واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اعتراف جهان به جنايات صدام و پيروزي سياسي ايران
امروز 18 آذرماه سالروز متجاوز شناخته شدن رژيم بعث عراق در تجاوز به ايران در شهريورماه سال 1359 توسط سازمان ملل متحد است.به همين مناسبت سردار داوود غياثيراد معاون تبليغات و رابط عمومي بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس،يادداشتي به شرح زير در اختيار سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) قرار داد.سازمان ملل پس از 10 سال سكوت و كتمان حقايق سرانجام در هجدهم آذرماه 1370 به طور صريح دشمنان جنايتكار ايران را محكوم و برخلاف ميل جهانخواران و حزب بعث، به استناد تاريخ دفاع مقدس، عراق را رسما به عنوان متجاوز معرفي كرد.نگاهي به گذشته:در آخرين ساعات روز 31 شهريور 1359،دبيركل سازمان ملل ضمن مذاكره با نمايندگان دو دولت ايران و عراق پيشنهاد كرد كه مساعي جميله خود را براي كمك به حل مسالمت آميز به كار بندند اما با پاسخي روبهرو نشد.روز بعد، دبيركل بر اساس ماده 99 منشور ملل، از شوراي امنيت خواست كه با توجه به خطر محتمل افزايش مخاصمه، فورا تشكيل جلسه دهد. همان روز نشست شوراي امنيت برگزار و اولين موضعگيري شورا طي بيانيهاي اعلام شد.در سوم مهر 1359، دبيركل به شوراي امنيت اطلاع داد كه جنگ ميان ايران و عراق ادامه دارد و پيشنهاد كرد شوراي امنيت مسئله را با فوريت رسيدگي كند. اين جلسه در روزهاي 26 و 28 سپتامبر تشكيل و اولين قطعنامه را به اتفاق آرا در جلسه شماره 2248 شورا مورخ 6 مهر 1359، تصويب كرد.پس از صدور قطعنامه 479، عراق آن را پذيرفت و اعلام موافقت كرد. اما ايران به دليل حضور نيروهاي عراق در خاك خود از پذيرش آن خودداري كرد. پس از آن قطعنامههاي 514، 522، 540، 582، 588 و سرانجام 598 به تصويب رسيدند.پس از تصويب قطعنامه 598، دبير كل اظهار داشت: "قطعنامهاي كه اينك تصويب شد، اوج تلاشهاي مشترك اعضاي شوراي امنيت به عنوان نمايندگان جامعه بينالمللي براي برقراري راه حلي جامع، عادلانه و شرافتمندانه براي منازعه ايران و عراق است.در اين جهت، پاراگراف اجرايي شماره 5 قطعنامه مسؤوليت مشتركي را براي همه كشورهاي عضو سازمان ملل متحد در پي دارد. يك قدم اساسي با مشورت دو كشور و ساير كشورهاي منطقه، برقراري ترتيباتي براي امنيت و ثبات منطقه خواهد بود.در مورد مسؤوليت منازعه در اسرع وقت با مشورت دو طرف احتمال تشكيل هيأت بيطرف براي رسيدگي به موضوع،هدف اصلي خواهد بود.بياييد همه با هم همكاري كنيم.شما اعضاي شورا،ايران و عراق و من به عنوان دبيركل سازمان ملل متحد."پس از پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران،دبيركل گزارشي به «شماره 20093/ اس» به شوراي امنيت تسليم كرد كه منجر به صدور قطعنامه شماره 619 گرديد.اين قطعنامه كه در 18 مرداد 1367، به اتفاق آرا به تصويب رسيد، مبناي تاسيس و اعزام گروههاي ناظر نظامي ايران و عراق(ملل متحدunmog) گرديد.سرانجام يازده سال پس از آغاز جنگ 8 ساله تحميلي عراق عليه ايران و سه سال پس از صدور قطعنامه 598 و با تلاشهاي پيگير سياسي مسؤولان نظام جمهوري اسلامي، حقانيت ايران در دفاع به اثبات رسيد و خاوير پرز دكوئيار دبيركل وقت سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370 طي يك گزارش رسمي به شوراي امنيت اعلام كرد كه عراق در 31 شهريور 1359 به ايران حمله كرده است.
متن كامل گزارش دبيركل سازمان ملل به شرح ذيل است: 1- در بند 6 قطعنامه 598، شوراي امنيت از دبيركل درخواست كرد در مشورت با ايران و عراق موضوع احاله بررسي مسؤوليت مخاصمه را با گروهي بيطرف پيگيري كند و در اولين فرصت ممكن، در جهت اجراي اين درخواست به شوراي امنيت گزارش دهد.2- در طول مذاكرات سه سال گذشته، فرصتهاي متعددي براي مشورت با طرفين درباره بند 6 قطعنامه داشتهام. اين مذاكرات مرا قادر ساخت تا برداشتي از ديدگاههاي متفاوت دو طرف داشته باشم. اما به مرحلهاي كه به تسليم گزارشي معنادار به شوراي امنيت بينجامد، نرسيد.3- به دنبال تكميل اجراي پاراگرافهاي يك و دو قطعنامه 598، تلاشي جديد براي تحقق ديگر مفاد قطعنامه با هدف تضمين برقراري مجدد صلح ميان ايران و عراق بر مبناي طرح جامع صلحي كه توسط قطعنامه 598، ارائه شده بود، لازم به نظر رسيد تا از اين طريق به تامين نيازهاي جاري و صلح و امنيت در منطقه كمك اساسي شود. بسياري از تصميمهايي كه من براي تشديد تلاشها در جهت اجراي قطعنامه 598، اتخاذ كردم، به شوراي امنيت منعكس شده است (سند شماره 23246/ اس).4- درباره پاراگراف 6 عناصري از مواضع طرفين پيرامون اين پاراگراف براي من مشخص بود. با اين وجود من از دولتهاي ايران و عراق در نامههايي مشابه به تاريخ 14 اوت 1991، خواستم تا در جامعترين شكل ممكن، جزئيات مواضع خود را درباره اين پاراگراف به من تسليم كنند. در همان زمان به منظور دستيابي به كاملترين درك از اين موضوع، تصميم گرفتم تا به طور جداگانه با تعدادي از كارشناسان مستقل مشورت كنم. بر اساس پاسخهاي 26 اوت 1991 عراق و 15 سپتامبر 19991 ايران كه به من تسليم شد مشورتهايي كه با دو طرف داشتم، تمام اطلاعات مربوط به مندرج در اسناد رسمي سازمان از شروع مخاصمه و نيز اطلاعاتي كه از كارشناسان مستقل به دست آمده است اكنون مايلم كه درباره پاراگراف 6 قطعنامه 598 به شوراي امنيت گزارش دهم.5- مسلم است كه جنگ بين ايران و عراق كه ساليان دراز به طول انجاميد، شروعش نقض حقوق بينالملل بود و موارد نقض حقوق بينالملل موجب مسؤوليت براي مخاصمه است كه موضوع اصلي پاراگراف 6 ميباشد. آن بخش از موارد نقض مقررات بينالمللي كه در چارچوب پاراگراف 6 بايد مورد توجه ويژه جامعه جهاني قرار گيرد، استفاده غيرقانوني از زور و عدم احترام به تماميت ارضي يك كشور عضو است. مسلما در طول جنگ مواردي عمده و گسترده از نقض اصول مختلف حقوق بينالمللي انساني وجود داشته است.6- پاسخ عراق به نامه 14 اوت 1991 من پاسخي محتوايي نيست، از اين رو من ناچارم به توضيحاتي كه قبلا توسط عراق ارايه شده است تكيه كنم. اين يك واقعيت است كه توضيحات عراق براي جامعه بينالمللي قابل قبول و كافي نيست؛بنابراين رويداد برجستهاي كه تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم اين گزارش بدان اشاره كردم همانا حمله 22 سپتامبر 1980 عليه ايران است كه بر اساس منشور ملل متحد، اصول و قوانين شناخته شده بينالمللي يا اصول اخلاقي، قابل توجيه نيست و موجب مسؤوليت مخاصمه است.
7- حتي اگر قبل از شروع مخاصمه برخي تعرضات از جانب ايران صورت گرفته باشد، چنين تعرضاتي نميتواند توجيه كننده تجاوز عراق به ايران – كه اشغال مستمر خاك ايران را در طول مخاصمه در پي داشت – باشد. تجاوزي كه ناقض ممنوعيت كاربرد زور كه يكي از اصول حقوق بينالملل است، ميباشد.8- از ميان موارد متعدد نقض حقوق انساني كه در طول جنگ رخ داده، موارد بسيار توسط سازمان ملل و يا كميته بينالمللي صليب سرخ ثبت شده است.به عنوان مثال من به درخواست يك و يا هر دو طرف، در موارد متعددي، هياتهاي كارشناسي را براي تحقيق درباره موارد نقضي مانند استفاده از تسليحات شيميايي، حملات به مناطق غيرنظامي و بدرفتاري با اسراي جنگي به صحنه نبرد اعزام كردم. نتيجه اين تحقيقات جملگي به شوراي امنيت گزارش شده و به عنوان سند اين شورا انتشار يافتهاند. اين گزارشها با كمال تاسف حاكي از وجود شواهدي از موارد نقض جدي حقوق انساني است و در يك مورد من مؤظف بودم با تأسف عميق اين يافته كارشناسان را متذكر گردم كه سلاحهاي شيميايي عليه غير نظاميان ايراني در منطقهاي در نزديكي يك مركز شهري عاري از هر گونه حفاظت در برابر اين حملات به كار رفته است. (سند شماره 20134/ اس).شورا ناخشنودي خود از اين مساله و محكوميت آن را در قطعنامه 620 مصوبه 26 اوت 1988 اعلام كرد.9- رويدادهاي جنگ ايران و عراق كه براي ساليان طولاني در صدر اخبار وسايل ارتباط جمعي دنيا قرار داشت براي جامعه بينالمللي كاملا شناخته شده است. همچنين مواضع طرفين كه در موارد بسياري از اسناد رسمي منعكس شده و انتشار يافته بر همگان واضح است. به نظر من، تعقيب پاراگراف 6 قطعنامه 598 هدف مفيدي را در برندارد و در جهت صلح و اجراي قطعنامه 598 به عنوان يك طرح جامع، اكنون لازم است روند حل و فصل دنبال شود.در واقع پرداختن به مبناي دقيق روابط صلحآميز بين دو طرف و همچنين صلح و امنيت در كل منطقه ضرورت فوري دارد.شوراي امنيت در سال 1987 در پاراگراف قطعنامه 598 روش صحيحي را توصيه كرد كه اگر به موقع اجرا شده بود ميتوانست منطقه را از فاجعه بعدي كه رخ داد، برهاند. يك نظام روابط حسن همجواري مبتني بر احترام به حقوق بينالملل آن گونه كه توسط شوراي امنيت پيشبيني شده، براي تضمين صلح و ثبات آينده منطقه ضروري است. اميد است اين نداي شورا مورد عنايت قرار گيرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]