تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803906825




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شرايط حاكم بر كشور عراق قبل از تجاوز به ايران (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شرايط حاكم بر كشور عراق قبل از تجاوز به ايران (2)
شرايط حاكم بر كشور عراق قبل از تجاوز به ايران (2) نويسنده:دكتر اسماعيل منصور لاريجاني ارزيابي و تحليلنتايجي كه از مجموع حركت استعماري دولت انگليس در تجزيه استان خوزستان به دست مي‌آيد، عبارتند از:1 ـ هرگاه حركت آزاديخواهانه‌اي بر ضد منافع دولت انگليس و استقلال كشور در داخل ايران صورت مي‌گرفت، بلافاصله انگليسي‌ها به فكر تجزيه خوزستان مي‌افتادند، چون بيم آن داشتند كه ممكن است دولتي بر سر كار آيد كه به حفظ منافع آنها در جنوب تمايلي نداشته باشد. امّا همين كه حركتها و جنبش‌هاي ضد استعماري را سركوب مي‌كردند و از وفاداري دولت حاكم در ايران مطمئن مي‌شدند، از تجزيه خوزستان صرف‌نظر مي‌كردند.2 ـ نكته مهم و جالب توجه اين است كه هر وقت دولت انگلستان به فكر تجزيه خوزستان مي‌افتاد، دولت عراق را به عنوان مجري و ابزار مورد اعتماد نامزد مي‌كرد، اين امر به يقين، سرسپردگي و حلقه به‌گوشي سردمداران رژيم عراق نسبت به دولت انگليس را به اثبات مي‌رساند.3 ـ استان خوزستان به دليل برخورداري از ذخاير سرشار نفتي، همواره مورد توجه و طمع جهانخواران بوده است و خواهد بود، آثار لذّت اين لقمة چرب هنوز در دهان گشاد استعمار انگليس و ساير نفت‌خواران جهاني باقي است، آنها منتظر فرصت ديگري هستند تا بتوانند مجدداً بر اين استان زرخيز سلطنه پيدا كنند.طرح تجزيه خوزستان توسط رهبران رژيم عراقاستان خوزستان به دليل موقعيت خاص طبيعي و ذخاير نفتي كه در خود جاي داده است، همواره مورد توجه تجاوزكاران به حقوق ملت ايران بوده است. در اين بين اگر از نقش استعمارگران فعلاً صرف نظر كنيم، سهم كشورهاي منطقه خصوصاً دولت عراق در دست‌اندازي و توطئه عليه استان خوزستان، بيشتر از ديگران بوده است. به طور مثال: عبدالكريم قاسم كه طي كودتايي در تاريخ تيرماه (1337) قدرت را در عراق به دست گرفت‌، بلافاصله استان خوزستان را مورد هدف خواسته‌هاي توسعه‌طلبانه خود قرار داد و طي سخناني در اين زمينه اظهار داشت:«ما اكنون نمي‌خواهيم به تاريخ عشاير عرب مقيم اهواز و محمره (خرمشهر) كه در آن زمان به علت چشم‌پوشي دولت عثماني از منطقه محمره (خرمشهر) استرداد آن به ايران كه تا آن روز قسمتي از عراق بود، اشاره كنيم. ما در حال حاضر نمي‌خواهيم به اين موضوع و عواملي كه دولت عثماني را در آن روز به اين چشم‌پوشي واداشت، بپذيريم.» در اينجا به طور اختصار، مجموعة اقدامات دولت عراق را از زمان عبدالكريم قاسم تا زمان حمله سرتاسري عراق عليه ايران (31 شهريور 1359) در مورد تجزية استان خوزستان به شمارش مي‌آوريم تا بديهي بودن حملة تجاوزكارانه صدام حسين بر همگان آشكار شود.اقدامات دولت عراق در تجزية استان خوزستان (از زمان عبدالكريم قاسم تا صدام حسين)1 ـ تشكيل جبهه آزادي‌بخش اهواز يا «جبهه التحرير» با هدف آزادسازي «عربستان» (خوزستان) در سال 1337 (هـ) با حمايت دولت عراق در استان خوزستان.2 ـ انتشار «كتاب سفيد» به وسيله وزارت امور خارجه عراق در دي‌ماه 1338 (هـ). در اين كتاب ادعا شده بود: «دولت عثماني از شهر و بندر محمره (خرمشهر) كه تابع عراق بود، به نفع ايران صرف‌نظر كرد.»3 ـ درخواست رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل متحد، توسط روزنامه عراقي «الثوره» در زمان عبدالكريم قاسم. ادعاي روزنامه مذكور مبني بر الحاق استان خوزستان به عراق، عرب زبان بودن اكثريت در جامعه عرب از سوي دولت عراق در سال 1342.4 ـ طرح مسأله عربستان (خوزستان) در جامعه عرب از سوي دولت عراق در سال 1342.5 ـ تشكيل كنفرانس حقوقدانان عرب در بغداد به سال (1343 هـ . ش). در قطعنامة پاياني اين كنفرانس آمده بود:«كنفرانس اعلام مي‌كند عربستان (خوزستان)، ايالت ايراني اهواز در شمال خليج (فارس) نزديك شط‌العرب، جزء لاينفك ميهن عربي است.» 6 ـ حمايت دولتهاي مصر و سوريه از تصميم كنفرانس حقوقدانان عرب در بغداد. اين امر موجب شد كه در سال 1344 (هـ) دولت ايران سفير خود را از سوريه احضار و سفارتش را در آن كشور تعطيل كند.7 ـ تشكيل سازمانها و گروههاي علني و مخفي براي براندازي نظام جمهوري اسلامي به وسيله رژيم صدام حسين در سراسر خوزستان و كردستان از جمله اهواز و خرمشهر.8 ـ تشكيل مركز فرهنگي خلق عرب كه در اوايل پيروزي انقلاب در اهواز تشكيل شد. اين مركز مستقيماً از كنسولگري عراق در خرمشهر تغذيه و رهبري مي‌شد.9‌ ـ تشديد فعاليت جبهه التحرير عربستان (خوزستان) با كمك‌هاي مالي و تشكيلاتي رژيم صدام.10 ـ تربيت دهها جاسوس و تروريست در عراق؛ اين افراد پس از طي دوره‌هاي آموزشي در عراق و گرفتن پول و امكانات، به خوزستان گسيل شدند. اين عوامل پس از دستگيري در دادگاهها اعتراف كردند كه از طرف عراق تجهيز، و حمايت شده‌اند و مستقيماً كارشناسان خرابكاري و تروريستي عراق به آنها آموزش داده‌اند و متعاقباً به اقداماتي نظير انهدام لوله‌هاي نفت و پالايشگاهها و مساجد و حتي مغازه‌ها و خانه‌هاي مردم مبادرت كردند. اسنادي كه بعدها به دست آمد، ارتباط و همكاري مقامات كنسولي عراق در خرمشهر، و همچنين كاركنان مدرسه عراقيها را با اين عوامل بيش از پيش آشكار كرد، به‌علاوه كشف شد كه معاون عراقي دبير كل دفتر مشترك هماهنگي امور شط‌العرب، و معاون عراقي قسمت عملياتي دفتر، از گردانندگان يك شبكه خرابكاري در خوزستان بوده‌اند. 11 ـ تهيه و چاپ نقشه‌هاي جعلي، و تفكيك قسمتهاي مهمي از خاك ايران كه شامل خوزستان، كردستان و حتي استان سيستان و بلوچستان ايران مي‌باشد. در يكي از اين نقشه‌ها، تمام دامنه‌هاي جنوبي زاگرس و حتي مناطق 3 هزار ساله آريانشين جزو منطقه «عربستان بزرگ» (شامل خوزستان و نواحي آن) آورده شده بود، بدين معنا كه اين محدوده مي‌بايست از ايران جدا، و ضميمه عراق شود. 12 ـ تهيه و چاپ كتابهاي مجعولي چون: «تاريخ سياسي امارات عربي عربستان، تاريخ عربستان، محمره، شهر و امارات عربي، مشكل عربستان و درگيري عربي ـ فارسي».13 ـ صدور كارتهاي شناسايي جهت عوامل خود فروخته عرب‌زبان خوزستان از طريق استانداريهاي بصره و عماره.14 ـ اظهارات سران رژيم بعث عراق، خود سند گويايي بر اهداف عراق در امر تجزيه خوزستان است:الف) صدام حسين در ماه ارديبهشت 1359 در مجمع شوراي ملي عراق گفت:«هيچ وقت رسالت خود و مفهوم آن را از ياد نبرده‌ايم. ما فرياد زنان عربي را كه در عربستان (خوزستان) به سر مي‌برند، از ياد نخواهيم برد.» ب) صدام حسين در تاريخ 27/3/1359 (7 ژوئن 1980) به مناسبت دوازدهمين سالگرد به اصطلاح انقلاب عراق، گفت:«ما به مبارزات خلقهاي ايران عليه ديدگاههاي عقب‌افتاده و خودكامه و عليه جهت‌گيري‌هاي منحرفي كه زير پوشش مذهب مخفي مي‌شوند، ولي در روشهايشان به مرز كفر ورزيدن به دين پاك اسلام و ارزشهاي والا و تمدن پاك و اصيل آن رسيدند، درود مي‌فرستيم. ما به خلق مبارز عربستان (مقصود استان خوزستان) كه در راه آزادي و برابري عليه دار و دسته نژادپرستي كه او را از ساده‌ترين حقوق زندگي و اميدها محروم ساخته است و كاروانهاي شهيدانش را تقديم مي‌دارد، درود مي‌فرستيم.» ج) صدام حسين طي مصاحبه‌اي در 12 نوامبر 1981 گفت:اگر مردم خوزستان (عنوان مجعول عربستان به كار برده شده است) از ما بخواهند آنجا مستقر شويم، همچنان مردم بلوچ، كردها و يا آذربايجانيها مي‌خواهند، مي‌توانند مستقيماً تصميماتي بگيرند كه به آنها مربوط مي‌شود. د) طارق عزيز، معاون نخست وزير عراق، در آغاز هشتيم ماه جنگ تحميلي اظهار داشته است:«وجود پنج ايران كوچك، از وجود يك ايران واحد بهتر خواهد بود. وي گفت ما از شورش ملتهاي ايران پشتيباني، و همه سعي خود را متوجه تجزيه ايران خواهيم كرد.» هـ) صدام حسين در مصاحبه با روزنامه كويتي الانباء در پاسخ مخبري كه سؤال كرده بود آيا عراق اعطاي خودمختاري به اعراب منطقه خوزستان (نام مجعول عربستان به كار برده شده است) را يكي از شرايط خاتمه جنگ مي‌داند، گفت:«در ايران پنج مليت مختلف وجود دارد كه به آنها بايد به نوعي از انواع خودمختاري داده شود. ما از برادران عرب خود در خوزستان (نام مجعول عربستان به كار برده شده است) دفاع مي‌كنيم.» بيان موارد بالا دلايل روشني است كه از قصد و نيت رژيم عراق براي تجاوز به جمهوري اسلامي ايران و تجزية خوزستان پرده برمي‌دارد و نشان مي‌دهد كه حمله گسترده رژيم عراق در 31 شهريور 1359 به ايران، بدون زمينه‌سازي و تمهيدات اوليه نبوده است.برخي از گزارشها حكايت مي‌كند كه تجاوز عراق به ايران بر اساس طرح تجزيه خوزستان ايران كه در سال 1329 در وزارت امور خارجه انگليس تهيه شده، استوار بود. بر اساس طرح مذكور، قرار بود ارتش عراق با كمك شاپور بختيار و غلامعلي اويسي، ظرف مدت يك هفته استان خوزستان را به اشغال خود درآورند و سپس «جمهوري آزاد ايران» را تحت رهبري بختيار تشكيل دهند. پايتخت جمهوري جديد نيز مي‌بايست شهر اهواز باشد و كردستان ايران نيز پس از اشغال، به اين جمهوري ملحق مي‌شد. بالاخره در اجراي طرح تجزيه خوزستان، ارتش عراق در يك تجاوز بيرحمانه در ششم مهرماه 1359 خرمشهر را اشغال كرد و صدام حسين به گمان باطل خود، آرزوي ديرين سران رژيم عراق را تحقق‌يافته ديد و طي پيامي به مناسبت اشغال خرمشهر اظهار داشت.«نيروهاي مسلح ما هم‌اكنون... محمره (خرمشهر)، مرواريد شط‌العرب را به تصرف درآوردند. شهري كه امروز لباس عزا را از تن رها كرد و لباس عربي يعني پيروزي بر تن نمود.» صدام حسين پس از اشغال خرمشهر تصوّر كرد كه اين شهر براي هميشه به خاك عراق ضميمه شده است و هيچگاه گمان نمي‌كرد كه ايران توان بازپس‌گيري آن را داشته باشد. از اين رو با خيال راحت به ساختن راههاي شوسته و آسفالته، ايجاد شبكه‌هاي مخابراتي و خدماتي پستي در خوزستان اقدام كرد تا بتواند بين شهرها و اراضي اشغالي ايران با ساير شهرهاي عراق ارتباط برقرار كند.امّا خوش‌خياليهاي صدام براي تجزيه خوزستان و الحاق آن به خاك عراق، هرگز نتوانست به خود جامه عمل بپوشاند زيرا دلاور مردان جبهه اسلام در نبردي سنگين و مقاومتي كم‌نظير و با توكل به عنايات الهي، ‌خرمشهر را در سوم خرداد سال 1361 از چنگال دژخيمان بعثي نجات دادند و اين پارة جداناشدني پيكر ميهن اسلامي را از لوث وجود بعثيون پاكسازي كردند. ما آزادي خرمشهر را همه ساله جشن مي‌گيريم، زيرا فتح خرمشهر نقطة عطفي در تاريخ نبرد سرسختانه ما با دشمن بعثي است، از اين تاريخ است كه توازن قواي نظامي و سياسي به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير مي‌كند. دشمن مغرور و خودفروخته، در اين نبرد به ضعف نيروهاي خود و توان نيروهاي اسلام پي مي‌برد. ضربه‌اي كه در عمليات بيت‌المقدس (فتح خرمشهر) بر پيكر ارتش عراق به اصطلاح شكست‌ناپذير وارد شد، تمامي محاسبات آن رژيم را دگرگون كرد و صدام حسين اين متجاوز مغرور، در جادة سرازيري شكست قرار گرفت و در حالي كه عرق شرم از شكست وعده‌هاي تجزيه خوزستان و نجات مردم عرب (عربستان) خوزستان را بر چهره داشت، كشكول گدايي را به دوش گرفت و براي صلح و برقراري آتش‌بس به همگان متوسل شد. زيرا مي‌دانست با دست خود آتشي را برافروخته كه جز با سوختن و نابودي او فروكش نخواهد كرد.همچنين فتح خرمشهر از آن جهت براي ما مهم است كه قدرتهاي استكباري با سكوت معني‌دار خود در اوايل جنگ از اقدامات تجاوزگرانه صدام خشنود بودند، و انتقام از ملتي كه به تازگي از يوغ اسارت آنان رهايي يافته بود، بر آنها انتظاري ميمون و خوشايند بود. امّا پس از فتح خرمشهر به دست رزمندگان اسلام به اين نتيجه رسيدند كه جمهوري اسلامي ايران آن رژيمي نيست كه صدام وعدة سرنگوني آن رژيمي نيست كه صدام وعدة سرنگوني آن را به مدت 3 روز داده است و به خوبي دريافتند كه جنگ وارد مرحلة جديدي شده است و پيروزي‌ها از اين پس به نام جمهوري اسلامي ايران رقم خواهد خورد. فلذا حركت سياسي گسترده‌اي را براي ايجاد صلح، با فشار به جوامع بين‌المللي خصوصاً سازمان ملل آغاز كردند. از طرفي چون كسي را كه اميد پيروزي او در جنگ را داشته‌اند، بازنده يافتند، كمك‌هاي مالي و تسليحاتي را به طور مستقيم و غيرمستقيم از طريق كشورهاي وابستة منطقه به سوي عراق سرازير كردند.همچنين فتح خرمشهر از آن جهت حائز اهميت است كه ضربة روحي و رواني آن به قواي دشمن بيشتر از ضربة فيزيكي و نظامي آن بوده است، زيرا دشمن به عمق ايمان و روحيه شهادت‌طلبي رزمندگان ما پي برد و ترس عجيبي از غريو تكبير و شعار لا اله الاّ الله رزمندگان، بر دل دشمن مستولي شد و اين ترس اكنون همچنان باقي است. ما براي آنكه دشمن نه‌تنها به فكر تجزيه خوزستان نيفتد، بلكه براي هميشه فكر تجاوز به حريم جمهوري اسلامي ايران را از سرش بيرون كند، بايد بنيه‌هاي دفاعي خود را هرچه بيشتر محكم كنيم و آيه مقاومت را به معني واقعي كلمه، تحقق بخشيم:«واعدوا لهم ما استطعتم من قوه» بعضي از تحليلگران عقيده دارند كه مناسب‌ترين زمان براي برقراري صلح بين ايران و رژيم متجاوز، بعد از فتح خرمشهر بوده است، و شرايط پاياني جنگ نيز تا حدودي به اين نظريه قوت بخشيد، امّا دلايل زير به خوبي نشان مي‌دهد كه اعلان صلح را قبول آتش‌بس بعد از فتح خرمشهر به هيچ وجه به صلاح ما نبوده است:الف ـ بنا به اعتراف كارشناسان نظامي ما كه زندگي خود را وقف دفاع از ميهن اسلامي كرده بودند، بعد از فتح خرمشهر رزمندگان اسلام به لحاظ نظامي موقعيت تثبيت‌شده‌اي در جبهه‌ها نداشتند. اصولاً قبول آتش‌بس هنگامي ميسّر است كه فرماندهان نظامي «نقطه استوار» يا «خط اطمينان» را در جبهه‌ها ايجاد كنند تا در صورت نقض آتش‌بس توان مقابله اوليه را داشته باشند. بنابراين فتح خرمشهر تأمين‌كننده اين امر مهم نبوده است.ب ـ به لحاظ بين‌المللي تا زمان فتح خرمشهر، از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد قطعنامه‌اي دال بر «منازعة» بين ايران و عراق صادر نشده بود، بلكه تنها به اعلام «وضعيت» اكتفا مي‌شده است. با اعلام وضعيت، سازمان ملل «احراز تجاوز» نكرده است و چون به اعتقاد اعضاي شوراي امنيت، تجاوز محرز نشده است، تبعاً مسؤوليتي را هم متوجه آنان نمي‌كند. بنابراين بعد از فتح خرمشهر «قطعنامه‌اي» كه مبناي حل و فصل منازعه قرار بگيرد، وجود نداشت، قبول آتش‌بس بعد از فتح خرمشهر جز آنكه شور و هيجان رزمندگان ما را متوقف كند، و آن شرايط نفس‌گير را براي رژيم عراق بهبود بخشد، نتيجة ديگري در پي نمي‌داشت.در قطعنامه 598 كه محصول مجاهدتهاي قهرمانانه رزمندگان اسلام در عمليات فتح فاو و كربلاي پنج است، هم اعلام «منازعه» بين ايران و عراق شده است و هم اينكه موضوع شناسايي متجاوز كه از اهداف اوليه صلح از سوي ايران بوده، در آن منظور شده است. با وجود قبول مسؤوليت بين‌المللي در اجراي قطعنامه 598 از طرف شوراي امنيت سازمان ملل، تاكنون شاهد تعلل و بي‌توجهي اين سازمان در اجراي مفاد قطعنامه بوده‌ايم. حال تصور برخورد شوراي امنيت سازمان بعد از فتح خرمشهر بدون قبول مسؤوليت بين‌المللي نسبت به سرنوشت جنگ، بسيار آسان است.ج‌ ـ اصولاً تصميمات نظامي در شرايط خودش قابل بحث است، فلذا با توجه به روند عمليات مي‌توان گفت كه تصميمات فرماندهان در موضع و موقع خودش بهترين تصميم بوده است كه قطعاً مورد تأييد مسؤولان بالاتر نيز واقع مي‌شد. بنابراين تحليل هر واقع را بايد به زمان و مكان وقوع ارجاع دهيم. با رعايت اين قاعده، گره زدن شرايط فتح خرمشهر با اوضاع پاياني جنگ، كار منطقه به نظر نمي‌رسد.4 ـ سرنگون كردن نظام جمهوري اسلامييكي از اهداف تجاوز عراق، سرنگوني نظام نوپاي جمهوري اسلامي بوده است. بلاشك آنچه كه ابرقدرتها خصوصاً دولت امريكا از صدام حسين انتظار داشتند، منحصراً به سقوط كشاندن نظام اسلامي در ايران بوده است، زيرا وقوع انقلاب اسلامي براي امريكا و نوكرانش در منطقه غير قابل تحمل بوده است. پيام انقلاب اسلامي افق‌هاي تازه‌اي را بر روي ملت‌ها، خصوصاً مسلمانان جهان گشوده و استقبال با اشتياق مسلمانان و آزاديخواهان جهان از انقلاب اسلامي در گوشه و كنار عالم، از فراگيري و جهان‌شمولي آن حكايت مي‌كرد. آنچه را كه انقلاب اسلامي به جهانيان نويد مي‌داد و مي‌دهد، آزادي، استقلال حاكميت بر سرنوشت خويش، و شكست خط سلطه و غارتگري ابرقدرتها در جهان بوده است. امريكا و دولتهاي مرتجع منطقه از همان روزهاي نخستين پيروزي، از ناحيه انقلاب اسلامي احساس خطر كردند، مخصوصاً تحقير امريكا با اشغال لانه جاسوسي و شكست طلسم شكست‌ناپذيري قدرتهاي بزرگ، باعث شد امريكا عليه انقلاب اسلامي سخت بسيج شود و در انتظار فرصتي بود تا ضمن حفظ موقعيت خود در منطقه، تدابيري را براي ضربه زدن و سرنگوني نظام جمهوري اسلامي فراهم ورد.در اين بين صدام حسين كه قصد داشت به جاي شاه ايران، ژاندارمي منطقه را به عهده بگيرد، با اطلاع از اهداف و نيات امريكا و ديگر قدرتهاي بزرگ جهان نسبت به انقلاب اسلامي، خود را براي نبردي كه نتيجه آن سرنگوني نظام جمهوري اسلامي باشد، آماده كرد و يقين داشت كه در اين معركه از حمايت كامل قدرتهاي بزرگ خصوصاً امريكا و اذنابش در منطقه، برخوردار خواهد بود. فلذا بهانه رژيم عراق براي تجاوز، تنها آبراه شط‌العرب يا استرداد جزاير سه‌گانه نبوده است، بلكه هدف اصلي از تجاوز سرنگوني نظام جمهوري اسلامي بوده است. اظهارات مقامات عراق خود گوياي اين واقعيت است.طه ياسين رمضان، معاون نخست وزير عراق، گفته است:«اين جنگ براي عهدنامه 1975 و يا چند صد كيلومتر خاك و يا نصف شط‌العرب نيست، اين جنگ براي سرنگوني رژيم جمهوري اسلامي است.» همچنين طه ياسين رمضان، معاون اول نخست‌وزير و فرمانده ارتش خلقي عراق، در مصاحبه اختصاصي با روزنامه «الثوره» رسمي حزب بعث در ژانويه 1980 اظهار داشت:«ما بر اين نكته تأكيد مي‌كنيم كه جنگ به پايان نخواهد رسيد مگر اينكه رژيم حاكم بر ايران به كلي از بين برود.» «جف مك كانل» مفسر معروف امريكايي در مجله «كانتراسپاي» مي‌نويسد:«شايد بتوان گفت كه جنگ عليه ايران، هدفش سرنگوني دولت ايران است، بنابراين بازستاني شط‌العرب كه صدام مطرح مي‌كند و يا حق حاكميت عربي بر 3 جزيره تنب بزرگ و كوچك و ابوموسي، تنها عامل جنگ‌افروزي نمي‌باشد. بسياري از تحليلگران سياسي در غرب، اميدوار بود كه ادامه جنگ موجب بي‌اعتباري حكومت ايران مي‌شود و كشور را به بي‌ثباتي و تشنج مي‌كشاند. با اين ادله مي‌توان پي برد كه چرا عراق جنگ را بدون تصرف مناطق مورد اختلاف ادامه مي‌دهد. مقصد اصلي عراق از نبردهاي سنگين كه در سراسر خوزستان و كردستان اعمال كرده، مستأصل كردن رژيم ايران و در نهايت سقوط جمهوري اسلامي ايران بود.» صدام حسين نيز طي همدردي با ملت ايران در مجلس ملي عراق اظهار داشت:«اميدوارم از اين كه در برابر مجلس ملي، بخشي از سخنانم را خطاب به ملّت ايران اختصاص مي‌دهم، تعجب نكنيد زيرا در حال حاضر ملّت ايران در محنت و بدبختي واقعي به سر مي‌برند و مسؤوليت ما اين نيست كه به جاي آنان براي رهائيشان از اين محنت تلاش كنيم ولي وظيفه انساني ما حكم مي‌كند كه بيچارگي و درماندگي آنان را درك كنيم و اگر آنان را براي رهايي از دست دشمن مشترك ياري دهيم، به خطا نرفته‌ايم.» نكته قابل توجه اينكه، دولت‌هاي سرسپرده و صاحب‌نظران مسائل سياسي معاصر را تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي اعتقاد بر اين بود كه هيچ كشوري بدون اتكا به قدرتهاي بزرگ نمي‌تواند به حيات خود ادامه دهد، مخصوصاً در زمان جنگ بدون كمك مالي و تسليحاتي ابرقدرتهاي سريعاً شكست مي‌خورد و سرنگون مي‌شود. رژيم عراق بر اساس همين اعتقاد پيش‌بيني كرد كه مقاومت ايران در جنگ تحميلي كه روي پاي خود مي‌جنگد و از منابع مالي و اسلحه دولتهاي بزرگ برخوردار نيست، چند روزي بيشتر نخواهد بود. طارق عزير، وزير امور خارجه وقت عراق، در اين زمينه مي‌گويد:«هيچ كشوري در جهان قادر نيست بدون داشتن يك دولت قوي، متحدين در محافل بين‌المللي اقتصادي مطلوب، و منابع مالي و تداركات تسليحاتي اقدام به جنگ كند؛ جمهوري اسلامي ايران هيچ يك از اين امتيازات را ندارد.» رژيم عراق كه به زعم خود جمهوري اسلامي ايران را فاقد متحديني چون امريكا، اقتصادي ورشكسته، و ارتشي ضعيف و كم سلاح يافت با اطمينان به پيروزي قطعي و زودرس در جنگ، حمله گستردة خود را عليه جمهوري اسلامي ايران آغاز كرد، امّا ديري نپاييد كه محاسبات سران عراق غلط از آب درآمد و مقاومت دليرانه رزمندگان اسلام، ارتش عراق را زمين‌گير كرد.5 ـ رهبري جهان عربصدام حسين قصد داشت كه با آغاز جنگ عليه ايران، آن را به جنگ بين ايران و اعراب مبدل كند. از اين رو پس از تجاوز، در سخنان خود اظهار مي‌كرد كه از جانب اعراب با ايران مي‌جنگد و از طرفي تصميم گرفت تا با تجزيه خوزستان، خود را منجي عربهاي دربند و مدافع وطن عربي جلوه دهد.البته حزب بعث از نظر ايدئولوژيكي، رسالت تاريخي خود را تشكيل ملت واحده عربي مي‌داند و شعار آنها «امه عربيه واحده، ذات رساله خالده» است و معتقد است كه كشورهاي مختلف عربي هميشه ملت واحدي را تشكيل مي‌داده‌اند و اكنون نيز بايد مرزهاي بين كشورهاي عربي از ميان برداشته شود و اعراب مجدداً ملت واحدي را تشكيل دهند.حزب بعث همان گونه كه از امت واحد عربي دم مي‌زد در خلال تجاوز به ايران، از روابط تاريخي ايران و اعراب كه اغلب خصمانه بوده است، ‌ياد مي‌كند، تا از يك طرف جنگ خود با ايران را جنگ بين اعراب و ايران در ذهن ملل عرب جا بدهد، و از طرفي خود را به عنوان رهبر عرب كه هدف اصلي او نيز بود، مطرح كند. اين مطلب كاملاً در سخنان صدام حسين مشهود است، وي طي مصاحبه‌اي در 23 اسفند 1362 خطاب به اعراب گفت:«ما كه برادرانتان هستيم، به نمايندگي از سوي شما، دفاع از سرزمين اعراب را آن گونه كه در خور است، به عهده خواهيم گرفت.» همچنين صدام جنگ خود عليه ايران را «قادسيه دوم» يا «قادسيه صدام» مي‌نامد، جنگي كه در آن، اعراب ايرانيها را شكست دادند. صدام حسين در نظر داشت ظاهراً پيشرفت‌هاي روزهاي اوّل جنگ نيروهاي خود را نوعي پيروزي اعراب بر ايرانيان جلوه دهد و در معنا خود را رهبر جهان عرب معرفي كند. وي در 28 سپتامبر 1980 طي سخناني اظهار داشت:«ما بايد شمشيرهاي علي خالد و سعد ابن ابي وقاص را براي مبارزه با آن گروه ستمگر و آموختن درسهاي تاريخي جديد به آنها همانند نبرد باشكوه قادسيه از نيام درآوريم. نبرد باشكوه قادسيه تكبر و خودخواهي خسروپرويز را نابود كرد و موانع اسلام را از ميان برداشت، ولي بي‌ديني و ناداني و تجاوز را در اين منطقه ريشه‌كن كرد. ارتش دلير ما نيز در زين‌القوس و سيف سعد همين كار را انجام داد.» ناگفته نماند كه پرورش روياي رهبري جهان عرب در ذهن صدام، از خصوصيات روحي و اخلاقي او سرچشمه مي‌گيرد. در مورد شخصيت و ويژگيهاي اخلاقي صدام سخن زياد رفته است. غالباً او را فردي تشنه قدرت، ديكتاتور، ‌خونخوار، بي‌رحم، بي‌اعتنا به مقررات بين‌المللي و بالاخره تشنة جنگ مي‌دانند. بعضي‌ها او را با هيتلر و موسوليني هم‌رديف مي‌دانند. طرفدارانش او را بيسمارك، صدر اعظم سابق آلمان، مقايسه مي‌كنند و وي را بيسمارك جهان عرب مي‌دانند كه مي‌خواهد ملت واحد عرب را به وجود آورد.«ژان پاتيت دوروزل»، رهبران سياسي را به دو گروه جنگ‌طلب و صلح‌طلب تقسيم مي‌كند. بر اساس اين تقسيم‌بندي، صدام حسين در گروه اول قرار مي‌گيرد. در ميان رهبران معاصر جهان عرب، صدام حسين تنها فردي است كه تمايلات شديد نظامي دارد. جمال عبدالناصر كه از افسران آزاد در مصر (1952) بوده، 5 سال پس از انقلاب يونيفورم نظامي خود را از تن درآورد، در حالي كه صدام همچنان يونيفورمنظامي بر تن دارد. در سخنان صدام حسين كلماتي مانند جنگ، تجاوز، نبرد، بسيج، تاكتيك، استراتژي و... زياد ديده مي‌شود. مهم‌ترين مسأله‌اي كه براي صدام حسين مطرح مي‌باشد، عبارت است از: جنگيدن با دشمنان و از بين بردن توان نظامي آنها. صدام حسين معتقد است خطرهايي كه عراق را تهديد مي‌كند، به نحوي است كه اتخاذ يك استراتژي صرفاً دفاعي را غيرممكن مي‌سازد. به نظر وي عراق به علت وسعت كم و فقدان عمق استراتژيك، از اتخاذ سياست‌هاي تهاجمي ناگزير است. به هر حال به منظور ارضاء حسّ تجاوزگري و تحقق روياي ديرين خود، قبل از تجاوز به ايران،‌ براي احراز رهبري جهان عرب تمهيداتي را به عمل آورده بود تا پوشش مناسبي براي تأمين منظور او باشد. از جمله آن اقدامات عبارتند از:الف) انتشار منشور مليصدام حسين براي دستيابي به هدف خود به عنوان رهبر جهان عرب، انتشار منشور ملي در بهمن ماه 1358 را اولين گام ضروري دانست؛ تا از اين طريق اذهان ملل عرب را براي پذيرش موضوع آماده كند. صدام حسين در اين مورد مي‌گويد:«به عقيده ما تعهد كشورهاي خليج (فارس) به اين منشور به عنوان تعيين‌كننده چهارچوب كلي روابط فيمابين، امنيت خليج (فارس) را تأمين مي‌كند. نگهبان امنيت خليج (فارس)،‌ فرزندان خليج (فارس) و كشورهاي آن هستند.» نقطه قابل توجه اينكه‌، صدام حسين عنوان «فارس» را از خليج فارس حذف كرد و عربي بودن اين خليج هميشه فارس را بديهي دانست و براي اين مسأله، جايي براي بحث نديد، شايد آن موقع گمان كرده بود كه در فرداي حمله به ايران قريب‌التصرف است و در قلمرو حكومت جهاني عربي به رهبري صدام تنها چيزي كه نبايد حرفي از آن به ميان آورد، عربي بودن خليج فارس است.صدام حسين در روزهاي آغازين پس از تجاوز به ايران، اين عقيده را آشكار مي‌كند، ولي در سخنراني راديويي خود در 28 سپتامبر 1980 در اين مورد گفت:«اين جنگ تنها براي ما نيست. بلكه بيشتر براي تمام اعراب و همچنين ويژگي عربي بودن خليج (فارس)... است.» او اضافه كرد كه: «عراق از طرف ملت عرب و شهروندان خليج (فارس) مي‌رزمد.» ب) تقويت ناسيوناليسم عربييكي ديگر از تمهيدات صدام حسين به منظور تحقق ملت واحد عربي و نهايتاً تثبيت رهبري خود بر جهان عرب، تشكيل گروههاي ناسيوناليست و برقراري ارتباط بين آنها بوده است. چون حزب بعث عراق بر اساس ايدئولوژي خود معتقد است كه مرزهاي بين كشورهاي عربي ساخته و پرداخته استعمار است و بايد از ميان برداشته شود و اعراب كشور واحدي را تحت رهبري آن حزب تشكيل دهند.در راستاي اين هدف، حزب بعث عراق تلاش كرد تا مردم عراق را به مهاجرت به كشورهاي جنوبي خليج فارس تشويق كند. عراق قصد دارد تا به اين ترتيب، تركيب جمعيتي اين كشورها را به نفع خود تغيير دهد. عراق در اين زمينه مقررات جديدي را وضع كرده و تسهيلاتي را در نظرگرفته است. دولت عراق همچنين در اوايل دهه 1970 با ايجاد واحدهاي حزب بعث در بحرين، قطر، ابوظبي ودوبي و پشتيباني از آنها تلاش مي‌كرد تا مقدمات نفوذ سياسي و تجاري خود را در اين كشورها فراهم آورد، از طرف ديگر در سال 1970 حزب بعث عراق بخشنامه محرمانه‌اي خطاب به سازمانها و مأموران خود صادر، و آنها را موظف كرد تا در مكاتبات و اعلاميه‌هاي خود از كشور كويت با عنوان «منطقه كويت» و از شيخ‌نشينهاي خليج فارس به عنوان «امارات ماوراء كويت» نام برند. تقويت روخية ناسيوناليستي در گفته رهبران عراق جاي هيچ شكي را باقي نمي‌گذارد كه آنها خواهان دستيابي به رهبري جهان عرب بودند. حامد علوان، وزير مشاور سابق عراق در مسائل خليج فارس، در اين مورد گفت:«هرگونه تهديدي عليه هريك از كشورهاي خليج عربي (فارس) به منزله تهديد مستقيم عليه حاكميت عراق به شمار مي‌رود. ما هيچ گاه خود را قيم برادران در خليج (فارس) نمي‌دانيم، بلكه عقيده داريم كه امنيت خليج (فارس) جزء جدايي‌ناپذيري از امنيت ملي عراق است. گذشته از اينكه ما نسبت به كل منطقه تعهدات ناسيوناليستي داريم.» بالاخره صدام حسين با اين زمينه‌سازيها، شناسايي به اصطلاح موقعيت ژئوپولتيك جديد رژيم عراق را با حمله نظامي به ايران امر ضروري تشخيص داد. بر اساس بخشنامه‌اي كه پس از جلسات متعدد و كاملاً محرمانه بين سران حزب بعث در بغداد، صادر شد و نسخه‌اي از آن به دست محافل خبري بيروت افتاد و در روزنامه «كريستين ساينس مانيتور» چاپ شد، آمده است:«به عقيده حزب بعث براي ايجاد يك موقعيت ژئوپولتيك جديد به وسيله عراق، زمينه از هر جهت فراهم است، لذا به منظور شناسايي اين موقعيت جديد از سوي دنياي عرب، حمله نظامي به ايران با وارد آوردن يك ضربة مؤثر كه بنا به ارزيابي آنها به شكست ايران منتهي مي‌شود، لازم است.» در كنار طرحهاي يادشده، تبليغ براي صدام حسين به عنوان تنها رهبر منحصر به فرد جهان عرب و القاء آن در افكار دنياي عرب امر ضروري به نظر مي‌رسيد. از اين رو طرح قابليتهاي صدام در كنار ساير امكانات بالقوه، جزو وظايف حزب بعث و دولت عراق بوده است. روزنامه انگليسي «آبزرور» در 20 ژوئيه 1980، در يك آگهي دو صفحه‌اي از دولت عراق در اين مورد مي‌نويسد:«عراق بار ديگر تخته پرشي براي تمدن جديد در خاورميانه شده است. با رهبري مانند صدام حسين و ثروت سرشار نفت و مردمي قوي مانند عراقيها، او (صدام) شكوه و عظمت گذشته را دوباره احياء خواهد كرد و نام صدام همرديف حمورابي، آشوربانيپال، منصور و هارون‌الرشيد در تاريخ ثبت خواهد شد.» صدام حسين بر اساس محاسبات دقيق و كارشناسانه، به اجراي طرح خود اطمينان يافت و تأييد غالب كشورهاي منطقه و حتي دولت امريكا را در اين رابطه به همراه داشت. امّا پس از 8 سال دفاع مقدس و مردانه ملت غيور و خداجوي ايران نه تنها صدام جنگ‌افروز به هيچ يك از اهداف خود نرسيده، بلكه به جاي تشكيل ملت واحد عربي، كشور عراق را نيز قرباني جاه‌طلبي‌هاي خود كرده است. خرابي، ويراني، ورشكستگي اقتصادي و ميلياردها دلار بدهي خارج، و اتلاف نيروي انساني، ارمغان اين تجاوز بوده است.صدام متجاوز با ويران كردن دهها شهر و روستاي ايران و كشتار هزاران زن و مرد و كودك بي‌دفاع و با به كار بردن بمبهاي شيميايي عليه رزمندگان و بمباران هوايي مناطق مسكوني، روي جلادان تاريخ را سفيد كرده است. به يقين، تاريخ از او به عنوان فردي درنده و خون‌آشام در رديف جلاداني چون چنگيز و هيتلر ياد خواهد كرد.منبع: پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن