مفهوم آيه ي منسوخ نداشته باشد. اين گونه نسخ ، به تحقيق در قرآن وجود ندارد؛ زيرا قرآن مجيد هر نوع تنافي و اختلاف را از قرآن نفي مي کند : « افلا يتدبرون القرآن و لو کان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافاً کثيراً» ( نساء : 82) (3) 4. پيوند محکم و متشابه   معيار محکم و متشابه بر گرفته از خود قرآن است : « هو الذي انزل عليک الکتاب منه آيات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات» ( آل عمران : 7) در اين آيه ، آيات محکمات ، « ام الکتاب » معرفي شده اند . « ام » به معناي مرجع و مقصد است و « ام الکتاب» يعني : آياتي که براي آيات ديگر مرجع واقع مي شود. محکمات به تصريح قرآن ، آيات مادر و مرجع هستند؛ با اين ويژگي که خود هيچ ابهامي نداشته ، برطرف کننده ي ابهام و نشابه از آيات متشابهند. (4) از همين آيه مي توان استفاده نمود گر چه بخشي از قرآن را آيات متشابه تشکيل مي دهند ، اما تشابه آيات ،هميشگي نيست ؛ زيرا خود قرآن راه تبيين متشابهات را تعيين کرده و در حقيقت ، راه کار رفع تشابه را نمايانده است. سيد رضي ، در تبيين معناي « ام الکتاب» مي نويسد: مراد از « هن ام الکتاب» اين است که اين آيات بتمامه و با توجه به انضمام برخي از آنها به بعضي ديگر ، براي کتاب « ام » مي باشند ، نه اينکه هر يک از آنها به تنهايي « ام» و مرجع باشند. در اين صورت ، توصيف جمع به واحد جايز است ؛ زيرا ارتباط معنايي بعضي از اين مجموعه با بعضي ديگر ، خود به منزله ي واحد است. و مقصود از « ام کتاب» بودن آن است که به توسط آن ، بتوان هدف کتاب را شناخت ، و اين امر از يک آيه به دست نمي آيد ، بلکه از تمام آن به صورت جمعي به دست مي آيد .(5) مفسران همچون طبري ، طبرسي و فخر رازي نيز در توجيه مفرد بودن « ام» بر اين باورند که آيات محکم در مجموع مرجع براي متشابهات مي باشند ، نه اينکه هر آيه ي محکم ، به تنهايي « ام الکتاب» باشد. البته به نظر علامه طباطبائي ، علت مفرد آمدن « ام الکتاب» اين است که آيات محکم در بين خود هيچ اختلافي ندارند ، به گونه اي که گويا يکي هستند. ( 6) به نظر مي رسد ما چندان نيازي به اين توجيهات نداشته باشيم و مراد همان محوريت و مرجعيت آيات محکم در قرآن است ، و جمله ي « هن ام الکتاب» در حکم وصف محکمات است. و به دليل آنکه در بيشتر موارد ميزان و معيار قواعد عربي ، خود قرآن است ، در اينجا نيز « ام الکتاب» ، معناي جمع دارد. در روايت ماثور نيز به مرجعيت آيات محکم در فهم آيات متشابه ، تصريح شده است. براي نمونه ، در عيون اخبار الرضا از امام رضا عليه السلام روايت شده است : « من رد متشابه القرآن الي الي محکمه فقد هدي الي صراط مستقيم .... » (7) و يا در روايت ديگر آمده است : « .... و کونوا في طلب ناسخ القرآن من منسوخه ، و محکمه من متشابهه و ما احل الله فيه مما حرم ... » (8) علامه طباطبائي در يک جمع بندي کلي ، مي نويسد : آنچه از بيانات مختلف ائمه ي اهل بيت عليهم السلام به دست مي آيد ، اين است که در قرآن مجيد ، متشابه به معني آيه اي که مدلول حقيقي خود را به هيچ وسيله اي به دست ندهد ، وجود ندارد ، بلکه هر آيه اي اگر در افاده ي مدلول حقيقي خود مستقل نباشد به واسطه ي آيات ديگري مي توان به مدلول حقيقي آن پي برد و اين همان ارجاع متشابه به محکم است. (9) در مورد معناي اصطلاحي محکم و متشابه اقوال متعددي وجود دارد ( 10) که اغلب از قبيل ذکر مصاديق است. در اين نوشتار ، تنها به ديدگاهي که صحيح تر است اشاره مي شود : « محکم» آيه اي است که در مدلول خود محکم و استوار باشد و معناي مراد آن به غير مراد اشتباه نشود و متشابه بر خلاف آن است. (11) « متشابه » نيز آيه اي است که چند وجه معنايي شبيه به هم داشته باشد و روشن نيست کدام مراد مي باشد. با ارجاع آيات متشابه به محکم ، ترديد از ذهن مخاطب و مفسر براي تشخيص مصداق زدوده مي شود و آيه ي متشابه به لحاظ معنا در رديف محکمات قرار مي گيرد.(12) نوعاً آياتي که درباره ي مبدا و معاد و مسئله ي استطاعت ( قدرت در اختيار) انسان و مقدار تصرف او در جهان مي باشد و نيز آيات آفرينش و علل تکليف و مانند آن ، در زمره ي آيات متشابهند ؛ زيرا معاني بلند و دقيق است ، ولي الفاظ بسيار کوتاه و نارساست. (13) در اينجا تنها به ذکر دو نمونه اکتفا مي شود : نمونه ي نخست : آيه ي راجع به مسئله ي حيلولت خداوندي: « يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول إذا دعاکم لما يحييکم و اعلموا ان الله يحول بين المرء و قلبه و انه اليه تحشرون» ( انفال : 24) ؛ اي کساني که ايمان آورده ايد ، چون خدا و پيامبر، شما را به چيزي فرا خواندند که به شما حيات مي بخشد ، آنان را اجابت کنيد و بدانيد که خدا ميان آدمي و دلش حايل مي گردد، و هم به سوي او محشور خواهيد شد. در اين آيه ، مسئله ي حيلولت ( حايل شدن خدا ميان انسان و قلب او ) مطرح شده که متشابه است. مقصود از « حيلولت» چيست ؟ برخي از اين آيه ، جبر را استفاده کرده اند. (14) ولي با مراجعه به ساير آيات معلوم مي شود که مراد از « حيلولت» ، حکومت جبر بر انسان نيست ، بلکه مراد فاصله گرفتن انسان با دست خود از خويشتن است که منجر به فراموشي انسانيت انسان مي شود ؛ آن گاه است که « و لا تکونوا کالذين نسوا الله فانساهم انفسهم ...» ( حشر : 19) صدق مي کند. ( و نقلب افئدتهم و ابصارهم کما لم يومنوا به اول مرة و نذرهم في طغيانهم يعمهون» ( انعام : 110) ؛ پس قلب هاي آنان وارونه و خود را فراموش کرده اند. اين همان حيلولت خداوندي است. (15) نمونه ي دوم : ايات مربوط به مشيت الهي . استاد مطهري ، آيات راجع به مشيت مطلقه ي الهي را متشابه ، شمرده و مي نويسد: آيه ي 26 سوره ي آل عمران ، متشابه است : «قل اللهم مالک الملک توئي الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدک الخير إنک علي کل شيء قدير» ، مالک اساسي همه ملک ها خداست و به هر که خواهد ملک دهد و از هر که بخواهد ، بر مي گيرد. اين آيه از اين نظر متشابه است که قابليت چند گونه توجيه شبيه يکديگر را دارد ؛ يکي اينکه در مشيت الهي هيچ چيزي شرط هيچ چيز نيست، در نتيجه ، ممکن است يک قومي يا يک فردي در دنيا و يا در آخرت بدون هيچ مقدمه اي ، به سعادت کامل و يا به بدبختي کامل برسد. متاسفانه اشاعره همين استفاده را از اين آيه کرده اند ، غافل از اينکه اين آيه کيفيت جريان مشيت را بيان نکرده است. بايد با مراجعه به آيات محکم ديگر اين آيه را تفسير کرد ، مانند آيه ي 53 سوره ي انفال: « ذلک بان الله لم يک مغيرا نعمة انعمها علي قوم حتي يغيروا ما بانفسهم و ان الله سميع عليم » يا آيه ي 11 سوره ي رعد : « إن الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم » از اين دو آيه ، آيه اخير ؛اعم است ؛ يعني خداوند نعمت و نقمتي را که قومي دارند از آنها باز پس نمي گيرد و تبديل به نقمت و نعمت نمي کند، مگر آنکه خودشان را عوض کرده باشند. ولي آيه نخست فقط در مورد نعمت هاست و به نقمت ها کار ندارد ، اما با يک نکته اضافي ؛ و آن اينکه مي فرمايد: « ذلک بان الله لم يک مغيرا» اين بدان موجب است که خدا چنين نبوده است ؛ يعني بر خلاف حکمت و کمال ذات خدايي است که مشيت او ، گزاف جريان پيدا کند و هيچ چيزي را شرط هيچ چيز قرار ندهد. (16) 5. پيوند سياقي   سياق را مي توان به عنوان يکي از معيارهاي پيوند معنايي آيات قرآن به شمار آورد ؛ سياق عبارت است از: « نوعي ويژگي براي واژگان يا عبارت و يا يک سخن که بر اثر همراه بودن آنها با کلمه ها و جمله هاي ديگر به وجود مي آيد » ؛ (17) بدين معنا که صدر و ذيل آيات ، آهنگ و فضاي عمومي حاکم بر آنها و قرينه ي پيوسته ي آن در کشف مراد آيه و نيز ارتباط آن با آيات ديگر ، نقش به سزا دارد. البته تحقق سياق در جمله ها و آيات قرآن ، منوط به ارتباط صدوري و نيز پيوند موضوعي است. اصل ملاک بودن سياق براي فهم سخن افراد ، يکي از اصول عقلايي است ؛ به اين معنا که گوينده عاقل و آشنا به قواعد محاوره ، هرگز از کلمات و جمله هايي که به کار مي برد، معاني ناهماهنگ و نامتناسب ارده نمي کند. برا اين اساس ، سياق در مواردي ملاک پيوند معنايي واژگان آيت قرآن خواهد بود که ناديده گرفتن آن ، هماهنگي تناسب ياد شده را خدشه دار کند. (18) به عنوان نمونه اگر جمله ي شريفه ي « و لا تلقوا بايديکم الي التهلکة » ( بقره : 195) گسسته از قبل و بعد و فضاي عمومي حاکم بر آن در نظر گرفته شود ، يک معناي گم راه کننده و به دور از حقيقت مورد نظر قرآن کريم خواهد بود ؛ ليکن با توجه به فضاي حاکم بر آيه و قبل و بعد آن ، روشن مي شود که آيه در سياق آياتي است که مسلمانان را به جهاد در راه خدا ترغيب مي کند. طبيعي است که جهاد ، زاد و توشه مي خواهد . از اين رو ، لازم است که ثروتمندان جامعه، براي تجهيز نيروي جهاد ، انفاق کنند. به دنبال آن مي فرمايد : امساک از انفاق ، سبب نابودي و انحطاط جامعه ي اسلامي و شکست از کافران است. (19) به اعتقاد آية الله معرفت ، چون چينش و ترتيب آيات هر سوره نظم طبيعي داشته، و بر حسب نزول بوده است ، اصالت سياق يکي از معيارهاي استنباط و استناد است. (20) ايشان «سياق» را داراي انواع ذيل مي داند: الف. سياق عام : سياق بين همه ي آيات قرآن ، برخي از قرآن پژوهان با استناد به واژه هاي : «متشابها» و «مثاني» در آيه ي شريفه ي « الله نزل احسن الحديث کتابا متشابها مثاني» ( زمر: 23) ؛ نتيجه مي گيرند که آيات قرآن از نظر لحن و اسلوب و سياق شبيه به هم بوده و هيچ اختلافي با هم ندارند و تعبير « مثاني» نيز حاکي از انعطاف برخي آيات به بعضي ديگر است ؛ به گونه اي که برخي از آنها شاهد برخي ديگر است. (21) ب. سياق ميان مجموعه آيات يک سوره ؛ که بر مبناي وحدت موضوعي هر سوره شکل مي گيرد. ج . سياق آيه يا آياتي که پيوستگي در نزول داشته اند. به اين ضابطه در برخي از تفاسير توجه چندان نشده است. ولي علامه طباطبائي در تفسير الميزان به سياق آيات ، فراوان استدلال کرده و با توجه به سياق آيه ها ، پيوند معنايي آنها را روشن نموده و به گونه اي ، بين آيات به ظاهر از هم گسسته ، پل ارتباطي وثيقي بر قرار کرده است. در آيه ي « يومئذ يوفيهم الله دينهم الحق و يعلمون ان الله هو الحق المبين» ( نور : 25) مراد از «دين» ،«جزاء » ؛ چنان که در آيه ي « ملک يوم الدين » ( حمد : 4) دين به همين معنا به کار رفته است. اين معنا نظر به اتصال و ارتباط اين آيه با آيات پيش از آن و نظر به سياق آيه است ؛ اما با صرف نظر از سياق و به طور مستقل ، ممکن است مراد از « دين » در اين آيه ، چيزي شبيه ملت و آيين باشد. (22) علامه طباطبائي در تفسير آيه ي 12 سوره آل عمران « قل للذين کفروا ستغلبون و تحشرون الي جهنم و بئس المهاد» مي نويسد : و از ظاهر سياق بر مي آيد که مراد از جمله ي « الذين کفروا » مشرکان هستند ؛ همچنان که ظاهر جمله « إن الذين کفروا لن تغني عنهم اموالهم .... » ( آل عمران : 10) نيز مشرکان است ، نه يهوديان ، و اين نظريه بهتر مي تواند دو آيه را بهم پيوند دهد. (23) نتيجه گيري   نتيجه اينکه اصل وجود پيوند معنايي بين آيات قرآن و تاثير آن در تفسير به ويژه در شيوه ي « تفسير قرآن به قرآن » و « تفسير موضوعي» قابل انکار نيست ، ولي آنچه بايد بدان توجه کرد ، ضابطه مند ساختن اين مسئله است. در همين زمينه ، پنج معيار اساسي ارائه مي گردد. 1. معيار واژگاني: يکي از معيارهاي ابتدايي در کشف پيوند معنايي آيات قرآن ، پيوند واژگاني و بررسي موارد استعمال آنها در خود قرآن کريم است. 2. معيار ساختاري : اين معيار بيشتر ناظر به ساختارهاي ويژه ي قرآني است که با توجه به آن ، مي توان در موارد مشابه ، مراد آيه ي مورد نظر را به دست آورد. 3. معيار موضوعي : محوري ترين معيار پيوند معنايي آيات قرآن ، همين پيوند موضوعي آنهاست. اين معيار خود ، معيارهاي فرعي ديگري همچون پيوند عموم و خصوص ، پيوند مطلق و مقيد ، پيوند مجمل و مفصل و غير اينها را در بر مي گيرد. 4. معيار محکم و متشابه : يک معيار قرآني است و بر اساس آن ، معناي آيات متشابه با ارجاع به آيات محکم مربوط به آن ، روشن مي گردد. هر چند اين معيار نيز از مصاديق معيار موضوعي است ، ولي نظر به اهميت ويژه ي آن به عنوان معيار مستقل طرح گرديد. 5. معيار سياقي : توجه به اين ضابطه ، به ويژه در فرازهاي درون يک آيه و نيز آيات پيوسته ي يک سوره ، در فهم و کشف و ارتباط معنايي آن آيات ، بسيار حائز اهميت است. البته معيارهاي مذکور به حصر عقلي نبوده و ممکن است برخي از آنها از ديدگاه بعضي متداخل باشد و نيز مي توان با دقت بيشتر در آيات قرآن ، روايات معصومان عليهم السلام ، تفاسير موضوعي و مطالعه ي تفسيرهايي که بر اساس « تفسير قرآن به قرآن » شکل گرفته اند ، معيارهاي ديگري را هم ارائه نمود. ولي به هر حال، معيارهاي ياد شده به عنوان معيارهاي اساسي پيوند معنايي آيات قرآن به شمار مي آيند. پي نوشت :   1- در اين موضوع اختلافات مبنايي به چشم مي خورد . طبق مبناي آيت الله خوئي ، بسياري از آياتي که ناسخ و منسوخ شمرده شده اند از منسوخات نبوده ، بلکه از مصاديق عموم و خصوص و مانند آن است. وي ، تنها آيه نجوا را مصداق صحيح نسخ مي داند. ر.ک. سيد ابوالقاسم خوئي ، البيان في تفسير القرآن ( قم ، مؤسسة احياء ، آثار الامام الخوئي ، بي تا ) / محمد هادي معرفت ، التمهيد في علوم القرآن ، ( قم ، مؤسسة النشر الاسلامي ، 1416) ، ج 2 ، ص 273 / مرکز فرهنگ و معارف قرآني ، علوم القرآن عند المفسرين ( قم ، دفتر تبليغات اسلامي ، 1375) ، ج 2 ، ص 605. 2- براي آگاهي بيشتر ر.ک. جلال الدين سيوطي ، الاتقان ، النوع السابع و الاربعون / محمد هادي معرفت ، التمهيد في علوم القرآن ( قم ، مؤسسة النشر الاسلامي ، 1416) ، ج 2 ، ص 273 / مرکز فرهنگ و معارف قرآني ، علوم القرآن ،عند المفسرين ، ج 2 ، ص 605. 3- ر. ک. ابوالقاسم خوئي ، پيشين ، ص 275. 4- ر. ک. محمد جواد بلاغي ، آلاء الرحمن في تفسير القرآن ( بيروت ، دار احياء التراث العربي ، بي تا ) ، ج 1 ، ص 255. 5- ر. ک. شريف رضي ، حقائق التاويل في متشابه التنزيل ، ترجمه ي محمود فاضل ( مشهد ، آستان قدس رضوي ، 1366) ، ص 110 6- ر. ک. سيد محمد طباطبائي ، پيشين ، ج 3 ، ص 20. 7- شيخ صدوق ، عيون اخبار الرضا عليه السلام ( قم ، کتاب فروشي طوس ، 1363) ، ج 1 ، ص 290/ فيض کاشاني ، تفسير صافي ( تهران ، دارالکتب الاسلاميه ، 1377) ، ج 1 ، ص 319. 8- شيخ حر عاملي ، پيشين ، ج 27 ، کتاب القضاء ف ب 13، ح 23 ، ش 3355 ، ص 183. 9- سيد محمد حسين طباطبائي ، قرآن در اسلام ( بي جا ، دارالکتب الاسلاميه ، 1379) ، ص 30. 10- ر. ک. محمد بن عبدالله زرکشي ، البرهان في علوم القرآن ( بيروت ، دارالفکر ، 1408) ، ج 2 ، ص 79. 11- سيد محمد حسين طباطبائي ، قرآن در اسلام ، ص 34/ همو ، الميزان ، ج 3 ، ص 39 و 68. 12- سيد محمد حسين طباطبائي ، پيشين ، ج 2 ، ص 21. 13- ر. ک. محمد هادي معرفت ، التهميد ، ج 3 ، ص 97. 14- فخر رازي، تفسير کبير ( بيروت ، دارالفکر ، 1423) ج 15 ، ص 147-148. 15-ر. ک. محمد هادي معرفت ، پيشين ، ج 3 ،ص 97. 16- ر. ک. مرتضي مطهري ، مجموعه آثار (تهران ، صدرا ، 1378) ، ص 133. 17- محمود رجبي ، پيشين ، ص 92. 18- براي آگاهي بيشتر از « سياق»، ر. ک. علي اکبر بابايي وديگران ، پيشين ،ص 119-139. 19- محمد جواد صاحبي ، شناخت نامه ي قرآن «مقالاتي در شناخت قرآن کريم » ( قم ، احياگران ، 1384) ، ج 1 ، مقاله ي محمد باقر سعيدي روشن ، « مصادر فهم قرآن» ، ص 108. 20و 21- ر. ک. محمد هادي معرفت ، التفسير الاثري الجامع ( قم ، مؤسسة التهميد ، 1383) ، ج 1 ، ص 74 / ص 70. 22 و 23-سيد محمد حسين طباطبائي ، الميزان ، ج 18 ، ص 247 ؛ ج 15 ، ص 95 / ج 3 ، ص 92.   منبع:مجله معرفت شماره 122 /س  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 577]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن